اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  غرب آسیا

اوج گیری موج تبلیغاتی حمله به ایران، چرا؟

خبرگزاری فارس: این روزها اخبار حمله به ایران توسط رژیم صهیونیستی شکل ویژه‏ای به خود گرفته و این درحالی است که برخی منابع صهیونیستی فاش کردند که ماه‏ها است در کابینه رژیم صهیونیستی بحثی جدی درباره حمله به ایران صورت نگرفته و از این رو مشخص است که مجموعه اقدامات و اظهارات در واقع کنسرتی است با اجزای به ظاهر گوناگون که به هدف باورپذیر کردن و احیای ادبیات کهنه شده حمله به ایران استفاده می‏شود.

اوج گیری موج تبلیغاتی حمله به ایران، چرا؟

به گزارش فارس، این روزها اخبار حمله به ایران شکل ویژه‏ای به خود گرفته است. نباید از نظر دور داشت که در واقع رسانه‏ها و مقامات صهیونیستی و غربی از همان اوایل چالش‏سازی غرب بر سر راه برنامه صلح‏آمیز هسته‏ای ایران، صحبت از حمله به تاسیسات هسته‏ای می‏کردند و در مسیر این تبلیغات چندین ضرب الاعجل حمله اعلام شده که همگی سپری شده‏اند و این خود نشان آشکاری از عملیات علیه ایران بیشتر جنبه روانی دارد تا نظامی، اما اخیرا تلاش برای باور‏پذیری طرح حمله به ایران به حد غایت خود رسیده و در اشکال بی‏سابقه‏ای ظهور کرده است که در بعد ایجابی آن می‌توان به سخنان اخیر وزیر جبهه داخلی اسرائیل در مورد آمادگی جنگ 30 روزه با ایران و همچنین اقدام تل‌آویو در راه‏اندازی سامانه هشدار پیامکی هنگام حمله برای ساکنان سرزمین‌های اشغالی و در بعد سلبی به  اعتراضات گسترده ساکنان صهیونیست علیه جنگ با ایران، اظهارات متعدد صریح برخی از مقامات و شخصیت‌های با نفوذ رژیم اشغالگر از جمله سخنان رئیس رژیم صهیونیستی در انتقاد از حمله به ایران و هشدار به کابینه نتانیاهو در مورد عواقب آن، امضای نامه‏ای از سوی 400 دانشگاهی اسرائیلی و ارسال آن برای خلبانان ارتش با محتوای توصیه برای سرپیچی از اجرای فرامین در صورت دریافت دستورات حمله به تاسیسات ایران و سرانجام برگزاری چند تجمع مخالفان حمله به ایران که آخرینش روبروی منزل ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صیهونیستی بود، اشاره کرد. اگرچه این موارد تنها به همین اتفاقات و اظهارات گزارش‌ها در بعد سلبی و ایجابی محدود نمی‏شود اما نکته مهم این است که خبرسازی در مورد حمله چه در انتقاد از آن یا در تاییدش یک اثر کلی دارد و آن اینکه به هر صورت جو و ادبیات رسانه‏ها آکنده از حرف و حدیث حمله شده و عملا فضای افکار عمومی گرفتار آن می‏شود.

دلایل دیگر روانی-تبلیغاتی بودن حمله

این درحالی است که برخی منابع صهیونیستی چند روز پیش فاش کردند که ماه‏ها است در کابینه رژیم صهیونیستی بحثی جدی در مورد حمله به ایران صورت نگرفته و از این رو مشخص است که مجموعه اقدامات و اظهارت و سخنان در واقع کنسرتی است با اجزای به ظاهر گوناگون که به هدف باور پذیر کردن و احیای ادبیات کهنه شده و نخ نما شده تقریبا یک دهه‌ای حمله به ایران استفاده می‏شود.

شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در صحبت‌های اخیر انتقادی خود در مورد تصمیم کابینه اسرائیل برای حمله به ایران به صراحت اعتراف کرده بود که اسرائیل بدون حمایت آمریکا قادر به حمله‌ای کارآمد به ایران نیست. علاوه بر این روزنامه وال‏استریت ژورنال از قول منابع آمریکایی از جمله اوایل سال 2012 میلادی اعلام کردند که حتی ارتش آمریکا فعلا بمب‌های سنگر شکنی که بتواند تاسیسات هسته‌ای ایران در سایت‌هایی چون فردو را تخریب کند، در اختیار ندارد و بمب‌های فعلی ‌آمریکا تنها توان اثر گذاری بر عمق 60 متری زمین را دارند در حالی که تاسیسات فردو  دست کم در عمق 90 متری هستند و از سوی دیگر آمریکایی‏ها بارها از جمله در اظهارات اخیر مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا اعلام کرده‏اند حتی اگر موثرین حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران هم صورت گیرد تنها به تاخیر در برنامه هسته‌ای ایران منجر می‏شود. همچنین ترس از اینکه ایران پس از هرگونه حمله در استراتژی هسته‌ای خود تغییر ایجاد کرده و به سراغ بازدارندگی نظامی هسته‌ای برود، در محافل آمریکایی مورد بررسی است و در واقع آمریکایی‌ها بیش از انکه به خود حمله فکر کنند به شدت نگران عواقب آن هستند: پاسخ ویرانگر ایران گرفته تا واکنش‌های منطقه‌ای و جهانی که می‌تواند هژمونی ترک خورده آمریکا را به مرز فروپاشی بکشاند به ویژه آنکه آمریکا در آزمایشگاه بحران سوریه یک نکته را به خوبی دریافت که قدرت‌هایی چون روسیه و چین دیگر حاضر نیستند یک‌جانبه گرایی غربی از نوعی که از زمان جنگ بالکان گرفته تا نمونه آخر آن یعنی دخالت در لیبی را تحمل کنند و طبعا واکنش در برابر حمله به ایران از جانب این دو کشور حتی سخت‌تر از حمایت‌های فعلی است که مسکو و پکن از بشار اسد در برابر غرب انجام می‌دهند. آمریکا به خوبی دریافته است که اگر روسیه و چین در سوریه تنها به سرشاخ شدن و دور نگه داشتن غرب از حمله به سوریه بسنده کرده‌اند، حمله به ایران از سوی اسرائیل می‌تواند آغازگر جنگی نیابتی باشد که طی آن روسیه و چین با توانی مضاعف به کمک ایران شتافته و این بار غرب را در زمین خاورمیانه خاک کنند؛ همچنین کاخ سفید به خوبی می‌داند که هرگونه جنگ با ایران از سویی می‌تواند تحریک احساسات اسلامگرایان منطقه‌ای باشد و موجی جدیدی از آمریکا ستیزی به راه اندازد.

بنا بر آنچه در فوق ذکر شد آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها به خوبی می‌دانند که امکان‌های عملی حمله به ایران چنان هزینه‌زاست که به فواید محتمل قطعی و غیرقطعی آن نمی‏ارزد. اساسا حمله به ایران در زمانی که توانایی‏های دفاعی ایران از مقطع فعلی بسیار کمتر بود و آمریکا در اوج ترکتازی خود در منطقه به سر می‏برد، از سوی استراتژیست‌های آمریکایی رد شد و به رغم اشغال دو همسایه غربی و شرقی ایران توسط دولت تندروی بوش پسر ایران مصون از تجاور ماند، چه رسد به امروز که در حال حاضر ایران به لحاظ توانایی نظامی پیشرفت‌های خیره کننده را به نمایش گذاشته است که به طور قطع موازنه نظامی سابق در خاورمیانه را که اساسا به نفع آمریکا بود، برهم زده است.

با این وجود در حال حاضر تبلیغات حمله به ایران به روش‌های مختلف ادامه دارد و به نظر می‏رسد این روزها موج سینوسی آن در حال تجربه کردن حد بالای ارتفاع خود ‏باشد. برای درک بهتر چرایی اوج گرفتن این روند سینوسی در روزهای اخیر در زیر به صورتی فهرست‏وار به اهداف عملیات تهدید به حمله ایران می‌پردازیم:

علاوه بر هدف عمده و زیربنایی تاثیرگذاری بر روند مذاکرات ایران و 1+5 و جلوگیری از دستیابی به هرگونه امکان توافق میان ایران و قدرت‌های بین‌المللی، می‌توان اهداف اوج گیری تبلیغات حمله به ایران را در دو سطح بلند مدت و کوتاه مدت بررسی کرد:

سطح بلند مدت:

1- ترساندن و کنترل روند فزاینده صهیونیسم‏ستیزی میان کشورهای منطقه همزمان با بیداری اسلامی: صحنه‌های حمله به سفارت اسرائیل در قاهره و اشغال آن از سوی انقلابیون که به فرار سفیر این رژیم از قاهره منجر شد نشانه بارزی از اسرائیل‏ستیزی است که دست کم در میان بدنه انقلابیون کشورهای در حال تجربه بیداری فراگیر است. از نظر صهیونیست‌ها انقلابیون عربی باید این پیام را دریافت کنند که اسرائیل توان حمله به بزرگترین قدرت مخالف غربی در خاورمیانه دارد تا به این ترتیب هیچ‌گونه خیال اقدام علیه اسرائیل به مخلیه ملت‌های عربی در حال بیداری نرسد و یا اگر رسیده باشد، مخدوش و زایل شود. در واقع تل‌آیو به زعم خود در حال القای این تصویر است که ملت‌های عربی متوجه باشند پیشکسوت بیداری اسلامی در منطقه یعنی ایران تحت فشار و امکان حمله قرار دارد.

2- انحراف و تغییر دادن مطالبات اقتصادی اجتماعی ساکنان سرزمین‌های اشغالی با نزدیک نشان دادن جنگ با ایران: اسرائیل دوران سختی به لحاظ اقتصادی می‌گذارند و شواهد حاکی است که این شرایط به تبع بحران مالی حاکم بر اروپا و آمریکا به زودی پایان یافتنی نیست. اقدام اخیر پارلمان رژیم صهیونیستی در تصویب برنامه ریاضت اقتصادی در بحبوحه خودسوزی‌های اعتراضی صهیونیست‌ها به شرایط اسفبار اقتصادی خود صورت گرفت و در حالی که اعتراضات به مدیریت اقتصادی کابینه به اشکال مختلف ادامه دارد، نشان از وضعیت وخیم اقتصادی رژیم اشغالگر قدس دارد. در چین شرایطی افزایش بار فشار روانی حمله به ایران می‏تواند نوعی فرافکنی برای مشکلات داخلی برای کابینه بنیامین نتانیاهو باشد.

اهداف کوتاه مدت

- ماجراهای سوریه و منفعل ساختن ایران: عده‌ای معتقدند که اساسا هدف از اوج گرفتن تهدید به حمله در این مقطع آماده شدن غرب برای اقدام علیه سوریه است و از این نظر غرب و صهیونیست‌ها در این سودا به سر می‌برند که ایران از شدت تهدیداتی که نسبت به خود احساس می‌کند منفعل شده و در قبال اقدامات مداخله جویانه احتمالی غرب در سوریه واکنش حداقلی نشان دهد.

- تاثیرگذاری بر فضای اجلاس سران اجلاس نم: آخرین و یا بهتر است بگوییم نزدیکترین هدف تبلیغات حمله به ایران اثرگذاری بر فضای اجلاس سران غیر متعهدها در تهران بود که صهیونیست‌ها امیدوار بودند برخی از مقامات کشورهای عرب در شرکت موثر یا کلا در اصل شرکت در این اجلاس مردد سازند. در همین رابطه شدت این تهدید‏ها در رسانه‏ها به خصوص در روزهای برگزاری اجلاس بالا گرفت تا فضای رسا‏نه‏های جهانی از تمرکز بر پوشش خبری این اجلاس گسترده که یک دستاوردی دیپلماتیک چند بعدی محسوب می‏شود، به سمت پوشش اخبار تهدید به حمله ایران منحرف شود و به زعم صهیونیست‌ها افکار عمومی جهان متوجه وزن و اعتبار ایران در عرصه دیپلماسی نشوند. 

6 پایگاه آمریکا برای کمک به حمله اسرائیل به ایران!

در ادامه تبلیغات رسانه‌های صهیونیستی در مورد حمله به ایران یک روزنامه چاپ سرزمین‌های اشغالی مدعی وجود 6 پایگاه نظامی سری آمریکا در مناطق مختلف اراضی اشغالی شد که در صورت تصمیم برای حمله به ایران از این پایگاه‌ها استفاده خواهد شد.

روزنامه "معاریو" در ضمیمه هفتگی خود فاش کرد، در این 6 پایگاه سری مقادیر بسیار زیادی از انواع مهمات، بمب‌های هوشمند، موشک و خودروهای نظامی انبار شده، و یک بیمارستان نظامی 500 تختخوابی قرار دارد.

"دیوید عفری" فرمانده سابق نیروی هوایی رژیم اشغالگر و سفیر اسبق این رژیم در واشنگتن گفت که یکی از این پایگاه‌ها در غرب شهر "هرتزلیا" و دیگری در فرودگاه "بن گوریون" قرار دارند؛ بقیه پایگاه‌ها نیز داخل پایگاه‌های هوایی "عوفدا" و "نواتیم" در جنوب اراضی اشغالی قرار دارند ... وی ارزش سلاح و تجهیزات نظامی انبار شده در این پایگاه‌ها بیش از یک میلیارد دلار برآورد کرد.

"ولیم ارکین" از عناصر سابق دستگاه جاسوسی رژیم اشغالگر و پژوهشگر نظامی نیز در این‌باره گفت: این پایگاه‌های نظامی آمریکایی، پایگاه‌هایی محرمانه به شمار می‌آیند و همگی آنها در سنگرهای امن زیرزمین ساخته شده‌اند... این پایگاه‌ها با این کدها شناسایی می‌شوند: "پایگاه 51" حاوی مهمات و تجهیزات ذخیره شده زیرزمین؛ "پایگاه 53" داخل یکی از پایگاه‌های هوایی اسرائیل، "پایگاه 54" که متشکل از یک بیمارستان مجهز نظامی نزدیک تل‌آویو است که در شرایط فوق‌العاده از آن استفاده می‏شود این بیمارستان شامل 500 تخت است؛ پایگاه‌های 55 و 56 نیز انبار مهمات هستند.

معاریو فاش کرد، یک پایگاه نظامی دیگر نیز نزدیک مرزهای کرانه باختری وجود دارد که یک شرکت آلمانی با کمک مالی آمریکا آن را ساخته است.

این روزنامه ادامه داد، بر اساس توافقنامه‌های رژیم اشغالگر و آمریکا، تل‌آویو مسئولیت حمایت و هزینه‌های این پایگاه‌های آمریکایی را برعهده دارد، به صورتی که نظامیان این رژیم و شرکت‌های امنیتی در حال نگهبانی از آن‌ها هستند... افسران آمریکایی نیز از یک پایگاه در آلمان، بر این پایگاه‌ها نظارت می‌کنند. برخی منابع همچنین از وجود 150 نظامی آمریکا در اراضی اشغالی برای انجام مأموریت‌های مختلف خبر می‌دهند.

انتشار این اخبار از سوی رسانه‏های غربی در حالی صورت می‏گیرد که مقامات مختلف آمریکا رسما از اختلاف نظر خود درباره ارزیابی تهدید ایران برای اسرائیل و لزوم ادامه روند دوسویه تحریم-مذاکره سخن می‏گویند که آخرین سخنان چند روز پیش ژنرال مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح‌ آمریکا بود.

19 تقابل بی‌سابقه رئیس رژیم صهیونیستی با نتانیاهو

شیمون پرز: نمی‌توانیم به تنهایی به ایران حمله کنیم

نخست وزیر رژیم صهیونیستی در نشستی در کنست گفت که خطرات و تبعات برخورد با ایران امروز کم خطرتر و کم هزینه‌تر از برخورد با ایران است ولی چند ساعت بعد، رئیس ر‍ژیم صهیونیستی در یک گفت‌وگوی تلویزیونی تاکید کرد که اسرائیل به تنهایی نمی‌تواند به ایراتن حمله کند. به این ترتیب، جدال بین چپ و راست اسرائیلی بر سر حمله به ایران، به بالاترین سطح سیاسی رسید.

شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در گفت‌وگو با شبکه 2 تلویزیون رژیم صهیونیستی در سخنانی که در تقابل آشکار با موضع گیری چند هفته اخیر بنیامین نتانیاهو است، گفت: «حالا برای ما واضح است که به تنهایی نمی‌توانیم این کار (حمله به ایران) را انجام دهیم.»

وی گفت: «ما می‌توانیم آن را به تاخیر بیاندازیم و برای ما روشن است که باید به همراه آمریکا پیش برویم سوالاتی درباره همکاری و زمانبندی وجود دارد ولی با توجه به جدی بودن خطر، این دفعه لااقل ما تنها نیستیم.» شیمون پرز گفت که به تعهد باراک اوباما درباره جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای اعتماد دارد و گفت: «من متقاعد شده‌ام که این به نفع آمریکا است. من متقاعد شده‌ام که (پرزیدنت اوباما) منافع آمریکا را می‌داند و حرفی نزده که فقط ما را خوشحال نگه دارد. من بعد از صحبت کردن با او، هیچ شکی در این باره ندارم.»

این تقریبا اولین باری است که نخست وزیر و رئیس رژیم صهیونیستی بر سر موضوعی با این حد از اهمیت علیه همدیگر موضع‌گیری می‌کنند. البته شیمون پرز در سخنانش جانب احتیاط را رعایت کرد و هیچ اشاره مستقیمی به شیمون پرز نکرد. دفاتر این دو هم موضع‌گیریی در این باره نکردند ولی موضع‌گیری‌های غیررسمی، این دو را رو در روی همدیگر قرار داد. یک مقام نزدیک به نتانیاهو در قدس اشغالی در گفت‌وگو با «ایزراییل هیوم» گفت که نتانتیاهو از سخنان پرز به شدت عصبانی است. وی گفت: «پرز فراموش کرده که نقش رئیس جمهور در دولت اسرائیل چیست. او از مرزبندی‌های اختیاراتش پا فراتر گذاشته و این را فراموش کرده که او سه مرتبه در مسایل امنیت ملی مرتکب اشتباه شده است. او زمانی که فکر می‌کرد توافقنامه‌های اسلو نشان خاورمیتانه جدید است، دچار اشتباه شد و موجب از بین رفتن جان 100 فلسطینی شد.» به گفته او عقب نشیینی اسراییل از غزه در سال 2005 و مخالفت با حمله به تاسیسات هسته‌ای عراق در سال 1981 را نیز دو اشتباه دیگر پرز دانست. در مقابل، شلی یچیمویچ رئیس حزب کا رژیم صهیونیستی از اظهارت شیمون پرز حمایت کرد و گفت: «رئیس جمهوری مهمترین و محترم‌ترین مقام در کشور است .. رئیس جمهور نگرانی عمیقش را از امنیت اسرائیل ابراز کرد و نتانیاهو باید با دقت به سخنان او گوش داده و دیدگاه‌های او را پیاده کند.»

روزنامه اسرائیلی جروزالم پست گزارش کرد که نتانیاهو در نشست‌های شخصی اش با مقام‌های اسرائیلی، از حمله به ایران حمایت کرده، هر چند این را هم پذیرفته که چنین حمله‌ای تاسیسات هسته‌ای ایران را به طور کامل از بین نخواهد برد. به گفته او، عقب افتادن برنامه هسته‌ای ایران برای اندک چند سالی می‌تواند زمان را برای تغییر رژیم و دیگر تحولات اماده‌تر کند.

طومار 400 دانشگاهی به خلبانان

روز پنجشنبه صدها تن از ساکنان اراضی اشغالی از جمله شماری از دانشگاهیان با امضای درخواستی از خلبانان رژیم اسرائیل خواسته‌اند در صورت صدور فرمان بمباران ایران، از این دستور سرپیچی کنند. بیش از 400 نفر از ساکنان اراضی اشغالی فلسطین از جمله مناخیم مائوتنر، رئیس سابق دانشکده حقوق دانشگاه تل‌آویو، آنات بیلتزکی، رئیس سابق گروه حقوق بشری بی‌تی سلم و نوریت گرتز از کالج سپیر (Sapir College) این درخواست الکترونیکی را امضا کردند.

آن‌ها هشدار دادند حمله به جمهوری اسلامی، به اسرائیل صدمه می‌زند و به دستگیری این خلبانان می‌انجامد. آن‌ها نیروی هوایی رژیم اسرائیل را از «نگرانی شدید» خود درباره وضعیتی که اسرائیل در صورت زورآزمائی نظامی احتمالی با ایران با آن مواجه خواهد شد، مطلع کردند.

با وجود این‌که در این درخواست به عواقب جدی که در صورت نافرمانی از اوامر مافوق در انتظار نیروهای خطاکار است اذعان شده اما بر این نکته نیز تاکید شده است که آن‌ها: «به جای اطاعت کورکورانه از دستور بمباران از گزینه مخالفت با این اوامر هم بهره‌مند هستند.» پیش از این یک کمپین آنلاین هم در این باره تشکیل و خلبانان اسرائیلی را ترغیب به سرپیچی از دستور حمله به ایران کرده بود. همچنین معترضان در حالی‌ که پلاکاردهایی که بر روی آن‌ها نوشته شده بود «جنگ نه» و «پشت جبهه آماده نیست» را در دست داشتند، در برابر خانه ایهود باراک، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی تظاهرات کردند. تامار زندبرگ، از اعضای شورای شهر تل‌آویو گفت: «این چهارمین شبی است که ما این‌جا هستیم. ما با ماجراجویی خطرناک بین دو نفر مخالفیم.» وی افزود: «این جنگ برای دفاع از اسرائیل نیست، این جنگ برای حفظ پست و مقام است.» تظاهرکنندگان اعلام کردند روز پنج‌شنبه تظاهرات بزرگی علیه جنگ با ایران برگزار خواهد شد.

مخالفت 61 درصد اسرائیلی‌ها با حمله به ایران

نطرسنجی جدید که در سرزمین‌های اشغالی انجام شد نشان می‌دهد که بدون رضایت آمریکا، اسرائیل نباید به ایران حمله کند. این نظرسنجی را موسسه «Dahaf» در بین 516 نفر و با ضریب خطای 4.5 درصد انجام داده است. چری لیبرمن که به تازگی از نیویورک به اسرائیل مهاجرت کرده در گفت‌وگو با آسوشیتدپرس در بازاری در تل‌آویو  گفت: «من به شدت نگران تهدید ایران هستم و به قدری وحشت زده‌ام که همین جا هم ماسک بر صورت دارم.» یک کارمند دولتی در بیت المقدس هم گفت: «من خیلی می‌ترسم. من صلح می‌خواهم نه جنگ و به طور کامل مخالف حمله اسرائیل به ایران هستم».

نویسنده: محسن کامرانی

انتهای پیام/ص

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول