اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  آمریکا، اروپا

جنبش عدم تعهد، نظام دوقطبی، نظام تک‌قطبی و مسیر پیش رو

خبرگزاری فارس: پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی پیمان ورشو، برخی بر این باور بودند که دیگر نیازی به ادامه وجود جنبش عدم تعهد نیست اما استدلال‌هایی دیگر، درست در تقابل با این نقطه‌نظر قرار گرفتند.

جنبش عدم تعهد، نظام دوقطبی، نظام تک‌قطبی و مسیر پیش رو

به گزارش فارس، برگزاری قریب‌الوقوع شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، تهران را به کانون توجهات جهانی تبدیل کرده است. کشوری که غرب سال‌هاست سخن از انزوای آن به میان می‌آورد، اکنون میزبان کشورهایی شده که زمانی گرد هم آمدند که نشان دهند نه به بلوک غرب و نه به بلوک شرق تعهدی ندارند و تحت‌الحمایه نمی‌شوند. قابل انکار نیست که جنبش عدم تعهد اگرچه تعهدی به بلوک شرق نداشت اما به واسطه ماهیت ضداستعماری خود بیشتر تحت تاثیر اندیشه‌های ناسیونال سوسیالیستی و ضدغربی بود. «تیتو، نهرو، عبدالناصر و سوکارنو»، همگی تمایلات ضدامپریالیستی داشتند.

جواهر لعل نهرو، یکی از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد اگرچه بعضا با مسلمانان هندی خوب تا نکرد اما خود تحت تاثیر افکار گاندی بود و تاثیرپذیری گاندی از بعضی جوانب تفکر اسلامی انکارناپذیر است. این سخن معروف گاندی، خود مبین این موضوع است: «من زندگی امام حسین(ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده‌ام و توجّه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین(ع) پیروی کند.»

تیتو یک کمونیست اخراجی از کمینترن بود و تفکرات ضدسرمایه‌داری داشت، عبدالناصر معتقد به سوسیالیسم عربی و پان عربیسم بود و سوکارنو هم تفکرات سوسیالیستی داشت.

در شکل‌گیری اولیه جنبش عدم تعهد، مخالفت با استعمار، سوسیالیسم و ملی‌گرایی کلیدواژه محسوب می‌شدند. پس از شکل گرفتن نظام دوقطبی و شروع جنگ سرد بین بلوک شرق به رهبری اتحاد شوروی و بلوک غرب به رهبری ایالات متحده، کشورهایی هم بودند که تمایل داشتند، منازعه شمال – جنوب جایگزین این منازعه شرق – غرب شود. این پدیده ظهور جهان سوم‌ گرایی را در پی داشت که در ارتباط تنگاتنگ با برنامه‌های آزادسازی ملی در مستعمرات آسیایی و آفریقایی بود.

از سوی دیگر و در همین دوران، بلوک‌های شرق و غرب به شدت مشغول یارگیری بودند و پیمان‌ها و ائتلاف‌های نظامی امضا می‌کردند. از جمله ایران در پیمان بغداد وارد شد که بعدها به پیمان سنتو تغییر نام داد. این ائتلاف بخشی از کمربندی بود که بلوک غرب، قصد داشت به دور اتحاد جماهیر شوروی بکشد.

«موازنه منفی» که می‌توان گفت ریشه در تفکرات سیاسی ایرانی پس از مشروطه داشت را باید بلاتردید اصلی‌ترین ستون فکری تشکیل جنبش عدم تعهد دانست.

* کنفرانس باندونگ

کنفرانس باندونگ، شکل‌گیری تفکر جنبش عدم تعهد را در پی داشت. این کنفرانس که در شهر باندونگ اندونزی در سال 1955 برگزار شد و توسط «جواهر لعل نهرو» هدایت می‌شد، به واقع یک کنفرانس جهان سومی بود. در این کنفرانس که مقدمه تشکیل جنبش عدم تعهد بود، 29 کشور حضور یافتند که از نظر جمعیتی، یک میلیارد نفر از جمعیت آن زمان جهان را دربرمی‌گرفتند. در همین کنفرانس دو جبهه تشکیل شد. جبهه‌ای که توسط هند و اندونزی رهبری می‌شد و خواستار استعمارزدایی بود و جبهه دیگری که در راس آن کشورهایی چون پاکستان، ترکیه، عراق و سیلان قرار داشتند و موضع مخالفت با کمونیسم را در پیش گرفته بودند.

کوشش‌های نهرو سرانجام نتیجه داد و هر دو جبهه در یک گروه فراگیر «علیه استعمار و استثمار از نوع غربی و شرقی» متحد شدند و به این ترتیب نطفه شکل‌گیری جنبش عدم تعهد، بسته شد. پیشنهاد تشکیل چنین سازمانی توسط نهرو، عبدالناصر و سوکارنو داده شد.

* اعلام موجودیت رسمی جنبش عدم تعهد

جنبش عدم تعهد اگرچه در کنفرانس باندونگ پایه‌ریزی شد اما در سال 1961 مقارن با 1340 شمسی در بلگراد، پایتخت یوگسلاوی و در اولین کنفرانس خود رسما اعلام موجودیت کرد.

یکی از شرایط عضویت در جنبش عدم تعهد عدم حضور در هیچ‌یک از پیمان‌های نظامی وابسته به غرب و شرق بود. شرایط عضویت در این جنبش در پنجمین اجلاس در الجزیره، چنین تعیین شد: «عدم تعهد به هیچ یک از اتحادیه‌های نظامی، دنبال کردن سیاست مبتنی بر اصول همزیستی مسالمت‌آمیز، کمک به جنبش‌های آزادی‌بخش، عدم واگذاری پایگاه‌های نظامی به غرب یا شرق، عدم امضای قراردادهای نظامی دو یا سه جانبه.»

جمهوری اسلامی ایران نیز در سال 1979 و پس از انقلاب اسلامی توانست به جنبش عدم تعهد بپیوندد. تا قبل از آن، ایران وابسته به بلوک غرب بود و نمی‌توانست در عدم تعهد عضویت یابد.

* نگاهی کوتاه به اجلاس‌های جنبش عدم تعهد

تاکنون پانزده اجلاس جنبش عدم تعهد برگزار شده است. شرح مفصلی از این اجلاس‌های پانزده‌گانه طی روزهای گذشته در رسانه‌های مختلف منتشر شده است. در اینجا تنها به خلاصه‌ای از محتویات این جلسات اشاره می‌شود:

نخستین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در ششم سپتامبر 1961 در بلگراد تشکیل شد و از 25 کشور برای شرکت در کنفرانس دعوت به عمل آمد. تاکید کنفرانس بیشتر بر حفظ صلح و امنیت جهانی و رفع اختلافات از طریق صلح و همکاری بین‌المللی بود. اکثریت شرکت‌کنندگان را کشورهای تازه استقلال‌یافته با خاطرات تلخ از استعمار غرب تشکیل می‌دادند لذا به همین دلیل نسبت به غرب بدبین بوده و بیشتر به شرق تمایل داشتند.

دومین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد از 5 تا 10 اکتبر در قاهره پایتخت مصر تشکیل شد. در این کنفرانس سران 47 کشور شرکت کرده بودند. اغلب اعضای جدید را کشورهای تازه استقلال یافته تشکیل می‌دادند. هدف اصلی کنفرانس بررسی بحران‌های جهانی و چگونگی یافتن راهی جهت تامین و استقرار صلح بود.

با آنکه قرار بود کنفرانس سران عدم تعهد هر سه سال یک بار تشکیل شود، اما به علت اوضاع و احوال جهانی، سومین کنفرانس سران جنبش عدم تعهد شش سال بعد از اجلاس دوم یعنی در سال 1970 (از هشتم تا دهم سپتامبر) در لوزاکا پایتخت زامبیا با شرکت 53 کشور عضو تشکیل شد. این کنفرانس ضمن پرداختن به مسائل مربوط به حفظ صلح و امنیت بین‌المللی بر ضرورت استقلال کلیه ملل به خصوص مستعمرات پرتغال در جنوب آفریقا تاکید کرد. در زمینه مسائل اقتصادی از افزایش شکاف بین کشورهای غنی و فقیر اظهار تاسف شد و تنزل سهم کشورهای در حل توسعه در زمینه‌ صادرات طی دهه‌های 50 و 60 میلادی مورد توجه قرار گرفت.

چهارمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد از 5 تا 9 سپتامبر 1973 در الجزیره تشکیل شد. شرکت‌کنندگان در این کنفرانس 75 کشور بودند و مصوبات آن در زمینه مسائل سیاسی از جمله تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی، رودزیا، کامبوج، کره، حقوق دریاها و مواد مخدر بود. در زمینه‌ مسائل اقتصادی به موضوعاتی چون روابط کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، انتقال تکنولوژی و سیستم بین‌المللی مالی و پولی توجه شد.

پنجمین کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در کلمبو پایتخت سریلانکا از تاریخ 16 تا 19 اوت 1976 برگزار شد. 86 کشور به عنوان عضو، 9 کشور و 12 سازمان بین‌المللی به عنوان ناظر و 7 کشور به عنوان مهمان در این کنفرانس شرکت داشتند. اختلاف نظرهایی که از قبل در جنبش عدم تعهد موجود بود از این کنفرانس شکل روشن‌تری به خود گرفت و به طور کلی کشورهای شرکت کننده به دو گروه تندرو یا مترقی و میانه‌رو یا معتدل تقسیم شدند. اگر چه تعداد کشورهای میانه‌رو که بیشتر طرفدار غرب بودند زیادتر بود ولی فعالیت سازمان یافته گروه‌های تندرو تاثیر زیادی بر مصوبات کنفرانس گذاشت. با این همه تصمیمات کنفرانس کلمبو را می‌توان نسبتا معتدل و به دور از تندروی دانست. در این اجلاس بر سر تصاحب کرسی‌های دفتر هماهنگی جنبش عدم تعهد که تعداد آن از 17 عضو به 25 عضو افزایش یافته بود رقابت شدیدی درگرفت.

ششمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد 4 الی 9 سپتامبر در هاوانا پایتخت کوبا، با حضور 94 کشور عضو، 20 کشور و سازمان ناظر و 18 کشور و سازمان مهمان، در حالی که چند ماه بیشتر پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود برگزار شد، مراحل نهایی عضویت جمهوری اسلامی ایران در جنبش پایان یافت و جمهوری اسلامی ایران رسما به عضویت این جنبش درآمد. در این اجلاس موضوعاتی همچون اوضاع در خاورمیانه، پیشنهاد اخراج مصر از جنبش ( به خاطر امضاء قرارداد صلح کمپ دیوید با اسرائیل)، عضویت کامبوج و اوضاع اقتصادی بین‌المللی مورد بحث قرار گرفت.

بندهای 139، 140 و 141 بیانیه پایانی این ششمین اجلاس سران عدم تعهد به طور کلی به ایران اختصاص یافت و در آنها نسبت به پیروزی تاریخی انقلاب مردم ایران در سرنگون کردن رژیم پیشین و ایجاد امیدواری برای تمام مردم جهان در به دست آوردن آزادی و تحکیم استقلال، ابراز مسرت و خشنودی شد. همچنین در بیانیه پایانی اجلاس‌ هاوانا، از قطع روابط ایران با اسراییل و آفریقای جنوبی و نیز خروج ایران از پیمان سنتو استقبال به عمل آمد. در اجلاس هاوانا، پیشنهاد عراق برای میزبانی اجلاس هفتم سران یعنی بعد از کوبا مورد تصویب قرار گرفت.

هفتمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از 7 الی 11 مارس 1983 در دهلی‌نو پایتخت هند، با حضور 100 کشور عضو، 15 کشور و سازمان ناظر و 25 کشور و سازمان مهمان برگزار شد.

یک سال و نیم پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، وزارت امور خارجه ایران خواستار تغییر محل برگزاری اجلاس شد و تهدید کرد در صورت برگزاری در عراق در اجلاس مذکور شرکت نخواهد کرد و ریاست دوره‌ای عدم تعهد را به رسمیت نخواهد شناخت. جمهوری اسلامی ایران تلاش‌های دیپلماتیک بسیاری را برای ترغیب کشورهای عضو مصروف داشت. عراق نیز متقابلا اقدامات بسیاری را برای جلب توجه کشورها به برگزاری اجلاس در این کشور به عمل آورد من‌جمله اینکه اقدام به احداث ساختمان و مجموعه‌ای با هزینه‌ای بالغ بر یک میلیارد دلار کرد.

این کشور حتی پیش‌نویس بیانیه پایانی اجلاس را به سه زبان تهیه و پرچم کشورهای عضو جنبش را در بغداد به اهتزاز درآورده بود. ولی با ورود نیروهای ایران به خاک عراق در عملیات رمضان (ژوئیه 1982) و متعاقب آن حمله هوایی جنگنده‌های ایران به بغداد وضعیت جدیدی به وجود آمد. با توجه به نزدیک بودن زمان برگزاری اجلاس (سپتامبر 1982)، فیدل کاسترو رهبر کوبا در ماه اوت پیشنهاد تشکیل اجلاس وزرای جنبش عدم تعهد و تعیین محل دیگری برای برگزاری هفتمین اجلاس سران را مطرح کرد. با توجه به حوادث فوق و پیگیری‌های جمهوری اسلامی ایران، موضوع تغییر محل اجلاس سران از بغداد به جای دیگر به صورت جدی مورد توجه قرار گرفت و نهایتا محل کنفرانس از بغداد به دهلی‌نو تغییر یافت.

هشتمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 1 الی 6 سپتامبر 1986 در حراره پایتخت زیمبابوه با حضور 101 کشور آغاز به کار کرد. این اجلاس با حضور مقام معظم رهبری، ریاست جمهوری وقت کشورمان در حالی که «ایندریا گاندی» ریاست اجلاس را به عهده داشت، برگزار شد. یکی از بحث‌‌انگیزترین موضوعات مطرح شده در این اجلاس مسئله جنگ ایران و عراق بود. هیئت جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس با موفقیت توانست از تصویب بیانیه‌ای که به ابتکار کشورهای عرب حامی عراق تنظیم شده و خواستار توقف بدون قید و شرط جنگ بود، جلوگیری کند. در آن زمان هنوز بخشی از خاک ایران در تصرف عراق بود.

نهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 4 الی 7 سپتامبر 1989 بلگراد با حضور 102 کشور برگزار شد. این دومین بار بود که ریاست اجلاس سران عدم تعهد به یوگسلاوی می‌رسید. برگزاری این اجلاس مصادف بود با تحولات عمده در نظام دو قطبی جهان و از بین رفتن جنگ سرد. با توجه به وضعیت جدید، اعضای جنبش در خصوص نحوه اداره و ادامه کار آن دچار اختلاف شده بودند. عده‌ای با استناد به اینکه قطب بندی‌های دوران جنگ سرد از میان رفته و جنبش فلسفه‌ وجودی خود را از دست داده است، پیشنهاد تغییر نام یا ادغام آن با گروه 77 را مطرح می‌کردند در حالی که جمع کثیری از اعضا ضمن تایید ایجاد تغییرات در صحنه بین‌المللی معتقد بودند که جنبش زنده است و برای تحقق اهداف خود راه درازی در پیش دارد.

یوگسلاوی در مقام رئیس در این اجلاس تلاش کرد موضوعات اساسی در اسناد از جمله مباحث مربوط به استعمارزدایی و برقراری نظام نوین اطلاعات و ارتباطات را از دستور کار حذف کند که با تلاش کشورهای چپ از جمله کوبا مجددا به آن اضافه شد. در اجلاس نهم از سوی طرفداران دو ایده مذکور بحث‌های زیادی صورت گرفت، ولی در نهایت دراین اجلاس کشورهای عضو تصمیم گرفتند ضمن پایبندی به اصول جنبش، به فعالیت‌های دسته جمعی خود ادامه داده و در گسترش همکاری با کشورهای توسعه یافته تلاش کنند.

«برخی تحلیلگران معتقدند که اجلاس نهم آغاز نوعی انحراف در جنبش عدم تعهد بود که با طرح بحث حذف استعمارزدایی از اهداف جنبش به‌وجود آمد. در این زمان تنها دو سال به فروپاشی اتحاد شوروی باقی بود و از چند سال قبل نیز نابودی بلوک شرق، محرز به نظر می‌رسید. شوروی تضعیف شده بود و جهان خود را در آستانه یک نظام هژمونیک می‌دید و هژمون نیز برای حذف تمام موانع پیش روی خود در تلاش بود.»

دهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد ، 1 الی 6 سپتامبر 1992 در جاکارتا پایتخت اندونزی با حضور 108 کشور آغاز به کار کرد. مهم‌ترین موضوع بحث در این اجلاس، موضوع تغییر نظام حاکم بر روابط بین‌الملل و چگونگی برخورد جنبش با آن بود. نتیجه مباحث مذکور حاکی از آن بود که جنبش عدم تعهد نه تنها موفق به حفظ هویت و ماهیت خویش گردیده بلکه با گذار از این دوره بحرانی آماده رویارویی و مواجهه با چالش‌های جدید در جهان شده است. از این نظر اجلاس دهم را می‌توان یک مقطع مهم در تاریخ جنبش عدم تعهد به حساب آورد چرا که جنبش به دلیل اجماع نظر میان کشورهای عضو در خصوص ضرورت تداوم حیات خود و ارتقاء نقش آن در عرصه‌ بین‌المللی، هویت وجودی خود را در دوران پس از جنگ سرد بازیافت.

یازدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از تاریخ 14 الی 20 اکتبر 1995 در شهر کارتاهنا در کلمبیا با حضور 109 کشور برگزار شد.  این اجلاس علاوه بر بیانیه‌ پایانی خود یک بیانیه در خصوص آنکتاد و یونیدو صادر کرد و در طول اجلاس مسائل متعددی مورد بررسی قرار گرفت که اهم آنها عبارتند از: تجدید ساختار سازمان ملل، خاتمه دوران جنگ سرد و مشکلات اقتصادی و اجتماعی موجود در جهان سوم، خلع سلاح و امنیت بین‌المللی، همکاری بین‌المللی برای توسعه، ضرورت برخورد مناسب جنبش با تحولات بین‌المللی، همکاری‌های اقتصادی و تروریسم.

دوازدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از تاریخ 29 آگوست لغایت 3 سپتامبر 1998 در شهر دوربان آفریقای جنوبی با حضور 114 کشور به ریاست نلسون ماندلا برگزار شد. مهم‌ترین موضوعاتی که در این اجلاس مورد بررسی قرار گرفت و در بیانیه‌ نهادیی گنجانده شد عبارت بود از: نقش جنبش عدم تعهد، گفت‌وگوی بین تمدن‌ها، تجدید ساختار سازمان ملل، وضعیت مالی سازمان ملل، تروریسم، بدهی‌های خارجی، محیط زیست و توسعه، علوم و تکنولوژی، همکاری‌های جنوب، کشورهای کمتر توسعه یافته، نژادپرستی، تبعیض نژادی و مواد مخدر.

سیزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از تاریخ 20 الی 25 فوریه 2003 در شهر کوالالامپور مالزی برگزار شد. این اجلاس نخستین اجلاس سران عدم تعهد بعد از واقعه یازدهم سپتامبر بود و لذا موضوع تروریسم به یکی از مباحث عمده اجلاس سیزدهم تبدیل شد. از آنجا که اجلاس کوالالامپور یک ماه پیش از حمله آمریکا به عراق و در بحبوحه مباحث شورای امنیت سازمان ملل در خصوص عراق برگزار شد، به طور طبیعی مسئله عراق از اصلی‌ترین موضوعات مطرح در سخنرانی سران کشورهای شرکت کننده در اجلاس بود.

چهاردهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد از تاریخ 12 الی 16 سپتامبر 2006 در هاوانا پایتخت کوبا با حضور 58 کشور سطح سران برگزار شد. صدور بیانیه جداگانه در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌‌ای جمهوری اسلامی ایران، مهمترین موضوع مورد توجه رسانه‌های گروهی در این اجلاس بود. اختلاف مصر و لیبی برای میزبانی اجلاس بعدی سران، اختلاف الجزایر و صحرا در خصوص پاراگراف‌های مربوط به مسئله صحرا و بالاخره اختلاف پاکستان و افغانستان و هند در خصوص پاراگراف‌های مربوط به فعالیت گروه‌های تروریستی در مناطق مرزی جنوب و شرق افغانستان از دیگر نکات قابل ذکر در این اجلاس بود.

اجلاس پانزدهم سران جنبش عدم تعهد، 11 الی 16 جولای 2009 در شرم‌الشیخ مصر با حضور 107 کشور از 118 کشور عضو و 7 سازمان بین‌المللی و منطقه‌ای به عنوان ناظر و 29 کشور و 14 سازمان بین‌المللی و منطقه‌ای به عنوان مهمان برگزار شد.

اجلاس پانزدهم سران پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران برای میزبانی شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد در سال 1391 مطابق با 2012 میلادی را به تصویب رساند. بر این اساس جمهوری اسلامی ایران به مدت 9 سال تا سال 1397 مطابق با 2018 میلادی، عضو تروئیکای جنبش می‌باشد و از سال 1391 لغایت 1394 ریاست دوره‌ای جنبش عدم تعهد را بر عهده خواهد داشت.

* جنبش عدم تعهد و نظام تک‌قطبی

بسیاری از صاحب‌نظران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی پیمان ورشو، بر این باور بودند که دیگر نیازی به ادامه وجود جنبش عدم تعهد نیست. حتی آرژانتین پس از فروپاشی بلوک شرق، از جنبش عدم تعهد خارج شد.

اما دسته‌ای دیگر استدلال‌هایی را مطرح می‌کردند که درست در تقابل با استدلال فوق قرار دارد. از این منظر، در نظام دوقطبی، همواره این امکان وجود داشت که توسعه‌طلبی یک قطب توسط قطب دیگر بالانس شود. «کنث والتز»، بنیان‌گذار دیسیپلین سیاست بین‌الملل از مهم‌ترین نظریه‌پردازان حامی نظام دوقطبی است و آن را پایدارترین نوع توزیع قدرت در عرصه بین‌المللی می‌داند.

به این ترتیب، در نظام تک‌قطبی یا هژمونیک، منافع، امنیت و استقلال سیاسی کشورهایی که همسو با نظام تک‌قطبی نیستند، بیش از هر زمان دیگری تهدید می‌شود. بنابراین، نه‌تنها جنبش عدم تعهد فلسفه وجودی خود را از دست نداده، بلکه باید با قدرت بیشتر در جهت همگرایی بین کشورهای جهان سوم تلاش کند.

استدلال دوم صحیح به نظر می‌رسد. طی سال‌های اخیر، به‌خوبی دیده شده است که کشورهای مخالف هژمون، تحت فشار جدی قرار گرفته‌اند که نمونه آن مساله هسته‌ای ایران بوده است.

طی این سال‌ها، بیانیه‌های جنبش عدم تعهد در حمایت از حقوق هسته‌ای ایران اجازه نداده است تلاش غرب برای منزوی نشان دادن ایران به نتیجه برسد.

* نقاط ضعف جنبش عدم تعهد

یکی از نقاط ضعفی که برای جنبش عدم تعهد برشمرده‌اند، ترکیب ناهمگون اعضای آن است. برخی از اعضای جنبش عدم تعهد، نظیر برخی کشورهای عربی، اگرچه در این جنبش عضو هستند اما کاملا همسو با منافع هژمون حرکت می‌کنند.

ناسیونالیسم که از همان ابتدا در جنبش عدم تعهد به چشم می‌خورد، از دیگر نقاط ضعف این جنبش به حساب می‌آید. این حس ناسیونالیستی، به‌رغم شعارهای همگرایی باعث می‌شود که منافع ملی بر منافه فراملی ارجح دانسته شوند و در نتیجه آنچه مورد انتظار است، در اجلاس‌های جنبش حاصل نشود.

برخی ساختار سازمانی جنبش عدم تعهد، نداشتن دبیرخانه دائم و سیستم رای‌گیری در آن را نیز از نقاط ضعف آن برشمرده‌اند.

* جنبش عدم تعهد و مسیر پیش رو

همان‌گونه که کنث والتز می‌گوید، نظام تک‌قطبی در جهان قابلیت بقا ندارد. این نظام وابسته به هژمون است و هژمون به مرور زمان به جهت مسوولیت‌های سنگین فرامرزی که پذیرفته است، تضعیف می‌شود، از دیگر سو، توانمندی‌های هژمون سرانجام منجر به بدبینی در دیگر بازیگران عرصه بین‌الملل شده و منجر می‌شود که دست به موازنه‌سازی زنند.

امانوئل والرشتاین، از نظریه‌پردازان «نظام جهانی» هم افول امپراطوری ایالات متحده را پیش‌بینی کرده است.

در چنین شرایطی، جهان احتمالا در حال حرکت به سوی یک نظام چندقطبی است که نقش کشورهای جهان سوم یا کشورهای جنوب، در آن بیش از گذشته دیده خواهد شد.

در دورانی که همچنان هژمونی در جهان وجود دارد، جنبش عدم تعهد می‌تواند با حمایت از منافع کشورهای مستقل، عدم تعهد خود را به سیاست‌های هژمون به اثبات برساند. به عبارت دیگر، فلسفه وجودی جنبش عدم تعهد در این دوران، همانا عدم تعهد به هژمون و حفظ روحیه استقلال است.

پس از سرنگونی محتوم هژمون نیز، این جنبش قادر خواهد بود تا با ایجاد همگرایی در بین کشورهای جنوب، نه‌تنها از منافع آنها دفاع کند، بلکه به تشکیل قطبی جدید از کشورهایی که کمتر به حقوق خود دست یافته‌اند، کمک کرده و حقوق از دست رفته در دوران استعمار را به کشورهای مزبور بازگرداند.

منابع:

1- جنبش عدم تعهد از آغاز تا امروز، مکتب اسلام، سال 50، شماره ۵

2- سیمبر، رضا و قربانی شیخ‌نشین، ارسلان، بررسی جهان سوم گرایی در نظام بین‌الملل، فصلنامه روابط خارجی، شماره ۴، زمستان 1389

3- معرفی و مروری بر تاریخچه و اجلاس‌های پانزده‌‌گانه جنبش عدم تعهد و جایگاه ایران، پایگاه تحلیلی خبری 598، خبر کد 75059، دسترسی در 2/6/91

انتهای پیام/ک.ص

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول