به گزارش فارس، اندیشکده "بروکینگز" در گزارشی از نشست "مسائل خاورمیانه و به ویژه تحولات مصر نوشت: به نظر میرسد، گروههای سلفی در مصر، پس از سقوط "حسنی مبارک" سکوت خود را شکستهاند و قصد وارد شدن به صحنه سیاسی این کشور را دارند. با ورود سلفیها به صحنه سیاسی مصر و مخالفت آنها با "اخوان المسلمین"، آمریکا بار دیگر طمع بسته تا مصر را به سوی غرب جذب کند.
* گروه "ندای سلفی" در جریان انقلاب مصر تلاش کرد تا با اجتناب از موضعگیری علیه "مبارک"، منافع خودش را تأمین کند
سلفیها با توجه به مثال کویت متوجه شدند چگونه میتوانند از طریق فعالیتهای سیاسی، منافع خود را پیش ببرند و قانون تعیین کنند. "عبدالرحمن عبدالخالق" فردی مصری بود که در کویت ساکن شد و "جامعه احیای میراث اسلامی" را تأسیس کرد؛ وی حامی شرکت سلفیها در سیاست بود و میگفت هرچند شرکت در سیاست کاری بسیار بد است؛ اما بدتر از آن این است که وارد سیاست نشویم؛ آن هم زمانی که رقبای ما دارند منافعمان را تضعیف میکنند. نتایج این استدلال، در ماههای اخیر خود را در کشورهای عربی نشان دادهاند.
"مککانتس" در بررسی مصر به این نکته اشاره کرد که "ندای سلفی" یکی از سازمانیافتهترین گروههای سلفی، با اجتناب از موضعگیری صریح درباره انقلاب 25 ژانویه و سقوط "حسنی مبارک"، تلاش نمود تا منافع خود را پیش ببرد. این گروه عمدتاً خود را از ماجرا بیرون کشید و صرفاً اظهاراتی کرد مبنی بر این که اعتراضات موجب آسیب به امنیت کشور میشود؛ مبنای محاسباتی این تاکتیک این بود که دل کندن از رژیم "مبارک" چندان به نفع "ندای سلفی" نیست و از طرف دیگر، حمایت از انقلابی که ممکن است به نتیجه نرسد، برای این گروه بسیار خطرناک است.
با این حال، بعد از سقوط مبارک، این گروه به سرعت وارد سیاستهای پس از انقلاب شد. البته دخالت "ندای سلفی" در سیاست به سال 2010 برمیگردد؛ زمانی که این گروه از سیاست سکوت فاصله گرفت و به اعضای خود اجازه داد تا به نمایندههای انتخابات پارلمانی آن سال رأی بدهند و یا حتی خود کاندید شوند. اما باز هم عاملی که تا حدی باعث میشود سلفیها از شرکت در سیاست اجتناب کنند، این است که شرکت در سیاست نهایتاً منجر به سازش با دیگران میشود و این خود بسیاری از اعضای این فرقه را دفع میکند. "مککانتس" معتقد است این تناقض (نیاز به سازش در مقابل میل به پایبندی به دیدگاههای محافظهکارانه اجتماعی) یکی از چالشهای بزرگ سر راه احزاب سیاسی سلفی خواهد بود. امروزه در مصر سلفیها هم مثل تمام گروههای سیاسی دیگر تلاش میکنند تا با رعایت احتیاط، منافع خود را تأمین نمایند.
* ساختار تکاملیافته "ندای سلفی" موجب شده سایر گروههای سلفی تحتالشعاع آن قرار بگیرند
"عمر عاشور" عضو غیر دائمی "مرکز بروکینگز در دوحه" نیز با بیان ین که"مصلحتگرایی" یکی از موضوعات مهم در دیدگاه سلفیها است گفت: "اگر کسی بتواند در مسابقهای پیروز شود، باید آن مسابقه را خود آغاز کند؛ اما اگر نتواند پیروز شود، باید از شرکت در مسابقه خودداری نماید. "ندای سلفی" اکنون بر اقشار سلفی در مصر مسلط شده؛ زیرا ساختار مدیریتی و سازماندهی آن بسیار تکاملیافته است: این گروه ابتدا در دهه 1970 و از دل یک جنبش دانشجویی در دانشگاه علوم پزشکی اسکندریه تشکیل شد. "ندای سلفی" این ساختار فعال در تحصیلات و امور خیریه را به یک پایگاه سیاسی تبدیل کرد. گروههای سلفی مستقر در قاهره چنین سازماندهیای نداشتند و تازه بعد از انقلاب اخیر بود که شروع به ایجاد آن کردند."
گروههای سلفی مصر حتی در انتخابات ریاستجمهوری نیز بر سر کاندیدای خاصی اتفاق نظر ندارند؛ اختلافی که به مدیریت واحد یا متفرق در یک سازمان بستگی دارد. "عاشور" میگوید گروههای سلفی که موفق به تشکیل سازمان شدهاند، مثل "ندای سلفی" و "النور" حزب سیاسیاش، و همچنین "جماعة الاسلامیه"، همگی تلاش دارند تا از روی کار آمدن گروه بزرگتر "اخوان المسلمین" جلوگیری کنند. عاشور هشدار داد نباید تأثیر روانی را نادیده بگیریم که سالها ظلم بر گروههای سلفی مثل "الجماعة الاسلامیه" گذاشته است: این گروهها اکنون نیز نگراناند "اخوان المسلمین" با شورای عالی نظامی در مصر متحد شود و این گروهها را از صحنه بیرون کند. از طرف دیگر، گروههای سلفی که دارای سازماندهی مرکزی نیستند، احتمالاً به "محمد مرسی" نامزد "اخوان المسلمین" رأی خواهند داد.
* سلفیها میگویند هرچه با اسرائیل مشکل دارند، به همان اندازه یا بیشتر با ایران نیز نمیسازند
شرکتکنندگان در جلسه، درباره تأثیر رشد گروههای سلفی بر سیاست خارجی مصر نیز گفتگو کردند؛ به طور کلی، رابطه این کشور با کشورهای منطقه و به طور خاص روابط بین آمریکا و مصر. "مککانتس" در اینباره اشاره میکند که حزب "نور" بزرگترین حزب سلفی که دارای تقریباً یک چهارم از صندلیهای "مجلس ملی مصر" است، تا کنون موضعی بیطرف در مقابل آمریکا اتخاذ کرده است.
اعضای این حزب حتی با استفاده از کلمات خود اوباما تمایل خود را بر برقراری روابط مبنی بر "منافع و احترام متقابل" با آمریکا اعلام کردهاند. "عاشور" اشاره میکند، که سلفیها تا کنون درگیر مسائل داخلی بودهاند و اکنون میخواهند اولویتبندیهای سیاست خارجی خود را تدوین کنند؛ اولویتهایی که عمدتاً شامل مشکلات موجود در جهان اسلام از جمله فلسطین، افغانستان و پاکستان است.
* روی کار آمدن سلفیها اگر به نفع آمریکاییها نباشد، به ضرر آنها هم نخواهد بود
یکی از سؤالات بزرگی که اکنون در واشینگتن در حال بررسی است این است که آیا روی کار آمدن سلفیها در مصر تهدیدی برای آمریکا محسوب میشود یا خیر. "مککانتس" با تایید این دیدگاه که منافع سیاسی این گروهها شاید از دیدگاه آمریکا مناسب به نظر نیاید؛ اما به نظر نمیرسد که این جنبشها آنقدر متحد باشند که بتوانند به منافع منطقهای آمریکا آسیبی برسانند، گفت: سلفیهای مصر ثابت کردهاند که میتوانند منافع خود را تأمین کنند و مسائل مربوط به امنیت ملی را تحلیل نمایند. یکی از تهدیدهای پیش رو ممکن است این باشد که گروههای سلفی به "بازیچه دست" و حامیان تروریسم تبدیل شوند؛ البته "مککانتس" اعتقاد دارد که این اتفاق نخواهد افتاد. "عاشور" در اینباره به حضار تذکر داد که یکی از قدرتمندترین کشورهای سلفی، عربستان سعودی است که یکی از متحدین نزدیک آمریکا نیز هست.
انتهای پیام/100821/ز.ص