به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در آسیای مرکزی، "لئونید شرشناف" رئیس بنیاد امنیت ملی و بینالمللی روسیه اظهار داشت: ناتو تحت رهبری آمریکا هدف سلطه بر جهان را دنبال میکند ولی براساس نظریه "ماکیندر" بدون دستیابی و برتری در قاره اوراسیا و کنترل کامل ایران، افغانستان و سپس روسیه، تحقق این هدف غیر ممکن خواهد بود.
شرشناف این موضوع را طی سخنانی در همایش بینالمللی "ناتو: اسطوره و واقعیت- درسهای برای روسیه و جهان" مطرح کرد که اکنون در زیر با بخشهای از این سخنرانی آشنا خواهید شد.
ناتو تحت رهبری آمریکا هدف سلطه بر جهان را دنبال میکند. ولی بر اساس نظریه "ماکیندر" بدون دستیابی و برتری در قاره اورآسیا و کنترل کامل ایران، افغانستان و سپس روسیه، تحقق این هدف غیر ممکن خواهد بود.
ایران و افغانستان با داشتن موقعیت مهم ژئواستراتژیک، از زمانهای قدیم توسط کسانی که در پی تسخیر جهان بودند، به عنوان کلید گنجینههای شرق، مرکز عمده ترانزیت جهت حرکت به سوی هند، چین و فتح سرزمینهای مجاور دانسته میشده است.
قطع نظر از نحوه پوشش و توجیه اهداف و برنامهها، اندیشه تسلط بر جهان چه در گذشته و چه امروز، نیروی محرکه اصلی تاریخ بوده است.
استعمارگران همواره سعی کردهاند تا نظام ارزشهای خود را بر ملتهای تحت استیلایشان تحمیل کنند البته استعمار روسی از استعمار غربی متفاوت بود و بر اقوام تحت تسلط خود به نسبت احترام قایل بود و تلاش میکرد به نیازهای آنان پاسخ گوید.
ایران شریک طبیعی روسیه است
اما چنانچه در مورد ایران و افغانستان صحبت کنیم، باید بدانیم هم که این 2 کشور از شرکای طبیعی و واقعی روسیه بشمار میروند. ایران و افغانستان مدتهای طولانی است که در مقابل دشمن اصلی روسیه و حتی دشمن جامعه جهانی قرار گرفتهاند. سرنوشت روسیه و چگونگی تقسیمبندی مجدد جهان به آن بستگی خواهد داشت که این مقابله با چه نتایجی انجام خواهد یافت.
هم ایران و هم افغانستان به صورت مستقیم با کشورهای مستقل مشترکالمنافع همجوار بوده و تاثیر قابل توجهی به مناطق قفقاز و آسیای مرکزی و بویژه به حوزه دریای خزر دارند که دارای ذخایر نفت و گاز جهانی میباشد.
بنابر این ما نمیتوانیم نسبت به آنچه در ایران و افغانستان و پیرامون این 2 کشور میگذرد، بیتفاوت باشیم. هماکنون بیش از یازده سال از اشغال افغانستان توسط نیروهای آمریکا و ناتو میگذرد. آمریکا با تهدید جنگ علیه ایران، جهان را در معرض خطر رویارویی مسلحانه و هستهای قرار میدهد.
علیه ایران تحریمهای مختلف راهاندازی میشوند و در چنین شرایط ارائه کمکهای همهجانبه و از جمله نظامی- فنی به جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی افغانستان در راستای حفظ حق حاکمیت، استقلال و امنیت آنها دین مستقیم ما است.
مواضع ضد و نقیض روسیه در مورد آمریکا و ناتو
به نظر من واکنش و عملکرد روسیه در قبال اقدامات آمریکا و ناتو علیه ایران و افغانستان ضد و نقیض و گاهی خسارت بار میباشد. بعنوان مثال در 11 آوریل سال جاری "ولادیمیر پوتین" ضمن ارائه گزارش اقدامات دولت روسیه به نمایندگان پارلمان کشورش، عملا اشغال افغانستان توسط آمریکا و ناتو و کمکهای مسکو در این زمینه را توجیه کرد.
به اعتقاد وی، گویا جامعه غربی و ناتو "وضعیت افغانستان را تحت کنترل قرار داده و به جای ما کار انجام میدهند" و در غیر این صورت سربازان ما مجبور بودند تا در مرز تاجیکستان با افغانستان درگیریهای مسلحانه داشته باشند.
گذشته از این پوتین گفت که "ما و شما علاقمند حضور نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان هستیم و در جهت استقرار صلح و ثبات در این کشور باید به آنها کمک کنیم چرا که این امر با منافع ملی روسیه و مردم آن کاملا مطابقت دارد".
در این زمینه که باید روی واقعیتها حساب گذاشت، نمیتوان با پوتین راضی نبود. "ولادیمیر ایلیچ لنین" پایگذار نظام شوروی معتقد بود که حتی میتوان با شیطان هم سازش کرد چنانچه به نفع انقلاب تمام شود. اما سوال اصلی این جا است که ما از بازی موسوم به "مشارکت با آمریکا و ناتو" در رابطه به افغانستان چه سودی خواهیم داشت؟ ژنرال "میخایل ترینتاف" هنوز در نیمه دوم قرن 19 از ما – روسها میخواست تا به انگلوساکسانها باور نکنیم چرا که حتما فریبمان خواهند داد. در رابطه با عدم توسعه ناتو به شرق خلاف وعده خود عمل کردند و حالا در مورد دفاع ضد موشکی در اروپا نیز باز هم فریب کاری میکنند. تا کی باید در برابر دشمن ریاکار و بیوجدان سادهلوح بود؟
حرکت در مقابل منافع ملی روسیه
به اعتقاد اینجانب، همکاری مسکو با آمریکا و ناتو در زمینه افغانستان با منافع ملی روسیه در مغایرت قرار دارد موضع آمریکاگرایانه مسکو در این رابطه منجر به وخامت اوضاع در منطقه و تضعیف و بیاعتباری روسیه شده و این تصور را به میان میآورد که مسکو با واشنگتن میباشد.
برای من درک منطق پوتین در این خصوص خیلی سخت است. مشاورین وی چه کسانی هستند که توانستهاند وی را متقاعد به افسانه سیاست اثرگزار افغانی آمریکا کردهاند؟ مگر وی به توان خود برای مقابله با افراطگرایی در روسیه اعتماد ندارد و تحقق چنین کاری را تنها با کمک آمریکا قابل تصور میداند؟ چگونه میتوان مدعی شد که اشغال افغانستان از سوی آمریکا و ناتو با منافع ملی روسیه مطابقت دارد؟
در هر صورت ناتو همچنان به پخش افسانههای خود در روسیه مشغول میباشد. مثلا در 13 مه "رابرت پشیل" رئیس دفتر اطلاعرسانی ناتو در مسکو ضمن شرکت در میزگردی در شهر "ستاوراپول" روسیه که با حضور شخصیتهای اجتماعی، استادان و دانشجویان برگزار شد، اعلام کرد که "ناتو اساس امنیت برای قفقاز مسابقات المپیک "سوچی 2014" میباشد. گویا روسیه برای تامین امنیت این مسابقات نیاز به کمک ناتو را دارد. خدا نکند که رئیس جمهور روسیه با کمک "خیرخواهانش" به این اسطوره باور نماید.
توجیه اجتناب پوتین از شرکت در نشست G8
با این حال، تصمیم پوتین در رابطه با عدم شرکت در نشست "گروه هشت" این امید ضعیف را ایجاد کرده است که وی موضع خود در مورد نقش آمریکا و ناتو در افغانستان را بازنگری خواهد کرد. با عدم شرکت پوتین توانست از دام گذاشته شده در امان بماند.
منظور این است که نشست "گروه هشت" با اجلاس سران "ناتو" مرتبط بود. حتی در ابتدا برگزاری این دو نشست در شیکاگو در نظر گرفته شده بود و بعدا تصمیم خود را تغییر دادند.
فرضیههای وجود دارد که گویا همانند توافق سال 1938 "منختن" که با استفاده از چکسلواکی تقسیم حوزههای نفوذ صورت گرفته بود، این بار نیز با بهانه ایران و افغانستان میخواستند به این هدف دست یابند.
اما عدم حضور پوتین در این نشست همه برنامههای آمریکا و ناتو برای تقسیم مجدد جهان را بههم زد. به این ترتیب رئیس جمهور روسیه نشان داد که آمریکا دیگر برای وی اولویت ژئوپولیتیکی به شمار نمیرود و برای روسیه مسایل داخلی و روابط با شرکای اوراسیایی خود از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.
نگاه روسیه به ایران و افغانستان باید تغییر کند
در رابطه به بحث ایران و افغانستان لازم است تا پیشنهادات زیر مطرح شود.
الف: باید اقداماتی برای خروج سریع نیروهای آمریکا و ناتو از افغانستان صورت گرفته و فشارهای آمریکا، غرب و ناتو به ایران پایان داده شود. من به خروج کامل آمریکا از افغانستان باور ندارم. آنها در خاک افغانستان پنج پایگاه نظامی آماده کردهاند که میتوانند برای مدت طولانی بهطور مستقل وجود داشته باشند. برای آمریکا حفظ حضور نظامی در منطقه استراتژیک اوراسیا مهم میباشد تا از این طریق روسیه، چین، هند، ایران و پاکستان را تحت تاثیر قرار دهد.
ب: باید ایران و افغانستان به عنوان کشورهای ناظر و سپس اعضای اصلی به سازمان همکاریهای شانگهای پذیرفته شوند. این سازمان باید در بازسازی افغانستان و تامین امنیت منطقهای نقش ایفا کند. نباید به آمریکا و ناتو امنیت منطقه واگذار شود. این موضوع به خود کشورهای منطقه ارتباط دارد.
باید در جهت ارائه کمکهای همهجانبه به افغانستان روسیه، چین، هند، پاکستان و سایر کشورهای همسایه تشریک مساعی داشته باشند. تدوین برنامه کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای برای مساعدت به بازسازی افغانستان بعد از خروج نیروهای آمریکا و ناتو مهم خواهد بود. افغانستان باید موضوع مواظبت همگانی باشد و این سازمان ثابت نماید که با کمک همسایهها میتوان این کشور گرفتار اختلافات و بحران را به سرزمین آرام و شکوفا تبدیل داد.
تنها سازمان همکاریهای شانگهای میتواند قادر به حفظ تمامیت ارضی افغانستان و جلوگیری از فروپاشی آن که برخی در صدد طراحی آن هستند، باشد. مثلا آمریکا از ایده ایجاد دولت اسلامی وزیرستان در مناطق مورد سکونت بلوچها حمایت کرده است.
ج: بایستی امکان حضور ایران و افغانستان به هر شکل ممکن در زمان پیمان امنیت جمعی مورد بررسی قرار گیرد. در اخرین نشست سران کشورهای مشترکالمنافع مسائل مربوط به ارتقای نقش سازمان پیمان امنیت جمعی در تامین امنیت نظامی فضای شوروی سابق و مناطق دارای ظرفیت اختلافات و بویژه آسیای مرکزی و قفقاز طرح و بررسی شد.
افزایش فعالیتهای این سازمان از جمله به برنامههای آمریکا و اسرائیل جهت حمله به ایران که عواقب منفی آن دامن روسیه و دیگر کشورهای منطقه را خواهد گرفت، مرتبط میباشد. افغانستان و ایران باید وارد فضای مسئولیت سازمان پیمان امنیت جمعی شوند و نقش خود در تامین امنیت را ایفا کنند.
د: جامعه علمی روسیه باید به تهیه کنسپسیون اتحاد اوراسیا توجه جدی مبذول کند. هنوز ابتکار پوتین در مورد ایجاد چنین اتحادی چندان روشن نیست. مشخص نشده است که این اتحاد چه ترکیب، ساختار و ایدئولوژی خواهد داشت. در هر شکلی حضور ایران و افغانستان در آن موثر خواهد بود.
شاید سازمان همکاریهای شانگهای و جامعه کشورهای مشترکالمنافع اساس اتحاد جدید را تشکیل دهد. مسلم است که آینده روسیه با اتحاد اروپا قابل تامین و تضمین میباشد. تنها در این صورت روسیه میتواند قابلیت مقابله با چالشهای خصمانه آمریکا و ناتو را داشته باشد.
البته تا زمانی روسیه نتواند قوی، منطقی و جذاب باشد، ایجاد اتحاد اوراسیا امکان نخواهد داشت. در حال حاضر روسیه ضعیف، وابسته و آسیبپذیر باقی بماند، ملتها و کشورها تمایل به آن را نخواهند داشت و روسیه نخواهد توانست روی بازیدن نقش محوری در اوراسیا و جهان حساب باز کند.
ه: جامعه نمیتواند در رابطه با تحقق سیاست داخلی و خارجی مورد تصور و قبول خود تنها به امید ساختارهای دولتی باشد. باید آنها بطور فعال وارد سیاست شوند چرا که طی ماههای اخیر در این زمینه شرایط فراهم شده است. مقامات روسی گامهایی در جهت شناخت نقش مهم سازمانهای اجتماعی در روندهای سیاسی در کشور و جهان را برداشتند.
در این راستا اقدامات دیپلماسی اجتماعی که وظیفه آن کمک به برقراری تماس و روابط دوستانه با مردم ایران و افغانستان و سایر کشورهای اوراسیا میباشد، حایز اهمیت دانسته میشود.
بازسازی واقعی افغانستان ضرورت دارد
لایههای مختلف جامعه افغانی با تجربه کردن اشغال کشورشان از سوی آمریکا و ناتو، با احساس حسرت از شوروی یاد میکنند. من با یکی از فرماندهان صحرایی افغانی ملاقات کردم که علیه شوروی جنگیده بود. حالا وی از این بابت صمیمانه تاسف میخورد. دلایل دیگری نیز از حسن نیت مردم افغان نسبت به روسها و تمایل آنها برای همکاری با روسیه حکایت میکند.
ضمن کمک به بازسازی افغانستان باید تجربه شوروی سابق در این کشور را مدنظر داشت. شوروی نه تنها با گروههای مسلح مخالف میجنگید بلکه به بازسازی افغانستان و ارتقاء سطح بهداشت و آموزش اشتغال داشت افغانهای همکار شوروی امروز نیز آماده بازیدن نقش موثر در بازسازی کشورشان میباشند.
نکته بسیار مهم بازگرداندن روشنفکران افغانی به سرزمینشان است که در نتیجه اشغال افغانستان توسط آمریکا و ناتو به خارج پناه بردهاند.
و: باید در منطقه ارتباطات مدرن و شبکهای اجتماعی توسعه داده شود. توسعه و پیشرفت به سود ایران و افغانستان و علیه ناتو نقش اجرا خواهد کرد.
مثلا افغانها از گسترش سراسری شبکات تلفنهای همراه و رایانه در کشورشان خبر میدهند.
برای تولید برق از سدهای کوچک و سایر منابع استفاده میشود و این فرصت ارتباط و همکاری نزدیکتر را فراهم میکند.
پیشبینی پیروزی انقلاب اسلامی ایران
در سال 1978 موقعی که در حوزه نظامی ترکستان مشغول انجام مسئولیت بودم، نیم سال قبل از وقوع، پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری آیت الله خمینی (ره) را پیشبینی کرده بودیم.
ما بر این اساس چنین نتیجه گرفتیم که یک میلیون نوار سخنرانی امام وارد ایران شده و در سراسر این کشور پخش شده بود. در آن موقع این پیشبینی ما در مسکو مورد تائید قرار نگرفت زیرا رژیم شاه که در اصل رژیم وابسته به آمریکا بود، پایدار به نظر میرسید. اما مردم ایران با ساقط کردن این رژیم اراده قاطع خود را به نماش گذاشت.
حقیقت پیروز خواهد شد
امروز ایران به صورت بسیار صریح نشان میدهد که چنانچه کشور اسلامی در مسیر توسعه خود وابسته به آمریکا و غرب نباشد، قادر به فتح قلههای بلندی در زمینههای آموزشی، علمی، فنی و فرهنگی خواهد بود.
و نکته آخر اینکه موفقیت مبارزه ما به آن بستگی خواهد داشت که روسیه، ایران، افغانستان و کشورهای مشترکالمکنافع و سازمان همکاریهای شانگهای چگونه تلاشهای خود در عرصههای اقتصادی، سیاسی، بشری و نظامی را برای صلح، امنیت و یشرفت هماهنگ خواهند کرد.
عامل ایران و افغانستان که امروز از سوی آمریکا، غرب و ناتو برای تشدید اوضاع بینالمللی و پنهان کردن برنامههای خود در جهت سلطه بر تمام دنیا مورد بهرهبرداری قرار گرفته است، باید از حالت منفی بیرون کشیده شده و به یک ابزار واقعی و موثر برای ایجاد تغییر و تحول مثبت، حل مشکلات و از جمله تحقق طرح ارواسیای بزرگ که برای روسیه، منطقه و جهان مفید و سازنده میباشد، تبدیل گردد.
انتهای پیام/م