اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی

مصدق با تعطیلی مجلس، راه را برای کودتای 28 مرداد باز کرد

خبرگزاری فارس:یک پژوهشگر تاریخ معاصر ایران با تأکید بر نقش و سوء استفاده انگلیس و آمریکا از خلاء و ظرفیت‌های کشور ایران به نفع خود، گفت: در این میان شخصیت سکولار مصدق و سوء مدیریت او از جمله اقدام او در انحلال مجلس، زمینه را برای عزلش توسط شاه و انجام کودتای انگلیسی ـآمریکایی و سر کارآمدن مهره کاملا آمریکایی فراهم کرد .

مصدق با تعطیلی مجلس، راه را برای کودتای 28 مرداد باز کرد
سید مصطفی تقوی، پژوهشگر موسسه تاریخ معاصر ایران در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا» با تشریح زوایای داخلی علل کودتای 28مرداد، نقش کشورهای خارجی را مورد‌ تأکید قرار داد و اظهار داشت : آمریکا و انگلیس هر دو در این کودتا نقش داشتند؛ البته انگلیس به دلیل قدمت بیشتر در استعمار ایران، نقش پررنگ‌تری داشت .

وی با اشاره به اینکه برای بررسی زوایای و علل وقوع کودتای 28 مرداد باید به زمینه‌های ایجاد این کودتا توجه جدی و لازمی داشته باشیم، گفت: کودتای 28 مرداد به خودی خود و در همان روزها یعنی از چند روز قبل و خود 28مرداد اتفاق خاصی نبود؛ تغییر دولت مصدق به دولت زاهدی، دارای پیش زمینه‌های بسیار اساسی و مهمی است که به سال‌های قبل از آن بر می‌گردد .

این پژوهشگر تاریخ معاصر بیان داشت: 28 مرداد نتیجه تغییر و تحولات سال‌های پیش از خود است که اگر محقق و خواننده این وقایع به این موضوع مهم توجهی نکند، منجر به قضاوت ناعادلانه از این واقعه خواهد شد .

وی بازخوانی نهضت ملی شدن صنعت نفت را یکی از نکات بسیار مهم تاریخی بررسی وقوع 28 مرداد دانست و افزود: بدون آگاهی و اطلاع کافی از روند نهضت ملی شدن صنعت نفت، قضاوت کردن درباره 28 مرداد دچار اشتباه خواهد
شد .

*خلاء اجتماعی ناشی از برکناری رضاخان و آمدن پسرش، زمینه نهضت ملی نفت شد

این استاد دانشگاه با اشاره به واقعه شهریور 1320 که رضاخان توسط انگلیس از صحنه قدرت برکنار و محمدرضا به قدرت رسید و تغییرات اساسی در کشور به وقوع پیوست، ابراز داشت: تغییرات بر این اساس بود که تا زمان حضور شاه
دیکتاتور در رأس قدرت، فرصت تنفس اجتماعی و سیاسی به هیچ قشر و طبقه‌ای از جامعه داده نمی‌شد، با روی کار‌آمدن پسرش که جوان و تازه‌کار بود و در ابتدای به دست گرفتن قدرت‌ قرار داشت، عملاً نظام سیاسی در حال ضعف بود و در این فضا ملت ایران فرصت یافت به برخی مطالبات خود از نظام سیاسی بپردازد که زمینه بسیار مهمی برای نهضت ملی شدن صنعت نفت شد .

وی مهمترین مسئله کشوری و دغدغه مردم ایران را خفت زیر بار قراردادهای
ننگین نفتی همچون دارسی با کشور استعارگر انگلیس ماندن، عنوان کرد و افزود: ملت ایران به دلیل اعتراض همیشگی و پیگیری این مسئله ‌، این فرصت را بهترین موقعیت برای تحقق آرزوهای خود می‌دیدند تا دست کشورهای
استعمارگر را حداقل از غارت نفت ، کوتاه کند .

تقوی ادامه داد: ملت ایران، قرارداد 1933 را هم که پس از قرار داد دارسی با رضاشاه بسته شد؛ به ضرر خود می‌دید چرا که به راحتی حقوقش توسط انگلیس پایمال می‌شد به همین دلیل پس از برکناری رضاشاه ، دست به پیگیری این مطالبه زد .

وی، همگرایی ملت ایران را در این مقطع از تاریخ با عنوان نهضت ملی شدن صنعت نفت یاد کرد و ابراز داشت: نهضت ملی شدن صنعت نفت و همه جنبش‌های سیاسی اجتماعی تاریخ معاصر ایران، مذهبی و بر دوش مردم مسلمانی بود که قاطبه ملت ایران را تشکیل می‌دادند و می‌خواستند در درگیری با استعمار، حقشان را بگیرند .

این پژوهشگر تاریخ معاصر ایران با بیان اقدامات استعمار برای از هم پاشیدن نهضت و وحدت ملی، افزود : استعمارگران توانستند بین کاشانی و مصدق فاصله انداخته و مردم را نسبت به
دولت بی‌اعتماد کنند؛ البته باید در نظر داشت مصدق با عملکرد خود موجبات بی‌اعتمادی مردم نسبت به دولت را به وجود آورد که این امر منجر به کودتای 28 مرداد شد .

وی افزود: اینها مجموعه عواملی از وقایع صحنه بین‌المللی و حوادث داخلی را برای به شکست کشاندن نهضت ملی شدن صنعت نفت به کار بستند؛ در ابتدای دولت مصدق، کودتا مطرح نبود بلکه اصل هدف آنهاعقیم ماندن نهضت ملی شدن نفت بود .

تقوی با اشاره به وجود پتانسیل بسیار قوی مردم ایران برای به زانو درآوردن استعمار، اظهار داشت: پتانسیل بسیار قوی مردم ایران قدرت بزرگ استعمار و استبداد را مجبور به امضاء ملی شدن صنعت نفت کرد و ادامه این
نهضت به معنای این بوده است که دولتی که قدرت را برای اجرایی کردن ملی شدن صنعت نفت دردست می‌گیرد، باید مبانی وحدت ملی را خوب بشناسد و به آنها پایبند بماند و برای حفظ و نگهداری آن باید هوشیار بوده و در این
جهت تلاش ‌کند.

وی افزود: مصدق به دلایل گوناگون از این جامع‌نگری لازم برخوردار نبود و نتوانست انسجام ملی که به پیروزی نهضت انجامید را حفظ کند تا از این طریق بتواند راه دشوار پس از پیروزی را طی کند.

*دسیسه‌های خارجی نخستین و مهم‌ترین علت کودتا 28 مرداد

این استاد دانشگاه ادامه داد: در طبقه‌بندی عوامل ایجاد کودتای 28 مرداد دسیسه‌های خارجی نخسین و مهم‌ترین علت کودتا و سپس ضعف اقتصادی مطرح است، این ضعف ناشی از فقدان زیرساختهای اقتصادی جامعه ایران بوده ومتأسفانه مصدق فاقد فرصت وتوان لازم برای مدیریت اقتصادی کشور بود و به همین علت وی نتوانست مانع به بن‌بست رسیدن ایران در برابر تهدیدها و تحریم‌ها شود؛ چرا که طرح و نقشه اقتصادی نداشت .

وی ضعف بنیه دفاعی کشور را از دیگر عوامل داخلی دانست که موجب گستاخی استعمار علیه ایران شد و بیان کرد: روزی که قدرت‌های بزرگ در برابر ایران قدرت‌نمایی می‌کردند، ایران جز بدنه جامعه، یعنی مردم مسلمان، علماء و
اعتقادات آنها چیز دیگری برای دفاع از خود نداشت، همین نیروها نیز ابزاری در اختیار نداشتند تا در برابر حملات استعمارگر بازدارنده باشد.

تقوی با تصریح به آسیب‌پذیری در بخش دفاعی گفت:‌ برخلاف زیرسازی اقتصادی و تکمیل توسعه بنیه دفاعی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دست آوردیم و همین امر توانست‌ جمهوری اسلامی ایران را از بسیاری از تهدیدها مصون
بدارد، آن روز فاقد امکانات اقتصادی و ابزار دفاعی بودیم.

وی، نبودن رهبری واحد، مقتدر و متمرکز را پس از پیروزی نهضت منجر به شکست دولت مصدق و زمینه‌سازی کودتا دانست و عنوان کرد: رهبری اجتماعی نهضت تا پیروزی نهضت با آیت‌الله کاشانی بود و گفتن عبارت‌هایی چون "رهبری دوگانه ملی شدن نفت" یا اینکه فقط مصدق را رهبر ملی شدن نفت اعلام می‌کنند کاملا خطا، اشتباه و خلاف واقعیت تاریخی است.

*عنوان رهبری نهضت ملی شدن نفت هیچگاه برای مصدق مصداق ندارد

این استاد دانشگاه فعالیت مصدق در دوره مجلس 16 برای ملی شدن صنعت نفت را همچون دیگر رجال سیاسی خواند که عنوان رهبری در خصوص آن هیچ‌گاه مصداق نمی‌یابد.

وی گفت: رهبری غیر از این است که افراد در روند نهضت فعالیت داشته باشند، آیت‌الله کاشانی رهبر اجتماعی بود که نهضت و قدرتی را در جامعه بسیج کرد؛ اما مصدق همانند دیگر فعالان در روند این نهضت شرکت داشت و حتی تا پایان مقطع تاریخ امضای ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورا و سنا نقش رهبری در نهضت
نداشت.

تقوی با اشاره به اینکه پس از شروع نهضت ملی شدن صنعت نفت مصدق را به زور وارد جریان این نهضت کردند، افزود: مصدق بعد از پیروزی نهضت و چون از اعضای ملیون بود، از میان گزینه‌های انتخابی آن روز از سوی ملی‌ها وجمال
امامی به عنوان مسئول دولت معرفی شد.

وی شخص مصدق را همچون دیگر چهره‌های سیاسی آن زمان عنوان کرد که برای گروه مذهبیون نیز شناخته شده بود و افزود: اتفاقاً در برهه‌ای از روند نهضت ملی شدن صنعت نفت، شاه آیت‌الله کاشانی را به لبنان تبعید کرد و در
طول زمان تبعید همچنان نهضت توسط آیت‌الله کاشانی مدیریت و مردم کارها را به رهبری ایشان ادامه می‌دادند.

این پژوهشگر تاریخ معاصر با تاکید بر عدم حضور مصدق بین مردم و فعالیت‌های آنها برای ملی کردن صنعت نفت تا زمان مجلس 16 که او را به زور وارد این عرصه کردند، ادامه داد : رهبری نهضت ملی شدن صنعت نفت با کاشانی
و مذهبیون و همراهی دیگر گروه‌های سیاسی از جمله ملیون بود؛ پس از پیروزی نهضت بود که دولت مصدق روی کار آورده شد تا رهبری سیاسی نهضت را پیش ببرد.


وی افزود: رهبری نهضت پس از پیروزی و روی کار آمدن مصدق، به دلیل سوء مدیریت وی دوگانه ‌شد، زیرا با حضور مصدق به عنوان نخست وزیر نهضت ملی شدن نفت، اوباید برنامه‌ها و کارهایی را در صحنه کشور و در عرصه
بین‌المللی انجام می‌داد. آیت‌الله کاشانی در این شرایط دیگر نمی‌توانست همانند گذشته در سطوح مختلف جامعه اعمال رهبری کند زیرا این وظیفه به دوش مصدق نهاده شده بود و مصدق نیزبا تفکرات سکولاریستی که داشت نمی‌توانست رهبر یک نهضت مردمی باشد.

تقوی ادامه داد: مشکل کار این بود که مصدق بر سر کار آمده بود و می‌خواستیم نهضت را ادامه دهد که عملا سکولار بود و مثل برخی نخبگان سیاسی جامعه، تلقی ابزاری از دین و روحانیت داشت و این نکته کلیدی است که
خیلی‌ها نمی‌گویند یا کمتر گفته شده است و مصدق و دوستانش این‌طور فکر می‌کردند که کار روحانیت و دینداران تا زمان پیروزی است و باید پس از پیروزی به منبر و محراب‌شان بازگردند که در مشروطه نیز همین بلا گریبانگیر آن انقلاب هم شد.

وی اظهار داشت: عبارت "خواهش می‌کنم کاشانی مزاحم کار نشود" که از سوی مصدق به آیت‌الله کاشانی گفته شد، سندی بر تفکرات سکولاریستی مصدق و عدم اعتقادش به حضور روحانیت و مردم در صحنه است؛ بدین گونه بدنه اجتماعی مذهبی که با اعتماد به روحانیت شیعه به صحنه آمدند، مسیر سکولاریزمی مصدق را که دیدند از دولتش کناره‌گیری کردند و دوری گزیدند.

این استاد دانشگاه، همین دوری مردم از مصدق را منجر به ضعیف و بی پشتوانه شدن دولت مصدق دانست و افزود: دولت مصدق در اثر نداشتن پشتوانه ملی و مردمی به سرنگونی نزدیک شد و این اتفاق افتاد و ریشه آن در این است که مصدقِ سکولار تصور می‌کرد مصرف دینی و روحانیت تا روز پیروزی است و پس از آن باید کنار روند و در عمل هم این کار را انجام داد و احساس می‌کرد نظر دادن و امر و نهی کردن آیت‌الله کاشانی در مسائل گوناگون مزاحمتی برای
دولت او دارد.

وی گفت: این طرز تلقی مصدق منجر به بزور دوگانگی در روند نهضت وقضاوت ملت از دولت شد و به گونه‌ای شد که مصدق با عزل و نصب‌ها و سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی، گرفتن اختیارات از مجلس و غیره به تکروی و خود‌رأیی رسید که
نهضت را با مشکل روبرو کرده بود .

تقوی با تاکید بر اینکه اگر اینگونه بحران‌های داخلی ایجاد نمی‌شد، ملت ایران می‌توانست در برابر قدرت‌های خارجی مقاومت کند و مصدق متاسفانه نتوانست از ظرفیت مردمی جامعه ایران استفاده کند و امکان غلبه بیگانگان
به ایران شد.البته طرزفکرش این بود.

وی ادامه داد: وقتی با انسجام ملی نهضت پیروز شد، باید همچنان این انسجام و وحدت ملی توسط دولت حفظ می‌شد و از آن در برابر مشکلات و تهدید بیگانگان بهره را می‌برد؛ اما مصدق با عملکرد خود باعث از بین رفتن وحدت
و ایجاد تفرقه شد.

این پژوهشگر تاریخ معاصر تأکید کرد: سابقه مبارزه ضدانگلیسی آیت‌الله کاشانی قابل مقایسه با امثال مصدق نیست و اگر بتوان مصدق را در دوره ای ضد انگلیس خواند در همین دوران نخست‌وزیری‌اش است.

*نهضت ملی نفت به رهبری آیت‌الله کاشانی و مجاهدت‌های فدائیان اسلام به نتیجه رسید

وی افزود: مهم‌ترین مسئله سیاسی کشور، نفت بود و به همین دلیل ملت با انگلستان و قدرت‌های آن روز درگیر شدند که منجر به شکل‌گیری نهضت ملی شدن صنعت نفت شد که از شهریور 1320 به تدریج رشد کرد و در سال 1327 سرعت زیادی گرفت و سرانجام با رهبری آیت‌الله کاشانی و مجاهدت‌های فدائیان اسلام و دیگر تشکل‌های اسلامی و سیاسی به نتیجه رسید.
این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: پس از انتخابات مجلس شانزدهم و قتل رزم‌آرا نخست‌وزیر وقت، سرانجام استعمار خارجی و استبداد داخلی مجبور شد که ماده واحده قانون ملی شدن صنعت نفت را به رسمیت بشناسد.

وی با بیان اینکه مجلس شورای ملی این قانون را تصویب و سپس مجلس سنا آن را جزء مصوبات خود کرد، گفت: در مرحله آخر شاه آن را به عنوان قانون جاری کشور امضاء کرده و اینگونه صنعت نفت ایران، ملی شد و با رسمیت یافتن این قانون نهضت مردم به پیروزی رسید.

تقوی با تأکید بر اینکه اجرای این قانون در کشور نیاز به دولتی داشت که مدیریت اجرای آن را برعهده گرفته و این قانون را نهادینه کند، گفت: پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، دولت مصدق بر سر کار آمد.

چهل روز پس از 29 اسفند 1329 که قانون ملی شدن صنعت نفت امضاء شد، دولت مصدق در 10 اردیبهشت 1330 روی کار آمد؛ چرا که برای اجرایی کردن این قانون به دولتی معتقد نسبت به نهضت ملی شدن نفت نیاز بود.

این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: در فرآیند نهضت ملی شدن نفت تا روز پیروزی، قدرت‌های خارجی یک نقش داشتند و پس از آن نقش دیگری ایفا کردند و با این تغییرات اقداماتی را علیه ایران انجام دادند.

وی در این‌باره تشریح کرد: پس از شهریور 1320 سه قدرت خارجی در ایران نقش استعماری را ایفا می‌کردند؛ نخستین آنها انگلستان بود که از حدود 150 سال پیش در ایران حضور داشت و ‌نفت جنوب کاملاً دستش بود؛ دوم شوروی است که حضور بیش از 150 ساله در شمال ایران داشت؛ البته حضورش همانند روسیه تزاری نبود وی‌خواست با امتیازگیری از ایران بتواند، پس از کشف نفت شمال آن را بهره‌برداری کند.

تقوی با اشاره به اینکه قدرت سوم در ایران آمریکا بود، گفت: آمریکا که به تازگی وارد صحنه بین‌المللی شده بود و می‌خواست در عرصه سیاست جهانی نقشی جدید ایفا کند به همین دلیل در ایران نیز سهم‌خواهی می‌کرد.

این پژوهشگر تاریخ معاصر با تصریح بر تلاش ملت ایران برای خارج کردن نفت از چنگ انگلیس، ابراز داشت: حزب توده و هواداران شوروی در تهران برای گرفتن نفت شمال تظاهرات می‌کردند که در ازای داشتن نفت جنوب برای انگلیس،
نفت شمال متعلق به شوروی شده تا موازنه مثبت برقرار باشد؛ یعنی هر دو قدرت دارای امتیاز یکسان باشند.

*آمریکا ابتدا در روند ملی شدن صنعت نفت با نقش حامی ملت ایران وارد عرصه شد

وی سهم‌خواهی آمریکا برای نفت و دیگر منابع ایران را نقشی تازه برای او در ایران خواند و تشریح کرد: آمریکا ابتدا از روند ملی شدن صنعت نفت، به عنوان نقش حامی ملت ایران وارد این عرصه می‌شود، یعنی در شرایط مبارزه
ملت ایران با انگلیس، «مک‌گی» کاردار آمریکا در ایران، رجال سیاسی ایران را تشویق می‌کند تا پیگیر مسائل نفت از انگلیس باشند.

این پژوهشگر تاریخ معاصر در خصوص دلیل این اقدام آمریکا بیان داشت: آمریکا می‌دانست تا وقتی قرارداد نفت ایران به صورت انحصاری در دست انگلیس باشد، او سهمی نخواهد برد، بنابراین برای دست‌یابی به نفت باید راه رسیدن به آن را باز می‌کرد و ‌آن همین روش بود که قرارداد انحصاری نفت ایران با انگلیس شکسته شود تا پس از آن آمریکا بتواند در قالب قراردادهای بعدی سهمی ببرد.

وی افزود: حتی در این مقطع، برخی به اشتباه تصور می‌کردند که به دلیل حمایت آمریکا از نهضت ملی شدن نفت این نهضت آمریکایی است؛ در حالی که این برداشت نادرستی است و ملت ایران با غارتگری نفت، توسط کشور بیگانه مخالف و با آن مبارزه می‌کرد و آن روز با انگلیس مبارزه کرد.

تقوی افزود: علت مهمی که استبداد و استعمار تن به ملی شدن صنعت نفت داد، این بود که پایگاه مهم ایران را از دست ندهند و شاه سرنگون نشود و کلاً همه صنایع نفت از دست‌شان خارج نشود.

این استاد دانشگاه با اشاره به وقایع پس از ملی شدن صنعت نفت ادامه داد: پس از ملی شدن صنعت نفت، باید دولتی سر کار می‌آمد که شرکت نفت را از انگلستان تحویل گرفته، مدیران خارجی را اخراج و مدیران داخلی را بکار
گیرد.


این پژوهشگر تاریخ معاصر اظهار داشت: شهرتی که ملیون برای مصدق قائل هستند و او را تصویب‌کننده صنعت نفت می‌دانند، این تصور نادرست و برخلاف واقعیت است بلکه مصدق از اواخر نهضت به آن پیوست و این مسئله کاملاً
مستند و در روزشمار حوادث تاریخ ایران به خوبی مشهود است؛ اگرچه برخی تاریخ را هم انکار می‌کنند!

وی گفت: مصدق در سال 1325 اعلام کرد: «من بازنشسته سیاسی هستم و هیچ کار سیاسی انجام نمی‌دهم و در آن مداخله نمی‌کنم » و مداخله هم نکرد؛ در سال 1327 تا 1329 که نهضت ملی شدن صنعت نفت شروع شده بود مصدق در صحنه سیاسی ایران حضوری نداشت و هیچ حرکتی هم به نام او و به دستور او اتفاق نیفتاد که کسی بگوید «این حرکت یا راهپیمایی به دستور مصدق است، یا ما به دستور او این کار را کردیم ».

تقوی افزود: از نیمه سال 1328 که انتخابات مجلس شانزدهم آغاز شد، تشکل‌های مذهبی و سیاسی بودند که نهضت را به رهبری آیت‌الله کاشانی پیش بردند و سپس مصدق را برای مجلس کاندید کردند و اینچنین مصدق را ابتدا
وارد مجلس 16 کردند؛ یعنی مصدق از نیمه‌های راه وارد جریان شد.


وی ادامه داد: اصل نقش مصدق در این مبارزه به زمانی بازمی‌گردد که پس از آنکه ملت کارها را تمام کرد، برای اجرایی کردن قانون آن، دولتی می‌خواست که مصدق را از دیگر گزینه‌ها برای تحقق این امر مناسب‌تر می‌دید.

این استاد دانشگاه، گزینش مصدق به عنوان ریاست دولت را همچون انتخاب بازرگان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دانست که باید شخصی می‌آمد تا دولت انتقالی را اجرایی کند و افزود: بازرگان نیز مبارزاتی در انقلاب داشت اما
رهبر انقلاب و نهضت اسلامی نبود و بنیانگذاری و اندیشه راهبردی انقلاب ازاو نبوده است.

وی جایگاه نخست‌وزیری آن روز را همانند ریاست جمهوری در زمان کنونی دانست و گفت: مصدق با گرفتن چنین سمتی در برابر ملت و دیگر مسئولان حتی در برابر دنیا نیز پاسخگو می‌بود بنابراین باید اهداف نهضت را جز اولویت‌های
کاری خود می‌کرد.
این پژوهشگر تاریخ معاصر این انتخاب و انتظارات از نخست‌وزیری را سبب شهرت مصدق دانست و عنوان کرد: با آمدن مصدق، مسئولیت ادامه نهضت برای اجرایی کردن قانون ملی شدن صنعت نفت به عهده وی افتاد.

وی افزود: در اینجا باید قدرت خارجی را عنوان کنیم که آمریکا که تاکنون حامی و مشوق ملی شدن نفت بود تا نفت را از انحصار انگلیس خارج کند، به هدفش رسیده بود؛ اما حالا دیگر نمی‌خواست نهضت ملی شدن صنعت نفت به عنوان
نهضت ضداستعماری، استبداد شاه را به خطر اندازد و برای دیگر کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه سرمشق و الگو شود.

تقوی ادامه داد: در اینجا نیز انگلستان و شوروی هم مخالف بودند که نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران تبدیل به نهضت بیداری برای ملت‌های دیگر و الگوی مبارزه با استعمار شود تا مناطق نفت‌خیز نیز از آن پیروی کنند.

وی افزود: مصدق سابقه ضدانگلیسی ندارد ولی آیت‌الله کاشانی، مادرزاد ضدانگلیسی است و حکم اعدامش را انگلیس در عراق صادر کرد و او با لباس مبدل، از دست انگلیس فرار کرد و به ایران آمد و این اتفاق به سال 1299
هجری شمسی بازمی‌گردد و روز کودتای رضاخان بود. در همان روزها مصدق با تایید انگلستان استاندار فارس بود.

وی تکروی، خودسری و ضعف مدیریت مصدق را مسئله بسیار مهم در روند نهضت ملی شدن نفت و وقوع 28 مرداد عنوان کرد و افزود: حتی زمانی که مصدق مجلس را منحل کرد، بزرگ‌ترین خطایی بود که مصدق دچار آن شد و اگر ناآگاهانه بود، خطا و اگر آگاهانه باشد خیانت است. نتیجه انحلال مجلس چیست؟ حتی نزدیک‌ترین یاران مصدق، همانند خلیل ملکی، دکتر فاطمی، دکتر صدیقی وزیر کشور، کریم سنجابی که همگی اتفاقاً ملی بودند، نه مذهبی، گفتند این راهی که می‌روی به جهنم است، ولی متأسفانه به توصیه دوستانش هم گوش نکرد.

این استاد دانشگاه افزود: با انحلال مجلس، شاه براساس قانون می‌توانست به راحتی دولت را کنار بزند و عزلش کند و نیازی به کودتا نبود، آیا می‌توان گفت مصدق نمی‌دانست، و قانون بلد نبود، و دوستانش و اطرافیانش هم به او
اطلاع نداده بودند، او را کمک نکردند؟مصدق با آگاهی تمام این کار را انجام داد.

وی گفت: روز 22 مرداد 1332 مصدق نتیجه¬ی¬ رفراندوم از قبل تعیین شده‌ی انحلال مجلس را اعلام نهایی کرد و 25 مرداد، یعنی سه روز بعد، شاه حکم عزلش را به دستش داد؛ واضح است که انحلال مجلس با علم به آن صورت گرفته زیرا به او چندین بار تذکر و توصیه شده بود که با انحلال مجلس، قانوناً توسط شاه عزل‌خواهی شد و شاه بدون مجلس تو را عزل خواهد کرد و مصدق به این حرف‌ها گوش نکرد و این اتفاق هم افتاد.

این پژوهشگر تاریخ معاصر افزود: روز 25 مرداد، مصدق مقاومت ظاهری در برابر عزلش نشان داد، ولی همگان به تاریخ نگاه کنند، مصدق تا روز 28 مرداد که کودتا شد، چه کار کرد؟ اگر او تا روز 25 مرداد نمی‌دانست، ولی با گرفتن عزلش دیگر می‌دانست که چه خبر است. آیا باید بهانه می‌‌کرد که این حکم دست خط شاه نیست!؟ در صورتی که با یک تلفن ساده می‌توانست بپرسد؛ او رادیو را در اختیار داشت واگر می خواست به راحتی صدایش را به مردم
انتقال می‌داد و آنها را از عزلش مطلع‌ می‌کرد، و می‌گفت "می‌خواهند مرا به عنوان دولت نهضت نفت، کنار بگذارند"؛ اما او هیچ یک از این کارهایی که
می‌شد با یک اقدام کوچک مقابله به مثل کند را انجام نداد .

وی افزود : این عملکرد مصدق در تاریخ هیچ توجیهی ندارد و مرحوم آیت‌الله کاشانی روز قبل از کودتا به مصدق نامه به این مضمون نوشت که " اگرچه مرا ضایع کردی و خیلی کارهای دیگری را انجام دادی، الان هم به شما می‌گویم می‌خواهند کودتا کنند، اگر خودت همراه با آنها نیستی و نمی‌خواهی که قهرمانانه از صحنه کنار روی، من برای تاریخ ملت ایران، می‌ گویم که کودتایی در شرف انجام است ".

تقوی با این عنوان که مصدق به خاطر ژست سیاسی می‌خواست قهرمانانه از صحنه سیاست کنار رود، بیان کرد : می‌خواستند اینگونه وانمود شود که دولت مصدق را با کودتا برداشتند، ولی دولت عملاً، اوضاع را به حدی رسانده بود که حتی رجال سیاسی ملیون را نتوانست در اطراف خود نگه دارد و دشمن کارش را به راحتی پیش برد .

*دولت مصدق در اواخر، پشتوانه‌های مردمی را هم از دست داده بود

وی ادامه داد: از 25 تا 28 مرداد دولت مصدق رسماوجود داشت ولی همین سه روز هم عملاً از دولت مصدق خبری نبود و نیروی پشتیبان مردمی یا ملیون هم در صحنه دفاع از او نبودند تا لشگر در خیابان شوند و ملتی بخواهد از مصدق دفاع کند، یعنی مصدق دیگر از سوی ملت حمایت نمی‌شد و پشتوانه‌های مردمی را از ابتدای کارش کم‌کم از دست داده بود به همین دلیل پس از برداشتن مصدق کسی برای حمایت از او به خیابان نیامد، زیرا ریزش‌های مردمی در طول دولت او صورت گرفته بود .

این استاد دانشگاه گفت: اگر دولت مصدق به این ضعف نرسیده بود،چند نفر اراذل و اوباش که نمی‌توانستند دولت را سرنگون کنند و گفتن عبارت‌هایی چون «ملت ایران همان‌هایی هستند که صبح 28 مرداد درود بر مصدق سر
می‌دادند و بعد از ظهرش مرگ بر مصدق می‌گفتند»؛ توهین به ملت ایران است . البته نه قبل از ظهرش ملت ایران بود و نه بعد از ظهرش؛ بلکه بعد از ظهر 28 مرداد، اراذل و اوباش در فضای خالی صحنه سیاسی به میدان آمدند،
نخست‌وزیری و دیگر جاها را گرفتند که برخی فرماندهان شهربانی و ارتش نیز با آنها همکاری می‌کردند و هیچ گروهی حتی به نام ملت، مقابل آنها قرار نداشتند که درگیری هم ایجاد شود .

وی گفت: ملت ایران در این پروسه، پس از روی کار آمدن مصدق، دچار سرخوردگی و ناامیدی شده بود و دسیسه‌های خارجی، فشار و بحران اقتصادی، تشتت و تفرقه‌افکنی داخلی وضعف مدیریت دولت از سوی دیگر، مجموعه‌ای شد تا نهضت مردمی را بی‌رمق کرده و به تحلیل ببرند .

این استاد دانشگاه با اشاره به برگزاری میتینگ‌هایی که توسط هواداران مصدق و حزب توده طی روزهای 25 تا 28 مرداد در سطح کشور تشکیل شد، گفت : آنها با جریان‌سازی و شعارهای تند و رادیکالی برخلاف مصالح ملی، فضا را برای کودتاچیان بیشتر آماده کردند .

تقوی با اشاره به گرایش ماسونی مصدق، گفت: مصدق به معنای اسمی مسلمان بود و مباحث ماسونی بودن وی همچنان در منابع و تاریخ موجود است .

وی افزود: مصدق درصدد بود دیپلماتیک صحنه را ترک کند و خودش می‌دانست نمی‌تواند برای نهضت ملی کاری از پیش ببرد و نمی‌خواست هم تن به خواسته های انگلیس وآمریکا بدهد، زیرا به نفعش نبود بین مردم به خائن معروف شود ، می خواست ملی و وجیه المله باقی بماند،از این رو همین اقداماتی را که گفتیم انجام داد .
این پژوهشگر تاریخ معاصر گفت: قدرت‌های خارجی با کودتای 28 مرداد می‌خواستند به دیگر ملت‌های دنیا ثابت کنند با ملت ایران اینگونه کردیم تا نهضت ایران را مهار کنند . سرلشگر فضل‌الله زاهدی اولین دولتی بود که
پس از کودتا سر کار آمد با عنوان اینکه فردی نظامی، کودتا را باید انجام می‌داد .

تقوی ادامه داد: سفارت انگلیس که روز کودتا بین اراذل و اوباش پول پخش می‌کرد،«کرمت‌روزولت» از آمریکا، mi6 انگلیس و افرادی چون شاپور ریپورتر وغیره هم نفوذی‌های داخلی بودند که به هواداران دولت زاهدی و در واقع
حامیان غرب و شاه، کمک می‌کردند، همچنین مطبوعاتی که با کارگردانی در تفرقه‌افکنی و تشتت افکار عمومی نقش عمده‌ای را ایفا می‌کردند و حضور عناصر شناخته و ناشناخته سفارت‌خانه‌های آنها در وقوع کودتای ظاهری علیه دولت مصدق نقش داشت. کتاب اسنادخنه سدان بخشی از این حقایق را روشن می کنند .

وی با بیان اینکه در دوره نهضت ملی شدن صنعت نفت، سفیر انگلیس با اصرار ملت از کشور اخراج شد، اظهار داشت: این اخراج به دلیل کارشکنی و توطئه‌هایش بود. پس از او کاردار و مأمورهای سفارت‌خانه با نیروهای نفوذی داخلی، نمایندگان و رجال سیاسی سر و کار داشتند تا بتوانند جریان کودتا را محقق سازند .
استاد تاریخ دانشگاه در این مقطع از تاریخ با اشاره به حضور نیروهای درباری در روند کودتا، عنوان کرد: اشرف پهلوی به همین اندازه در مظان اتهام است که شاه به درخواست مصدق درسال 1331، اورا از کشور اخراج می‌کند
و دسیسه‌گری او علیه دولت مصدق زبانزد بود حتی چند روز قبل از کودتای 28 مرداد در فرانسه طی دیدار قبلی که با نمایندگان آمریکا و انگلیس داشت به ایران آمد پیام‌شان را به شاه رساند که درصدد برنامه کودتا هستند و به
شاه اطمینان می‌دهند همچنان در رأس کشور باقی خواهی ماند، آماده‌ باشد که با کودتایی نمادین، دولت عوض شده و مقدمه روی کار آمدن زاهدی را با صدور حکم نخست‌وزیریش، فراهم کند .

وی ادامه داد: اشرف پس از انجام مأموریتش به فرانسه برگشت و چند ماه پس از پیروزی کودتا و روی کار آمدن دولت زاهدی دوباره به ایران آمد .

وی درباره نقش مصدق در ملی شدن صنعت نفت و مقایسه آن با انقلاب اسلامی ،سه دیدگاه را عنوان کرد و گفت: برخی می‌گویند نقش مصدق در ملی شدن نفت، رهبری است، همانند رهبری بلامنازع امام (ره) در انقلاب اسلامی و آیت‌الله کاشانی و دیگران نیز همکاری داشتند اما اصل مصدق بود، این دیدگاه خلاف واقعیت و حقیقت است .

تقوی دیدگاه دوم را در تحلیل نقش مصدق برای نهضت، گفت: این گروه ادعا دارند که نقش مصدق در نهضت همچون نقش بختیار در انقلاب اسلامی بود، زیرا بختیار هم با گروه‌های ملی بود و اندکی مبارزه داشت ولی در انتها چهره واقعی خود را نشان داد، مصدق هم به عنوان آخرین تیر ترکش انگلستان علیه نهضت نفت بود، یعنی وقتی استعمار و استبداد مجبور شد، پیروزی ملت ایران را در نهضت ملی شدن نفت تصویب کند، انگلیس آخرین مهره خود را به صحنه آوردند تا جور دیگر بتوانند ملت را به عقب براند، همچنان که بختیار را هم در آخرین روزهای به ثمر نشستن پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا به صحنه آورد و فریاد می‌زد: شاه را برکناری می‌کند، ساواک را منحل و غیره ... برای اینکه اصل نظام سلطنتی بماند و انقلاب اسلامی به نتیجه نرسد .

وی در مورد تحلیل سوم افزود: عده‌ای هم معتقدند، مصدق در نهضت نفت همچون بازرگان است در انقلاب اسلامی، نه رهبر نهضت است و نه عنصر بیگانه همچون بختیار. بلکه یکی از رجال ملی کشور بود که خوشنام هم شده بود که همه به صلاحیت او رأی دادند ولی تفکر، اندیشه و مدل مدیریتی مصدق همگی سکولار بودند، قدرت و اندازه توانش به همان دو سال بی‌ثمر انجامید .

تقوی تحلیل اخیر را بیشتر به واقعیت و حقیقت نزدیک‌ دانست و بیان کرد : اگر بخواهیم منصفانه‌ترین قضاوت‌ها را در این باره انجام دهیم، شاید شواهدی بر دیدگاه سوم باشد اما مصدق همچون بازرگان کشش، قدرت و توانایی
رسالت نهضت مردمی را نداشت همچنان که بازرگان ظرفیت وسعت انقلاب اسلامی را نداشت .

وی با تأکید بر اینکه در توطئه و کودتاهای ایران باید نقش کشورهای خارجی را در همه عرصه‌ها پررنگ‌تر دیده شود، بیان کرد: اگر ما ملت ایران در همه عرصه‌ها و مسئولیت‌ها متحد باشیم آنها باز هم راه مبارزه علیه ما را در
پیش می‌گیرند و هر کار خوبی انجام دهیم با وارد کردن هزینه‌ای، می‌خواهند ما را به شکست بکشانند پس دشمن اول نهضت ملی شدن نفت، انگلیس و آمریکا است .

تقوی افزود: در پیروزی دشمن، ما ضعف‌هایی داریم که دولتی را بر سر کار آوردیم که به دلیل بنیش خاص سکولاری، تکروی و خودسری و ضعف مدیریت مانع پیشرفت نهضت نفت وباعث بر کناری دولت بود .

وی ادامه داد: در این میان نفوذی‌ها، مطبوعات و عناصر انگلیس و آمریکا منجر به کودتا شدند و اگر یکی از این عوامل که دست‌ خودمان بود یعنی همان انتخاب دولت مصدق، پس از انتخاب رویه نهضت را ادامه می‌داد، شاید دشمن به این سادگی نمی‌توانست، دولت را از دست ملت خارج و نهضت را به شکست بکشاند .
انتهای پیام /
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول