حجتالاسلام کریم جباری ارومیه امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در ارومیه اظهار داشت: تعهد به حجاب و رعایت حرمتها و حریمها یک هنجار اجتماعی اسلامی است، اسلام به ضرورتهای اجتماعی توجه داشته و برای سهولت و بهبود روابط اجتماعی و سلامت روانی افراد جامعه بر حجاب و عفاف به شدت تاکید دارد، دستورات و توصیههای اسلامی شعار و تذکرات فردی نیست بلکه ناشی از نیازها و ضرورتهای اجتماعی است و حجاب هم از این ضرورتها خارج نیست.
جباری در پاسخ به این سوال که آیا میتوان گفت اصلیترین راهکار مقابله با آسیبهای اجتماعی رعایت حجاب است؟ اظهار داشت: از آن جا که مسائل اجتماعی تک عاملی نیست و علل و شرایط مختلفی در یک رخداد موثر است عوامل گسترش بیحجابی هم مختلف است و راهکارهای مقابله با آن هم باید متفاوت باشد، حجاب و بیحجابی در درجه اول یک مسئله اخلاقی و فرهنگی است و طبعا باید با گسترش اخلاق اسلامی و فرهنگسازی مناسب با آن مقابله نمود، ولی متاسفانه مراکز مختلف مربوط به این مسئله، برنامهریزی مطلوب و موثر و جامعی بدین منظور ندارند و هماهنگی لازم نیز میان آنها وجود ندارد، علاوه بر اینکه این برنامهریزیها با واقعیتهای جامعه هم سازگار نیست.
وی افزود: رعایت حجاب و ارتباط سالم با جنس مخالف و روح پاکدامنی زنان و شوهران و پدران و مادران ضامن پاکی جامعه است، حجاب و عفاف علاوه بر اینکه سبب افزایش اعتماد به یکدیگر و ثبات خانوادهها و سلامت روانی آنها خواهد بود و سلامت روانی و معنوی خانوادهها در سلامت روانی و معنوی جامعه به شدت تاثیرگذار است، اکثر مجرمان و نیز کسانی که به همسران و خانواده خود خیانت میکنند در حجاب و عفاف مشکل دارند و ضعف پایبندی زنان و دختران به حجاب از سویی و ضعف عفاف و پاکی مردان از طرف دیگر مهمترین زمینه لغزشهای اخلاقی و اجتماعی را فراهم میکند.
جباری درباره برخورد پلیس با بدحجابی نیز گفت: نه کارهای فرهنگی و اخلاقی و معنوی جای نظم و مقررات و قوانین و فعالیتهای پلیسی را میگیرد و نه کارهای پلیس مخالف و متضاد با فعالیتهای فرهنگی است، اینها همه یک مجموعه منسجم را تشکیل میدهند، اگر حجاب و عفاف در قوانین هم مطرح است طبعا به پلیس هم مربوط میشود، همان طور که زنان بیحجاب که مردان را اغفال میکنند یا مردانی که مزاحم زنان میشوند و یا کسانی که حریمشکنی میکنند وارد خطوط قرمز قوانین میشوند و سر و کارشان با مجریان قانون و پلیس و دادگستری هم خواهد افتاد اما مشکل و معضل اساسی این است که فقدان برنامههای اثربخش هنری و فرهنگی جامعه و و خلا آنها با فعالیتهای پر سر و صدای پلیس جبران شود، آن وقت فشار کاری زیادی متوجه پلیس میشود و مسئله حساسیتهای منفی افراطی پیدا میکند.
وی خاطرنشان کرد: پلیس به صورت قانونی وظیفه ندارد که برای مردم کوچه خیابان کلاسهای حجاب و عفاف تشکیل دهد یا برای مجرمان آموزشهای تربیتی بدهد، تلاشهای پلیس نمیتواند جبران کمکاری یا بیمسئولیتی مراکز هنری و فرهنگی و مدیریتی جامعه باشد، اما به هر حال اگر کارهای جدی و موثری برای گسترش معنویت و اخلاق اجتماعی صورت نمیگیرد پلیس هم نمیتواند وظایف قانونی خود را فراموش کند.
وی با بیان اینکه فعالیتهای پلیس بیشتر به نهی از منکر مربوط میشود نه به امر به معروف، ادامه داد: به یقین اگر مراکز مسئول در مسئله حجاب بیشتر و با جدیت به رسالت خود بپردازند و اگر سلامت روحی و معنوی جامعه بالاتر و بیشتر باشد، کار پلیس هم کمتر خواهد شد، تربیت انسانهای پاک، منضبط، متعهد، عفیف و محجبه کار پلیس را بسیار راحتتر و کمتر میکند، اساسا اگر اکثر مردم جامعه پاک و متعهد به وظایف خود باشند کسی نخواهد بود که حریمهای قانونی را بشکند و نیازی به پلیس باشد، بلکه همان بزهکاران اندک به وسیله فرنگ عمومی منزوی و مجازات خواهند شد.
جباری با اشاره به اینکه بخش مهمی از کارهای فرهنگی و آموزشی و تبلیغی مربوط به حجاب نارساییهای زیادی دارد، اظهار داشت: منطق رایج در کارهای فرهنگی و آموزشی شاید برای برخی از افراد محجبه و متدین و سنتی و میان سال یا پیر، قابل قبول باشد ولی برای بسیاری از جوانان امروز قابل قبول نیست، برای جوان امروز باید با منطق و ذهنیت و نیازها و حساسیتهای خودشان پاسخ داد و حجاب و عفاف را تبیین و تبلیغ کرد، جوانان امروز با جوانان دیروز تفاوت زیادی ندارند بلکه شاید منطقیتر باشند و بیشتر از گذشتگان به معنویت، اخلاق و عدالت علاقمند باشند ولی طرز بیان فلسفه حجاب و عفاف برای اینان باید با منطق تازه و قویتری باشد، همان طور که اسلام و منطق قرآنی فراتر از زمان و مکان است حتما دلایل و شواهد و زبان و بیان بهتری برای توضیح و تبیین حجاب و عفاف برای نسل جوان امروز وجود دارد و در این راستا متاسفانه کمکاری زیادی صورت گرفته و بعد از دو کتاب بسیار غنی و ارزشمند و ماندگار مسئله حجاب و حقوق زن در اسلام از استاد شهید مطهری بحثهای جامع و به روز تازهتری که مطابق منطق دین باشد و جوانان را اغنا کند عرضه نشده است و برخوردها و تحلیلهای کلیشهای ذهن پویا و خلاق جوانان امروز را سیراب نمیکند و این به معنای فاسد شدن نسل امروز نیست بلکه به تعبیر استاد شهید مطهری حداقل پنجاه درصد بیحجابی و بیعفتی به ضعف مباحث و نگرشهای فرهنگی ما در مورد این مسئله بر میگردد جوانان امروز اگر با منطق خود به مطلبی برسند و متوجه شوند که دلایل آن درست و عقلانی است حتما گرایش بیشتری نسبت به خواهند داشت و پنجاه درصد دیگر مشکل به فضاها و شرایط اجتماعی بر میگردد که بتواند ضامن پاکی جوانان باشد و زمینههای وسوسه و انحراف و لغزشهای اخلاقی آنها را فراهم نکند وگرنه جوان امروز نسبت به جوان چهل سال قبل عقلانیتر است و به معنویت هم حساسیت و توجه و علاقه بیشتری دارد.
این پژوهشگر با بیان اینکه اصولا اگر عفاف و پاکی جوانان جامعه ما مهم است باید یک نهاد یا مرکز مستقل با دستور خاص ریاست جمهوری و با هماهنگی نهادها و مراکز مهم و تصمیمگیر مذهبی و از جمله حوزههای علمیه و با محوریت رهبری نظام تشکیل شود و قانونا اختیارات وسیعی داشته باشد و بتواند برای گسترش حجاب و عفاف برنامهریزیهای وسیع اجرایی و عملیاتی انجام دهد و پشتوانه مالی و مدیریتی قدرتمندی داشته باشد، گفت: هر چند «قانون راهکارهای اجرایی گسترش عفاف و حجاب» که از طرف ریاست جمهوری به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ شده، تا حد زیادی جامع و کامل و بسیار ارزشمند است، ولی این مسئله مهم تنها در حد وظایف یک وزارتخانه نیست، آن هم وزارتخانهای که شاید برای خود دهها وظیفه رسمی و اداری اولویتدارتری داشته باشد و نتواند به آنها هم برسد، اساسا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به برخی کارهای هنری میپردازد و در عرصه جامعه مسئولیت و توانایی و کارکرد زیادی ندارد و در حوزه فرهنگ عمومی هم برنامههایش پشتوانه اجرایی قوی ندارد، به همین جهت شورای فرهنگ عمومی این وزارت خانه غالبا تعطیل یا راکد است و از چند بخشنامه بیشتر قدرتی ندارد.
جباری ادامه داد: ابلاغیه ریاست جمهوری در مورد حجاب باید در سطحی فراتر از وظایف یک وزارتخانه هنری مطرح میشد و مهمتر از یک نامه یا بخشنامه، مورد پیگیری جدی و موثر قرار میگرفت که آثارش در حد عموم جامعه ملموس باشد وگرنه حجاب و عفاف با چند بخشنامه به وجود نیامده است که بتوان بیحجابی و بیعفتیهای ملموس و مشهود در سطح جامعه را با آنها حل و فصل کرد و نهایتا کار به سطحینگری و شعارهای بینتیجه ختم خواهد شد، نهایتا این قانون ممکن است به همان شعاری تبدیل شود که سالهاست روی بیشتر تاکسیها نصب شده که «از ارائه خدمات به افراد بیحجاب معذوریم» و اتفاقا اولین افرادی که معمولا سوار این تاکسیها میشوند همان خانمهای بیحجابند و تاکنون کسی نشنیده که راننده تاکسی خاصی این خانمها را سوار نکرده باشد.
وی درباره اینکه حجاب یک پدیده اجتماعی است یا ارزش، گفت: اخلاق و ارزش از قانون جدا نیست و اخلاق، ارزش و قوانین بدون توجه به پدیدههای اجتماعی بیمعناست، به ویژه که اخلاق و قانون موضوعاتی کاربردی و مربوط به واقعیتها و عینیتهای جامعه هستند و نه مسائل ذهنی، ولی متاسفانه برخی اخلاقیات و ارزشها را طوری مطرح میکنند که گویا به جامعه و واقعیتهای اجتماعی مربوط نیست و این باعث میشود که برخی خیال کنند ارزشهای اخلاقی از پدیدههای اجتماعی جدا هستند.
جباری درباره این مسئله که یکی از دلایل بیحجابی جوانان این است که فرزندان الگوی حجاب را از خانواده نمیگیرند و عملا انتقال فرهنگ حجاب به نسل جدید از سوی والدین انجام میگیرد و جوانان الگوهایی که دشمن ارائه میدهند را میگیرند؟ اظهار داشت: امروزه فرزندان الگوی حجاب را از خانواده ها نمیگیرند؛ چون افراد خانواده همگی به نوعی متاثر از جامعه جهانی و ارتباطات وسیع فرهنگی و اجتماعی هستند، اما بیشک بخش بسیار مهمی از بیحجابی جوانان دقیقا نتیجه همان الگوهای غلطی است که برخی از والدین به آنان منتقل میکنند، اگر والدینی هستند که تمام ذهن و فکرشان فساد و بیعفتی غرب است، چطور میتوان از فرزندان آنان که سالهای طولانی با این والدین نفس کشیده و زندگی کردهاند انتظار داشت که به تمام مسائل و ریزهکاریهای حجاب و رفتار عفیفانه توجه کنند.
وی ادامه داد: همان طور که بیحجابی یا ضعف عفاف برخی خانوادههای به ظاهر مذهبی نتیجه ناتوانی در تعامل با فرزندان و بیاطلاعی از روشهای موثر تغییر رفتار جوانان است، خانوادههایی هستند که بخشهایی از مسائل دینی را به عادت و رسم خانوادگی تبدیل کردهاند ولی در مورد حجاب و عفاف، روشها و منشها و الگوهای خوب و اثربخشی به فرزندان خود ارائه ندادهاند که کارآمدی و جاذبه داشته باشد، اگر هم بر حجاب تاکید داشتهاند پوسته حجاب بوده نه تبیین معقول حجاب و یا این که حجاب خاصی را بدون عفاف به فرزندان تحمیل کردهاند بدون آن که علاقمند و متقاعد کرده باشند.
این مدرس دانشگاه در زمینه اشاره قرآن کریم به حجاب و چادر مشکی گفت: در قرآن حجاب به معنای مدلهای متفاوت چادر امروزی مطرح نیست ولی جلباب که در قرآن مورد تاکید بوده، فراتر از چادر است، چون جلباب همه جای بدن را به طور کامل میپوشاند، مقاله منتشر شده در روزنامه ایران در باب چادر مشکی نکتههای خوب قابل توجهی دارد ولی متاسفانه نظرات نادرستی هم در آن مطرح شده یا از آن برداشت شده که به هیچ عنوان با منطق قرآنی سازگار نیست، در منطق قرآن لباسهای مردان و زنان باید ساده باشد تا به جای جلب توجه و تمرکز دیگران بر مدلها و آراستگی های لباس، افراد با شخصیت و فکر و منشهای واقعی هم تعامل داشته باشند تا بیشتر و بهتر به تفاهم برسند و این تعامل هم به گونهای باشد که زمینههای لغزش و وسوسه و سوء استفاده به حداقل کاهش بیابد، در حالی که در آن مقاله آمده است که بر خلاف فرهنگ غرب که جاذبهها متمرکز بر جسم و بدن است در فرهنگ اسلامی جاذبهها متمرکز بر لباس و زیباییهای آن است و این سخن اگر چه از جهتی جالب توجه است ولی سخن نارسایی است، چون در اسلام هر نوع لباس که زیبایی و جاذبهاش سبب توجه خاص و تمرکز نگاه دیگران شود به عنوان لباس شهرت تحریم شده است و چادر اگر چه حجاب برتر ملی است ولی با الهام از الگوهای دینی طراحی شده و نسبت به سایر حجابها به الگوهای دینی نزدیک است.
انتهای پیام/غ10
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.