خبرگزاری فارس –همدان: به وقت ۶ سالگی اکانت خدا را پیدا کرد و پیغام بفرست، درست وقتی که با سلولهای مهاجم سرطانی دست به گریبان بود و مهمان اتاق شیمیدرمانی؛ همان وقتها که ضایع مغزی سوی چشمانش را نشانه رفته بود.
دست در دست پدرش روزی چند پیغام در قالب سورههای کوچک جزء ۳۰ را از بر میکردند و به آسمان حواله میدادند، خداوند هم پیامهای پس و پیش پرهام را در حین شیمیدرمانی دید و جواب داد یعنی معجزه شد، حالا ۹ سالی میشود او قطع درمان شده و سلولهای ناخوانده خاموش.
از آن روز به بعد پرهام با چشم دل نیت کرد تا در مسیر حفظ قرآن گام بگذارد نذری نانوشته برای شفای تمام کودکان سرطانی، روز و شب در پی هم گذشتند و پرهام با تلاش بیشتر به اکانت خدا پیام میفرستاد.
بدون روخوانی و اشارهخوانی یک ضرب آیات آسمانی را حفظ میکرد، مادرش از روی قرآن میخواند و صدا ضبط میکرد و پرهام با گوش کردن آیات شریفه سورهها، حزبها و جزءها را از بر میکرد.
حالا او روشندل قرآنی و حافظ کل شده، انگار در وادی بینهایت گام گذاشته؛ فراز و نشیب این مسیر کم نبود اما دو بالش را در گرو اهل بیت(ع) و قرآن نهاد و پرواز کرد؛ پرهام به قدر مژه بر هم زدنی تصمیم گرفت و تمام عمرش را بیمه کرد.
سرباز روشندل امام زمان(ع)
امروز که او نوجوان ۱۶ ساله موفق همدانی خطاب میشود یکی از بزرگترین آرزوهایش برآورده شده و سرباز امام زمان(عج) است یعنی آماده و پا به کار در انتظار نشسته است.
پرهام ایرانپور با دلی پرنور خیره به آیندهای که به برکت سفره قرآن از همین حالا ساخته شده میگوید: نیت اصلی من برای حفظ قرآن شفای کودکان بیمار و در صدر آن آمادگی برای ظهور آقام امام زمان(عج) است چراکه آقا همرکاب آماده و قرآنی میخواهد حتی مقام معظم رهبری تأکید کردند ۱۰ میلیون حافظ قرآنی میخواهیم.
او اکنون در کلاس نهم تحصیل میکند و از سال ۹۱ وارد جامعهالقرآن شده و در سال ۹۹ همزمان با تولد بیبی دوعالم خانم فاطمه زهرا(س) حفظ کل قرآن مجید را به پایان رساند.
شعار همیشگی پرهام خط بطلان بر محدودیت است به این معنا که معلولیت هیچگاه محدودیت نیست، راست میگوید نباید به خاطر معلولیت کل زندگی را ببازیم. او به مغلوبشدگان اعتقادی ندارد تا جایی که مشکلات روخوانی و روانخوانی بدون قرآن خط بریل را یکی پس از دیگری کنار زده و به خواستهاش رسیده است.
این حافظ روشندل اضافه میکند: به مرور زمان با قلم قرآنی و نرمافزارهای پیشرفته مشکلات حفظ قرآن برای نابینایان به مراتب کمتر شد آن وقتها پدرم برای حفظ آیات و کمک به من خیلی زحمت میکشید و ماحصل این تلاش حفظ ۱۸ سوره با وضعیت بیناییام پیش از ورود به مدرسه بود.
او دم به دم از برکات همنشینی با کتاب آسمانی صحبت میکند و هر آنچه را دارد مدیون انس با این معجزه الهی میداند؛ پرهام هر سحر بعد از نماز صبح زیارت عاشورا میخواند و گهگاهی که دلش تنگ میشود اتاق کوچکش حسینیه و خودش مداحی با ذوق و قریحه میشود روضه میخواند و دلش را به ضریح ششگوشه گره میزند.
نوجوانی پای سفره قرآن
جای جای زندگی این نوجوان نشانی از معجزه است، به تفسیر خودش وقتی آدمی پای این سفره گسترده رزق جمع میکند قدرت میگیرد توانمند میشود و میتواند قلههای بلند موفقیت را فتح کند؛ حتی پرهام آرامش درونی خود را مرهون دریای بیکران معجزات قرآن میداند.
از هر بُعد که نگاه کنی این نوجوان روشندل دلش را به آیات شریفه، اهل بیت(ع)، مسجد و شهدا سنجاق کرده گویی کلام الهی جانانه بر قلبش حک شده است.
پرهام یادآور میشود: کنار قرآن بودن لحظه به لحظه آن خاطره است اما یکی از خاطرات خوش دوران حفظ، سفرهای زیارتی بود که به برکت قرآن نصیب ما شد مثل سفر به مشهد مقدس، قم و جمکران و کربلایمعلی؛ در سن ۱۱ سالگی به کربلا مشرف شدم و در حرم امام حسین(ع) قرآن تلاوت کردم. قطعا تلاوت قرآن در حرم اباعبدالله(ع) آرزوی دیرینه همه مسلمانان است.
یکی دیگر از اتفاقات خوب این دوران خادمیاری امام رضا(ع) بود، سال ۹۹ در برنامه تلویزیونی شبکه همدان دعوت شدم و در این برنامه زنده حکم خادمیاری افتخاری امام رضاجان را به بنده دادند؛ پیش از دعوت بزرگترین آرزوهایم را پرسیده بودند و بدون اینکه در جریان باشم یکی از بزرگترین آنها را برآورده کردند.
تمنای دل پرهام چیزی جز عنایت اهل بیت(ع) و شهدا نیست او تمام تلاشش را میکند در نشر کلام خداوند سهم داشته باشد به همین خاطر از گروه مجازی کوچکی که بین روشندلان کشور به راه انداخته یاد میکند و میگوید: در این گروه مجازی سعی میکنم طبق آموزههای اساتیدم حفظ قرآن را با هم سن و سالانم کار کنم البته یکی از اهدافم در آینده آموزش در این زمینه است.
این نوجوان پرتلاش روشندل به ابعاد مختلف قرآن مجید همچون درک قرآن، صوت قرآن، تفسیر، قرائت، حفظ موضوعی و عمل به قرآن اشاره میکند و ادامه میدهد: به دوستانم توصیه میکنم بر اساس توانمندیهایشان تا میتوانند از سفره قرآن بهره بگیرند.
کلام او ماورای سن و سالش است چراکه از نور بصیرت قرآن بهرهمند شده، پرهام از مسؤولیت سنگین حافظان قرآن صحبت میکند و میافزاید: حافظان قرآن باید در نشر این معجزه الهی تلاش کنند و مهارت بیاموزند.
درخشش نور قرآن در چشمان بیفروغ زهرا
قصه زهرا دخترک ۱۳ ساله روشندل هم پر از اعجاز است، امید از صدای نازکش میبارد و شور زندگی در لبخندش میشکفد. زهرا از ۶ سالگی مسیر حفظ قرآن در برابرش گشوده شد بی آنکه این کتاب الهی را دیده باشد آخر او مادرزادی روشندل است و فروغ چشمانش در نبوغ و استعدادش جاری شده است.
زهرا حال خوش دلش را به خاطر انس با قرآن میداند و روز را بدون تلاوت این کتاب آسمانی شب نمیکند، او شماره آیه، نام سوره و شماره صفحه را از بر کرده و کلام به کلام معجزه الهی اشراف دارد.
زهرا محصل کلاس هفتم طی چهار سال حافظ کل قرآن شده و سپس روی ترجمه و مفاهیم کار کرده، حالا هر بار که مربی نام سوره و یا شماره آیه را برای تمرین بیشتر میپرسد و او پاسخ درست میدهد قند در دلش آب میشود.
اصلا یک آرامش قلبی و توصیفناپذیری در چهره این نوجوان موج میزند، زهرا آرزوها و آیندهاش را به علوم قرآنی پیوند داده و روز به روز علاقهاش نسبت به کلام الله مجید بیشتر میشود، این یعنی معجزه.
به گواه زهرا معلولیت، محدودیت نیست
زهرا زمانیوفادار بدون اینکه در این باره از او سوال بپرسم نابینایی را محدودیت نمیداند و اضافه میکند: هیچ وقت فکر نکردم چون نمیبینم پس نمیتوانم قرآن حفظ کنم با کمک پدر و مادرم و البته مربیان خوب جامعهالقرآن موفق شدم در این مسیر رتبههای برتر کشوری با رقبای بینا کسب کنم.
این نوجوان حافظ قرآن از برکات حفظ قرآن صحبت میکند و ادامه میدهد: حفظ آیهها و مفاهیم قرآنی باعث شده در درسهایم موفق باشم و نمراتم خوب باشد، میدانید که حفظ آیههای قرآنی به قوت حافظه کمک میکند.
یکی دیگر از معجزههای قرآن را زیر و رو شدن زندگیاش میداند؛ او هم درست مثل پرهام ماورای سن و سالش صحبت میکند و تعبیر بزرگانهای نسبت به دنیا و سرنوشت دارد زهرا خانم معتقد است حال خوش روحیاش نتیجه ارتباط و انس با قرآن است.
او به دوستانش توصیه میکند قرآن یاد بگیرند و به آنها تأکید میکند: اگر روزی دو ساعت زمان بگذارند و تمرین کنند میتوانند حافظ کل قرآن باشند هر چند این نعمت خدادادی است و به من هدیه شده، اما لطف خداوند شامل همه انسانها میشود.
حرفهای زهرا آغشته به امید و سر زندگی است انگار که نه انگار این نوجوان دچار معلولیت شده او با اطمینان از آینده و فردا سخن میگوید و میافزاید: در آینده دوست دارم به بچههایی که مثل خودم روشندل هستند قرآن آموزش بدهم، یک مربی خوب شوم و حافظان قرآنی تربیت کنم.
زهرا آرزوی بزرگی داشته که الان در لیست خاطرات خوشش جای گرفته، او به مهمترین خاطرهای که در دوره حفظ قرآن دارد اشاره میکند و ادامه میدهد: خیلی استاد پرهیزگار را دوست دارم و همیشه از مربیان میخواستم امکانی فراهم شود تا به دیدار استاد برویم، به لطف خانم روشنیان دو بار به دیدار استاد رفتیم.
آرزوی زهرا دیدار با رهبر انقلاب
بار اول ۱۰ جزء از قرآن را حفظ کرده بودم اما خیلی هیجان زده بودم، بار دوم حافظ کل قرآن بودم و با استاد پرهیزگار آیه به آیه خواندیم. خداوند تازه به استاد نوهای به اسم سها داده بود از خدا خواست نوهاش مثل من حافظ کل شود.
بزرگترین آرزوی زهرا دیدار مقام معظم رهبری و استاد پرهیزگار بوده که با تلاش مربیانش موفق شده استاد را ببیند و حالا امیدوار است شرایطی ایجاد شود تا بتوان به دیدار رهبر معظم انقلاب برود.
انتهای پیام/89033/