به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، بیست و چهارمین برگه تقویم آبان ماه که برزمین میافتد، «روز حماسه و ایثار مردم اصفهان» به چشم میخورد، روزی که به نام اصفهان و مردمش ثبت شده، اما نسل ما و حتی بسیاری از نسلهای گذشته نمیدانند چرا این روز، روز اصفهان و اصفهانیها است، کتاب خاطرات اصفهان را برمیداریم و ورق میزنیم.
برگ اول، دیدار یار
صفحههای آبان سالها، سنگینتر و رنگین شدهاند، سبز و قرمز، از آخر کتاب شروع میکنیم به خواندن، از آبان سال قبل که در صفحهای سبز رنگ نوشته: دیدار مردم اصفهان با رهبر انقلاب که ایشان از حماسه و ایثار اصفهانیها میگویند، از اتفاقی که ۴۰ سال قبل در این شهر افتاده و اگر در هرکجای دنیا بود، میتوانست آن شهر و حتی کشور و انقلابش را زمینگیر کند اما در این آب و خاک نتیجهای عکس داد و عزمها محکمتر شد.
رهبر انقلاب، فداکاری و جهاد مردم دیگر شهرهای کشور را در کنار مجاهدتهای مردم اصفهان باعث پیروزی کامل و درخشان ایران در دفاع مقدس دانسته و میگویند: جوانان، واقعیات آن آزمایش کم نظیر را نمی دانند که چگونه ملت ایران بدون هیچگونه حمایت در مقابل همه دنیا و کمک های همه جانبه ناتو، ورشو، امریکا و شوروی سابق و اروپا به صدام، ایستاد و پیروز شد.»
برگ دوم، ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم در ره عشق وفادارتر از هر مردیم
باید باز هم صفحههای این کتاب را ورق بزنیم و به گذشته برگردیم، دو سه صفحه عقبتر، برگهای خونین و قرمز رنگ است، «شهادت ۳ بسیجی در منطقه خانه اصفهان» در جریان فتنه زن، زندگی، آزادی و اغتشاشات رقم خورد اما نکته جالب این است که زمزمههایی به گوش میرسد، «ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم/ در ره عشق وفادارتر از صد مردیم» پس باید باز هم به عقب ورق بزنیم.
برگ سوم، پرواز ققنوس از دل آتش
دوباره برگهای خونین در آبان سال ۹۸ و این بار جرقه آتش با اقدامی نسنجیده و بیمقدمه دولت زده شد و شعلههای آن جان جوانان وطن را گرفت اما فتنهای که کاملا طراحی شده و قوی بود باز هم به نتیجه نرسید و دوباره همان حرف که «این مردم تهدید را به فرصت تبدیل میکنند و از فتنهها سربلند بیرون میآیند» باز هم سیاوش از این آتش روسپید بیرون آمد.
برگ پنجم، تابش نور بر گنبدهای فیروزهای
چندسالی عقبتر برگهای سبز نظرم را جلب میکند، ورق میزنم تا به آبان سال ۸۰ میرسم، عنوان آن برگه را نوشتهاند «حضور رهبر انقلاب در اصفهان»، این صفحه عجب عکسهایی دارد، مردم چه شور و حالی دارند و عجب جمعیتی آمده است، از بزرگترها که میپرسیم میگویند شور و حال خاصی بود و هرکس هرطور میتوانست خود و شهر را آماده حضور یار میکرد و جانها میخواندند: «آب زنید راه را هین که نگار میرسد / مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد».
رهبر انقلاب در این سفر و در جمع مردم اصفهان میگویند: مردم این شهر در همه مراحل پرچمدار دین و ایمان بودهاند و شهیدان سرافراز آنان در عرصههای مختلف از جمله ۸ سال جنگ تحمیلی، نام اصفهان را جاودانه کردهاند.
برگ ششم، حماسه، حماسه، حماسه و دیگر هیچ...
باید باز هم ورق بزنم، ۱۹ سال قبلتر این این سفر، این صفحات نه سبز است و نه قرمز اما دقیقتر که نگاه میکنم هم سبز است و هم قرمز و سفید، آری پرچم سه رنگ ایران است که میدرخشد، فکر میکنم به مقصد رسیدم، روز حماسه و ایثار مردم اصفهان، ۲۵ آبان سال ۶۱، چه صفحه عجیبی استُهم غم دارد و هم شادی، اندوه و شور را با هم دارد، کلمهای در این صفحه میدرخشد که رنگ طلایی دارد، «ولایت».
گویی ۲۵ آبان ۶۱ اصفهان همه چیز را دگرگون کرده، عکسهای آن روز فریاد میکشند و فیلمها تصویر پیش چشم آدمی را بیحرکت میکند، چیزی شبیه افسانهها است جمعیتی که چون قطرات به هم میپیوندند و پیش میآیند و رود به رود و جویبار به جویبار دست در دست هم پا به دریای بیکران تشییع کنندگان در میدان امام خمینی(ره) میرسند، این جا دیگر قطره نیست، همه دریاست، دریای غیرت و عشق و ایمان و فداکاری و ولایتمداری که ۳۷۰ دُر و گوهر خود را به رُخ عالم میکشد و سر دست گرفته است.
آری مردم اصفهان در یک روز ۳۷۰ شهید تشییع کردند که یک سر جمعیت در میدان امام خمینی(ره) و سر دیگر در گلستان شهدا بود و در همان روز باز هم اعزام به جبهه داشتند چراکه پیر مرادشان گفته: «اگر ما را محاصره نظامی بکنند، فرزند عاشوراییم» و فرزند عاشورا شوق شهادت دارد و در راه آرمان الهی خود سر از پا نمیشناسد.
نکته قابل توجه در این واقعه، حضور مادران است، اگر مادران و همسران شهدای ما همچون روز واقعه حضرت مسلم بن عقیل در کوفه بودند، مسلم ما هم به مسلخ شهادت میرفت و ننگ بر پیشانی ما مینشست اما همراه بودند و بند پوتین فرزندانشان را محکم بستند که بر صراط حق نلغزند و پس از شهادت با افتخار عکس او را سر دست بردند و بند پوتین فرزند دیگر را بستند.
باید بدانیم ماجرا چه بوده و چرا این روز این قدر اهمیت و ارزش دارد، نه تنها برای مردم اصفهان، بلکه ارزشی ملی و انقلابی دارد و به همین منظور به سراغ علیرضا شبانگیز ، فرماندهی گردان زرهی تیپ۱۴ امام حسین(ع) در زمان عملیات محرم رفتیم که از آن روزها بگوید و عملیات محرم که خود حماسهای در تاریخ ۸ ساله جنگ است.
باران، آتش، گلستان، وحدت و عشق ناگفتههایی است از دل محرم
علیرضا شبانگیز، این رزمنده دفاع مقدس که از سن ۱۸ تا ۲۲ سالگی خود را در جبهه حضور داشته صحبتش را با روزهای حضورش در جنگ آغاز میکند و میگوید: در اسفند سال ۵۹ و در سن ۱۸ سالگی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدم اولین اعزام به منطقه دارخوین در جنوب بود و وارد اعضای تیپ ۱۴ امام حسین(ع) شدم فرماندهی این تیپ را شهید حاج حسین خرازی بر عهده داشت بعد از گذشت دو ماه حضور در منطقه و عزل بنی صدر و هنگامی که رهبر انقلاب فرماندهی جنگ را بر عهده گرفتند اولین عملیات سپاه پاسداران در مقابل رژیم بعث با نام خمینی(ره) در منطقه سلیمانیه و محمدیه صورت گرفت.
وی ادامه میدهد: بعد اینکه نظام جمهوری اسلامی به توانمندیهای سپاه پی بردند عملیات ثامن الائمه برای شکستن حصر آبادان انجام شد؛ در عملیات طریق القدس بخش دیگری از سرزمینمان از دست عراقیها آزاد شد و عملیاتهای غرورآفرینی توسط سپاه پاسداران صورت گرفت همچنین در عملیات بیت المقدس خرمشهر آزاد شد، در عملیات فتح المبین که قبل از عملیات محرم و در فروردین ماه ۶۱ انجام شد توانستیم بخشی از دشت عباس و دیگر مناطق را از دست رژیم بعثی آزاد کنیم و با توانمندیهای بسیار بالا و حفظ قوا سه تیپ قرار شد ماموریتهای خود را جهت آزاد کردن مناطق به سرانجام برساند.
این رزمنده دفاع مقدس در ادامه صحبت خود یادآور میشود: عملیات محرم با توجه به اینکه در ایام محرم و در سال ۶۱ انجام میشد هیجان و شور و حال خاصی جدای از دیگر عملیات در بین رزمندگان حاکم بود و این عوامل کمک کرد که این عملیات به عنوان یکی از عملیات های پیروزمندانه باشد که در طول سیزده شب متوالی دشمن را مجبور به عقب نشینی کردیم و در پشت پاسگاههای مرزی عراق مستقر شدیم
شب انگیز با اشاره به اتفاقات و سختیهای عملیات محرم گفت: به لطف الهی و شجاعت تمام رزمندگان توانستیم این عملیات را به سرانجام برسانیم چرا که این عملیات نیز همچون دیگر عملیات ها برای ما مسائل و مشکلاتی داشت و در این عملیات آب با سرعت بسیاری در یکی از رودخانه های اطراف به دلیل بارش بسیار طغیان کرده و مشکلاتی در خصوص عبور را ایجاد کرده بود. این عملیات در سه محور غرب و شرق منطقه انجام شد که در اطراف این عملیات تیپ ها و لشکرهای مختلف جهت پشتیبانی حضور داشتند و بنابر فرمان فرماندهی عملیات رزمندگان از آب عبور کردند که متاسفانه برخی ها توسط آب برده شدند و سپس فرمانده عملیات دستور بر تغییر مسیر حرکت دادند.
غفلت دشمن از رحمت الهی
وی در ادامه روایت خود از وقایع عملیات محرم میگوید: یکی از نکات مورد توجه، همجواری سپاه و ارتش و ترکیب نیروهای مسلح ایران موجبات پیروزی را در عملیات محرم فراهم آورد، حوادثی که در عملیات محرم انجام شد و از کمک های خداوند متعال بود این بود که باران آرام آرام بود و عراقی ها به تصور اینکه ایرانیها در باران کاری نمیکنند، منطقه را آرام کرده بودند. باران یکی از نعمات الهی در عملیات محرم بود و وضعیت منطقه را به نفع ایران قرار داد چرا که نیروهای عراقی کاری نمیکردند.
این رزمنده دفاع مقدس با بیان آنکه در مواقع حساس جان رزمندگان اولویت اصلی فرماندهان بود، ادامه میدهد: از خاطراتی که من در این عملیات دارم این بود که رزمندگان با زدن به آب رودخانه که بسیار سرد و خنک بود و برخی رزمندگان به حالت یخ زده تبدیل شده بودند که فرماندهی عملیات دستور کمک به رزمندگان و آوردن ماشینهای نفربر را داد چرا که نجات جان رزمندگان در اولویت بود.
بارانی که آتش حیله دشمن را برای رزمندگان سرد کرد
فرمانده گردان زرهی تیپ امام حسین(ع) در عملیات محرم یادآور میشود: یکی دیگر از امدادهای الهی در عملیات محرم شاید طغیان رودخانه بود چرا که مطابق قرآن کریم(چیزی که شما بد و ناگوار میدانید به نفع شماست) چرا که آنطرف رودخانه که ما بایستی میرفتیم یک منطقه جنگی بود و عراقیها در جای جای آن بشکههای قابل انفجاری که اصطلاحا ناپای گفته میشد، قرار داده بودند و بنا بود هر زمان که نیروهای ایرانی در آنجا حرکت کردند آنجا را منفجر کنند و یک جهنم تبدیل شود اما بارش باران و طغیان رودخانه باعث شد مسیر تغییر کند و رزمندگان وارد این جنگل نشوند.
شب انگیز با بیان دستاوردهای عملیات محرم خاطرنشان کرد: عملیات محرم دارای ۱۳ بخش متوالی بود که در هر بخش با بکارگیری نیروهای جدید عملیات صورت میگرفت و توانستیم به اهداف از پیش تعیین شده خودمان برسیم و موفقیت کسب کنیم و در پایان نیز با تصرف منطقه شرهانی این عملیات انجام شد و به این عنوان نام گرفت.
وی ادامه میدهد: تعداد شهدای ما در عملیات محرم زیادتر و شاخص تر بود و در روز ۲۵ آبان تعداد ۳۷۰ نفر از شهدای عملیات محرم را در اصفهان تشییع کردند که این نشان از برجستگی شاخص سپاه اسلام بود که برای رسیدن به اهداف خویش حاضر است هر قیمتی را بدهد. در هر مقطعی از جنگ بعد از عزل بنی صدر، رزمندگان سر از پا نمیشناختند و به دنبال اجرای فرمان امام بودند و تنها نگاه به هدف داشتند که این باعث بالا رفتن انگیزه و روحیه در میان رزمندگان بود همچنین پیروی از فرمان امام یک موضوع مرسوم در میان رزمندگان بود. احساس است که عشق به امام را در وجود رزمندگان احیا و زنده می کند و باعث میشد عشق و ارادت به امام کمبودهای مربوطه را برطرف کند قطعا همه معتقد هستیم که اینها همه کار خدا و امداد الهی است چرا که حرکت امام نیز بر مبنای نگاه خدا بود.
زدودن نفاق و خیانت در دل میدان جنگ
فرمانده گردان زرهی تیپ امام حسین(ع) در عملیات محرم با اشاره عزل بنی صدر و تاثیر آن در جنگ اذعان داشت: بنی صدر از یک جبهه سیاسی حمایت می کرد و بعدا نیز از منافقین شد که اینان راه اسلام، قرآن و امام را نمیپیمودند و این شرایط برای همه مردم و رزمندگان کاملا مشخص شد که بنی صدر نمی تواند جبهه ها را مدیریت کند و خیانتهایی نیز از حزب لیبرالها و غرب دیده شده بود.
شب انگیز افزود: بین نفاق و دورویی های دوران بنی صدر و سپس تفاهم و همراهی دوران بعد از او در میان رزمندگان تفاوتهایی وجود دارد که نتیجه آن نیز چندین عملیات پیروزمندانه بود که صورت گرفته بود. تفاهم و برادری که بین ارتش و سپاه بعد از عزل بنی صدر به وجود آمد موجب عملیات های افتخارآفرین و پیروزیهایی برای رزمندگان ایرانی شد؛ مودت و محبتی که در رزمندگان وجود دارد نشات گرفته از خانوادههای آنان است.
گر پدری نیست، تفنگ پسری هست هنوز
وی تاکید میکند: معتقدیم اسلام به گونه ای ما تربیت می کند که می گوییم اگر پرچمی از دست سرداری افتد سردار دیگری ظهور میکند و این اعتقاد ناشی از اخلاصی بود که حضرت امام در رهبری داشت.وقتی در یک خانواده 4 یا 5 شهید وجود داشته باشد بقیه افراد احساس میکنند که باید مسؤولیت رو زمین مانده برادرش را به دوش کشد مثلا شهید علی رحمانی یک کشاورز بود وقتی خواهررزادهاش به شهادت میرسد، روز تشییع او همانجا بالاسر پیکرش قسم میخورد و میگوید من اسلحهای که تو برداشتی را برخواهم داشت و علیرغم آنکه 5 فرزند کوچک داشت و خیلیها اصرار کردند تا مانع رفتن او شوند اما به جبهه میرود و پس از مبارزه با جبهه باطل در عملیات محرم شهادت میرسد.
این رزمندع دفاع مقدس ادامه داد: از اینگونه رفتارها توسط پدرها، برادرها، برادر و خواهرزاده و غیره در زمان جنگ بسیار داشتهایم، افرادی که صبح عزیزان شهیدشان را به خاک میسپردند و همان روز یا فردایش به جبههها میرفتند.
شور و شعور جوان امروز کمتز از جوانان دوران جنگ نیست
شب انگیز جوانان امروز همچون جوانان جنگ و اوایل انقلاب پر شور و شعور و شجاع میخواند و بیان میکند: همه معتقدیم که رهبر انقلاب اسلامی دقیقا پیرو راه حضرت امام راحل هستند و همان مسیر را حرکت میکنند و در دفاع از کیان و ناموس اسلام اقدام می کنند همچنین جوانان امروز ما دارای عقل، شعور و معرفت هستند که در صورتی در خطر بودن اسلام در مرزهای بیرون از کشور، نیز حمایت خواهند کرد.
روایت افسران و سربازان عراقی که لقب حزب الهی را گرفتند
فرمانده گردان زرهی تیپ امام حسین(ع) در عملیات محرم با بیان احوال برخی از سربازان و افسران عراقی از سراجبار و بدون رضایت قلبی به جببه باطل میآمدند، گفت: ما با کسانی میجنگیدیم که مسلمان بوده و برخی از آنها که در ارتش نبودند نیروهای اجباری بودند به اجبار در جنگ بودند که هنگامی اسیر میگرفتیم کتاب های قرآن و دعا در نزد آنان بود و حتی من بارها با دوربین دیده بودم که سرباز عراقی نماز میخواندند اما چون در جبهه کفر بودند مجبور به حضور در جنگ بودند. در عملیات محرم یک شب که در ارتفاعات نشسته بودیم، متوجه صدا شدیم که یک تعداد از سربازان و افسران عراقی به زبان خودشان«دخیل یا خمینی» میگفتند و اطلاعاتی از آرایش و حمله دشمن را به ما دادند، بنابراین بودند از سربازان و ختی افسران عراقی که واقعا خواهان جنگ با ما نبودند و در همان لحظات نخست تسلیم میشدند و تیراندازی نمیکردند حتی اطلاعات متعدد در سطحها مختلف به ما میدادند.
خانههای مردم، آرامگاه شهدا
اما در این میان شاید شنیدنی باشد حال مردم شهر گنبدهای فیروزهای در روزهای همزمان با عملیات محرم که از خانه و کاشانه خود گذشتند تا جسم عزیزان شهیدشان را به دل خاک بسپارند، از همین رو اسدالله مکی نژاد که در سال ۱۳۶۱ مسئولیت گلستان شهدا اصفهان را بر عهده داشت در گفتوگو با خبرنگار فارس از حال و هوای مردم نصف جهان در روزهای تشییع شهدا و می گوید: ۲۵ آبان روز تشییع ۳۷۰ شهید بود، در آن زمان که به ما اطلاع دادند در گلستان شهدا مکانی برای دفن این تعداد شهید وجود نداشت، مسؤولان و هیئت امنای گلستان شهدا جلسهای با صاحبان خانههای اطراف گلستان گذاشتند تا برای دفن پیکر این شهدا ۱۶ خانه را آزادسازی کنند، بعد از این جلسه مالکین قبول کردند در خانههایی که بنیاد مسکن برای آنها تهیه کرده زندگی کنند.
وی ادامه می دهد: در نصف روز خانهها تخریب شد و مسطح سازی برای تدفین شهدا انجام شد. قطعهبندی و طراحی قبور برای ۳۷۰ شهید با کمک و همکاری خود مردم از صبح تا شب انجام شد، فردای آن روز تشییع شهدا از میدان امام شروع شد و ساعت ۱۲ ظهر اجساد پاک شهدا به گلستان رسیدند و در هنگام اذان مغرب همه شهدا دفن شده بودند.
مسؤول اسبق گلستان شهدای اصفهان تاکید میکند: خاکسپاری ۳۷۰ شهید واقعاً همت والای مردم را نشان داد که حتی حفاری قبور و نظارت بر تدفین و خیلی از کارها را خود مردم انجام دادند، حتی هفته بعد از ۲۵ آبان از همین گلستان شهدا اعزام به جبهه داشتیم.
مکینژاد با تشریح حال و هوای شهر ومردم اصفهان در روز پیش از تشییع شهدا گفت: :شب قبل از تدفین این ۳۷۰ شهید، آنها را در سردخانه کهندژ غسل داده بودند، بعد به خانوادههایشان تحویل دادند، صبح آن روز از هر محله و خیابانی شهیدان را به سمت میدان امام(ره) تشییع میکردند و این خیلی صحنه زیبایی بود, در مراسم ۲۵ آبان هر فردی دوست داشت کاری انجام دهد. افراد آنقدر برای شهدا ارزش قائل بودند که خود را خادم شهدا میدانستند و هر کاری لازم بود انجام میدادند. روحیه ایثار و فداکاری مردم در آن زمان منشا گرفته از رهبر جامعه، امام خمینی(ره) بود.
وی در پایان صحبت خود استقامت و تقوا را ویژگی بارز جوانان امروز میخواند و بیان میکند: نسل جوان امروز هم همان روحیه را دارند، به طور مثال در جنگ غزه همین جوانان چقدر باانگیزه حاضرند که در میدان عمل در جنگ با رژیم صهیونسیتی حضور پیدا کنند، ایمان و دین در جوان وجود دارد و باعث ایستادن آنها برای انقلاب است، عظمت اسلام و خانواده شهدا و روحیه ایمان و تقوا و وجدان در وجود جوانان به خاطر داشتن رهبری همچون، آیت الله خامنه ای است، آن کسی که استقامت و بیداری به مردم و جوانان یاد داده است تا جوانان انقلاب را حفظ کنند.
پایان پیام/۶۳۱۰۶