به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران، مجید غلامرضایی فارغالتحصیل رشته کارگردانی است و فعالیتهای هنری خودش را در حوزه تئاتر از سال 1380 آغاز کرده است. نخستین کارش نمایشی با نام «شمیم کوثر» بود که در سال 1381 به روی صحنه رفت و به عنوان بهترین کارگردان در جشنواره راگا، جشنواره شهرستانهای استان تهران و جشنواره بسیج معرفی شد.
غلامرضایی نمایش شمیم کوثر را در سال 84 و این بار با گروهی دیگر از بازیگران تئاتر به روی صحنه برد که همان موفقیتها را بار دیگر به دست آورد. غلامرضایی که خود بومی ری است هر از چند گاهی تلاش میکند با تشکیل گروههایی از جوانان علاقمند به تئاتر، آموختهها و تجربیات خود را به نسل جوان انتقال دهد. چندی پیش نیز او نمایشی را با نام «شب عاشقی» به روی صحنه برد که بازیگران آن همگی از جوانان و نوجوانان علاقمند شهرری بودند که خود غلامرضایی آنها را تعلیم داده بود. در واپسین روزهای اجرای نمایش فرصتی دست داد تا با این هنرمند جوان به گفتوگو بنشینیم.
فارس: نمایش شب عاشقی را با همکاری تعدادی از هنرمندان تازه کار در مجموعه فرهنگیـ هنری ولیعصر (عج) به روی صحنه برد ید که مردم هم استقبال خوبی کردند. از چگونگی تشکیل این گروه هنری و اجرای این نمایش بگویید.
مرداد ماه سال 90 بود که دوستان حوزه 360 میقات از من خواستند تا یک کارگروه هنری را تشکیل بدهم. من پذیرفتم و در نخستین گام فراخوانی در شهرری دادیم که حدود 80 نفر داوطلب عضویت در این گروه هنری شدند. از بین آنها 20 نفر را که مستعدتر بودند انتخاب کردیم و به مدت دو ماه آنها دورههای آموزش بازیگری داشتند؛ همه این بچهها از صفر شروع کردند. من سعی کردم ابعاد مختلف زیباشناسی را در بچهها بارور کنم و هنر را در ابعاد مختلف همچون موسیقی، بازیگری، فیلم و ... به آنها آموزش بدهم و یک چشماندازی را برای آنها مشخص کردیم و بستری فراهم شد تا بتوانند رشد کنند.
فارس: با توجه به دشواریهایی که در اجرای کارهای آئینی وجود دارد؛ چرا یک موضوع آئینی را برای نخستین کار این گروه نو پا انتخاب کردید؟
همانطور که میدانید شهرری شهری مذهبی است که بیشتر مخاطبانش مخاطب عام است که از کارهای کلاسیک و فوق مدرن چندان استقبال نمیکنند. از طرف دیگر تشکیل این گروه هنری و آغاز فعالیت ما همزمان شد با میلاد با سعادت حضرت امام حسین (ع) و به همین دلیل نیت کردیم که به عنوان نخستین کار، نمایشی آئینی را به روی صحنه ببریم.
فارس: از شب عاشقی بگویید.
نتیجه تلاشهای چند ماهه بنده و دوستان جوانم اجرای نمایش شب عاشقی بود که ما سعی کردیم در این نمایش بخشی از وقایع شب عاشورا را با زبانی ساده روایت کنیم. من خیلی تلاش کردم تا در این نمایش از ابزارهای مختلف بهگونهای استفاده کنم که اثرگذاری آنها بر مخاطب به شکلی نباشد که خود اثر را زیر سئوال ببرد. متاسفانه برخی از هنرمندان ما وقتی میخواهند کاری آئینی را به روی صحنه ببرند سعی میکنند از هر چیزی که ممکن است مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد استفاده کنند. به عنوان مثال گاهی میبینیم که در یک نمایش آئینی همزمان از مداحی، روضهخوانی، گریه بازیگر و ... استفاده میشود و من به شدت مخالف این کار هستم. هنر باید با زبان هنر بیان شود. اگر قرار است یک هنرمند عاشورا را روایت کند؛ ما کار آئینی انجام بدهیم باید با زبان هنر باشد. مداحی و روضه هم جای خودشان را دارند.
فارس: به نظر میرسد پرداختن به موضوعات آئینی همیشه با یک سری دشواریهایی همراه است.
همین طور است. فرض کنید که شما میخواهید کاری را در زمینه قیام امام حسین (ع) انجام بدهید و عاشورا را روایت کنید؛ همه مردم ما از پسر پنج ساله من گرفته تا آن پیرمرد و پیرزن 80 سالههایی که شاید سواد خواندن و نوشتن را نداشته باشند درباره عاشورا اطلاعاتی دارند و نکته جالب اینجاست که همه، این حق را به خودشان میدهند که کارهای آئینی را نقد کنند. همین مساله کار در حوزه مذهبی را سخت میکند. به همین دلیل اگر شما ساختار روایی داستان را بهصورت یک جورچین در نظر بگیرید؛ ترجیحا باید از نمادهای سورئالیستی کار کم کنید چرا که قابل نقد است. شما باید از تخیلات ذهنی خودتان کاملا فاصله بگیرید و هر آنچه را که خارج از موضوع داستان است باید حذف کنید و فقط خود داستان را روایت کنید چون همانطور که عرض کردم در اینگونه کارها همه اقشار جامعه خودشان را در نقد کار ذیصلاح میدانند.
فارس: مطالعه و تحقیق و اشراف پیدا کردن به موضوعات تاریخی برای یک هنرمندی که میخواهد کار آئینی انجام بدهد، چقدر اهمیت دارد؟
خیلی مهم است. من خودم برای نوشتن نمایشنامه شب عاشقی بیش از سه ماه مطالعه کردم حدود 12 تا 13 منبع را انتخاب کردم و حداقل چهار یا پنج مقتل را به صورت کامل خواندم. تحلیلها و نقدهایی که بر واقعه عاشورا بود را مطالعه کردم و آثار مختلفی همچون بحارالانوار، لهوف و ... را خواندم و از بین آنها سعی کردم داستانی را انتخاب کنم که ساختار روایی و دراماتیکی داشته باشد و قابل روایت باشد. من در کارهای آئینی فقط به دنبال بیان غم و قصه و گریاندن تماشاگر نیستم چون معتقدم برای گریاندن راههای بهتری هم هست. به نظر من اگر ما میخواهیم کار آئینی انجام بدهیم باید کارمان ساختار دراماتیکی داشته باشد اما متاسفانه در بیشتر آثاری که با موضوع آئینی ساخته میشود این نکته مورد توجه قرار نمیگردد.
فارس: چرا از بین تمام شخصیتهایی که در کربلا حضور داشتند شما داستان «بریربنخضیر حمدانی» برای روایت «شب عاشقی» انتخاب کردید؟
اتفاقاتی که برای بریربنخضیر حمدانی رخ میدهد یک داستان دراماتیک خواست خودش را دارد. او قاری قرآن است. در شب عاشورا وقتی متوجه میشود که تشنگی به زنان و کودکان فشار میآورد؛ به شدت ناراحت میشود و از امام حسین (ع) اجازه میگیرد و به همراه چند نفر دیگر برای آوردن آب میرود. آنها با لشکریان کوفه درگیر میشوند. به لب فرات میرسند و مشکها را پر از آب میکنند. همه یاران بریربنخضیر حمدانی شهید میشوند اما او موفق میشود مشک آبی را به خیمههای امام حسین (ع) برساند اما کودکان که به شدت تشنه بودند به طرف مشک هجوم میبرند و مشک آب روی زمین میافتد و آب آن روی زمین میافتد. این داستان عینا در مقتلهای مختلف ذکر شده است که داستان نویی بود و خود من هم تا قبل از این مطالعات چیزی درباره آن نمیدانستم. احساس کردم که این داستان ساختار دراماتیک خوبی دارد و مخاطب را جذب میکند و البته همینطور هم شد.
فارس: هر زمان که صحبت از مشکلات به میان میآید همه چیز را معطوف به مسئولان میکنیم؛ خود شما به عنوان یک هنرمند بومی برای رشد تئاتر و کمک به جوانان علاقمند و مستعد چه کردهاید؟
همانطور که شما هم اشاره کردید من بومی ری هستم و نسبت به شهری که در آن به دنیا آمدم و بزرگ شدم احساس مسئولیت میکنم. تقریبا هر دو یا سه سال یک بار گروهی از جوانان علاقمند را دور هم جمع میکنم و سعی میکنم هر آنچه را در این سالها آموختهام به آنها آموزش بدهم. این تنها کاری است که از دست من برمیآید و خوشبختانه در این 10 سالی که فعالیت داشتم نتایج خوبی به دست آوردم و بچههایی که آموزش دادم به موقعیتهای خوبی رسیدند و در عرصه هنر موفق شدند تواناییهای خودشان را نشان دهند.
انتهای پیام/س10/چ3000