به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، مبارزان سیاسی سالهای 1342 و شاید قبل از آن با تفکرات و اندیشههای سیاسی، مذهبی و اجتماعی او آشنا بودند هنوز پنج سال به آغاز قیام پنجم خرداد سال 1342 امام خمینی (ره) مانده بود که کتاب «دکتر وپیر» را در سن 27 سالگی نوشت که در آن دوران از مهمترین کتابهایی بود که چند مرتبه از سوی مأموران حکومت ستمشاهی طاغوت ممنوع الانتشار شد. زندگی خانوادگیاش جدای از زندگی اجتماعی و مبارزات سیاسیاش نبود. بارها و بارها توسط مأموران رژیم پهلوی دستگیر و به زندان افتاده بود. استاد مُبارز در پاسخ دادن به شبهات دینی و عقیدتی بود، مبارزی راستین در برابر نفاق و فریب و خدعه به شمار میآمد و سرانجام در راه دفاع از ارزشهای اسلامی توسط منافقین کور دل به فیض شهادت نائل آمد.
آری سخن از سید والامقام و شهید جوانمرد، شهید حجتالاسلام و المسلمین سید عبدالکریم هاشمینژاد است. اکنون و در هفتم مهر ماه، که مصادف با سیامین سالگرد شهادت این شخصیت گرانقدر است، گفتوگوی تفصیلی خبرگزاری فارس با سید محمد جواد هاشمینژاد، پسر ارشد آن شهید را در قسمت ذیل دنبال کنید.
* فارس: برای آغاز سخن برایمان از خودتان بگویید و اینکه شما فرزند چندم شهید هاشمینژاد هستید؟
هاشمینژاد: من فرزند دوم و پسر اول مرحوم شهید هاشمینژاد هستم زیرا آن شهید دارای سه پسر و سه دختر است، بنده متولد سال 1343 در شهر مشهد هستم و دارای مدرک تحصیلی لیسانس الهیات و دبیرکل کانون هابیلیان (شهدای ترور) کشور.
* فارس: زمان شهادت پدرتان شما چند ساله بودید و چگونه متوجه شهادت ایشان شدید؟!!
هاشمینژاد: حدود 16 یا 17 ساله بودم. و در تاریخ هفتم مهر ماه سال 1360 بصورت پاره وقت در یکی از نهادهای فرهنگی کشور (در آن موقع) مشغول فعالیت بودم و خبر شهادت پدرم را از زبان همکارانم در محل کار شنیدم.
* فارس: بعد از شنیدن این خبر بلافاصله چکار کردید؟!!
هاشمینژاد: طبیعتاً بلافاصله خودم را به محل شهادت ایشان در خیابان عشرتآباد سابق مشهد و در محل دفتر حزب جمهوری اسلامی مشهد رساندم و با صحنهای عجیب که تا آن موقع با آن روبهرو نشده بودم، روبهرو شدم و آن کشته شدن پدرم از طریق عملیات انتحاری منافقین بود.
* فارس: کمی در این مورد برایمان توضیح دهید؟
هاشمینژاد: ببینید منافقین در شهادت شهید هاشمینژاد از عملیات انتحاری استفاده کرده بودند، بدین معنی که یک فرد با کشته شدن خودش حاضر شده بود یک شخصیتی مانند شهید هاشمینژاد را به شهادت برساند و از میان بردارد، به نظر من منافقین شیوهای را در آن سال (1360) در پیش گرفته بودند که در بروز قتل و جنایت شاید بتوانیم بگوئیم کمنظیر بود، این شیوه را من تحت عنوان روش انتحاری از آن نام میبرم. همین جا باید بگویم که آیتالله مدنی امام جمعه تبریز و سپس شهید هاشمینژاد از همین طریق و به وسیله منافقین به شهادت رسیدند.
* فارس: منظورتان از اینکه این روش که توسط منافقین به کار گرفته شده بود کم نظیر بود چیست؟
هاشمینژاد: منافقین برای اینکه به اهداف خودشان برسند دست به هر کاری میزدند، در مورد شهادت شهید هاشمینژاد هم باید بگویم که فردی به نفوذ کردن در اطرافیان این شهید توانسته بود با جلب نظر آنان به اهداف خود دست یابد، طبیعتاً این نفوذ یکباره نبود، باید از سالهای پیش تدارک آن دیده میشد. این مطلب خود نشان دهنده این است که گروهک منحرف منافقین از همان ابتدای پیروزی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قصد مواجه و مقابله با انقلاب اسلامی را داشتند، یکی از روشهای مقابله آنان از میان برداشتن چهرههای سرشناس و مبارزان سیاسی فعال و موثر در نظام اسلامی بود. شهید هاشمینژاد با آن سابقهای که در قبل از پیروزی و همچنین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشت کاملاً برای منافقین شناخته شده بود به همین دلیل فردی با عنوان خدمت فرهنگی در محل دفتر حزب جمهوری اسلامی مشهد رفت و آمد داشت و در اثر این رفت و آمد و نفوذی که پیدا کرده بود و به ظاهر هم با کسب اطمینان و اعتماد اطرافیان توانسته بود هرگونه جای شک و شبههای را نسبت به خود از بین ببرد و در فرصتی که سردمداران منافقین به او اعلام کرده بودند با بستن نارنجک و انفجار آن و انجام عملیات انتحاری شهید هاشمینژاد را در ساعت هفت صبح روز هفتم مهر ماه سال 1360 در محل دفتر حزب جمهوری اسلامی مشهد واقع در خیابان عشرت آباد سابق (شهید هاشمینژاد فعلی) به شهادت برساند.
* فارس: حال که صحبت از شهید هاشمینژاد و مبارزات سیاسی او به میان آمد در این باره برایمان سخن بگویید؟
هاشمینژاد: شهید هاشمینژاد وقتی که به حوزه علمیه قم وارد شد طبیعتاً برای ادامه تحصیل به نزد مراجع مختلف رفته بود. اساتیدی همچون آیتالله العظمی بروجردی که به عنوان مرجع عام شیعیان در آن زمان مطرح بودند و شخصیت بینظیری چون امام خمینی(ره) که این شهید در محضر این بزرگواران و سایر اساتید مطرح آن زمان حوزه به کسب علم و دانش در علوم فقهی و حوزوی مشغول شد. همین جا لازم است بگویم که به شهادت شهود و افرادی که از دوران کودکی و نوجوانی پدرم را در بهشهر مازندران دیده بودند میشناختند، پدرم از همان سنین طفولیت و کودکی شاید هفت یا هشت سالگی که متوجه حکومت رژیم ظالم ستم شاهی شده بود، روحیات ظلم ستیزی در وجودش مشهود و بارز بود. این را برای این گفتم که این روحیه و خلق و خوی ذاتی سبب شد که در آن ایامی که این شهید در محضر اساتیدی چون امام خمینی (ره) حضور داشت بهتر و بیشتر با روحیات و مبانی اعتقادی امام (ره). آنچه که آن بزرگوار در رابطه با مبارزه علیه ظلم و ستم حکومت ترسیم و تعلیم میفرمود آشنا و پذیرا آن شود. شاگرد حضرت امام(ره) سبب تأثیرات چشمگیر در راستای تقویت و با جهش خصلتهای ظلم ستیزی اولیه شهید هاشمینژاد شد. به گونهای که خیلی زودتر از آغاز علنی مبارزات امام(ره) علیه حکومت ستمشاهی، شهید هاشمینژاد حتی قبل از سالهای 1342 و 1341 مبارزات سیاسی خود را شروع کرده بود.
* فارس: چه ارتباطی بین زندگی خانوادگی شهید هاشمینژاد و زندگی و مبارزات سیاسی و اجتماعی او بود؟
هاشمینژاد: نلسون ماندلا مبارز معروف آفریقای جنوبی در کتاب خاطراتش میگوید: یک مبارز خواه ناخواه متعلق به جامعه است و طبیعتاً نسبت به خانواده خودش خیلی در مضیقه است. شهید هاشمینژاد طبعاً با توجه به اینکه یک مبارز سیاسی علیه رژیم منحوس پهلوی بود و حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جدای از مردم و جامعه نبود. من از دوران کودکی آنچه که در ذهن دارم این است که شهید هاشمینژاد هیچ وقت از مبارزات سیاسی علیه رژیم طاغوت و در بعد از پیروزی انقلاب هم از دفاع از ارزشهای اسلامی و خدمت به جامعه جدا نبود.
از خانوادهام و مادرم شنیده بودم که هنگام تولد من شهید هاشمینژاد در زندان تهران بود. بارها و بارها به زندان رژیم طاغوت افتاده بود. در هر حادثه انقلابی او نقش محوری داشت، در هر زمانی ساواک و مأموران رژیم شاه او را تحت مراقبت دانستند. بنابراین بر اساس مبارزات سیاسی، زندانهای متعددی که او رفته بود، دستگیریهای متعدد و ... میتوان گفت مبارزات سیاسی و کارهای محوری شهید هاشمینژاد در دفاع از ارزشهای اسلامی و اهداف و آرمانهای امام (ره) جزو زندگی خانوادگی و اجتماعی این شهید شده بود. کاملاً به خاطر دارم ایشان چون یکی از خطبای معروف کشور بود و با روحیه ظلم ستیزی که داشت، همواره در معرض دستگیریهای ساواک قرار داشت و کاملاً یادم هست که در هر شهر و منطقهای که برای تبلیغ به منبر میرفت، همیشه ساواک آن شهر قبل از شروع منبر، اخطارهایی شدید اللحنی به ایشان میداد و غالباً منبرهای او در هر شهر و منطقهای زبانزد عام و خاص بود و موجی از احساسات دینی و عقیدتی در راستای حرکتهای ظلم ستیزی علیه رژیم شاهنشاهی پهلوی را در بین جوانان و مردم عامه بوجود میآورد و آنان را در این راستا برمیانگیخت.
* فارس: با توجه به مبارزات سیاسی شهید هاشمینژاد، آن روزها و لحظاتی که در منزل و کنار خانواده بود چگونه سپری میشد؟
هاشمینژاد: بیشتر سعی میکردیم محیط آرام بخشی را در منزل برای ایشان فراهم کنیم تا بتواند با فراغ بال به کارها و برنامههای خود برسد. قبلاً هم گفتم که یک مبارز سیاسی خواه ناخواه متعلق به مردم و جامعه است، بیشتر دوست داشتیم از خلق و خوی او که در اجتماع و در بین مردم داشت هم در منزل بهره ببریم.
* فارس: با توجه به زندگی و مبارزات سیاسی شهید هاشمینژاد قطعاً نقش همراهیشان در زندگی خانوادگی و تربیت و همراهی فرزندان بسیار سنگین بوده است در این باره برایمان صحبت کنید؟
هاشمینژاد: مادرم یکی از اصلیترین نقشها را در توفیقات شهید هاشمینژاد داشته است. شهید هاشمینژاد بر اساس رسالت و وظیفه انقلابی و سیاسی خود آن قدر درگیر مسائل و مبارزات سیاسی علیه رژیم طاغوت و هدایت و رهبری افکار جامعه اسلامی و جوانان آن دوران شده بود که میتوان گفت او خود را وقف این کار کرده بود. از طرفی اگر در درون زندگی شخصی و خانوادگی هم کوچکترین نگرانی و دغدغهای میداشت قطعاً این مسیر مبارزات سیاسی و فعالیتهای انقلابی او برایش غیرممکن بود و به توفیقاتی که دست پیدا کرده بود هرگز نمیرسید.
* فارس: نقش مادرتان در زندگی خانوادگی و تربیت فرزندان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از شهادت شهید هاشمینژاد را برایمان بیان کنید؟
هاشمینژاد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در 1357 و با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای شهید هاشمینژاد محور گرایشات اسلامی در منطقه خراسان و یکی از رهبران نهضت اسلامی در این منطقه به شمار میآمد و طبیعتاً گرفتاریهای اجتماعی ایشان چند برابر شده بود و همه بار زندگی روی دوش مادرم بود، بعد از شهادت شهید هاشمینژاد هم این مسئولیت سنگینتر شد. حساسیت بیشتری هم متوجه این مسئولیت شد. زیرا فرزندان شهید هاشمینژاد بزرگ شده بودند و تازه آماده ورود به اجتماع بودند و با توجه به جایگاه اجتماعی شهید هاشمینژاد، حساسیت بیشتری را هم مردم روی فرزندان آن شهید دانستند بنابراین نقش تربیتی مادرم بسیار بسیار حساستر شده بود. او همواره مراقب ما بود که در نشست و برخاستها، معیارهای انقلاب اسلامی را رعایت کنیم. مراقب محافظی بود که کوچکترین زاویهای با انقلاب اسلامی نداشته باشد. مادرم نسبت به جایگاه ولایت فقیه بسیار حساس بود به طوری که خود او نقل کرد شبی پدرم را در خواب دید که تنها سفارش او این بود که دست از ولایت فقیه برندارید. تلاش مادرم همیشه این بود که ما در این مسیر گام برداریم.
اینجا لازم میدانم به جملهای از مقام معظم رهبری و در رابطه با مادرم اشاره کنم. مادرم در تاریخ 18 بهمن ماه سال 1386 در سن 67 سالگی از دنیا رفت. در حدود دو ماه بعد از آن که ما توفیق تشرف به خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای را داشتیم ایشان جمله بسیار دقیقی را به من گفتند که نشان از شناخت و آگاهی دقیق ایشان نسبت به زندگی شهید هاشمینژاد دارد. رهبر انقلاب فرمودند: [مادر شما (همسر شهید هاشمینژاد) رنج بسیاری را تحمل کرد، چرا که وضع زندگی شهید هاشمینژاد طوری بود که ایشان در همراهی با او رنج بسیار زیادی را تحمل کرد چه در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه در بعد از پیروزی انقلاب و چه در بعد از شهادت او].
به هر حال چه در دوران حیات پدرم و چه بعد از شهادت او، نقش مادرم در تربیت و پرورش من و خواهران و برادرانم بسیار چشمگیر، موثر و قابل توجه است.
* فارس: ارتباط و دیدگاه شهید هاشمینژاد نسبت به جوانان چگونه بوده است؟
هاشمینژاد: آنچه که روند تاریخی قیام و نهضت اسلامی ملت ایران نشان میدهد، اساساً مخاطب متفکرین نظریهپرداز انقلاب اسلامی نظیر: شهید آیت الله مطهری، شهید هاشمینژاد، شهید دکتر بهشتی، شهید دکتر باهنر و ... و جامعه هدف در این موارد بیشتر جوانان بودهاند. ضمن اینکه شهید مطهری و شهید هاشمی نژاد جزو نخستین کسانی بودند که نخستین کتابهای فارسی در جواب شبهاتی که به اسلام وارد میشد را نوشته بودند. جوانان در آن زمان بیشترین مخاطبین و جامعه هدف این شخصیتهای انقلابی نهضت اسلامی امام (ره) بودند. همان نسلی که امام خمینی(ره) گفته بود: یاران من در گهوارهها توسط هستند. اصولاً انتقال و پرورش دیدگاههای امام (ره) به این نسل جوان توسط شاگردان و مریدان امام (ره) از جمله شهید هاشمینژاد انجام میشد و نتیجه آن هم به خوبی مشخص شد یعنی حضور جوانان انقلابی در عرصههای قیام و مبارزه علیه رژیم ستم شاهی در سالهای 56 و 1357 و به خصوص در سال 57 که به پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 انجامید. بنابراین شهید هاشمینژاد همیشه به نسل جوان هم توجه داشت و هم ارتباط نزدیک و مستقیم، ایشان همیشه کلاسهای بحث و گفتوگو با جوانان را تشکیل می داد، حتی وقتی منبر میرفت در شهرستانهای مختلف کلاسهای ویژهای برای جوانان برگزار میکرد. در همین شهر مشهد کانونی را ایجاد کرد بنام «کانون بحث و انتقاد دینی» که هر جمعه حدود دو ساعت در میدان صاحبالزمان مشهد به شبهات و مشکلات فکری و عقیدتی جوانان پاسخ میگفت. اینگونه کلاسها به قدری مورد استقبال جوانان قرار گرفت که ساواک و مأموران حکومت پهلوی قبل از اتمام یکسال از آغاز به کار این کانون، حضور شهید هاشمینژاد را در آنجا ممنوع اعلام کردند.
* فارس: دیدگاه شهید هاشمینژاد در مورد مقوله ولایتفقیه و رهبری مجتهد جامعالشرایط در حکومت اسلامی چه بوده است؟
هاشمینژاد: موضوع ولایت فقیه مطلبی بود که در اندیشههای حضرت امام (ره) دنبال میشد. شهید هاشمینژاد و سایر شاگردان امام نیز که دنبال رو امام بودند متأثر از همین اندیشهها بودند، نه اینکه این تفکر یعنی موضوع ولایتفقیه را فقط به خاطر استاد و شاگردی قبول داشته باشند، خیر بلکه هم با توجه به تفکرات و آموزههای دینی و اسلامی آن را پذیرفته بودند و هم به خاطر اینکه امام(ره) فقیه و اسلام شناس جامعالشرایط بودند این تفکر و عقیده نیز در آموزهها و اعتقادات شاگردان امام(ره) نیز وجود داشت. بنابراین مبارزات، تلاشها و جهتگیری مبارزات آنها هم در نهایت به چنین دیدگاهی ختم میشد. طبعاً کسی که به عرصهی مبارزات سیاسی وارد میشود و رفتار، حکومت، مبانی و اصول تئوری و عملی حکومتی مانند حکومت منحوس ستم شاهی در رژیم طاغوت را مردود و باطل اعلام میکند، باید حتماً جایگزین صحیح و مدل درست حکومت مطلوب را هم معرفی نماید. یعنی ساختار حکومت آینده را هم باید مد نظر داشته باشد. شهید هاشمینژاد با تأسی از افکار و اندیشههای امام (ره) خود مروج و مبلغ تفکر ولایتفقیه و تشکیل حکومت اسلامی در چهارچوب آموزههای دین مبین اسلام بود. از همان ابتدایی که بحث رهبری حضرت امام(ره) در نهضت اسلامی مطرح شد، شهید هاشمینژاد و همفکران و همرزمان او که از شخصیتهای بنام نهضت اسلامی ایران در منطقه خراسان و در سطح کشور بودند همچون مقام معظم رهبری، آیت الله واعظ طبسی، شهید بهشتی، شهید مطهری و ... همگی با اعتقاد راسخ به بحث ولایت فقیه، سعی نمودند در بین مردم و اقشار مختلف جامعه و به خصوص در بین جوانان این مطلب را بخوبی تبیین و تشریح نمایند.
ضمناً تلاش شهید هاشمینژاد، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مطهری، مقام معظم رهبری و دیگر یاران امام در گنجاندن اصیل ولایتفقیه در تدوین اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در راستای همین اعتقاد راسخ و عملی به این موضوع مهم یعنی ولایت مجتهد عادل و جامعالشرایط در رأس حکومت اسلامی در زمان غیبت امام زمان (عج) بوده است.
* فارس: آنچه که مسلم است شهید هاشمینژاد به دست گروهک منافقین به شهادت رسید، شهید هاشمینژاد در زمان حیات و در برخورد با جریان نفاق در قبل و بعد از انقلاب چه برخورد و عملکردی داشت؟
هاشمینژاد: همچنان که گفتید و اسناد و مدارک نشان میدهد و طبق اظهارات و سخنان منافقین در آن زمان که مسئولیت شهادت شهید هاشمینژاد را در سال 1360 بر عهده گرفته بودند، منافقین عامل اصلی این جنایت بودهاند. در اینجا مقداری بحث را بازتر میکنم. در کشور ایران از قدیم الایام جریانات مختلف سیاسی وجود داشت و با توجه به پیشینه و سابقه تاریخی اینگونه جریانات و حرکات سیاسی، همواره این تجربه حاصل شده بود که بعد از شروع نهضتهای دینی و اسلامی که با تلاش و همت مرجعیت و روحانیت و همراهی مردم در ایران در طول دوران و اعصار مختلف انجام شده بود، پس از پیروزی این نهضتها یا در جریان شکلگیری و گسترش آنها، جریانات و گروههایی وجود داشتند یا شکل میگرفتند که قصد آنها انحراف نهضتهای اسلامی از مسیر اصلی خود و کشاندن این نهضتها به مسیرهای غیرحقیقی و غیرواقعی که در مجموع سبب انحراف و زاویه از اعتقادات، اصول و مبانی متقن و مستحکمی شود که اصولاً نهضت اسلامی برای آن بر اساس آموزههای اسلامی و دینی شکل گرفته بود. یعنی در یک کلام میشود گفت انحراف از اصول نهضت اسلامی، در همین ارتباط شهید هاشمینژاد و افراد دیگری چون یاران نزدیک امام(ره) از همان ابتدای نهضت به بحث جریانهای نفاق توجه داشتند و سعی میکردند آنها را از پشت نقاب فریبکارانهای که بر چهره زده بودند بیرون کشند و چهره واقعی و اصلی آنان را به مردم نشان دهند. این جریانهای نفاق قبل از انقلاب اسلامی ایران نیز وجود داشت و با عناوین و اسامی مختلف و روشهای گوناگون ولی با یک هدف تلاش میکردند که نهضت اسلامی ملت را تصاحب کنند و آن را از مسیر خط مشی و اندیشههای امام (ره) خارج کنند و مجدداً کشور را به جایگاه اولیهای که همواره سلطه کشورهای غربی و بیگانگان بر سر مردم ایران بوده است بکشانند. این موضوع را همواره شما در کلام امام(ره) میشنیدید، بنابراین شهید هاشمینژاد و یاران دیگر امام(ره) از رویارویی و مبارزه با جریان نفاق، جریان فریب و خدعه هرگز غافل نبودهاند. اصولاً یکی از دغدغههای اصلی یاران امام(ره) و شخصیتهای انقلابی نهضت اسلامی ملت ایران، حفظ و حراست از چهارچوب اصلی نظام اسلامی و اهداف انقلاب اسلامی بوده است. رسواسازی و بر ملا کردن توطئههای جریان نفاق و مبارزه موثر با این جریان همیشه در اندیشه و عملکرد افرادی چون شهید هاشمینژاد در طول دوران نهضت انقلاب اسلامی و بعد از پیروزی انقلاب وجود داشته است. بنابراین به طور خلاصه میتوان عملکرد شهید هاشمینژاد و امثال ایشان در برابر جریان نفاق عبارت است از: شناخت جریان نفاق، تبیین و رسوا کردن اهداف آن، تذکر و یادآوری به دوستان و مردم در مبارزه همه جانبه با جریان نفاق و حفظ و حراست از ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی در برابر توطئههای جریان نفاق.
و این جریان نفاق از همان سال 1342 با اشکال مختلف خودش را نشان میداد اگر بررسی شود میبینیم که طرفداران لیبرالیسم، منافقین، گروه فرقان، نهضت آزادی، گروه پیمان و دهها آرم و اسم مختلف همه و همه دارای یک هدف هستند و آن هدف تهی کردن انقلاب اسلامی و نهضت انقلابی مردم ایران از مبانی اسلامی است که در هر زمان و مکانی و بر اساس شرایط مختلف و با تابلوهای جدیدی به مبارزه و مخالفت با اهداف انقلاب اسلامی میآیند هرچند که روش عملکرد و برخورد آنها متفاوت و گوناگون است اما ماهیت و هدف آنها یکی است یعنی براندازی نهضت اسلامی ملت ایران و حکومت جمهوری اسلامی ایران و در نهایت مخالفت با آموزههای اسلامی و شریعت مبین اسلام.
* فارس: به نظر شما جایگاه شهید هاشمینژاد در شکلگیری و تداوم نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران چگونه است؟
هاشمینژاد: افرادی همچون شهید هاشمینژاد در ابعاد گوناگون در هر زمانی و در هر شکلی در پیشبرد اهداف نهضت اسلامی ملت ایران مشغول تلاش و خدمت بودهاند. یعنی در شکلگیری، پیشبرد، حرکت در راستای اهداف و نهایتاً پیروزی نهضت اسلامی موثر بودهاند. شهید هاشمینژاد خطیبی بسیار توانا بود و یکی از چند خطیب مشهور کشور بود، او نویسندهای زبردست بود و همچنان که قبلاً گفتم در سن 27 سالگی نخستین مؤثر خود بنام «دکتر وپیر» را منتشر کرد که در آن مورد با استقبال گسترده در کشور واقع شد، او بهدلیل احاطه بر منابع اسلامی و علوم روز دنیا توانایی زیادی در پاسخگویی به شبهات داشت و چه قبل و بعد از انقلاب جلسات مناظره متعددی را ر حضور جمع ایجاد میکرد و در آن به طرح دیدگاههای اصیل نهضت اسلامی میپرداخت، آن روزی که منبر رفتنش ممنوع نبود با منبرهای خود، روشنگری میکرد و بعد از ممنوعیت سعی نمود با قلم توانایش شروع به نوشتن و انتشار کتب متعددی کرد که مبانی انقلاب اسلامی را تبیین و یا در راستای پاسخ به شبهات مختلف روز نوشته شده بود. کتابهایی از این شهید مانند: دکتر وپیر، درسی که حسین(ع) به انسانها آموخت، اصول اساسی نه اعتقادی (مانند: کتاب هستی بخش)، رهبران راستین (در مورد نبوت و امامت)، مسائل عصر ما در مورد توحید، غروب آفتاب در آندلس، قرآن و کتابهای دیگر آسمانی و ... سایر کتب منتشر شده از سوی ایشان که نقش بسزایی در شکلدهی و پیشبرد نهضت اسلامی ملت ایران ایفا کرد. در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سخنرانیهای آتشین ایشان که با توجه به سطح معلومات و اطلاعات ایشان از غنی و محتوای کیفی بالایی برخوردار بود و همواره نقش مهمی در تهییج و تحریک لازم در نهضت اسلامی داشته است. همین جا به سخن حکیمانهای از مقام معظم رهبری اشاره میکنم که فرمودند: شهید هاشمینژاد کانون تفکرات اسلامی در استان خراسان بود و ایشان را پدر جامعه خراسان نامیدند و یا جملات کم نظیر حضرت امام(ره) در روز شهادت ایشان نشاندهنده نقش برجسته این شهید در انقلاب اسلامی و در پیروزی آن میباشد، بهویژه در منطقه خراسان. امام در مورد شهید هاشمینژاد فرمودند: من از نزدیک خصال و تعهد آن شهید را لمس کرده بودم به حوزههای علمیه باید تبریک گفت به خاطر پرورش چنین افراد خاص و عالم و مجاهد. و یا در جای دیگری مقام معظم رهبری در مورد شهادت ایشان فرمودند: من احساس میکنم برادری بزرگوار و عزیزی را از دست دادم که قلباً و روحاً خیلی به او متکی بودم و امیدوار.
همه این تعابیر خود بیانگر شخصیت و جایگاه شهید هاشمینژاد در نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی ملت ایران است.
* فارس: در تعبیری امام(ره) شهید هاشمینژاد را شهید جوانمرد نامیدند در این مورد توضیح دهید؟
هاشمینژاد: همه میدانند که حضرت امام در بین شهدای انقلاب اسلامی در چند مورد چنین القابی را اختصاص دادند. ضمناً با توجه به شناختی که از حضرت امام (ره) داریم میدانیم که برشمردن خصلتها و دادن القاب و صفات به افراد چقدر توسط حضرت امام (ره) با احتیاط و مراقبت انجام میشد. امام از نزدیک شهید هاشمینژاد را میشناخت، او همه زندگی خود را وقف اسلام و نهضت امام(ره) و اهداف انقلاب اسلامی کرده بود. روح جوانمردی و فتوت و خدمت بیریا و بیادعا در عملکرد او مشهود بود، در همه زمینهها ایثارگر بود به نظر من امام با شناخت دقیق این شهید که در پیامشان گفته بودند حصال و تعهد آن شهید را از نزدیک لمس کرده بودند، این لقب شهید جوانمرد را به او داده بودند.
* فارس: اکنون و پس از سه دهه از شهادت شهید هاشمینژاد چه نیازی برای اقشار مختلف جامعه، دانشجویان، دانشگاهیان، جوانان، حوزویان، سیاسیون و ... در راستای بازشناسی اندیشههای تفکرات آن شهید احساس میشود؟
هاشمینژاد: نظام جمهوری اسلامی ایران در طول عمر 32 ساله خود، همواره در معرفی تحولات گوناگون منطقهای و جهانی بوده است. هجمههای بسیار سنگینی را در طول این دوران تجربه کرده است، آنچه که سبب شد پویایی انقلاب اسلامی ایران محفوظ بماند و دشمنان انقلاب را با شکست و دوستان را همراه انقلاب نماید، حفظ دستاوردهای انقلاب توسط رهبران فکری انقلاب اسلامی که طبعاً با محوریت امام(ره) و مقام معظم رهبری تا به امروز بوده است. بنابراین شناخت انقلاب اسلامی که طبعاً با محوریت امام(ره) و مقام معظم رهبری تا به امروز بوده است. بنابراین شناخت انقلاب اسلامی و اهداف و آرمانهای این انقلاب و حفظ آنها از ضروریترین موضوعاتی است که باید مدنظر باشد. یکی از راههای شناخت بهتر و بیشتر انقلاب بازشناسی و شناخت بهتر چهرههای تأثیرگذار در شکلگیری، تثبیت و پیروزی انقلاب اسلامی است. البته دیدگاهها و اندیشههای شخصیتهای مبارز سیاسی که در صف اول شکلگیری و پیروزی این انقلاب نقش اساسی داشتهاند میتواند با شرایط روز بهتر و کاملتر مورد بررسی قرار گیرد اما طبعاً ماهیت و اصول این اندیشهها بر محور اهداف نظام اسلامی و نهضت فوت امام (ره) استوار است.
بنابراین شهیدانی چون هاشمینژاد، مطهری، بهشتی، باهنر و ... سایر عزیزانی که در جریان انقلاب و بعد از انقلاب از دست ما رفتند در حال حاضر حضور فیزیکی ندارند اما اندیشههای آنان همچنان با این انقلاب هست و شناخت این اندیشهها هرگز کهنه و قدیمی نمیشود بلکه روز به روز احتیاج به آنها بیشتر احساس میشود.
* فارس: بعد از 30 سال از شهادت ایشان اگر شما و خواهران و برادرانتان دلتان برای شهید هاشمینژاد تنگ شود چهکار میکنید؟
هاشمینژاد: این یکی از آن موارد بسیار مشکلی است که در طول این 30 سال با من همراه بوده است. مزار شریف ایشان در پایین پای مبارک مضجع شریف حضرت امام رضا(ع) در رواق دارالسلام واقع شده است و من از دوران کودکی تا به امروز در هنگام دلتنگی هیچگاه نتوانستم برای بیرون ریختن آنگونه که دلم آرام میگیرد بر سر مزار ایشان حاضر شوم و اشک بریزم، البته زیارت حضرت امام رضا(ع) آن امام رئوف و مهربانی که زیارت قبر مطهرش هر غم و غصهای را برطرف میکند تسکین بخش این دلتنگیهاست. بیاد نمیآورم در طول این 30 سال گذشته توانسته باشم آنگونه که دلم میخواهد قطره اشکی در کنار مزار پدرم ریخته باشم. من و خواهران و برادرانم به حضرت رضا(ع) همیشه متوسل میشویم. بهتر بگویم شهید هاشمینژاد خودش هم به امام رضا(ع) پناه آورد.
* فارس: بعد از گذشت 30 سال از شهادت پدرتان، هماکنون یک جمله به روح پاکش تقدیم کنید؟
هاشمینژاد: پدرم، امیدوارم وقتی در روز قیامت و در صحرای محشر در پیشگاه پروردگار به حضورت رسیدم، طوری در جامعه زندگی کرده باشم که شرمندهات نباشم و بتوانم سرم را در پیشگاه تو بلند نگه دارم، پس برایم دعا کن.
*فارس: با مسئولان، کارگزاران و مدیران نظام اسلامی چه سخنی دارید؟
هاشمینژاد: مهمترین حرف ما همان سخن اقشار مختلف مردم یعنی پیمودن مسیر انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای این انقلاب و این نظام است. که از سالهای سال قبل از شکلگیری نهضت اسلامی، تشکیل حکومت اسلامی بر پایه دستورات اسلام یک آرزوی دیرینه و آرمان بلند در این کشور و در بین متدین و اقشار مذهبی و مؤمن بود. پس از قرنها و سالهای متمادی خداوند بوسیله عبد صالح خود حضرت امام خمینی(ره) و با همیاری و مجاهدتهای ملت شریف ایران این نعمت یعنی تشکیل حکومت اسلامی با محوریت ولی فقیه عادل و جامعالشرایط که نایب امام زمان(عج) میباشد را نصیب این ملت غیور کرده است. مدیران، مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی بدانند،خون شهدا و ایثارگری هزاران هزار جوان و پیرو کوچک و بزرگ، مرد و زن، روحانی، دانشجو، کارمند، کارگر و ... از همه اقشار و صنوف و پای این انقلاب ریخته شده است پس مواظب باشند از امانت ملت ایران که همان حکومت اسلامی بر پایه دستورات اسلام ناب محمدی(ص) است به نحو احسن مراقب و حراست نمایند، پس بر طبق گفته امام راحل (ره) که فرمود اگر بخواهید به مملکت شما آسیبی نرسد پشتیبان ولایتفقیه باشید، همگان باید با حمایت و اطاعت از ولی فقیه زمان، از نظام اسلامی و دستاوردهای آن حفاظت و مراقبت نمائیم.
انتهای پیام/صا10
گفتوگوی تفصیلی فارس با فرزند شهید هاشمینژاد؛
شهید هاشمینژاد پایهگذار نهضت اسلامی در خراسان بود
خبرگزاری فارس: شهید هاشمینژاد از پایهگذاران نهضت اسلامی در منطقه خراسان بود، او را شخصیتی تأثیرگذار در رهبری و سازماندهی قیامها، تظاهرات و اعتراضات مردم خراسان علیه حکومت ظالمانه رژیم پهلوی در این منطقه از کشور میدانند.
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.