به گزارش فارس، محیی الدین الغندور از فعالان سیاسی مصر و از رهبران انقلابیون 25 ژانویه در میدان التحریر بود. وی رئیس شرکت بازرگانی ایران مصر و رئیس اتحادیه بازرگانان مصری در یک خانواده سیاسی به دنیا آمد و از زمان نوجوانی فعالیت‌های سیاسی پدرش را که رئیس حزب "مصر الفتاه" (مصر جوان) - در زمان ملک فاروق- بود زیر نظر گرفت. با ورود به دانشگاه قاهره و در زمان فارغ التحصیلی فعالیت‌های سیاسی‌اش به اوج خود رسید که در این راه چندین بار دستگیر و زندانی شد. در زمان ریاست جمهوری "انور سادات" فعالیت‌های حزبی خود را آغاز کرده و با شرکت در تاسیس جریان سیاسی "منبر الیمین" در تکثر گرایی احزاب سیاسی در مصر مشارکت کرد که بعدها این جریان سیاسی به حزب "الاحرار" (آزادگان) به ریاست"مصطفی کامل مراد" تغییر نام داد. در آن زمان در سمت‌های رئیس کمیته اقتصادی، دبیر حزب و سپس نائب رئیس حزب خدمت کرد. با درگذشت کامل مراد اختلافی در حزب مزبور روی داده که ترجیح داد همکاری خود با این حزب را تعلیق کند و به نظارت بر روند سیاسی و نویسندگی روی آورد و تا به امروز دیدگاه‌های سیاسی خود را در روزنامه‌های مصری درج می‌کند. او که از شخصیت‌های معروف شیعه در مصر است کتابی را با عنوان "حوار معصدیقی الشیعی" (گفت‌‌وگویی با دوست شیعه‌ام) چاپ و منتشر کرده که درباره نامگذاری کتابش می‌گوید " در کتاب مذکور منظورم این نیست که شیعیان تنها دوست من هستند بلکه آنها به مثابه برادرم هستند ولی ما در مصر چیزی به اسم مسأله شیعی و سنی نداریم حتی می‌توانم بگویم که بسیاری از مردم مذهب خود را نمی‌دانند لذا برای اینکه از موضع یک مدافع سخنی نگفته باشم نام این کتاب را گفت‌‌وگویی با دوست شیعه‌ام نهادم". خبرنگار بین‌الملل فارس این بار گپ‌وگفتی با این اندیشمند مصری داشته که مشروح آن را با هم می‌خوانیم:
فارس: با تشکر از حضرتعالی که وقتی رابرای انجام مصاحبه اختصاص دادید، مایلم از دادگاه اخیر مبارک و صدور حکم حبس ابد برای رئیس جمهور مخلوع مصر شروع کنیم. ارزیابی شما از دادگاه مزبور چیست و آیا این دادگاه می‌تواند رضایت انقلابیون و آحاد ملت مصر را جلب کند؟
خواهش می‌کنم. بنده از ارتباط خوبی که با رسانه های ایرانی بویژه با خبرگزاری فارس برقرار شده خیلی خوشحال هستم. در خصوص حکم صادره در دادگاه مبارک همانگونه که در گذشته هم در مصاحبه با رسانه‌های ایرانی گفته‌ام؛بنده به عنوان شخصی که فارغ التحصیل رشته حقوق است می‌گویم که بر اساس قوانین مصری حکم ابد شدیدترین حکمی است که دادگاه مذکور می‌توانست برای حسنی مبارک و حبیب العادلی صادر کند. البته اگر دادگاه جنایی و یا نظامی بود وضعیت فرق می‌کرد. اینکه برخی‌ها معتقدند که بایستی حکم اعدام برای مبارک صادر می‌شد باید بگویم که احکام اعدام در دادگاه‌های جنایی صادر می‌شوند نه در دادگاه سیاسی . صدور حکم اعدام برای قاضی بسیار سخت است و تنها در مواردی صادر می‌شود که قاضی یقین داشته باشد که متهم مقتول را به قتل رسانده باشد.
حکم حبس ابد در مصر معادل 25 سال زندان است . البته حکم مذکور با اعتراضاتی همراه بوده است . معترضان خواستار تشکیل دادگاه نظامی و یا دادگاه جنایی هستند . البته طبیعی است که این احکام خواسته برخی‌ها از جمله خانواده‌های قربانیان و انقلابیون را بر آورده نکند ولی در مجموع میتوان این احکام را عادلانه خواند.
فارس: بنده یادم می‌آید که بعد ازسرنگونی نظام مبارک، جنعالی در مصاحبه‌ای حکم اعدام را برای مبارک پیش بینی کرده بودید. چی شد که اکنون این حکم را شدیدترین حکم می‌دانید؟
بله در آن زمان بنده با توجه به مطالبات مردم این موضوع را گفته‌ام. من گفتم که این موضوع در دست مردم باشد؛ ملت مصر قطعا آنها را خواهند کشت. البته در آن مصاحبه من گفته‌ام که جمال مبارک ممکن است به اعدام محکوم وعلاء مبارک به زندان طولانی مدت محکوم شود که البته تبرئه آنها هم اکنون با ملاحظات بسیاری همراه است. این ملاحظات به خاطر فساد مالی خانواده مبارک است.
فارس: اگر امکانش هست به نمونه‌هایی از پرونده‌های فساد در خانواده مبارک اشاره کنید؟
در خصوص فساد مالی خانواده مبارک به همینقدر اکتفا می‌کنم که 100 ویلای شاهانه برای خانواده‌اش ساخته شده و وقتی جمال مبارک ازدواج کرد عبور و مرور برخی وسائل نقلیه در محل زندگی وی در کوی"الزمالک"ممنوع اعلام شد. بدین معنی که کل منطقه پاکسازی شد و در راستای تامین امنیت وی بسیاری از خیابان‌ها یک طرفه شد این در حالی است که مردم از تامین نان شب خود ناتوان بودند. نکته دیگر اینکه بیکاری در مصر بیداد می‌کرد ولی در همان حال همه سمت‌های دولتی و موسسات وابسته به دولت تنها در اختیار اطرافیان حسنی قرار می‌گرفت و بسیاری از زمین‌ها بدون هیچ حساب و کتابی به نزدیکان رئیس مبارک واگذار می‌شد. چندین پرونده مشابه نیز وجود دارد.
فارس: از بحث دادگاه مبارک که بگذریم، پرونده انتخابات اخیر ریاست جمهوری به ذهنم خطور می‌کند. جنابعالی به عنوان ناظر سیاسی مسائل مصر قبل ازانتخابات، عبدالمنعم ابو الفتوح را پیروز نهایی یا حداقل یکی از نامزدهای راه یافته به دور دوم انتخابات می‌دانستید. چرا ابو الفتوح رأی نیاور و سؤال مهمتر اینکه چرا شفیق به دور دوم راه یافت ؟
ابو الفتوح یکی از گزینه‌های بسیار خوب برای ریاست جمهوری بود ولی به علت ورود نامزد اخوان المسلمون به عرصه انتخابات آرای اسلامگرایان شکسته شد. و نکته دیگر اینکه برخی دیگر که قول داده بودند به ابو الفتوح رأی بدهند زیر پایش را خالی کردند.
در خصوص راهیابی احمد شفیق به دور دوم باید دخالت‌های بیگنان و روانه شدن اموال هنگفت عربی و غربی به سوی مصر را عام لاصلی بدانیم . آمریکا و صهیونیست‌ها از طریق مزدوران عرب خود در کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال تعیین و تحمیل رئیس جمهور آینده مصر هستند تا مصالح خود را از طریق وی به پیش ببرند. معتقدم دخالت‌های سیاسی صهیونیست‌ها و آمریکا و اموال سعودی و قطری نقش چشمگیری در نتائج دور نخست انتخابات ریاست جمهوری مصر داشتند.
قرار گیری شفیق در رتبه دوم نتائج اولیه دور نخست انتخابات ریاست جمهوری مصر را دارای پیامی مبنی بر زنده بودن بقایای رژیم مبارک است . حزب ملی سابق مصر در پشت پرده حملات تبلیغاتی احمد شفیق قرار دارد و با بهره گیری از اختلاف بین اسلامگریان و شکستن آرای آنها آخرین نخست وزیر رژیم مبارک را تا رتبه دوم این انتخابات رساندند.این موضوع زنگ خطری برای ملت مصر است. اکنون که رقابت میان محمد مرسی و شفیق است، معتقدم که مرسی صد در صد از بازمانده نظام مبارک بهتر است و بایستی هر طور شده از افتادن قدرت به دست بقایای رژیم مبارک جلوگیری شود تا بدینویسله مصر را از چنگال طاغوتیان حسنی مبارک نجات دهیم.
فارس: ظاهرا جنابعالی چندین بار در زمان حسنی مبارک دستگیر و زندانی شده‌اید. به چه اتهامی بازداشت می‌شدید؟
علت اصلی بازداشتم شیعه بودنم بود. رژیم حاکم وقت به بهانه تشکیل جریان موسوم "سازمان خمینی (ره)" و راه اندازی جنجال رسانه‌ای مبنی بر اینکه جریان خمینی به دنبال کودتا علیه رژیم حاکم قاهره است؛دستگیری‌های گسترده‌ای را علیه فعالان شیعه و معارضان خود به راه انداخت . این درحالی بود که چنین سازمانی به هیچ روی وجود نداشته و تمام این پرونده ساختگی بود. این موج بازداشت‌ها که در سال 1991 آغاز شد، سه بار تکرار شد و بنده سه بار زندانی شدم به اتهام هواداری از امام خمینی (قدس) زندانی شده‌ام.
فارس: حال که سخن از امام راحل به میان آوردید؛ مایلم دیدگاه شما مبنی بر تاثیر افکار و دیدگاه‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در بیداری اسلامی ملت‌های عربی را جویا شوم؟
در ابتدا باید بگویم که تحولات اخیر مصر، تونس، لیبی ، بحرین و یمن از جنس بیداری اسلامی است. این بیداری اسلامی از انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) نشأت گرفته و هدفی جز به نمایش گذاشتن اسلام راستین محمدی ندارد. انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی در وهله نخست یک انقلاب انسانی بود و به جرأت می‌توانم بگویم که اولین انقلاب در تاریخ جهان است که میتوان آن را انقلاب انسانی نامید... تحولات کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در جهت بهبود وضعیت این کشورها خواهد بود و به سوی حاکمیت اراده ملت ها پیش خواهد رفت. نقشه منطقه به زودی دگرگون خواهد شد و خاورمیانه جدید به زودی بنا خواهد شد. البته براساس خواست و اراده ما نه طبق تعریف آمریکا. خاورمیانه جدید بی شک خاورمیانه‌ای اسلامی و دموکراتیک خواهد بود. همچنیبن روند دموکراسی آن براساس اسلام است نه دیدگاه غرب. کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا نیز خواستار تشکیل یک خاورمیانه جدید بود. مشکلی نیست خاورمیانه در حال شکل گیری است ولی بر اساس اراده ملت‌های منطقه شکل می‌گیرد. آزادی و اسلامی بودن آن از ویژگی‌های این منطقه در آینده خواهند بود.
فارس: چرا این بیداری اسلامی با تاخیری30 ساله بروز کرد؟
علتش این بود که ملت ها در مقابل سردمدارانشان احساس ترس می کردند ولی هنگامی که این انقلاب ها به وقوع پیوستند به عنوان مثال انقلاب مصر و مردم این حکومت دیکتاتوری قدرتمند را طی 18 روز توسط سرنگون کردند دیگر ملت های مظلوم امت اسلامی احساس کردند که مساله آنقدر که آنان تصور می کردند بغرنج نیست پس به منظور بازیابی کرامت خود حرکت کردند. از سوی دیگر دخالت های قدرت های بیگانه و در رأس آنان آمریکا و رژیم صهیونیستی در امور داخلی این کشورها، ملت ها را به قیام علیه نظامهای دیکتاتوری و آغاز جنبش های آزادی خواهانه واداشت.
فارس: حالا که موضوع روابط نظامهای دیکتاتوری عرب با دشمن صهیونیستی رابه میان کشیدید، دوست دارم نظرتان را درباره آینده معاهده کمپ دیوید بپرسم؟
با ریشه کنی کامل نظام مبارک توسط مردم همه معاهدات گذشته از بین می‌روند و دیگر هیچ جایگاهی در مصر بعد از انقلاب نخواهند داشت. در طی مدت گذشته یعنی بعد از سرنگونی رژیم مبارک تظاهراتی در مقابل ساختمان سفارت رژیم صهیونستی در قاهره صورت گرفت و مردم علاوه بر سوزاندن پرچم آن رژیم سفیر آنرا مجبوربه ترک قاهره کردند. ملت مصر امروزه آماده رویارویی با رژیم اشغالگر قدس است و این موضوع را یادآوری می‌کنم که جنگ ملت مصر با رژیم صهیونیستی اجتناب ناپذیر است و دیر یا زود رخ خواهد داد.
یکی از میخ‌هایی که بر تابوت مبارک زده شد این است که تل آویو در روزهای اول انقلاب 25 ژانویه از اجازه خود به رژیم مبارک مبنی بر ورود نظامیان مصری به صحرای سینا خبر داد و این موضوع خشم مردم را بیش از پیش کرد. زیرا مردم سوال می‌کردند که صحرای سینا در نهایت از اشغال رژیم صهیونیستی آزاد شده است یا خیر؟. نظامیان و تک تیراندازهای صهیونیستی در سرکوب تظاهرات کنندگان مصری مشارکت داشتند و این موضوع بر هیچ شهروند مصری پوشیده نیست. این امر به سرنگونی مبارک سرعت بخشید.
فارس: به نظر شما آینده رابطه قاهره با تل‌آویو چگونه خواهد بود؟
تظاهرات ضد صهیونیستی ملت مصر مخالفت با هر نوع سازش و رابطه با دشمن صهیونیستی است که علاوه بر محکومیت رابطه رژیم سابق با تل‌آویو خواستار قطع کامل هر نوع رابطه با دشمن مسلمانان است و این نشان می‌دهد مصر امروز با مصر دیروز تفاوت بسیاری دارد. چنانچه بخواهم ویژگی‌های مصر امروز را برایتان بازگو کنم باید بگویم که مصر جوانی است که به مثابه قلب تپنده امت اسلامی که چنانچه اصلاح شود تمام امت اصلاح می‌شود در غیر این صورت همه امت را به تباهی می‌کشاند. در خصوص سوالتان درباره آینده روابط مصر با رژیم صهیونیستی باید بگویم که همان گونه که گفتم ملت مصر خواستار حمل اسلحه برای رویارویی با دشمن خود است و در صورت لزوم همه ما دست به اسلحه می‌بریم تا قدس شریف را از پلیدی صهیونیسم پاک گردانیم. بنابراین رابطه با دشمن صهیونیستی هیچ جایگاهی در آینده مصر نخواهد داشت و معتقدم که معاهده کمپ دیوید نیزبه زودی به تاریح می‌پیوندد.
فارس: ملت مصر معتقدند که در زمان حسنی مبارک فقط آنهایی به پارلمان راه می‌یابند که از نزدیکان رژیم حاکم باشند؛ چه طور شد که به پارلمان راه یافتید؟
بعد از چندین بار که رای می‌آوردم و دربازشماری آرا عدم موفقیتم را اعلام می‌کردند در نهایت در سال 1987 از سوی حزب الاحرار به پارلمان راه یافتم در حقیقت چاره‌ای جز تن دادن به خواسته مردم نداشتند. در حقیقت در پنج باری که در انتخابات پارلمانی شرکت کرده بودم، چهار مرتبه نتوانستم به پارلمان راه پیدا کنم ولی شکست نخوردم بدین معنی که بنده رای آورده بودم ولی موفقیت کانداهای حزب حاکم اعلام می‌شد.
انتهای پیام/++
