به گزارش فارس، خیلی بندرت پیش میآید که روزنهای در اختیار شما باشد که به صورت مستقیم از آن به تحولات سوریه نگاه کنید. جنگی که بشدت درگرفته است معمولا گردوغباری بلند میکند که حقایق را میپوشاند. اما در بین ایمیلهایی که از صندوق ایمیل برهان غلیون رئیس شورای مخالفان سوریه درز کرد، مطلب مهم آن جوهره روانی و اطلاعاتی مهمی بود که «اجرا کننده رسوا» در طرح کوفی عنان را در معرض دید ما قرار داد و آن این است: جنگجویان جنایتکار.
ناروان شروانی با بیان این مطلب که در پایگاه خبری تحلیلی میدست شافل منتشر شد، افزود: نامهای (ایمیلی) برهان غلیون که 25 مارس درباره دیدار اعضای وابسته به چند گروه مخالف مسلح با اوست که در حمص فعالند و دیدار برای حل مشکل مهم گردان الفاروق [یکی از گروهکهای تروریستی] بود. نگارنده نامه ، ابومجد میگوید که 24 گروهک مسلح مختلف، کار را به دلیل رفتار گردان الفاروق با هم شروع کردند و آن طبق نامه این است: گردان الفاروق تصمیمگیری را نزد خود احتکار کرده و کوشش میکند با زور همه را تحت فرمان خود در بیاورد و سیاست چماق را در تعامل با دیگر جنگجویان به کار میگیرد.
در این نامه همچنین به گزارشهای متعدد رسانههای عربی اشاره شده که درباره این است که جنگجویان در مناطقی که بر آن کنترل پیدا کردهاند، علیه یکدیگر کودتا میکنند. ابو مجد گردان الفاروق را به «خشونت توجیهنشدنی علیه رقبا و گروههای دیگر ضدنظام (سوریه) که تحت کنترل گردان الفاروق نیستند متهم میکند و میگوید که این امر، به کشتههای زیادی انجامیده است. برای مثال اقدام گردان الفاروق در هشدار به جنگجویان در باب السباع به مرگ 10 نفر انجامید.
حال سوال مهم این است: چگونه این کشتهها در آمار روزانه کشتههایی اعلام شد که مخالفان هر روز آن را اعلام میکنند و در اختیار رسانههای بیگانه غربی قرار میدهند و اعلام میکنند که ارتش سوریه اینها را کشته است؟
این نامه با به تصویرکشیدن مخالفان در حمص که مملوء از کشمکش است و گویی بلای آسمانی بر حرکت انقلابی آنان نازل شده است، به برخی اختلافات اساسی در گروهکهای مسلح اشاره میکند. از سویی دیگر، در نشستی که نامه به آن اشاره میکند کسانی حضور دارند که خود را این دیدگاهها سهیم میدانند؛ 1- آنان تاکید میکنند که گروههای معینی که در بین مخالفان سوریه هستند و همچنین نیروهای خارجی و منطقهای جنگجویان در حمص را به این حالت اختلاف رسانده است. 2- تفاوت غیرنظامیان هوادار نظام را با قاتلان مسلح میفهمند. 3- برخی افراد مسلح در حمص را که مرتکب خشونت علیه مردم هوادار نظام شدند، محکوم میکنند. 4- گناه این جنایتها را بر گردن جوانانی میدانند که تصمیمها را از پیش خود گرفتند و در موازات ادبیات خشنی است که گردان الفاروق آن را ترویج کرد و در سایه حمایت مالی خارجی انجام شد.
از سویی دیگر، این نامه به وجود نوعی دیگر از مخالفان مسلح در حمص اعتراف میکند که به خشونتپراکنی علیه مردم و جنگجویان دیگر و تحریک ارتش سوریه و توافق با حامیان مالی خارجی متهم است.
در خصوص تحریک نظام، این نامه به صحنهای در الخالدیه در حمص اشاره میکند و میگوید که آن صحنه از بدترین انواع خشونت در سوریه تا امروز است: احتکار تصمیمگیری نزد گردان الفاروق در خالدیه منجر شد به هدف گرفته شدن منطقه با توپ که نتیجه حملات سرگردان و بیهدف به نقاط ایست بازرسی [ارتش] بود.
بابا عمرو منطقهای در حمص است که در ماه فوریه برای چند هفته محاصره شد و هدف گلولهباران قرار گرفت که این امر نیازمند حمایت مالی جهانی بود. در حالی که روایتهای ذکر شده در رسانههای بینالمللی به ارتش سوریه حمله و بیان شد که قبل این گلولهباران ارتش تحریک نشده است در حالی که شواهدی وجود دارد که این را رد میکند بخصوص اینکه منطقه چند مدتی قلعه مخالفان شده و بسیاری از مردم منطقه را تخلیه کرده بودند. حال آنکه در خصوص این مسئله در رسانههای ضد نظام اغراق شده بود.
اینکه در این نامه مسئولیت این اقدام افراد مسلح و اقدام ارتش در گلولهباران خالدیه بر عهده ارتش انداخته میشود ما را یاد اتفاقات منطقه باباعمرو میاندازد. نیر روزین خبرنگار آمریکایی میگوید که گلولهباران باباعمرو نیز تحریکی مشابه از طرف مخالفان مسلح بود. او در 4 فوریه گذشته نوشت: دیروز مبارزان وابسته به مخالفان نیروهای حاضر در یکی از ایستهای بازرسی ارتش را شکست دادند و یک تانک یا نفربر زرهی را به غنیمت گرفتند. این موفقیت در ادامه موفقیتهایی در باب دریب و بستان الدیوان بود. در ادامه این تحریک بود که ارتش شلیک با خمپاره را آغاز کرد.
در اغلب موارد، اتفاقات مناطق درگیری در سوریه طوری روایت میشود که گویی گروههای مسلح در حال دفاع از خود هستند یا اینکه از غیرنظامیان حمایت میکنند. اگر اینطور است، پس چرا به طور مکرر ارتش سوریه و دیگر افراد مسلح و حتی مردم و غیرنظامیان تحریک میشوند؟
نامه 25 مارس به برهان غلیون اعلام میکند که گردان الفاروق طبق دستور کسانی عمل میکند که از او حمایت مالی میکنند. بخصوص عربستان سعودی. «اساس درگیری در شهر، امروز گروههایی هستند که مقادیر هنگفتی پول از منابع مستقیم خود در عربستان دریافت کردهاند و برخی از این گروهها دیگران را به هدف گرفتن مناطق موافق و هوادار نظام سورهی و دامن زدن به اختلافات مذهبی تشویق میکنند و از طرفی دیگر، برخی گروههای مسلح دیگر را علیه شورای ملی سوریه تحریک میکنند. این کمکها، منبع حمایت از مسائل ملی ما نیست. بلکه به عکس، دیده شده است که برخی فرماندهان میدانی پولهایی از عربستانیها گرفتهاند و همین سبب میشود که شروط آنان اجرا شود که کاملا از اهداف دلخواه ما به دور است.
یک نامه دیگر از برهان غلیون، اطلاعاتی مستقمی از اتفاقاتی به ما میدهد که در درگیرترین شهر سوریه رخ داده است. این مسئله، سوالی مهم درباره چگونگی رفتار گروههای مسلح سوریه که شبهنظامیان اسلامگرای مختلفی هستند، مطرح میکند و این سوال را ایجاد میکند که این گروهها چگونه خارج از چارچوب داخلی سوریه فعالیت میکنند.
اولا، این گروهها و افراد مانع میشوند که درگیری فعلی از حالت نظامی خارج شود. اگر نگوییم که این مسئله را محال میکند. اگر این گروهها به حملات شدید خود به نیروهای امنیتی و به مردم سوریه ادامه بدهند، به احتمال زیاد، سوریه ارتش خود را از مناطق مسکونی خارج نمیکند.
پیشرفت در طرح کوفی عنان و موفقیت ناظران سازمان ملل در خارج کردن وضعیت از حالت نظامی به دو امر بستگی دارد: 1- باید بندهای مشروح و روشنی در طرح عنان باشد که از چگونگی تعامل ارتش سوریه با تحریکات گروههای مسلح خارج از دسترس سازمان ملل سخن بگوید. 2- پروتوکلهای سازمان ملل باید این گروههای مسلح و کشورهای حامی این شبهنظامیان را مسئول حمایت مادی از خشونت در سوریه معرفی کند.
ناگفته نماند که عربستانیها دیدار با کوفی عنان را رد کردند با قطر همچنان به ارسال کمک مالی به طور رسمی برای گروههای مخالف مسلح سوریه به شکل حقوق ماهیانه ادامه میدهند. خیلی مسخره است که این دو کشور از اولین کشورهایی بودند که بسرعت دولت سوریه را متهم کردند که طرح کوفی عنان را نقض کرده است.
همگان کمتر گردان الفاروق را میشناسند. اما یکی از خبرنگاران معددی که نباید نام آن را ذکر کنم و با عناصر گردان الفاروق مستقیما ارتباط دارد، به من [نویسنده گزارش] گفت که الفاروق بزرگترین گروه مسلح در حمص است که حدود 4 تا 5 هزار جنگجو دارد. ریشه این گروه به شبهنظامیان به اصطلاح اسلامگرا میرسد. برخی گزارشها حاکی است که این گروه برای ایجاد امارتی اسلامی در سوریه تلاش میکند اما هرگونه اعلام این مسئله را به تعویق انداخته است تا مبادا به دست دولت سوریه بهانهای داده باشد.
پایگاه اصلی الفاروق امروز محله خالدیه حمص است. اما مرکز آن در القصیر است جایی که ابو علی حردی فرمانده آن که یک افسر سابق دستگاه اطلاعات سوریه است، حضور دارد. رئیس ظاهری گروهکها، عبدالرزاق طلاس، شخصیتی نمادین است زیرا عمویش سرلشگر ارتش سوریه است. پایگاه این گروهک در حمص نزدیک مرز لبنان است. این گردان سلاحهای سنگین را از طریق مراکز سلفی در شمال لبنان دریافت میکند. گردان الفاروق اکنون تلاش میکند صفوف خود را بسرعت به حدی مستحکم کند که به یک زیرساخت فرماندهی مرکزی برسد. تا امروز جنگجویان این گروهک تحت فرمان گردان الفاروق و به طور مستقل در محلات و مناطق حمص فعالیت میکنند.
نامه 25 مارس برهان غلیون، بیشتر در خصوص بخش کوچکی از مخالفان مسلح سوریه است که در عین حال دروغ آشکار روایتهای مختلف موجود از داخل سوریه را آشکار میکند.
در اینجا به تنها گزارش وارد شده در گزارشهای سازمان حقوق بشر اشاره میکنم که درباره خشونت گروههای مخالف است. این، همان گزاشی است که دیدبان حقوق بشر در 20 مارس یعنی 5 روز قبل از تاریخ این نامه منتشر کرد و از نقض حقوق بشر از جانب گروههای مسلح صحبت میکند که شامل ربایش، شکنجه و قتل میشود. اما سازمان دیدبان حقوق بشر به تکرار روایتهای زیادی که بر رسانههای مخالف سوریه حاکم است و بحران سوریه را از ابتدا به صورتی غیرواقعی تصویر کرده است، بسنده نکرد و به سخنان یکی از عناصر رسانهای گردان الفاروق نیز استناد کرد که گفت: ما سربازان را نمیدزدیم. طی درگیری، سربازان که در محاصره ارتش آزاد قرار میگیرند خود را تسلیح گردان الفاروق میکنند و بدین ترتیب ما آنان را به اسارت میگیریم و اقدام به ربایش نمیکنیم. ارتش آزاد از دولت خواستار گفتوگو برای آزادی آنان شده است ولی آنان بسادگی این درخواست را رد کردهاند و سرنوشت سربازانشان برایشان مهم نیست. اسرا را هم در اتاقهایی نگهداری میکنیم نه در زندان. اتاقها هم دری دارد که قفل میشود و پنجره هم ندارد. گردان الفاروق واقعا خوب با آنان رفتار میکند.
انتهای پیام/.++