خبرگزاری فارس اصفهان- یادداشت؛ علی صالحی*؛ در روزهای اخیر رئیس دولت اصلاحات در نامه‌ای طلبکارانه، بدون اشاره به نقش حمایت‌هایش از دولت در شکل‌گیری وضع موجود اقتصاد ایران، از رهبر انقلاب خواسته که برای حل مشکلات خودشان ورود کنند.
این نامه از آن جایی جالب می‌شود که درست در همین روزها محسن رنانی دانش‌آموخته اقتصاد و از ذوب‌شدگان در خاتمی سلسله یادداشت‌هایی با عنوان سلام بر ایران... سلام بر رهبری منتشر کرده است. (اینجا بخوانید)
بر این اساس به نظر می‌آید با توجه به سابقه رنانی در حمایت از دولت روحانی و حتی نقشش در دلار ۴۲۰۰، به عنوان یک پشتوانه فکری یا عقبه استراتژیستی یا قانع‌گر و توجیه‌کننده حلقه‌های نخبگانی برای جریان اصلاحات عمل می‌کند.
هر چند شاید هم بخواهد خود را در این ردا جا بدهد حتی اگر برازنده‌اش نباشد اما به هر حال رنانی خوش صحبت و خوش قلم است و لاجرم بخشی از حرف‌هایش را از دل بر می‌آورد تا بخش دیگری که مدنظرش هست بر دل بنشیند.
این یادداشت دقیقا مصداق بارزی برای کیفیت جنگ روایتها و چالش تصویر است، به ۶ دلیل و ۲ تذکر:
۱- کنار هم قراردادن گزاره‌هایی که ظاهرا ارتباطی با هم ندارند و ربط دادن آن‌ها با تصویرسازی برای مخاطب.
۲. روایت‌سازی از وضع موجود بر خلاف مولفه‌های دقیق و بر اساس گزاره‌های نادرست اما رایج و پذیرفته‌شده در افواه عمومی.
۳. القای آنچه که می‌خواهند روایت غالب شود نسبت به آنچیزی که هست به عنوان واقعیت موجود.
۴. استفاده از خلأ تئوریک و گفتمانی و نظریه‌پردازی جبهه انقلاب در تئوریزه کردن شرایط دیروز، امروز و فردا.
۵. نسخه‌ای برای تحریف حافظه تاریخی و قطع ارتباط مردم با این حافظه، همچنین بازنمایی واقعیت‌های امروز و سیاه‌نمایی فردا است.
۶. مقصرتراشی و تجمیع فشار اجتماعی حاصل از ناکارآمدی دستگاه‌ها بر رهبر انقلاب در عین حالی که ابتدا با عوام‌فریبی گفته می‌شود دنبال راه حل هستیم و نه مقصر.
احتمالا این مانیفست ماه‌های پیش رو در کنار شعار فرار از ونزوئلا شدن و دلار ۵۰ هزار تومانی است که از تاکتیک اغراق و ترس از آینده در عملیات روانی برای تسخیر ضمیر ناخودآگاه برای فرار از پاسخگویی وضع موجود بهره می‌برد.
اهمال ما با پرداختن به نزاع‌های سطحی و درگیر شدن به حواشی ساختگی باعث فراموش شدن تئوریزه‌کردن نسخه اصلی تمدن‌سازی و نقشه راه کشور یعنی بیانیه گام دوم و برنامه ۵ دهه آتی کشور شد؛ امروز این روایت جعلی قرار است جایگزین روایت اصیل اما توزیع نشده بیانیه گام دوم از شرایط دیروز، دستاوردهای امروز و نقشه راه فردا شود.
پی‌نوشت:
۱. یادداشت چقدر خوب واژه‌سازی و تولید مفهوم می‌کند.
۲. چقدر تمیز و غیرمستقیم تولید برچسب می‌کند.
۳. به این نوع محتواهای انذاری می‌گویند پیش‌بینی محقق‌شونده؛ اهداف را در قالب تذکر و هشدار تئوریزه می‌کنند بعد فشار می‌اورند و مداخله می‌کنند تا محقق شده و نتایج لازم بدست بیاید. بعد می‌گویند همان بود که ما گفته بودیم.
۴. البته نوشتار برای رد گم کردن، سردرگمی، زودباوری مخاطب و القای بی‌طرفی حرف خوب هم کم ندارد.
۵. نهایتا هم مفصل از رهبر انقلاب تعریف می‌کند که البته یک ذهنیت‌سازی برای آینده جایگاه هم هست اما بپرسید راهکار چیست نهایتا به کاهش اختیارات رهبری می‌رسید. نماد ارتقا خرد جمعی و اصلاح تضادهای قانون اساسی که کلیدواژه‌های اصلی متن است فقط معادل کاهش اختیارات رهبری قابل تعریف است.
*دانش‌آموخته اقتصاد و کارآفرینی دانشگاه اصفهان و دانشجوی دکتری مدیریت دولتی
انتهای پیام/۶۳۲۱۲/ع/
