«دختر شینا»؛ با تمام قامت باید برایش ایستاد؛ با تمام عشقی که در حرف به حرف و کلمه به کلمه و صفحه به صفحه آن اوج میزند؛ عشقی که ضرابزاده آن را با زیبایی هر چه تمامتر به تصویر کشیده است.
«دختر شینا» عاشقانهای است که نسرودهاند بلکه آن را زندگی کردهاند؛ عاشقانهای فراتر از لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین، رومئو و ژولیت و هزاران تلاش دیگری که ادیبان و هنرمندان انجام دادند تا عاشقانهای را بسرایند؛ اما نه؛ این یکی عاشقانهای است که زندگی شده است.
عشقی واقعی که میتواند سحر هرزه بازار عاشقانهنویسیهای خیابان انقلاب را هزار پاره کند که اگر ساحران این روزهای بازار مکاره کتاب، سراغ آن بروند چه بسا که سر بر سجاده «دختر شینا» بگذارند و تسلیم شوند.
«دختر شینا» داستان زندگی عاشقانه «قدمخیر محمدی» با شهید حاج ستار ابراهیمی است که میتواند سحر هزاران عشق مثلثی و مربعی سریالهای صداوسیما و فیلمفارسیهای سینمای امروز را برملا کند.
«دختر شینا» عاشقانهای است که زندگی شده و نشان میدهد که سبک زندگی ایرانی شیوه پاک و عاشقانه زیستن و فداکاری و ایثار را در بالاترین جایگاه و کیفیت داراست و این سبک زندگی ما را در جنگ تحمیلی پیروز کرد و امروز ما را در جنگ نرم فاتح خواهد کرد.
اما این پیروزی نیازمند «دختر شینا»های دیگری است چراکه «دختر شینا» یکی از هزاران مروارید گنج جنگ است که با ذره بین قلم نویسندهای توانا برای همگان به نمایش درآمده است.
_________________________
یادداشت: سجاد اسلامیان
_________________________
انتهای پیام/و