به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری "نباء نیوز"، خالد الماجد، نویسنده و تحلیلگر سعودی در مقالهای که بازداشت و دستگیری وی توسط ماموران امنیتی السعود را به دنبال داشت به بررسی تغییر و تحولات جاری در جهان عرب و اسلام و همچنین انقلابهای آن میپردازد و بررسی میکند که عربستانی که هم اکنون در قبضه قدرت السعود قرار دارد، و صدای از اعتراض در آن به گوش نمیرسد، آیا وضعیتی بهتر از کشورهایی چون مصر و یمن و تونس و بحرین دارد.
* ملل عربی اجازه هرگونه اعتراض یا درخواست یا انتقاد را ندارد
خالد الماجد مینویسد: اوضاع و احوال جاری در کشورهای عربی و رژیمهای حاکم بر آنها شرایطی را به وجود آورده که این ایده را به ذهن تداعی میکند که ملل عربی اجازه هرگونه اعتراض یا درخواست یا انتقاد را ندارد.. هرچه هست همین است و باید به آن رضایت داد .. در هیچ چیز حقی نداریم و هرچه هست، همین است.. اگر از چیزی محروم شدیم یا هستیم، این عین عدالت و دادگری است .. و اگر چیزی به ما داده شده، برما منت نهادند.. این جاست که باید گفت: مرگ بر این شهروندی و مرگ بر این بندگی.
* چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است
در ادامه این نویسنده سعودی این سوال را مطرح میکند که آیا اگر از عربستان صدای اعتراضی به گوش نمیرسد، دلیل بر این است که وضعیت ما و حال ما بهتر از تونسیها و مصریهاست؟ سپس میافزاید: هنگامیکه اظهارات مقامات سعودی را شنیدم که از انتقال مسالمتآمیز قدرت در مصر و تشکیل دولتی ملی که برآوردنده خواستههای ملت مصر باشد، استقبال میکرد، بسیار خشنود شدم، اما ناخواسته این سخن معروف به ذهنم خطور کرد که "چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است".
خالد الماجد در ادامه مینویسد: برای لحظهای تصور کردم، چه میشد اگر این مقام سعودی مثلا اعلام میکرد که به ملت عربستان بشارت میدهیم که قدرت به شکلی مسالمتآمیز از پادشاهی مطلق به مشروطه سلطنتی تغییر کرده و پارلمانی واقعی و برخاسته از مردم در این کشور تشکیل خواهد شد.
* چه میشد اگر ملت عربستان چون ملت مصر مینمود
این نویسنده سعودی با اشاره به پلاکاردها و دستنوشتههای معترضین مصری و تونسی که بر روی آنها خواستههای خود مبنی بر برخورداری از آزادی و عدالت و مساوات را نوشته بودند، و بیکاری و فساد حاکم بر کشور و ظلم و ستم را فریاد میزدند، و خواستار سرنگونی ژریم حاکم بر کشور خود بودند، مینویسد: چه چیز خشم و غضب تونسیها و مصریها از رژیمهای حاکمشان را برانگیخت و موجب سرنگونی رژیمهایشان شد، درحالی که ما را خشمگین و عصبانی نمیکند، آنها چه چیز ندارند که موجب برانگیخته شدن خشم آنها شده، ولی ما باوجود نداشتن آن همچنان آرام و خاموش هستیم.
* هم اکنون زندانهای عربستان هزاران هزار نویسنده را در خود نگهداری میکند
خالد الماجد درباره آزادی بیان موجود در عربستان و مقایسه آن با آزادی بیان موجود در مصر مینویسد: دو سال پیش عبد الحلیم قندیل، نویسنده مصری مقالهای درباره حسنی مبارک، رئیس جمهور وقت مصر نوشت که اگر یکی از تحلیلگران یا نویسندگان سعودی آن را درباره یکی از امیران السعود مینوشت بیشک جایی جز زندان در انتظار او نبود، این درحالیکه نیازی به گفتن ندارد که هم اکنون زندانهای عربستان هزاران هزار از این نویسندگان در زندانهای خود نگهداری میکند.
* نگاهی بر فساد خاندان حاکم
پس از آن خالد الماجد به گوشهای از فساد مالی حاکم بر السعود اشاره میکند و مینویسد: به جرات میتوان گفت، بالاترین و بیشترین فسادی که در طول تاریخ از حضرت آدم گرفته تاکنون یک خاندان میتواند شاهد آن باشد را باید در السعود ملاحظه کرد.
وی میافزاید: طومار مفاسد السعود چنان طویل است که سرگردان میمانی از کجای طومار شروع کنی، از ملک و املاک و سرزمینهایی که نهایت آن با چشم قابل مشاهده نیست و تمام مناطق آباد و غیرآباد و حتی کوهها را دربرمیگیرد تا سواحل دریاها که در عربستان فقط خاندان سلطنتی و بزرگان کشور در آن اجازه قدم زدن دارند، درحالیکه دو سوم شهروندان سعودی حتی قطعه زمینی کوچکی در اختیار ندارند تا کوخی بر روی آن بنا کنند و تنها به خیمهای اکتفا کردهاند که آنها را نه از گرمای سوزان تابستان در امان نگه میدارد و نه سرمای سوزناک زمستان، آن هم در کشوری که مساحت آن بیش از 2 میلیون کیلومتر مربع است و با برخی اغماضها و چشمپوشیها عایدات آن از فروش نفت به سالیانه بیش از 2 تریلیون دلار میرسد، درحالیکه از این مبلغ تنها 400 میلیارد دلار آن به دست ملت میرسد و کسی نمیداند، مابقی آن چه میشود.
و درحالیکه خاندان سلطنتی شکمهای خود را از انواع و اقسام خوراکی و ماکولات پر میکنند، میبینیم که بسیاری از شهروندان کشور زیر خط فقر قرار داشته و مجبورند، برای سیر کردن شکم خود به زبالهدانها سرک بکشند و در میان پسماندههای غذای دیگران به دنبال لقمه نانی برای سیر کردن شکم خود باشند.
جالب آن که باید ثروتمندترین ثروتمندان جهان را در همین کشور بیابی، جایی که دولت خیرات و برکات کشور را به جای صرف کردن برای مردم آنها را به ثروتمندان و اغنیای خود میدهد تا آنها را از اینکه هست فربهتر نماید.
خالد الماجد در ادامه تاکید میکند: به واقع چنین رژیمی را باید چه چیز خواند.. آیا نباید آن را دزد و سارق نامید.. رژیمی که برای اشباع حرص و طمع سیری ناپذیرش حتی لقمه نان را از دهان یتیمان میرباید.
* مقایسه ثروت خاندان حاکم بر مصر و خاندان حاکم بر عربستان
این نویسنده سعودی مینویسد: در مصر از ثروت 70 میلیاردی خاندان مبارک سخن میگویند، درحالیکه نمیدانند این 70 میلیارد شاید مبلغ زکات ثروت برخی از بزرگان کشور ما را تشکیل دهد، حال به اعتقاد شما کل ثروت خاندان سعودی چقدر میتواند باشد. مالیاتها و عوارض و قبضهای آب و برق و تلفن و .. در اینجا فقط مختص شهروندان عادی است و ثروتمندان عربستانی از پرداخت تمام موارد فوق الذکر معاف هستند، میگیرند، اما پس نمیدهند و در این مفیان مشغول فتوا دادن برای فقرا و مستمندان هستند. پستها و مناصب و مشاغل خوب فقط از آن فرزندان بزرگان و اغنیا است و برای مابقی ملت همین که خواب چنین مشاغلی را ببینند و رویای آن را در سر بپروارنند، کافی است.
* همه رسانههای عربستان در صف مدح و ثنای امیران و شاهزادگان سعودی هستند
وی در شرح و توصیف رسانههای دیداری و شنیداری و نوشتاری عربستان سعودی چنین مینویسد: روزنامهها و مجلهها و شبکههای تلویزیونی و رادیویی و شعرا و ادبا و علما و نخبگان و بازرگانان و بزرگ و کوچک و عاقل و دیوانه خلاصه همه و همه را در صف مدح و ثنای این امیر و ستایش از آن شاهزاده و وزیر میبینی. و صرف اینکه حاکم یا والی یا وزیر و وکیل قسمت و دایرهای هستند، صفات و خصوصیات نیکی نمیماند که به آنها به حق و ناحق به آنها منتسب نشود، از اخلاص و نجابت و شرافت گرفته تا حکمت و تدبیر و تعقل و ذکاوت. و چون هریک از آنها بر عرش خود نشست گویی قدیسی بر عرش نشسته که نه میتوان از آن انتقاد کرد و نه وی را زیر سوال برد، چراکه وی به الهه عدل و داد و انصاف و انسانیت تبدیل میشود. در کشور شهر و بیمارستان و کوچه و خیابان و میدان و دانشگاه و مرکزی را نمیتوان یافت که نام یکی از به اصطلاح بزرگان مملکتی و خاندان سلطنتی را برخود نداشته باشد.
* جایی که باید بر دیگر ملل عرب غبطه خورد
اینجاست که خالد الماجد انگشت حسرت به دندان میگزد، و میگوید: درحالیکه دیگر مللی عربی بر رژیمهای خود قیام و آنها را سرنگون میکنند و خودسوزی یک سبزی فروش دوره گرد سرنگونی رژیمی دیکتاتور را رقم میزند، ما در عربستان حتی نمیتوانیم رژیم حاکم را قانع کنیم، استانداری را عزل و برکنار کند که دنیا به عدم صلاحیت وی شهادت دادهاند.
* انتقاد از نبود جرات در میان ملت عربستان
وی در ادامه میافزاید: و درحالی که ملت مصر سفیر اسرائیل را از کشور خود طرد کردند و سفارت این رژیم را به اشغال خود درآوردند، ما جرات اخراج وزیری را نداریم که به خود اجازه میدهد، منتقدان خود را به توهینآمیزترین شکل ممکن از دفترش اخراج کند، گویی وزارت ارثی از پدرش بود که برای وی برجای مانده است. ما حتی توان و جرات تغییر یک مدیر فاسد دانشگاه که فسادش بر همه به اثبات رسیده را هم نداریم.
* نگاهی بر اوضاع زندانیان در عربستان
خالد الماجد سپس به شرح وضعیت زندانیان در بند آلسعود میپردازد و میگوید: درباره زندانیان خود که همچنان در زندانهای رژیم بدون محاکمه و بیگناه بهترین سالهای عمر خود را سپری میکنند، چه باید گفت. زندانیانی که چون خصم خونین و دشمن بلامنازع رژیم با آنها برخورد میشود و اگر زندانبانان آنها نبودند که از وجود آنها در زندانهای رژیم خبر نمی دادند و از تعداد زندانیان موجود در زندانها سخن نمیگفتند، هیچکس نه از وجود این زندانیان و نه از تعداد واقعی آنها خبردار نمیشد و همین موجب گشته تا بیم و هراس و ناامنی همواره همراه ما در هر گوشه و کنار و جا و مکانی باشد.
* وطنی که خود را در آن غریب و بیگانه مییابی
و بطور خلاصه تاکید میکند: اگرچه عربستان کشور ماست و ما شهروندان آن بشمار میآییم اما هیچگاه در آن احساس آسایش و آرامش نکردهایم. همواره خود را بیگانگانی در این سرزمین یافتهایم که بردوش مملکت سنگینی میکنیم، نه اجازه اعتراض داریم و نه انتقاد.
و به سران السعود و دیگر رژیمهای دیکتاتور عربی پیغام میدهد، همانگونه که خشم و غضب ملل محروم عربی تاکنون دو رژیم را سرنگون کرده است، مابقی رژیمها را نیز یکی پس از دیگری به زیر خواهد کشید و هیچ مملکتی را برای چنین حاکمانی امن نخواهد گذاشت.
ماجد الخالد تاکید میکند که دو انقلاب مصر و تونس بیشک نقشه راه دیگر ملل عربی خواهد بود و سرانجام تمام رژیمهای فاسق و فاسد را سرنگون خواهد کرد.
انتهای پیام/ی
نویسنده و تحلیلگر سعودی:
رسانههای عربستانی در صف مدح و ثنای امیران و شاهزادگان سعودی قرار دارند
خبرگزاری فارس: یک نویسنده و تحلیلگر سعودی در شرح و توصیف رسانههای دیداری و شنیداری و نوشتاری عربستان مینویسد: روزنامهها و مجلهها و شبکههای تلویزیونی و رادیویی و شعرا و ادبا و علما و نخبگان و بازرگانان و بزرگ و کوچک و عاقل و دیوانه خلاصه همه و همه را در صف مدح و ثنای امیران و ستایش از شاهزادگان و وزیر میبینی.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.