رسانه‌های آمریکا در اختیار ۱ درصد حاکم است

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، برنامه این هفته "دیروز، امروز، فردا" به واکاوی «آنچه در آمریکا می‌گذرد، علل وقوع جنبش وال استریت و بررسی جنبه‌های مختلف آن" اختصاص داشت که ‌‌سیدمحمد جواد ایروانی‌ وزیر اسبق اقتصاد و دارایی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و ابوالفضل عمویی سردبیر تهران تایمز میهمانان این برنامه بودند.

ایروانی در ابتدا گفت: بعد از جنگ جهانی دوم، چون آمریکا از جنگ دور بود، اقتدار بالایی پیدا کرد و بعد از دوران شکوفایی آمریکا در این دهه‌های ۵۰ و ۶۰ بود که دچار مازاد در موازنه ارزی خود شد. منتهی جنگ‌های کره و ویتنام و جنگ‌های فرسایشی دیگر شد، هزینه‌های بسیاری را بر آمریکایی‌‌ها تحمیل و اقتصاد آمریکا را دچار کسری بودجه کرد.

وی گفت: هیمنه و قدرتی که آمریکا در آن زمان داشت در واقع با این کسری‌ها دچار تزلزل شد، همچنین انتشار بی رویه دلار به دلیل همین کسری‌ها، آمریکا را در موضع ضعف قرار داد، سپس تحمیل هزینه‌های فراوان به اقتصاد آمریکا، موجب تضعیف مکرر دلار در جهان شد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: اصولا در دوره دموکرات‌ها وضعیت اقتصادی آمریکا بهبود پیدا می‌کند و در دوره جمهوری‌خواه‌ها جنگ‌ها مجدداً شروع می‌شود، بعد از دهه ۸۰ و ۹۰ آمریکا مجدد وارد رکود و در سال ۲۰۰۱ آمریکا دچار بحران مالی شد.

ایروانی توضیح داد: شعار جنگ علیه تروریسم در آمریکا، این کشور را وارد فضای امنیتی کرد و ورود سرمایه در این کشور محدود شد، لذا این پیچیدگی‌ها مشکلات اقتصاد آمریکا را افزایش داد. از طرفی هزینه‌های جنگ علیه تروریسم و نیز جنگ فرسایشی عراق و افغانستان هزینه‌های هنگفتی را به آمریکا تحمیل و مشکلاتشان را افزود و در ادامه بحران مسکن ۲۰۰۵ بوجود آمد و ادامه این بحرانها باعث شد، بحران به بحران مالی جهانی بروز کند.

وی خاطرنشان کرد: همه این مشکلات در اقتصاد لیبرالیستی و سرمایه‌داری بوجود آمد که معتقد است دولت نباید در امور دخالت کند و به همین دلیل جرج بوش تا آخرین روزهای ریاست جمهوری‌اش دخالتی نکرد و بحران تعمیق پیدا کرد، ولی در نهایت با دخالت، ۸۰۰ میلیارد دلار به اقتصاد تزریق کرد و بعد اوباما همین کار را ادامه داد و در نهایت ادامه بحران باعث شد مردم آمریکا به شدت از بحران اقتصادی آمریکا ناراضی شوند؛ در حالی‌که اوباما با شعار تغییر و توجه به طبقه متوسط به پائین آمریکا بر سر کار آمد، اما در عمل همان راه گذشته را ادامه داد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام  در پاسخ به سئوال مجری که در خصوص یک درصد حاکم بر ۹۹ درصد آمریکایی پرسید، گفت: مردم در این چند سال اخیر فهمیده‌اند که کلاه بر سرشان رفته است و شعارهایی که اوباما برای انتخابات داد را عمل نیافته دیدند، حتی دولت آمریکا برای جبران کسری خود از خدمات عمومی کاست و این طیف وسیعی از نارضایتی را در عموم مردم ایجاد کرد.

ایروانی گفت: در سیستم اقتصادی لیبرال سرمایه‌داری، عدالت و توجه به مستضعفان خیلی ‌معنا ندارد. امروز برخی اقتصادانان مطرح از جمله قائم مقام سابق ‌بانک جهانی به شدت نسبت به سقوط اقتصادی آمریکا هشدار می‌دهند. آمارها و شاخص‌های اقتصادی هم نشان می‌دهد اقتصاد آمریکا رو به افول است.

وی در پاسخ به این سوال که آیا این بحران از نظر ظاهری و باطنی برای آمریکا‌ها قابل کنترل است، اظهار داشت: در این بحران آمریکایی‌ها تمام تلاش خود را به کار بسته‌اند که آن را با روش‌های گوناگون مانند بایکوت رسانه‌ای و سرکوب و ... مهار کرده و ثبات و  پایداری خود را تضمین کنند.

این استاد دانشگاه افزود: کاهش خدمات عمومی و یا به عبارت دیگر ریاضت اقتصادی، موجب ایجاد دشواری و تشدید مشکلات مردم شده است، به کارگیری این سیاست، بحران را در آمریکا تشدید خواهد کرد.امروز به بحران پولی در آمریکا کمتر توجه می‌شود، بحران پولی آمریکا هنوز خودش را بطور واضح نشان نداده است.

ایروانی ادامه داد: برخلاف گذشته، ورود کالاهای چینی و رقابت کالاهای ارزان با وجود تزریق دلار آمریکا از سال ۲۰۰۴ کمکی به بهبود وضعیت بحرانی اقتصادی نکرده است، لذا در آینده بحران دلار را حتما خواهیم داشت.

وی گفت: احساس وطن‌ دوستی در میان مردم آمریکا وجود ندارد، مردم با هیئت حاکمه آمریکا همراهی نمی کنند و آنها را از طبقه ثروتمندان می‌دانند و آینده‌ای مبهم و بحرانی را برای آینده آمریکا ترسیم کرده است. علاوه بر اینها، برای رشد هر تمدنی یک مولفه مادی و یک مولفه فرهنگی لازم است. تمدن غرب در حوزه فرهنگ و اخلاق به شدت دچار بحران است و بحران خانوادگی از دیگر معضلات آمریکا است. این بحران‌های فرهنگی، نقاط قوت اقتصادی آمریکا را هم تضعیف کرده است.

همچنین ابوالفضل عمویی سردبیر تهران تایمز در برنامه "دیروز، امروز، فردا" در پاسخ به این سئوال که آمریکایی‌ها از لحاظ رسانه‌ای چه سیستمی را در مواجهه با بحران‌های اجتماعی- اقتصادی خود به کار گرفته‌اند؟ گفت: آمریکا یک جریان اصلی رسانه و جریان دیگر رسانه‌های کوچکی مانند تویتر- فیس بوک، سایر تکنولوژی‌های ارتباطی دارد که در سال‌های اخیر شکل گرفته‌اند.

وی گفت: در سال 2008 موج خبری توسط رسانه‌های اصلی برای روی کار آمدن اوباما رخ داد که اوباما توسط همین رسانه‌ها بر سر کار آمد، سعی شد عمق این بحران‌ها نشان داده نشود. ولی رسانه‌های کوچک سعی کردند ابعاد مختلف بحران اقتصادی را منتشر کنند. بیکاری، بحران مسکن، عدم بیمه درمان، خط فقر و... از آن جمله است.

این فعال رسانه‌ای افزود: جنبش وال استریت اتفاقی بود که موجب شد صدای واقعی مردم گرفتار در بحران‌های اجتماعی و اقتصادی، به سطح عمومی جامعه آمریکا کشیده شود.

عمویی ادامه داد: بیان 99 درصد در شعارهای مردم آمریکا مطرح است تا یک نوع خودآگاهی در مردم آمریکا شکل بگیرد، لذا دامنه اعتراضات مردمی روز به روز در حال گسترش در شهرهای مختلف آمریکاست.

وی یادآور شد: شروع ماجرا از یک نشریه کانادایی بود که پیشنهاد داد معترضان در جلوی وال استریت جمع شوند و آنجا را اشغال و فتح کنند؛ در ابتدا هزار نفر در میدان جمع شدند. در 10 روز اول هیچ رسانه‌ بزرگی خبر مهمی از آنها منتشر نمی‌کند و رسانه‌های در اختیار حاکمیت مدعی می‌شوند که این واقعه فاقد ارزش خبری بوده و مشمولیت ندارد.

سردبیر تهران تایمز ادامه داد: در 10 روز دوم، سیاست بایکوت در رسانه‌ها حاکم بود. در 10روز دوم انتظار بر این بود که به دلیل سردی هوا و .. ماجرا جمع شود؛ اما ادامه اعتراض‌ها باعث شد رسانه سیاست کم اهمیت سازی و بی‌اهمیت سازی را در پیش بگیرند. رسانه‌ای مانند فاکس نیوز، در گزارشی معترضان را اهل مواد مخدر و رقص و آواز و ... معرفی می‌کند و سعی می‌کند از اعتبار آنها بکاهد و در رسانه‌های دیگر هم این سیاست ادامه پیدا می‌کند.

عمویی افزود: با ادامه اعتراض، بیش از 82 شهر به این موج می‌پیوندند لذا در این وضعیت هر رسانه‌ با توجه به منش سیاسی خود، یک راه را بر پوشش این ماجرا انتخاب می‌کند. برخی سعی کردند در قدم اول خواسته‌های معترضان را تغییر دهند.

وی خاطرنشان کرد: رسانه‌های جمهوری خواهان سعی در بدبین کردن مردم به معترضان می‌کند تا افتراقی بین مردم آمریکا ایجاد کند و مردم را شورشی و بر هم زننده نظم اجتماعی، ضد دموکراسی معرفی کند و حتی به آنها را متهم ایجاد کننده جنگ طبقاتی در آمریکا می‌کنند.
لذا رسانه‌ها در قالب یک برنامه گام به گام، سعی در کنترل این جنبش داشتند.

این فعال رسانه‌ای در خاتمه اظهار داشت: امروز رسانه‌های بزرگ آمریکا در اختیار همان 1 درصد حاکم هستند پشت صحنه 5 شبکه بزرگ خبری CBS- ABC-BBC-CNN و فاکس نیوز در آمریکا، کمپانی‌ها و شرکت‌های بزرگ آمریکا هستند که در همه اقتصاد آمریکا حضور دارند. این رسانه‌ها به اقتصادها آمریکا گره خورده‌اند و به دنبال منافع خود هستند.
انتهای پیام/