یک استاد دانشگاه در گفتوگوی تفصیلی با فارس تشریح کرد:
تداوم رویکرد غلط کشاورزی با آب فراوان به جای کشاورزی فراوان با آب
خبرگزاری فارس: یک استاد دانشگاه در گفتوگوی تفصیلی با فارس به تشریح برخی آثار سدسازی بر محیط زیست کشور پرداخت و با تشریح دلایل بر خشک شدن دریاچهها و تالابها تصریح کرد: برنامه ریزی در کشور ما اشتباه است، زیرا به جای داشتن رویکرد صنعتی و داشتن کشاورزی فراوان با آب رویکرد غلط آب فراوان برای کشاورزی را دنبال میکنیم.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با افزایش برخی اتفاقات اکولوژیکی و زیست محیطی نظیر موضوع خشک شدن دریاچه ارومیه، باتلاق گاوخونی،دریاچه هامون و خشکی پایین دست سدهای بزرگ نگاهها به سمت درستی یا نادرستی احداث سدها بیشتر متمرکز شده و این سوال بزرگ را در ذهن متبادر میکند که واقعا سدسازی برای کشور ضروری است یا نه؟ به ویژه این بحثها زمانی حساس میشود که تغییرات آب و هوایی به گفته کارشناسان شروع شده و اثرات آن در آینده خیلی نزدیک ملموس خواهد بود.به اجماع اکثر تئوریها و نظر کارشناسان این تغییرات کشور ما را به سمت کاهش بارندگی به زیر 200 میلیمتر سوق خواهد داد و در چنین شرایطی مهم است که بخش کشاورزی چه استراتژی داشته باشد؟
همه اینها سوالاتی است که در گفتوگو با امین علیزاده استاد دانشگاه مهندسی آبیاری مشهد به آنها پرداخته شده است. متن گفتوگو بدین شرح است:
فارس: کارشناسان، تغییرات اکوسیستم به ویژه خشک شدن دریاچه ارومیه را به دلیل سدسازیهای گسترده در کشور میدانند که طی سالهای گذشته شتاب بیشتری گرفته است به هر حال سد باید ساخته شود یا نه؟
علیزاده: اصولا سد سازی یک کار غیر طبیعی است مخصوصا سدهای بزرگ که در چرخه هیدرولوژی، چرخه طبیعی، محلی، موضعی، منطقهای و یا بینالمللی اختلال ایجاد میکنند، در طولانی مدت هیچ نفعی ندارند و اثرات زیست محیطی غیر قابل جبرانی برجای میگذارند. با سدسازی همواره با سیر عادی طبیعت مقابله میشود و این یعنی شکست برای انسان و میتواند به صورت مستقیم مانند وقوع سیل یا به صورت غیر مستقیم اثرات زیست محیطی ایجاد کند.
خشک شدن دریاچه "آرال" نمونهای از آن است که با انتقال آبهای سیحون و جیحون و ساخت کانال "قره قوم" برای کشت پنبه در ترکمنستان در زمان شوروی سابق اتفاق افتاد.نفش زیست محیطی این دریاچه نه تنها برای کشور ترکمنستان بلکه برای کشورهای همسایه از نظر مهاجرت پرندگان، تلطیف آب و هوا و تغذیه ذخایر آبهای زیرزمینی مهم بود.
شاید در کوتاه مدت سدسازی برای بخشی از افراد که در پایین دست سد زندگی میکنند مفید باشد اما در طولانی مدت هیچ سودی نخواهد داشت.
فارس: میانگین بارش در کشور یک سوم میانگین جهانی است و به این دلیل کارشناسان میگویند برای ادامه کار کشاورزی ناگزیر از سد سازی هستیم نظر شما چیست؟
علیزاده: اگر فکر میکنیم که آبهای پراکنده هیچ کاری نمیکنند تفکر اشتباهی است زیرا در دشتها موجب غنی شدن مراتع شده و دامها را تغذیه میکنند،اکثر گوشت تولیدی کشور از علوفه مراتع به دست میآید همچنین پوشش مراتع باعث جلوگیری از فرسایش میشود بنابراین غنی شدن پوشش مراتع خود استفاده بهینه از منابع آبی است باید قبول کنیم اگر امروز تالاب گاوخونی خشک شده و به زمین شورهزار تبدیل شده حاصل جمعآوری آب در بالا دست بوده که ضررهای جبران ناپذیری به طبیعت و اکوسیستم وارد کرده است.
*توسعه کشاورزی به اندازه میزان آب
ما باید به اندازه میزان بارش موجود کشاورزی را توسعه دهیم امکان آبیاری 8 میلیون هکتار زمین با آب موجود نیست در دنیا بیش از 15 درصد زمینها را آبیاری نمیکنند اما در کشور ما 85 درصد زمینها آبیاری میشود مفهوم آن این است که یا آب سهم طبیعت را جمعآوری کردهایم و یا از ذخایر آبهای زیرزمینی استفاده کردهایم،در حال حاضر آبهایی که حتی هزاران سال ذخیره شده بود طی 40 الی 50 سال اخیر تمام کردیم به این بهانه که میخواهیم کشاورزی را توسعه دهیم، اعتقاد دارم کشاورزی باید محدود، توسعه یافته و صنعتی باشد، نمیتوانیم کشاورزی گسترده با نیاز آبی فراوان د اشته باشیم.باید قبول کنیم در کویر زندگی میکنیم و آب نداریم، محصولاتی که در ایران تولید میکنیم در اکثر کشورهای اروپایی هم که آب فراوان دارند تولید میشوند و هیچ وقت نیامدیم از محصولاتی که مصرف آب کمتری دارد استفاده کنیم باید از محصولات محلی متناسب با اقلیم خودمان که مصرف آب کمتری دارد استفاده شود و بعد به دنبال بازاریابی و صادرات آن باشیم. آب همانند نفت قابل جابجایی نیست، انتقال بین حوزهای آب یکی از اشتباهات بزرگی است که صورت میگیرد، تاریخ نشان میدهد که هر جا آب بوده آنجا زندگی میکردند اما ما آب را به محل زندگی خودمان میآوریم و این اشتباه غی طبیعی است مثلا آب را از سد دوستی افغانستان میخواهند به مشهد انتقال دهند که اثرات زیست محیطی مخربی دارد، باید سعی کنیم با شرایط موجود خودمان را سازگار کنیم.
فارس: آیا منظور شما این است که براساس ظرفیتهای موجود کشاورزی را توسعه دهیم و بقیه نیازها را وارد کنیم.
علیزاده: مثالی میزنم مثلا در کشور ما کیوی، ارقام سیب گلدن یا "رد دلیشز" کاشت میشود که مربوط به نواحی مدیترانهای با میزان بارش مناسب است در حالی که ارقام مختلفی سیب داریم که به دلیل بیتوجهی از نظر ژنتیکی از بین میروند، اینها ارقام با مصرف آب کمتر بود که میتوانستیم اصلاح کنیم اما اصلاح نباتات کار زمانبر 50 ساله است که زمان را از دست دادهایم و در عوض کشورهای اروپایی و دیگران ارقام مناسب بومی خودشان را اصلاح کردهاند تاسفبارتر اینکه ما با استفاده از ارقام آنها سادهترین و کم هزینهترین مسیر را انتخاب میکنیم برای این مهمانان ناخوانده هم مجبوریم شرایط آماده کنیم تا به صورت گلخانهای نگهداری شوند یا آب فراوان بدهیم. آیا رواست که آب را از 300 متری زمین پمپاژ کنیم و به این محصولات پرمصرف بدهیم این حالت باعث شده بعضی دشتهای ما به حالت مرده در بیایند و دوران آخر عمر شان است و دیگر جایی برای ذخیره آب ندارد.
**کشاورزی صنعتی راهکار کم آبی
فارس: فرمودید توسعه کشاورزی باید به اندازه آب باشد، اما میزان بارش در کشور ما آنقدر پایین است که به درد دیمکاری میخورد پس شعار "کشاورزی محور توسعه" جایگاهش کجاست؟
علیزاده: کشاورزی به صورت معیشتی در کشوری مثل ایران که 75 میلیون نفر جمعیت دارد کارساز نیست در حالی که کشاورزی با هر میزان آب میتواند صنعتی باشد میتوانیم با مقدار بسیار کم آب تولید فراوان داشته باشیم اما استراتژی فعلی این است که با آب فراوان تولید فراوان بکنیم و این برای کشور خشک عملی نیست حتی دیمکاری هم در کشور به غیر از شمال و شمال غرب کشور با مشکل مواجه است تولید گندم دیم در استانهای خوزستان، فارس و مرکزی تقریبا صفر است و اگر زارعین این مناطق میکارند به دلیل حفظ مالکیت یا فروش علوفه آن هم در صورت برداشت است. بنابراین راه حل آن است که پتانسیل آب زمانی و مکانی سنجیده شود و براساس پایداری برنامههای کشاورزی صنعتی ریخته شود.
اما تاکنون اینگونه نبوده است، چند سال پیش طرح طوبی برای احداث باغ و زراعت اجرا شد در صورتی که کشور ما خشک است همه درختان در همان اوایل کشت خشک شدند. برنامهریزیهای غلط اینچنینی سالهای اخیر ما را در مقابل خشکسالیها پر خطر کرده است البته در کنار آن شرایط نامساعدی هم به آن اضافه شده است مثلا پوشش برف در مناطق کوهستای کمتر شده و یا در زمستان به دلیل بالا رفتن دما محصول را آبیاری کنیم،در حال حاضر مسئله برداشت بیش از اندازه از ذخایر آبی خطرناکتر از احداث سدها است.
سدها به دلیل اینکه در کوتاهمدت منظره زیبایی ایجاد میکند شاید خوشایند باشد اما در طولانیمدت به ویژه برای پاییندست سدها اثرات جبرانناپذیری برجای میگذارد.
فارس: پس فلسفه سدسازی برای چیست؟
علیزاده: بد نیست آماری ارائه بدهم، بیشترین سدهای دنیا در چین است.*** از سال 1950 تا سال 1980 مرتب سدسازی در دنیا سدسازی شده از سال 1950 تا 1978 سالانه در دنیا یکهزار سد ساخته شده اما بعد متوجه شدند این کارها اشتباه است** و در دهه 90 تعداد سدهای ساخته شده سالانه به 250 عدد رسید. در حال حاضر تقریبا 45 هزار سد بزرگ در دنیا وجود دارد که 22 هزار مورد آن تنها در چین است، 6 هزار و 500 سد در آمریکا، 4 هزار سد در هند ساخته شده اما اکثر اینها با مشکل مواجه شده است، رسوبزدایی سدها انجام نمیشود و هزینه رسوبزدایی سدها در دنیا 200 هزار میلیارد دلار است کار به جایی رسیده که در خیلی جاها از جمله آمریکا شروع به خراب کردن این سدها میکنند که هزینه آن حتی بیشتر از ساخت سد است.
فارس: روند ساخت سد در ایران به چه صورت است؟
علیزاده: طی 20 الی 30 سال پیش روند جهشی داشته و برخلاف آنچه میگویند ساختن سد زیاد کار فنی و پیچیده نیست و با استفاده از تکنولوژی و تربیت نیروهای فنی به راحتی میشود انجام داد.
**سدسازی همشه مخرب نیست
فارس: آیا دقیقا همان تاریخی که کشورهای اروپایی متوجه شدند سدسازی به ضرر ماست از همان زمان ما اقدام به سدسازی کردهایم.
علیزاده: نمیتوانیم تعبیر به اشتباه کنیم زیرا بسیاری از کشورها مانند مصر حیاتشان بسته به سدسازی است. بارندگی ندارند، رودخانه نیل از 7 الی 8 کشور عبور کرده و وارد این کشور میشود که میتواند با هر بارندگی طغیان کرده و خسارتهای زیادی به بار آورد که احداث سدی مانند "ناصب" بر روی این رود بزرگ ضروری است و حیاتشان به آن وابسته است و در اینگونه موارد نمیشود گفت که سدسازی اثرات زیست محیطی دارد. زیرا در این حالت مجبور به سدسازی هستیم و با این کار سالانه 50 الی 60 میلیون متر مکعب آب به بخش کشاورزی خودشان وارد میکنند. بنابراین در همه جا به طور مطلق نمیشود گفت سدسازی ضرر دارد. مثلا در جاهایی که سد به این دلیل ساخته شده تا جلوی ورود سیلابها به خلیج فارس گرفته شود و یا در ورودی کویرها برای جلوگیری از تبخیر احداث میشود علمی و منطقی است.
فارس: در کشور ما چند سد بنا به ضرورت احداث شده است؟
علیزاده: باید از وزارت نیرو پرسید اما در این صورت میگویند همه سدها ضروری بوده است. مشکلی که وجود دارد سدسازی همواره به توصیه برخی مشاورین انجام میشود.
تا 7 الی 8 سال پیش حتی برای سدسازی گزارش زیستمحیطی هم گرفته نمیشد سال پیش بخشنامهای ابلاغ شد که گزارش اثرات زیستمحیطی هم گرفته شود. اما من موردی را ندیدهام که این گزارشها توجیه کند که سدسازی به صلاح نیست و همه توجیهها این بوده که باعث افزایش درآمد، بارندگی و رفاه مردم شده و جلوی سیل را میگیرد. ما شاید فکر کنیم که سیل پدیده طغیانگر است در حالی که بسیاری از این سیلها لازم و سیر طبیعت است. طبیعت هیچ وقت بیحساب و کتاب نبوده و همواره به دنبال ایجاد تعادل و پایداری میشود.
فارس: آیا آماری داریم که سالانه چقدر آب جاری وجود دارد، چه میزان ذخیرهسازی یا از دسترس خارج میشود؟
علیزاده: متوسط سالانه 413 تا 415 میلیارد متر مکعب باران در کشور میبارد، 93 میلیارد متر مکعب در رودخانهها جاری، 25 میلیارد متر مکعب وارد زمین شده و آبهای زیرزمینی را تشکیل میدهد اما 300 میلیارد متر مکعب آن تبخیر میشود و به همین دلیل است که میگوییم کشور ما خشک است. اما نباید فکر کرد که تبخیر باعث خارج شدن آب از دسترس میشود در حالی که بارش دوباره مراتع ما را شکل میدهد که همان چرخه طبیعت است. سالانه 12 میلیارد متر مکعب هم از کشورهای خارج و یا وارد کشور میشود با این حساب سالانه 105 میلیارد متر مکعب وارد رودخانههای کشور میشود.
سالانه از 96 میلیارد متر مکعب سبد آبی کشور استفاده میشود. این در حالی است که کل آبی که در کشور میتوان استفاده کرد 113 میلیارد متر مکعب است یعنی بخش زیادی از این آبها به جز آنهایی که در قلههای بلند زاگرس یا درهها ریزش میکند، که حتی با سدسازی هم قابل استفاده نیست از سوی دیگر بخشی از آب هم باید برای پتانسیلهایی ناشناختهای که احتمالا در آینده ایجاد میشود ذخیره شود.
از 88 میلیارد متر مکعب آبی که در کشاورزی استفاده میشود 45 میلیارد متر مکعب آن از چاهها، 18 میلیارد متر مکعب از چشمهها، 8 میلیارد متر مکعب از قنات، 17 میلیارد متر مکعب از آبهای سطحی گرفته میشود و نشان میدهد که همه آبهای کشور را استفاده میکنیم و سالانه حدود 9 میلیارد متر مکعب آبهای زیرزمینی که از 50 سال گذشته ذخیره شدهاند کسری دارد.
بنابراین بخش زیادی از آبهای کشور به صورت بهینه استفاده میشود و ایجاد سد به بهانه ذخیره آبهای پراکنده کار درستی نیست.
**در سدسازیها ضررهای زیستمحیطی محاسبه نمیشود
فارس: هزینه و فایده این سدسازیها چگونه بوده است؟
علیزاده: معتقدم از نظر زیست محیطی ضرر کردهایم اما از نظر اقتصادی نیز درآمدی هم حاصل شده. آیا درست است که کشور 10 سال یا 50 سال در رفاه زندگی کند و یا اینکه هزاران سال در همان کشور با یک رفاه نسبی زندگی کند.
فارس: پس جنابعالی نظرتان این است که سدسازی اصلا درست نیست؟
علیزاده: اگر سدی به این دلیل که در صورت نبود آن آبها تلف می شدند منطقی است. اما سیاست ما در سدسازی همواره این بوده که بالادستها از آب استفاده کرده و پائیندستها محروم ماندهاند که این جلوگیری از تلف شدن آب نیست. معتقدم اگر سدی برای آب شرب احداث شود و مازاد آن برای بخش کشاورزی استفاده شود خوب است و هیچ ایرادی هم ندارد یا در پایین دست نیروگاههای آبی که در غیر اینصورت آب بدون استفاده وارد دریا میشود ضروری است،اما اگر روی رودخانهای سدی بدون مطالعه اثرات زیستمحیطی احداث شود مسلما زیانش بیشتر است.
فارس: سیاستهای سدسازی ما آیا بر اساس مطالعات زیست محیطی بوده است؟
علیزاده: سیاستهای سدسازی کشور ما با در نظر گرفتن منافع اقتصادی بوده و اثرات زیست محیطی به هیچ عنوان لحاظ نشده و این ضررها هیچ وقت به عدد تبدیل نشده است. مثلا شوری آب، تلخی و کویر شدن زمینها از آن جمله است.
*خشکی دریاچه ارومیه بر اثر اشتباهات گذشته و در گذر زمان
فارس: آقای دکتر در مورد خشک شدن دریاچه ارومیه هم بفرمایید.
علیزاده: اکولوژیستها باید در این باره اظهار نظر کنند اما خشک شدن دریاچه ارومیه چیزی نیست که ما فکر کنیم در همین مدت کوتاه انجام شده زیرا فرآیندی در طولانیمدت اتفاق افتاده و همه عوامل دست به دست هم داده از جمله توسعه بالادست و اجازه ندادن به ورود آب به دریاچه ارومیه است. برخی معتقدند سدسازی بیش از 5 درصد در خشک شدن دریاچه ارومیه تاثیر نداشته، برخی معتقدند خشکسالی تاثیرش بیشتر بوده در حالی که در منطقه شمال و شمالغرب بارش مناسبی داریم که خشکسالی تاثیر چندانی نمیتواند داشته باشد.
** آب سدها را رها کنند چرا انتقال آب از ارس؟
معتقدم عواملی متعددی مانند توسعه بالادست و انحراف آب از مسیر اصلی در خشک شدن دریاچه ارومیه تاثیر زیادی داشته است. در حال حاضر راهحل هم باید تدریجی باشد و انتقال آب از جایی به جای دیگر اثرات زیستمحیطی میتواند داشته باشد باید مدلسازی، مطالعه دقیق شود. اگر لازم باشد آب سدهای بالادست را رها کنند ولو اینکه باعث شود آب بعضی جاها کم شود.
فارس: چند سد در بالا دست دریاچه ارومیه وجود دارد؟
علیزاده: دقیق نمیدانم اما میدانم حدود 12 سد در حال مطالعه و احداث است.
فارس: دبی آب ورودی به دریاچه ارومیه چقدر است؟
علیزاده: دقیق نمیدانم اما سالانه 6 الی 7 میلیارد متر مکعب کاهش آب این دریا وجود دارد
فارس: انتقال آب از رود ارس توجیهی دارد؟
علیزاده: انتقال مسیر طولانی آب اثرات زیستمحیطی دارد حتی اگر از نظر اقتصادی هم توجیهپذیر باشد.
فارس: آیا آذربایجان شوروی این اجازه را میدهد؟
علیزاده: در اخبار خواندم که این کشور مخالفت کرده است. مشکل دریاچه باتلاق گاوخونی و یا هامون سیستان و بلوچستان هم کمتر از ارومیه نیست شاید این دریا نمود عینی دارد و مردم بیشتر میبینند و باید برای همه اینها راه چارهای اندیشیده شود.
فارس: آقای دکتر اثرات زیستمحیطی به صورت عینی به چه مواردی اطلاق میشود؟
علیزاده: مثلا دریاچه هامون پر از آب بود، تبخیر باعث تعدیل آب و هوا، جلوگیری از بلند شدن گرد و غبار میشد، ایستگاه مناسبی برای تکثیر و تولید مثل خیلی از حیات وحش بود و با به هم خوردن این تعادل همه چیز به هم خورده است. گفته میشود اثرات زیستمحیطی آنقدر با همدیگر مرتبط هستند که اگر پرواز پروانهای در یک جای دنیا قطع شود اثر آن در جای دیگر خودش را نشان میدهد. در برخی موارد طول سدها باعث قطع ارتباط عشایر و تردد آنها میشود که اثرات اجتماعی، محیطی و بیولوژیک را به دنبال دارد. اگر جلوی رودخانهای گرفته میشود در جایی مردم دیگری ضرر میکنند و این قانون طبیعت است شاید طبیعت آهسته عمل کند اما راه خودش را میرود و اگر ما نتوانیم خودمان را سازگار کنیم تاوانش را میپردازیم.
فارس: آیا تولید در بخش کشاورزی با هر میزان آبی درست است و آیا محاسبه نسبت مصرف آب به تولید یک کیلوگرم محصول انجام شده است؟
علیزاده: شکی ندارم که تولید بالا رفته اما باید میزان استفاده از منابع را نیز در نظر بگیرند به عنوان مثال در منطقه تایباد و تربتجام به مقدار زیادی خربزه تولید میکنند. هزاران تن به بهای پمپاژ آب از عمق 300 متری زمین و در واقع تولید کنندگان این منطقه تیشه به ریشه خودشان میزنند اگرچه مردم مناطق دیگر از این محصولات بهرهمند میشوند اما شوری آب و از بین رفتن دشتها را برای خودشان به ارمغان میآورند بنابراین همواره باید بهرهوری تولید در نظر گرفته شود یعنی محاسبه شود چه بهرهوری از آب میشود نه اینکه چه میزان با آن تولید میشود.
در چین محاسباتی که انجام شده برای تولید یک تن گندم هزار تن آب مصرف میشود و فایده آن 200 دلار است،اما دیدند اگر این آب را در صنایع عروسکسازی استفاده کنند به جای 200 دلار 14 الی 15 هزار دلار نصیبشان میشود و چندین برابر هم اشتغال ایجاد میکند. مطمئنا چینیها عروسکبازی نمیکنند اما بازار عروسک دنیا را تسخیر کردهاند، اما در عین حال به فکر امنیت غذایی هم باید بود اگر چینیها کیوی و یا انبه نیاز داشته باشند با دلار میخرند. اما هزار متر مکعب آب را صرف محصولی مانند خربزه نمیکنند که یا کنار خیابانها کسی نخرد و بپوسد و یا به دلیل الگوی بد مصرف هر نفر روزانه چندین خربزه میخورد که همگی به زیان اقتصاد کشور است ما هم در کشور باید دنبال محصولات با بهرهوری بالا باشیم مثلا به جای خربزه انار بکاریم. هر دانه انار 5 تا 10 دلار به فروش میرود. اما خربزه شاید کیلویی 300 تومان به فروش برود که از خود زارع 100 تومان هم نمیخرند.
**بهرهوری تولید به جای میزان تولید
برخی میگویند به ازای هر واحد آبی که استفاده میشود مهم نیست که چقدر تولید میکنیم مهم این است که چقدر دلار نصیب میکند. حتی برخی معتقدند که میزان کالری آن محاسبه شود. هر نفر روزانه 2 هزار تا 2 هزار و 500 کالری نیاز دارد و ما مجبور به تامین این میزان کالری هستیم. در کشور روی تولید بالا نباید تمرکز کنیم بلکه روی بهرهوری باید کار کنیم و آن نیازمند انتخاب نوع محصول مناسب است.
فارس: آیا چنین بررسیهایی در کشور انجام شده است؟
علیزاده: کم و بیش انجام شده اما باید به صورت استراتژیک بررسی شود بسیاری از مقالات خاک میخورد استراتژیک کشاورزی کشور باید از حالت معیشتی خارج شود. معتقدم یکسری محصولات استراتژیک مانند گندم و یا سیبزمینی باید تولید شود اما در مورد بقیه محصولات باید محصولی که بهرهوری بالا دارد را تولید کنیم.
گفتوگو از: بهروز نوری
انتهای پیام/م
شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
این خبر توسط افراد زیر ویرایش شده است
http://fna.ir/
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد