به گزارش فارس، فعال کردن گروهکهای مسلح برای تحریک مردم سوریه به ایجاد درگیری و آشوب در یکسال پیش آغاز شد و در این مدت طرحهای زیادی برای براندازی حکومت سوریه و شخص بشار اسد در سطح منطقه و بینالمللی صورت گرفت.
طرح چندین پیشنویس قطعنامه از طرف فرانسه، آمریکا و انگلیس علیه دولت سوریه در شورای امنیت که دو بار آن توسط مسکو و پکن وتو شد، طرح چندین پیشنویس قطعنامه غیرالزامآور در مجمع عمومی سازمان ملل و شورای حقوق بشر سازمان ملل برای ایجاد حالتی از اجماع بینالمللی علیه دمشق، فشار اتحادیه عرب به نیابت از آمریکا و غرب بر سوریه که در چند تحریم و تعلیق مشارکت سوریه در نشستهای این اتحادیه نمود یافت و از همه مهمتر حمایت میلیاردی شامل پول و سلاح از گروهکهای مسلح در سوریه، از جمله اقداماتی است که پس از یکسال در سوریه ناکام ماند و دولت سوریه به پشتیبانی مردم خود و حمایتهای روسیه، چین، ایران، عراق و برخی کشورهای دیگر، طرحها را پشت سر گذاشته است.
جبهه غربی-عربی برای بازنگری در طرحهای شکست خورده خود، نیازمند ارزیابی جدیدی بود که میبایست به طور دقیق از وضعیت دولت، مردم و مخالفان داخلی سوریه انجام میشد زیرا هرگونه اقدام نظامی مستقیم و غیرمستقیم علیه دمشق با کوچکترین ارزیابی اشتباه، منافع غرب را در منطقه با خطری حقیقی روبهرو میکند.
سرانجام پس از محمد البرادعی و وزیر سابق اردنی که درخواست سازمان ملل را برای اعزام به سوریه به عنوان فرستاده ویژه رد کردند، کوفی عنان با رایزنیهای صورت گرفته، این ماموریت را پذیرفت.
وی به سوریه آمد و با مقامات دولتی سوریه و در راس آن با بشار اسد دیدار کرد. پس از آن با برخی سران مخالفان داخلی این کشور گفتوگو کرد و در شهر دمشق نیز حضور مردمی را مشاهده کرد. وی پس از آن به ترکیه رفت و پس از آن در سفری کاملا معنادار به دوحه رفت تا با سران قطر دیدار کند؛ دیداری که خشم و عصبانیت روسیه را برانگیخت.
سرگی لاوروف روز گذشته با اشاره به این سفر تاکید کرد: عنان با سفر خود به قطر که نه اتحادیه عرب بود نه سازمان ملل، اعتبار خود را زیر سوال برد.
در حقیقت پس از شکست طرحهای مختلف در سوریه، جبهه غربی-عربی نیازمند ارزیابی جدیدی از اوضاع داخلی سوریه بود. گزارش اولیهای که کوفی عنان ارائه کرده است، این ارزیابی را آشکار میکند.
نکته مهم این است که عنان پیش از ارائه این گزارش به اتحادیه عرب یا سازمان ملل که او فرستاده آنان در سوریه است، به قطر رفت و با حمد بن جاسم نخستوزیر و وزیر خارجه قطر دیدار کرد. این امر اعتراض شدید روسیه را برانگیخت و اعلام کرد که این ماموریت عنان، ربطی به قطر ندارد.
عنان در این گزارش خود، به توصیف کامل اسد و مواضع او میپردازد و تصریح میکند که او بر خلاف همه فشارهای داخلی و خارجی کاملا با اطمینان صحبت میکند و نه تنها از مواضع خود عقبنشینی نکرده است بلکه بر مبارزه با گروهکهای تروریستی که مورد حمایت جبهه عربی-غربی است، اصرار میورزد و این اعتماد به نفس را ناشی از حمایت ارتش و مردم از خود میداند.
عنان در گزارش اولیه خود با اشاره به فشارهای داخل و خارج سوریه به بشار اسد اعلام کرد: اما این فشارها هیچ تاثیری در نوع سخنان اسد ندارد زیرا او به نظر میرسد به آنچه سران غربی درباره او میگویند کاملا بیاعتناست و تاکید میکند که امنیت مردم سوریه که تروریستهای مورد حمایت کشورهای بیگانه آشکارا آن را از بین بردهاند، برایش از هر چیز مهمتر است.
وی در ادامه به گذر خود در شهر دمشق نیز اشاره و تصریح میکند که مردم و رهبران معنوی جریانهای دینی در این کشور از اسد بشدت حمایت میکنند و او را در مبارزه با تروریسم و اجرای اصلاحات جدی میدانند.
عنان در بخشی دیگر موضع مخالفان داخلی سوریه را نیز بیان میکند و صراحتا به این نکته اشاره میکند که مخالفان داخلی هرچند درباره اعتراض مسلحانه نظر واحدی ندارند، اما در مخالفت با دخالت نظامی خارجی متفقالقولند.
اشاره کوفی عنان به چنین نکاتی بیشتر شبیه یک ارزیابی اطلاعاتی است که مسئولان غربی بخصوص دولت آمریکا برای ادامه مواضع خود علیه سوریه بدان نیازمند هستند تا ببینند آیا دولت سوریه حاضر است تحت فشار امتیاز بدهد؟ آیا مردم و سران مذهبی و دینی در این کشور به حکومت سوریه پشت کردهاند؟ آیا مخالفان داخلی سوریه از اقدام نظامی غرب یا اعراب علیه کشورشان حمایت میکنند؟ و خلاصه کلام اینکه آیا شرایط داخلی سوریه برای اقدام نظامی یا فشاری در سطح آن آماده است یا خیر.
به نظر میرسد مسئولان و منابع روسی حاضر در نیویورک (سازمان ملل) به نکته بسیار مهم و قابلتوجهی اشاره کردند وقتی که گفتند: صرف اعزام کوفی عنان به عنوان نماینده سازمان ملل (جبهه غرب) و اتحادیه عرب (جبهه اعراب متحد غرب) برای دیدار با بشار اسد، اعتراف به پیروزی اسد مقابل جبهه غربی-عربی است. زیرا این جبهه که در سازمان ملل، شورای امنیت و اتحادیه عرب نمود یافته است تا چند روز پیش اسد را به رسمیت نمیشناخت و خواستار کنارهگیری او از قدرت بودند اما اکنون با اعزام نمایندهای رسمی با وی به گفتوگو مینشنند.
انتهای پیام/.++