همدستی رسانههای غربی و عربی در سیاهنمایی اوضاع سوریه
خبرگزاری فارس: «آیلینگ بایرن»، تحلیلگر سیاسی «کانفلیکتس فروم» در تحلیلی که با ارائه مدارک مستدل نوشته شده، به ارزیابی مبارزه رسانههای غربی علیه دولت سوریه پرداخته و تلاش کرده است واقعیتهای موجود و اتحاد رسانههای غربی و عربی برای سیاهنمایی اوضاع در این کشور عرب را نشان دهد.
به گزارش فارس، در مقاله وی که با عنوان «تغییر رژیم در سوریه اشتباه است» منتشر شده، آمده است: یکی از صاحبنظران برجسته اسرائیلی اخیرا در مطلبی نوشته است که «جنگ با ایران با تلفیقی از جنگ مخفیانه و فشار بینالمللی» که بر این کشور وارد میشود، اکنون آغاز شده است. اگرچه این مسئله بیان نمیشود اما «غنیمت راهبردی» اولین مرحله از جنگ علیه ایران، سوریه است؛ اولین جنگ در دعوای فرقهای قدرت. بر اساس گزارشات، عبدالله، پادشاه عربستان تابستان گذشته گفت: «اگر از ساقط کردن جمهوری اسلامی بگذریم، هیچ چیز مانند از دست دادن سوریه، ایران را تضعیف نمیکند.»
٭ معاون وزیر خارجه آمریکا: واشنگتن به حمایت از مخالفان سوریه تا ساقط شدن دولت اسد ادامه میدهد
مقامات ارشد آمریکایی تا ماه دسامبر مواضع آشکاری درباره تغییر حکومت در سوریه داشتند: «تام دانیلون»، مشاور امنیت ملی آمریکا، اظهار داشت که «پایان حکومت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، منجر به بزرگترین شکست ایران در منطقه میشود- ضربه راهبردی که توازن قدرت در منطقه را علیه ایران رقم خواهد زد.» کمی پیشتر، «جفری فلتمن»، معاون وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک که یکی از مقامات مهم مسئول عملی کردن این سیاست است، در جلسه استماع مجلس تاکید کرد که آمریکا «به صورتی بیوقفه به راهبرد دو سویهمان در حمایت از مخالفان در سوریه و فشار دیپلماتیک و اقتصادی علیه حکومت این کشور تا زمانی که این نتیجه حاصل شود، ادامه میدهیم.»
٭ آمریکا، انگلیس و القاعده برای تغییر حکومتهای دشمن متحد شدهاند
آنچه که ما در سوریه شاهد آن هستیم مبارزهای عمدی و حسابشده برای ساقط کردن حکومت اسد است تا آن را با حکومتی «سازگارتر» با منافع آمریکا در منطقه است. طرح اولیه این پروژه گزارشی است که توسط سال 2009 توسط موسسه نومحافظهکار «بروکینگز» برای تغییر حکومت در ایران نگاشته شد. این گزارش که «کدام راه به ایران میرسد؟» نام داشت، همچنان به عنوان رویکرد راهبردی برای تغییر حکومتهای منطقه به حکومتهایی طرفدار آمریکا مطرح است. مطالعه دوباره این گزارش به همراه گزارش اخیر دیگری با عنوان «به سوی سوریه پس از اسد» (که همان زبان و چشمانداز را داشته اما بر سوریه متمرکز است و اخیرا توسط دو اندیشکده نومحافظهکار آمریکایی نوشته شده) نشان میدهد که چگونه تحولات در سوریه بر اساس رویکرد گام به گام اشاره شده در گزارش «کدام راه به ایران میرسد» با همان هدف اصلی تغییر حکومت شکل گرفته است. نویسندگان این گزارش از جمله «جان هانا» و «مارتین ایندیک» هر دو از مقامات ارشد سابق نومحافظهکار در دولتهای جرج دابلیو بوش/دیک چنی و هر دو از طرفداران تغییر حکومت در سوریه هستند. این اولین بار نیست که ما شاهد اتحاد نزدیک میان نومحافظهکاران انگلیسی/آمریکایی با اسلامگرایان هستیم (که بر اساس گزارشات، برخی از آنها ارتباطاتی را با القاعده دارند) و برای تغییر حکومت در یکی از کشورهای «دشمن» همکاری میکنند.
٭ الجزیره و العربیه با رسانههای غربی برای تغییر حکومت در سوریه همکاری میکنند
این نکته نیز قابل بحث است که مهمترین رکن این مبارزه برای «غنیمت راهبردی» ساخت عمدی داستانی بزرگ و اشتباه است که در آن تظاهرکنندگان غیرمسلح برای تغییرات دموکراتیک در دستههای صدها و هزاران نفری و در حالی که به تظاهرات علیه یک حکومت خشن و سرکوبگر میپردازند، کشته میشوند. یک «ماشین کشتار» که توسط «غول» اسد هدایت میشود. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) درباره لیبی مدعی شد که «هیچ گزارش تاییدشدهای از تلفات غیر نظامی نداشته» و همانطور که نیویورکتایمز اخیرا نوشت «ناتو تعریف خاص خود را از کلمه تاییدشده دارد: تنها مرگ افرادی که خود ناتو درباره آن تحقیق کرده و به اثبات رسیده باشد میتواند تایید شود.» به گزارش نیویورک تایمز، «چون ناتو از بررسی این اتهامات سر باز زده است، تعداد تلفات تاییدشده ممکن نیست از صفر تکان بخورد.» درباره سوریه شاهد عکس این موضوع هستیم: اکثر رسانههای مهم غربی به همراه رسانههای متحدان آمریکا در منطقه خصوصا الجزیره و العربیه که از سوی دولت سعودی اداره میشود، به طور موثری با داستان «تغییر حکومت» همکاری میکنند و دستور کار عدم پرسیدن سوال و یا تحقیق درباره آمار و اطلاعات ارائه شده توسط سازمانها و رسانههایی که یا توسط آمریکا، اروپا و کشورهای حاشیه خلیج فارس و یا متحدانشان ارائه میشود، رعایت میکنند- کشورهایی که در درجه اول موضوع تغییر حکومت را دنبال مینمایند.
٭ تنها عربستان سعودی 130 میلیارد دلار برای آرام کردن مردم در جریان بهار عربی هزینه کرده است
ادعاهایی که درباره کشتار، تجاوز به زنان و دختران در شهرهای سنینشین، شکنجه و حتی تجاوز به کودکان توسط رسانههای بینالمللی ارائه میشود، همگی بر دو منبع تکیه دارند- یکی دیدهبان حقوق بشر سوریه که مقر آن در انگلیس است و دیگری کمیته محلی هماهنگی که هیچ یک مورد راستیآزمایی قرار نمیگیرند. فقدان انسجام در گزارشات ارائه شده توسط رسانههای مهم غربی تحت عنوان «ما نمیتوانیم این آمار را تایید کنیم» از زمان آغاز حوادث در سوریه کاملا مشخص بود. به نظر میرسد یک دهه پس از جنگ عراق هیچ درسی از حوادث سال 2003 و تیرهنمایی صدام حسین و تسلیحات کشتار جمعیش که هرگز وجود نداشت، گرفته نشده است. از سه منبع اصلی اطلاعات درباره تعداد تظاهرکنندگان کشته شده و یا تعداد افرادی که در تظاهرات شرکت میکنند، ستونهای داستاننویسی در این خصوص از اتحاد میان رسانههایی که طرفدار تغییر حکومت در سوریه هستند، نشأت میگیرد. دیدهبان حقوق بشر سوریه از طریق صندوقی در دوبی و با پول کشورهای غربی و کشورهای حاشیه خلیج فارس تامین هزینه میشود (به گفته الیوت آبرامز، تنها عربستان سعودی 130 میلیارد دلار سعودی برای «آرام کردن مردم» در جریان بهار عربی هزینه کرده است). دیدهبان حقوق بشر سوریه که به نظر سازمانی بیطرف در انگلیس میرسید همچنان به داستانسرایی درباره کشته شدن هزاران تظاهرکننده سوری با استفاده از کلماتی مانند کشتار و حتی اخیرا قتل عام ادامه میدهد. گرچه به نظر میرسد که دیدهبان حقوق بشر سوریه از خانه مدیر آن در انگلیس اداره میشود اما از آن به عنوان دفتر اصلی تبلیغات رسانهای مخالفان سوری و حامیان آنها یاد شده است. وزارت خارجه روسیه در این باره اعلام کرده است که دستور کار شورای انتقالی سوریه توسط دیدهبان حقوق بشر سوریه در لندن نگاشته شده و همانجاست که تصاویر «دهشتانگیز» در سوریه منتشر میشوند تا نفرت از حکومت اسد را افزایش دهند. دیدهبان حقوق بشر سوریه به طور قانونی به عنوان یک شرکت و یا موسسه خیریه در انگلیس ثبت نشده اما به طور غیررسمی فعالیت میکند؛ این سازمان هیچ دفتر و کارمندی ندارد و گزارش شده که مدیر آن بودجه کلانی را دریافت میکند. به گفته خود دیدهبان حقوق بشر سوریه، این سازمان اطلاعاتش را از شبکه ای از «فعالیتها» در داخل سوریه دریافت میکند و مطالبش در یک صفحه انگلیسی زبان اینترنتی نگاشته میشود. شبکه الجزیره نیز از زمان آغاز اعتراضها در سوریه ثانیه به ثانیه آمار ارائه شده توسط این سازمان را در سایت خود نمایش میدهد.
٭ از نظر کمیته محلی هماهنگی هیچ یک از کشتهشدگان در سوریه افراد مسلح نبودهاند
ثانیا کمیته محلی هماهنگی بخش علنیتری از زیرساختهای رسانههای مخالفان سوریه است و آمار و گزارشات آنها تنها داستانسرایی است: من در تحلیل گزارشات روزانه آنها نتوانستم حتی به اشاره کوچکی به هرگونه کشته شدن افراد مسلح برخورد کنم و همیشه به افراد کشته شده لقب «شهید»، «سرباز جدا شده از ارتش»، «افراد کشته شده در تظاهرات صلحآمیز» و توصیفات مشابه داده میشود.
٭ الجزیره همچنان به حمایت همهجانبه از مخالفان سوری ادامه میدهد
مورد سوم الجزیره است که نقش متعصبانه آن در گزارش وقایع مربوط به «بیداری» کاملا اثبات شده است. الجزیره که توسط یکی از تحلیلگران رسانهای «سخنگوی پیچیده دولت قطر و امیر ماجراجوی آن» نام گرفته، تابع «حال و هوای سیاست خارجی» قطر است. الجزیره همچنان به حمایت فنی، تجهیزاتی و پذیرایی و «اعتباربخشی» به فعالان و سازمانهای مخالف سوری ادامه میدهد. گزارشات حاکی از آن است که الجزیره اوایل مارس 2011 پیامهایی را برای فعالان مخالف سوریه میفرستاد و از آنها حمایت فنی به عمل میآورد. این مخالفان حتی در ژانویه 2010 نیز در حال هماهنگی فعالیتهای پیامرسانی خود از دوحه بودند.
٭ نظرسنجی یک سایت قطری نشان داد که 55 درصد از سوریها خواستار استعفای اسد نیستند
نزدیک به 10 ماه پس از آغاز حوادث سوریه و به رغم حملات روزانه رسانههای بینالمللی، این پروژه دقیقا بر اساس برنامه پیش نمیرود: در نظرسنجی که یک سایت قطری در هفته گذشته انجام داد، مشخص شد که 55 درصد از سوریها خواستار استعفای اسد نیستند و 68 درصد از آنها با تحریمهای اتحادیه عرب علیه کشورشان مخالفند. بر اساس این نظرسنجی، حمایتها از اسد از زمان آغاز حوادث کنونی به شدت افزایش یافته- 46 درصد از سوریها احساس میکنند که اسد پیش از حوادث جاری در این کشور رئیس جمهور «خوبی» بوده است- چیزی که قطعا با داستانهای غلطی که منتشر میشود، مطابقت ندارد. این سایت قطری برای آنکه مبارزه تبلیغاتی خود علیه اسد را پیش ببرد همچنین مطالب زیر را مطرح میکند: اکثریت اعراب معتقدند که بشار اسد، رئیس جمهور سوریه باید به دلیل بدرفتاری بیرحمانه با اعتراضکنندگان استعفا دهد- 81 درصد از اعراب خواستار استعفای اسد هستند. آنها معتقدند در صورتی که انتخاباتی دموکراتیک تحت نظارت یک دولت انتقالی برگزار شود، اوضاع سوریه بهتر خواهد شد. افراد در اینجا ممکن است از خود بپرسند که اسد باید پاسخگوی چه کسانی باشد، مردم سوریه و یا افکار عمومی اعراب؟ همچنین توجه به این نکته قابل توجه است که دو گروه مخالف سوری پس از آن اعلام کردند که در عین حال که با دخالت نظامی خارجی مخالفند اما «دخالت اعراب» را دخالت خارجی نمیدانند.
* هیچ یک از روزنامههای مهم غربی نتایج این نظرسنجی را گزارش ندادند
این مسئله عجیب نیست که هیچ یک از روزنامههای عمده و یا رسانههای خبری نتایج نظرسنجی سایت قطری را گزارش نداد زیرا با داستانهای آنها تطابق نداشت. در انگلیس نیز روزنامه «مسلم نیوز» که توسط افراد داوطلب اداره میشود تنها روزنامهای بود که نتایج این نظرسنجی را منتشر کرد. تنها دو هفته پیش پس از وقوع انفجارهای انتحاری در دمشق، روزنامه گاردین همانند دیگر رسانهها گزارشات احساسی و واهی از وبلاگنویسانی منتشر کردند که معتقد بودند «اطمینان دارند که برخی از اجساد متعلق به تظاهرکنندگان است». یکی از این وبلاگنویسان اظهار داشت: «آنها پیش از این اجساد را به محل بمبگذاری آورده بودند. آنها افراد مرده را از منطقه دورا در جنوب آورده و به رسانهها در جسرالشغور، نزدیک مرز ترکیه نشان دادند.»
* در اطلاعاتی که توسط مخالفان سوری ارائه میشود اغلب اغراقشده است
گزارشات اخیر شبهات جدی را بر صحت داستانهای غلطی که روزانه توسط رسانههای بینالمللی منتشر میشود، ایجاد کرده است؛ خصوصا اطلاعاتی که توسط دیدهبان حقوق بشر سوریه و کمیته محلی هماهنگی منتشر میشود. در ماه دسامبر، یک گروه اطلاعاتی مهم آمریکایی به نام «استراتفور» هشدار داد: در بیشتر ادعاهای گروههای مخالف سوری که به طور جدی از سوی آنها پیگیری میشود بسیار اغراق شده و یا نادرست هستند که این نشاندهنده ضعف مخالفان و نه بیثباتی در داخل حکومت سوریه است. استراتفور در جریان 9 ماه قیام در سوریه درباره صحت داستانهایی که درباره سوریه گفته میشود، هشدار داده است؛ این گروه اطلاعاتی در ماه سپتامبر اعلام کرد «در حالی که در هر جنگی دو طرف حضور دارند، جنگ ادراک واقعیتها در سوریه نیز از این قاعده مستثنی نیست.»
* اطلاعات سازمان ملل نیز درباره تعداد کشتهشدگان در سوریه قابل استناد نیست
به نظر استراتفور، گزارشهای دیدهبان حقوق بشر سوریه و کمیته محلی هماهنگی را «همانند آمار ارائه شده از سوی دولت سوریه را باید با تردید نگریست. مخالفان سوری میدانند که نیاز به حمایت خارجی خصوصا حمایت مالی دارند تا بتوانند جنبشی قویتر نسبت به وضعیت کنونی داشته باشند و طبیعی است که بدین منظور حقایق را طوری بیان کنند که حمایت خارجیها را جلب کند.» همانطور که «سرگی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه میگوید: «روشن است که هدف ایجاد فاجعهای انسانی است تا بهانهای برای دخالت خارجی برای این درگیری بدست آید.» در موردی مشابه در اواسط دسامبر، سایت «امریکن کانزروتیو» گزارش داد: تحلیلگران سازمان سیا درباره کوبیدن بر طبل جنگ علیه سوریه تردید دارند. آمار سازمان ملل که اغلب به آن استناد میشود و ادعا میکند که 3500 غیرنظامی توسط سربازان اسد کشته شدهاند بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط منابع شورشی است و قابل تایید نیست. سازمان سیا از تایید این ادعاها سر باز زد.
* ادعای دولت سوریه مبنی بر اینکه از سوی شورشیان مسلح مورد حمله قرار میگیرد، درست است
به همین صورت آمار ارائه شده درباره جدا شدن سربازان از ارتش سوریه و درگیریهای منظم میان جداشدگان و سربازان وفادار به اسد به نظر ساختگی میرسد زیرا تنها تعداد کمی از این آمار به طور مستقل تایید شده است. این ادعای دولت سوریه که از سوی شورشیان مسلح، آموزشدیده و تحت حمایت مالی دولتهای خارجی مورد حمله قرار میگیرد، بیش از آنکه غلط باشد، درست به نظر میرسد. در ماه نوامبر، گروهی که نامش «ارتش سوریه را آزاد کنید» است، به طور ضمنی اعلام کرد که تعداد نیروهایش بیشتر خواهد شد زیرا همانطور که سران این گروه برای یکی از تحلیلگران توضیح داد، آنها «به حامیان خود توصیه کردهاند که جدا شدن خود را از ارتش به تاخیر بیندازند» تا شرایط منطقهای مناسبتر شود.
* راهنمای تغییر حکومت سوریه
در رابطه با سوریه، بخش سوم گزارش «کدام راه به ایران میرسد؟» موسسه «بروکینگز» کاملا با اوضاع کنونی این کشور تطابق دارد. این گزارش، راهنمای گام به گامی است که گزینهها برای تحریک و حمایت از قیام مردمی و ایجاد محرک برای شورش و/یا کودتا را به طور مفصل بیان میکند. این گزارش با بخشی با عنوان «موافقان و مخالفان» تکمیل میشود: تحریک و حمایت خارجی از شورش اغلب آسانتر است. شورشها معمولا نیاز به حمایتی ارزانقیمت دارند... حمایت مخفیانه از شورشها به آمریکا توان تکذیب کردن این حمایت را میدهد و تبعات سیاسی و دیپلماتیک کمتری دارد تا اینکه این کشور دست به اقدام نظامی مستقیم علیه سوریه بزند... هنگامی که حکومت سوریه دچار شکستهای بزرگی شد آنگاه فرصت اقدام نیز فرا میرسد. این گزارش میگوید که اقدام نظامی تنها باید زمانی انجام شود که گزینههای دیگر آزمایش شده و شکست خورده باشد و «جامعه جهانی» به این نتیجه برسد که دولت سوریه خود با رد کردن پیشنهادهای بسیار خوب منجر به این حمله شده است.
* موسسه بروکینگز پیشنهادات گام به گامی را برای سقوط حکومت سوریه مطرح میکند
جنبههای مهم برانگیختن قیام مردمی و ایجاد شورش تمامعیار در رابطه با تحولات سوریه کاملا آشکار است. این جنبهها شامل این موارد میشود:
1- حمایت مالی و کمک به سازماندهی رقبای داخل حکومت از جمله با استفاده از گروههای ناراضی قومیتی؛
2- ایجاد ظرفیت مخالفان موثری که بتوان با آنها به منظور ایجاد حکومتی جایگزین که بتواند قدرت را در دست بگیرد، همکاری کرد؛
3- فراهم کردن تجهیزات و حمایت مخفیانه از این گروهها از جمله حمایت تسلیحاتی مستقیم یا غیرمستقیم به علاوه ارائه دستگاههای فکس، دسترسی به اینترنت و منابع مالی. (این گزارش درباره ایران به این نکته اشاره میکند که سازمان سیا همه تجهیزات و آموزش این گروهها را به عهده میگیرد همان گونه که دهها سال است چنین کاری را در سراسر جهان انجام میدهد).
4- آموزش و تسهیل ارسال پیام توسط فعالان مخالف حکومت؛
5- داستانپردازی «با حمایت رسانههای تحت حمایت آمریکا که بتواند نواقص حکومت را پررنگتر جلوه داده و منتقدان ناشناس را برجستهتر کند». «بیاعتبار کردن حکومت در میان افرادی که بیشترین تاثیر را بر افکار عمومی مردم دارند در ساقط شدن آن تاثیر مهمی دارد».
6- ایجاد صندوق بودجهای بزرگ برای حمایت مالی از ابتکارات جامعه مدنی (یک صندوق 75 میلیون دلاری در دوران وزارت خارجه کاندولیزا رایس ایجاد شد و به حمایت از گروههای جامعه مدنی پرداخت که شامل تعدادی از اندیشکدههای داخل «بلتوی» و موسساتی میشد که پس از آن میزهای جدید ایران را تشکیل دادند).
7- نیاز به ایجاد یک کوریدور در یکی از کشورهای همسایه برای کمک به توسعه زیرساختهایی که به انجام عملیات علیه حکومت کمک کنند.
انتهای پیام/100461/ ج.ص
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
http://fna.ir/
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد