حجتالاسلام و المسلمین محسن مهاجرنیا، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس درباره تهاجم فرهنگی اظهار داشت: به نظر میرسد یکی از راههای فهم صحیح تهاجم فرهنگی در اندیشه سیاسی آیتالله العظمی خامنهای ورود به فضای فکری، فرهنگی و ادبیات زبانی ایشان است و این مهم از طریق شناخت روش اندیشه ورزی او میسر است.
وی در ادامه افزود: از راه روش شناسی است که رابطه بین زمینهها و شرایط عینی با دستگاه اندیشگی، اصول، مبادی و مبانی متفکر فهمیده میشود. واضح است که مقوله تهاجم فرهنگی، امری ذهنی و صرف توهم نیست بلکه واقعیتی عینی است که ریشه در ناهمگونیها، تعارضات و بی عدالتیهای اجتماعی دارد.
مؤلف «اندیشه اسلامی متفکران اسلامی» خاطرنشان کرد: اینکه این مفهوم چگونه برای متفکر دغدغه شده است و در دستگاه فکری و او پردازش شده و انواع مفاهیم هم افق، مترادف، متضاد، متضایف و متقابل برای آن تولید و با فرهنگسازی، ذهن بسیاری را بدان معطوف کردهاند، مسئله بسیار مهمی است.
این محقق علوم سیاسی تصریح کرد: آیتالله خامنهای مانند هر متفکر دغدغهمندی بعد از مشاهده بینظمیها و بحرانیهای فکری، اعتقادی، رفتاری در جامعه به دنبال ریشهیابی و کنکاش در دلایل وجودی آن برآمدهاند و با تأملات عالمانه خویش، بعد از دستیابی به دلایل و عوامل، اولین گزینهی که در مقابل او قرار میگیرد ارجاع بحرانها و مشکلات و معضلات به دستگاه اندیشهورزی است تا پاسخ منطقی و راه برون رفت از آنها را مشخص نماید.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: از استخدام واژه تهاجم روشن میشود که گویا زمینهها بحرانی است و همکاری و تعامل بین انسانها جای خود را به تخریب و تهاجم داده است؛ بنابراین جامعه صفبندی شده است و دست کم دو جبهه متخاصم در آن به وجود آمده است.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: در ادبیات سیاسی آیتالله خامنهای جامعه به دو جبهه دوست و دشمن تقسیم شده است. و آنچه با عنوان تهاجم مطرح است، عملیات خصومتآمیزی است که از طرف دشمن انجام میگیرد. بنابر این مفهوم مرکزی در این جبهه اصطلاح دشمن است. و البته دشمن با روشها و سازوکارها و سازوبرگهای فراوانی میتواند تهاجم کند که امروزه عمده با دو عنوان تهاجم سخت و تهاجم نرم شناخته میشوند.
وی افزود: به نظر میرسد تهاجم نرم که به نوعی معادل تهاجم فرهنگی قلمداد شده، از ویژگیهای دنیای مدرن و امروزی است و نوعی اجماع نظر وجود دارد که تأثیر آن بر خصم بیشتر و تبعات منفی آن کمتر است.
مؤلف «اصول سیاست و حکومت» اظهار داشت: بنده با تأمل در اندیشه سیاسی آیتالله العظمی خامنهای به این نتیجه رسیدهام که اساس تفکر ایشان در این موضوع مطابق با آموزههای قرآنی، بر مبنای مفهوم ولایت شکل گرفته است و بر اساس تقابل موجود در سوره کافرون این مفهوم در جامعه به دو حوزه «ولایت الهی» و «ولایت شیطانی» تقسیم شده است و از تقابل این دو مفهوم دو جبهه اولیای الهی و اولیای شیطان به وجود آمده است و در رویکرد اجتماعی ایشان این دو جبهه با عناوینی چون «اسلام»، «جهان اسلام»، «انقلاب اسلامی» و در مقابل «کفر»، «استکبار»، «دشمن»، «نظام سلطه» مطرح شده است.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: بنابراین به نظر میرسد در بخش تهاجم فرهنگی نقطه مرکزی بر محور اصطلاح «استکبار» یا «دشمن» قرار دارد و در جبهه مقابل اساس اسلام قرار دارد و در باب سؤال دوم به نظر میرسد واژگان و مفاهیم مقام معظم رهبری رویکردی تاریخی و متناسب با رفتار مهاجمان فرهنگی به نوعی سیر تکاملی دارد.
حجتالاسلام مهاجرنیا در بخش پایانی سخنان خود اظهار داشت: با دقت در دیدگاه ایشان در تهاجم فرهنگی غرب معاعلیه ایران عصر از صفویه تا انقلاب اسلامی، امواج تهاجمی را میتوان مشاهده کرد؛ موج اول در دوره صفویه با ورود فرهنگ غرب آغاز شد و در دوره قاجاریه از نیمه دوم آن، موج سوم با تحمیل فرهنگی ادامه یافت، در دوران مشروطیت در قالب تقلید محض خودنمایی کرد و از دوره رضاخان با خودباختگی فرهنگی ادامه یافت.
انتهای پیام/ک
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.