به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، امشب شب یلدای روح است یلدایی که مقیاسش زمینی نیست، یلدایی که هیچ یلدایی به ارزش یک ساعت آن هم نمیرسد حال آن که هم وزن هزار ماه است و در آسمان نردبان دعا چهقدر شلوغ است.
دستها چونان مزارع آفتابگردان بلند شدهاند و کهکشانها را میکاوند، خاک به شدت به افلاک نزدیک است و الغوث الغوث، پروانه پروانه از روی انگشتها به سوی دوست پر میزند، دهانها بوی ذکر میدهند و کلیدهای بهشت همه جا پخشند، مفاتیحالجنان قدر دانستنِ زمان را آسان میکند و در این میان نام علی (ع) چونان خورشید بر دریای سرخِ اندوه جانمازها و شبستانها میتابد.
* شب قدر آمده است
شب قدر آمده است تا تویی که خسته عالم دنیایی خسته بندگی تن شدهای، چنگ در ریسمان معنویت زنی و قرآن را که سرچشمه معنویات عالم است با زبان اشک بیارایی با زبانی که تحفه قدح بار و کیمیای جلای دل است، آن محبوبهای که شنزار گونههای عاشقان را آبیاری میکند تا نهال خوف و رجا در آن برویاند.
به اذن پروردگاری که بشر را به مقصد تکامل آفرید و جهت داد شب حلول ملائکه و روح است، ربی که عرصه ربوبیت خود را عمومیت بخشید تا راه بندگی بر همگان گسترده بماند.
شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود داده و هدایایی را میبخشیدند، خدای متعال که ارحمالراحمین است و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است؛ شبی که عبادت آن از هزار ماه برتر است.
* چه میدانند که قدر چیست
کسی چه میداند در پس این شب عمیق چه روشنایی لمیزلی ساطع است، کسی چه میفهمد روزنههای بالغی را که از سقف این شب بینظیر قد کشیدهاند، کسی چه میبیند احوال متعالی کاینات را در پس این انزال روحانی و سپس مدهوشی خلایق را در شوق ورود کلاماللّه بر عرصه جهان و چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطرهای از آن بر پوست تن، پیشانی، لب و چشم خویش حس نکردن.
میان صفحات جوشن کبیر دنبال توأم، قرآن را بر سر میگیرم تا آتش برخاسته از درونم جهان را نسوزاند، چگونه قاری سوره قدر باشم حال آنکه از شناختن قدر تو غافل بودم و چگونه در معنای سوره عنکبوت تو را دریابم، حال آنکه خود اسیرترین بنده در تار غفلت خویشم.
* قدر این شبها را بدانیم
خدا کند که قدر این شبها را بدانیم شبهای قدری که قدر آدمها بلندتر از آسمان هفتم میشود، شبهایی را که خداوند با چراغهای ستاره روشنتر از خورشید میکند، شبهایی که به روزهای روشن بهشت میرسند، شبهایی که در آستانه نجات آفریده شدهاند.
دری از این شبها به کشتی نجات نوح میرسد و دری دیگر به وادی ایمن هر کس قدر این شبها را بداند، راهی به خانه خورشید خواهد یافت و با چراغ خورشید هیچ شبی در دل ظلمت گم نخواهد شد.
* قلم عفو در دست خداوند میدرخشد
به نامههای العفوِ هر جنبدهای سیب معطر بخشش تعارف میکنند، حتی به دستانی که چرک گناه سیاهشان کرده و قلبهایی که تا حال از رحمت حق دور ماندهاند.
ستارگان تا صبح از گناهکاران نامنویسی میکنند، بشتابید که قلم عفو در دست خداوند میدرخشد و خردلی از کوه گناهانتان باقی نخواهد ماند، این سخن فخر دو عالم محمد مصطفی (ص) است که هر که از روی ایمان و برای رسیدن به ثواب الهی شب قدر را به عبادت بگذراند، گناهان گذشتهاش آمرزیده میشود.
ما رسم مجنون شدن را نمیدانیم، نمیدانیم که اگر لیلای عالم کاسه گدایی تو را میشکند، در انتظار یک نگاه پر از نیاز توست شبنمی که اگر لیلای مجنون گوشه چشمی بر آن کند و همه گناهانت را اگر به عدد ستارگان آسمان باشد آمرزیده میشود.
* اشکهایم را در این شبها نخشکان
برهنهام برهنه از تمام نیکیها و بیگناهیها زیر سقف بلند این شب آرزومندی نشستهام و سجاده ساکتم را فرمانروای دلم کردهام، خدایا دریچه به سمت تو باز میشود که همیشه روشن است و امشب وجود مرا پرِ نور و روشن کن.
اشکهایم آنقدر بیقرارند که دست بردارِ سجدههای طولانی نیستند، باید امشب خود را از این بغضهای تلنبار قدیمی رها کنم، باید تکلیف تقدیرم را با اشکهای پشیمان و عذرخواه به زلالی رقم بزنم.
از آن بالا به العفوِ قرآن به سر و به این الغوث نفسبریده، مهربانتر نگاه کن تا سرنوشت پیش رویم به یمن عنایت امشبت سربلند شود.
ای پروردگاری که شبهای قدر را برای پرنده شدن من آفریدهای، سپاس میگویم تو را و اشک میریزم از همه گناهانی که کرده و خطاهایی که رفته.
شاکرم از مهربانی تو که شبهای قدر را برایم آفریدهای تا دستهای سیاهم را در رودهای زلال اشک بشویم، میدانم که اگر شبهای قدر تو نبود، نمیتوانستم با لبخند در قیامت سرم را بالا بگیرم.
دلم میلرزد اما پاهایم را استوار بر پلکان توبه میگذارم و تا آستانه بخشش بیکران خداوند میآیم و از پلههای لغزنده غرور و گناه رو میگردانم و در این شبهاست که میتوانم روشنتر از همه ماههای کامل دست بر آستان الهی بسایم، خدایا اشکهایم را در این شبها نخشکان.
----------------------------
یادداشت از مریم ایروانی
----------------------------
انتهای پیام/آ10
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.