اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

/یادداشت/

شبی که باران فرشتگان خدایی باریدن می‌گیرد

خبرگزاری فارس: شبی که باران فرو می‌بارد، هر قطره‌اش فرشته‌ای است که بر این کویر خشک در کام درخت سوخته‌ای و جان عطشناک مزرعه‌ای فرو می‌افتد و رویش، خرمی و گل سرخ را نوید می‌دهد.

شبی که باران فرشتگان خدایی باریدن می‌گیرد
به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، امشب شب یلدای روح است یلدایی که مقیاسش زمینی نیست، یلدایی که هیچ یلدایی به ارزش یک ساعت آن هم نمی‏رسد حال آن که هم ‏وزن هزار ماه است و در آسمان نردبان دعا چه‌قدر شلوغ است.
دست‏ها چونان مزارع آفتابگردان بلند شده‏اند و کهکشان‏ها را می‏کاوند، خاک به شدت به افلاک نزدیک است و الغوث الغوث، پروانه پروانه از روی انگشت‏ها به سوی دوست پر می‏زند، دهان‏ها بوی ذکر می‏دهند و کلیدهای بهشت همه جا پخشند، مفاتیح‌الجنان قدر دانستنِ زمان را آسان می‏کند و در این میان نام علی (ع) چونان خورشید بر دریای سرخِ اندوه جانمازها و شبستان‏ها می‏تابد.
 
* شب قدر آمده است
شب قدر آمده است تا تویی که خسته عالم دنیایی خسته بندگی تن شده‌ای، چنگ در ریسمان معنویت زنی و قرآن را که سرچشمه معنویات عالم است با زبان اشک بیارایی با زبانی که تحفه قدح بار و کیمیای جلای دل است، آن محبوبه‌ای که شنزار گونه‌های عاشقان را آبیاری می‌کند تا نهال خوف و رجا در آن برویاند.
به اذن پروردگاری که بشر را به مقصد تکامل آفرید و جهت داد شب حلول ملائکه و روح است، ربی که عرصه ربوبیت خود را عمومیت بخشید تا راه بندگی بر همگان گسترده بماند.
شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود داده و هدایایی را می‌بخشیدند، خدای متعال که ارحم‌الراحمین است و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است؛ شبی که عبادت آن از هزار ماه برتر است.
 
* چه می‏دانند که قدر چیست
کسی چه می‏داند در پس این شب عمیق چه روشنایی لم‏یزلی ساطع است، کسی چه می‏فهمد روزنه‏های بالغی را که از سقف این شب بی‏نظیر قد کشیده‏اند، کسی چه می‏بیند احوال متعالی کاینات را در پس این انزال روحانی و سپس مدهوشی خلایق را در شوق ورود کلام‏اللّه بر عرصه جهان و چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطره‌ای از آن بر پوست تن، پیشانی، لب و چشم خویش حس نکردن.
میان صفحات جوشن کبیر دنبال توأم، قرآن را بر سر می‏گیرم تا آتش برخاسته از درونم جهان را نسوزاند، چگونه قاری سوره قدر باشم حال آنکه از شناختن قدر تو غافل بودم و چگونه در معنای سوره عنکبوت تو را دریابم، حال آنکه خود اسیرترین بنده در تار غفلت خویشم.
 
* قدر این شب‏ها را بدانیم
خدا کند که قدر این شب‏ها را بدانیم شب‏های قدری که قدر آدم‏ها بلندتر از آسمان هفتم می‏شود، شب‏هایی را که خداوند با چراغ‏های ستاره روشن‏تر از خورشید می‏کند، شب‏هایی که به روزهای روشن بهشت می‏رسند، شب‏هایی که در آستانه نجات آفریده شده‏اند.
دری از این شب‏ها به کشتی نجات نوح می‏رسد و دری دیگر به وادی ایمن هر کس قدر این شب‏ها را بداند، راهی به خانه خورشید خواهد یافت و با چراغ خورشید هیچ شبی در دل ظلمت گم نخواهد شد.
 
* قلم عفو در دست خداوند می‏درخشد
به نامه‏های العفوِ هر جنبده‏ای سیب معطر بخشش تعارف می‏کنند، حتی به دستانی که چرک گناه سیاهشان کرده و قلب‏هایی که تا حال از رحمت حق دور مانده‌اند.
ستارگان تا صبح از گناه‏کاران نام‏نویسی می‏کنند، بشتابید که قلم عفو در دست خداوند می‏درخشد و خردلی از کوه گناهانتان باقی نخواهد ماند، این سخن فخر دو عالم محمد مصطفی (ص) است که هر که از روی ایمان و برای رسیدن به ثواب الهی شب قدر را به عبادت بگذراند، گناهان گذشته‏اش آمرزیده می‏شود.
ما رسم مجنون شدن را نمی‌دانیم، نمی‌دانیم که اگر لیلای عالم کاسه گدایی تو را می‌شکند، در انتظار یک نگاه پر از نیاز توست شبنمی که اگر لیلای مجنون گوشه چشمی بر آن کند و همه گناهانت را اگر به عدد ستارگان آسمان باشد آمرزیده می‌شود.
 
* اشک‏هایم را در این شب‏ها نخشکان
برهنه‏ام برهنه از تمام نیکی‏ها و بی‏گناهی‏ها زیر سقف بلند این شب آرزومندی نشسته‏ام و سجاده ساکتم را فرمانروای دلم کرده‏ام، خدایا دریچه به سمت تو باز می‏شود که همیشه روشن است و امشب وجود مرا پرِ نور و روشن کن.
اشک‏هایم آن‏قدر بی‏قرارند که دست بردارِ سجده‏های طولانی نیستند، باید امشب خود را از این بغض‏های تلنبار قدیمی رها کنم، باید تکلیف تقدیرم را با اشک‏های پشیمان و عذرخواه به زلالی رقم بزنم.
از آن بالا به العفوِ قرآن به سر و به این الغوث نفس‏بریده، مهربان‏تر نگاه کن تا سرنوشت پیش رویم به یمن عنایت امشبت سربلند شود. 
ای پروردگاری که شب‏های قدر را برای پرنده شدن من آفریده‏ای، سپاس می‏گویم تو را و اشک می‏ریزم از همه گناهانی که کرده و خطاهایی که رفته.
شاکرم از مهربانی تو که شب‏های قدر را برایم آفریده‏ای تا دست‏های سیاهم را در رودهای زلال اشک بشویم، می‏دانم که اگر شب‏های قدر تو نبود، نمی‏توانستم با لبخند در قیامت سرم را بالا بگیرم.
دلم می‏لرزد اما پاهایم را استوار بر پلکان توبه می‏گذارم و تا آستانه بخشش بی‏کران خداوند می‏آیم و از پله‏های لغزنده غرور و گناه رو می‏گردانم و در این شب‏هاست که می‏توانم روشن‏تر از همه ماه‏های کامل دست بر آستان الهی بسایم، خدایا اشک‏هایم را در این شب‏ها نخشکان.
----------------------------
یادداشت از مریم ایروانی
----------------------------
انتهای پیام/آ10
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول