خبرگزاری فارس مازندران ـ عقیل امامی|واقعیت آن است ماجرای مرگ یک شهروند ایرانی نه تنها علت اساسی بحران نبوده و نیست که تنها بهانه شعله ور شدن آن از سوی خالقان و تاثیرگذاران بحران ساختگی قلمداد میشود.
بررسی مسائل عمده کشور به ویژه در حوزه سیاست خارجی و گشایشهای اقتصادی نشان میدهد که با روی کار آمدن دولت سیزدهم و ابتکار عمل خادمان این دولت در جبهه دیپلماسی برای خارج سازی پرونده مذاکرات برجامی از حالت بحرانی از طریق ارائه ایدههای مبتکرانه و نیز پیشرفت اساسی برنامههای تحولی آیتالله رئیسی برای عبور از شرایط سخت تحریمی و توفیقات سرشار آن در عرصه خودکفایی و اقتدار ملی غربیها به سرکردگی مظهر استکبار را در تنگنا و عصبانیت فزایندهای قرار داد.
اظهارات ناپخته و عاری از منطق دیپلماتهای کهنه کار غربی و سیاستمداران ریاکار آنها در مورد برخورد با کشورمان به بهانه این حادثه تلخ نشان میدهد که جملگی بیمحابا پیشرفت آینده و قدرت تهاجمی ایران در عرصه اقتصاد و پیشاهنگی در تولید علم را هدف گرفته و تمامی اقدامات آنان اعم از اعمال تحریمهای بلا وجه افراد و حتی قطع دسترسی شهروندان ایرانی به روادید و نیز کاهش سطح ارتباطات دیپلماتیک و اعمال فشارهای سیاسی از طریق نهادهای بینالمللی تحت انقیاد استکبار، محصول هماهنگی و هدایت اتاق فرمان مشترک است که مرکز آن در سازمانهای جاسوسی آمریکا و موساد قرار دارد.
فتنه اخیر که با صحنهآرائی قطعی دشمنان بیرونی و ابزار رسانهای و فضای مجازی شکل گرفت و با آشوبهای خیابانی و اقدامات خرابکارانه در شهرها و هتک حرمت حرم مطهر شاهچراغ (ع)، در استان مازندران در شهر آمل و شهادت مظلومانه جمعی از شهروندان ادامه یافت، برخی از عناصر واداده و منفعل کشور به ویژه از طیف سیاستمداران و رسانههای مدعی قانونمداری را نیز در گیر خود کرده بهگونهای که این عناصر و رسانهها با مواضع دو پهلو و تردیدافکن هر روز بر حجم و وزن فتنه میافزودند و عملا به شبکه نیابتی دشمن در فتنه اخیر تبدیل شده اند.!
پرواضح است رویکردهای اجرایی در بدنه مدیریتی کشور دارای نقایص عدیده و نیازمند بررسی و تغییر است اما این دلیل موجه و قابل پذیرشی برای زیر گرفتن دستاوردها و خدمات ارزشمند و بیبدیل انقلاب اسلامی در عرصه حکمرانی نیست و آنگونه که در صفحات رنگارنگ جراید عمدتا اصلاح طلب به چشم میآید، مصاحبهها و تیترهای تفرقهافکن و هجمه به دستاوردها و ارزشهای راستین کشور در میانه اغتشاشات در حقیقت یاری رسانی به جبهه نفاق و اردوگاه دشمن تلقی میشود که نباید بادیده اغماض به این ماجرا نگریست.
از سوی دیگر افزایش ظرفیتهای اقتصادی و تجاری و مراودات فرهنگی و سیاسی با کشورهای غرب آسیا برای کمرنگ کردن تحریمهای ظالمانه استکبار و متحدان آن و نیز جهش خیره کننده ظرفیتهای بومی طی یک سالونیم گذشته با اتکا به توانمندی داخلی و نیز حضور قدرتمند کشورمان در مذاکرات برجامی و سازمانها و اتحادیههای منطقهای برای ارتقای توان اقتصادی کشورمان، ظاهرا راهی جز فتنهانگیزی و تحمیل خسارتهای فراوان اقتصادی و فرهنگی با بهکارگیری عملههای آشوبگر و بحرانآفرین علیه ایران عزیز برای استکبار باقی نگذاشت و تحلیل موشکافانه حوادث تلخ اخیر از جنگ ترکیبی سازمان یافته کشورهای غربی با اتاق فرماندهی واحد از این حقیقت مسلم پردهبرداری میکند.
در میانه حوادث پرشمار اخیر سئوال اساسی این است که چرا و به کدام علت رسانههای کشور به عنوان مرکز پدافند هوشمند فرهنگی و سیاسی در هنگامه اضطرار و بحران در خط مقدم امنیت ملی و اهداف و سیاستهای راهبردی کشور نیستند و از این معبر خسارتهای فراوانی متوجه کشور میشود؟!
نکته مهم و قابل تامل اینکه چگونه برخی از رسانههای مکتوب که از یارانههای حمایتی دولت برخوردارند و نیز برخی تریبونداران مطرح سیاسی با سخنرانی و مصاحبههای تند و آتشین علیه محکمات نظام و ارزشهای برآمده آن در اثنای بحران به وجود آمده به تکمیل کننده پازل رسانههای سعودی و لندنی تبدیل میشوند و در تقسیم کار اعلام نشده هر آنچه که آنها نمیگویند را با تیترهای درشتتر ضدمنافع ملی کشورمان منتشر و منعکس میکنند.؟!
بهر روی با فروکش کردن التهابات و آشوبهای خیابانی عوامل فتنه اخیر در اثر هدایتهای داهیانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و بصیرت و خروش ملت هوشیار و انقلابی کشورمان شایسته است دستگاههای مسؤول با بررسی همه جانبه نقاط تاریک وروشن حوادث یک ماه و اندی قبل و شناخت وزن هریک از مولفههای پدیدآورنده آن با هماهنگی و جدیت لازم از بروز خسارتبار وقایع مشابه در آینده جلوگیری و توطئههای علی الدوام استکبار و همپالکیهایش را خنثی کنند.
پایان پیام/ ۸۶۰۰۴/ج