به گزارش خبرنگار فارس از شیراز، زمین در حرکت انتقالی خود به دور خورشید، در آخرین روز و شب پاییز و آغاز زمستان و در انقلاب زمستانی، دوباره به سوی شمال شرقی بر میگردد که نتیجه آن افزایش طول روز و کاهش زمان شب است.
به عبارت دیگر، از اول تیر ماه، یعنی انقلاب تابستانه، تا آغاز زمستان، در هر شبانهروز خورشید اندکی پایینتر از محل پیشین خود در افق طلوع میکند و پیوسته روز کوتاه تر و شب بلندتر می شود، تا در نهایت درشب اول زمستان به پایینترین حد جنوبی خود می رسد و بلندترین شب سال را پدید می آورد و از این روز به بعد، مسیر جابجاییهای طلوع خورشید معکوس شده و مجدد به سوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز میگردد.
شروع افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم ایران باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دوباره خورشید محسوب میشد و آن را گرامی و فرخنده میداشتند و جشن می گرفتند.
لازم به ذکر است یلدا در سرزمینهای فلات ایران، روسیه و کشورهای فارسی زبان، با پیشینه تاریخی برگزار میشود.
ایرانیان، در آغاز فصل زمستان مراسمی دارند که در میان اقوام گوناگون، نامها و رسم و رسوم متفاوتی دارد.
در ایران و کشورهای همفرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام میبرند که همزمان با شب انقلاب زمستانی است.
با تعدادی از شهروندان شیرازی همراه می شوم تا با تاریخچه، فلسفه و رسوم شب یلدا بیشتر آشنا شوم.
حضور کهنسالان در آیین شب یلدا؛ نمادی از کهنسالی خورشید
حیدر پور، آیین های شب یلدا در شهر شیراز را این گونه تشریح می کند: در گذشته، آیینهایی در این هنگام برگزار میشد که یکی از آنها جشنی شبانه و بیدار ماندن تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است.
وی ادامه میدهد: از لازمههای جشن شب یلدا، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است و همچنین برای بیداری درازمدت آن شب، از خوراکیهای فراوانی استفاده می شد که معروفترین آنها، میوه هایی به رنگ سرخ خورشید مثل انار و هندوانه و سنجد، بوده است.
سارا افتخار هم از فلسفه یلدا می گوید: در برخی از ادیان از شب چله، مفهومی دینی برداشت شده است، در آیین میترا و کیش مهر، نخستین روز زمستان به نام «خورشید روز» و روز تولد مهر و نخستین روز سال نو به شمار میآمد و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاه شماری میترایی است و حدود 400 سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه میدهد.
یلدا در آیینه آیینهای دیگر
وی اضافه میکند: فرقههای گوناگون عیسوی، با تفاوتهایی، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی میدانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار میکنند و مبدأ سال شماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده است.
لال محمد سعیدی، که از افغانستانیهای مقیم شیراز است هم می گوید: مراسم شب یلدا هنوز در میان برخی اقوام افغانستانی هم دیده میشود که نمونه آن در ولایت بدخشان در شمال افغانستان است.
اکبری، شهروند دیگری است که از رسم مردمان پارس در شب یلدا چنین می گوید: سر سفره شب یلدای خانواده های شیرازی حتما دیوان حافظ دیده می شود و معمولاً در شب یلدا رسم بر این است که صاحبخانه، دیوان حافظ را به بزرگتر فامیل میدهد.
وی اضافه میکند: سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگِ مجلس، این جمله را میگوید و فالی به گنجینه دیوان حافظ میزند: «ای حافظِ شیرازی، تو محرم هر رازی، بر ما نظر اندازی، قسم به قرآن مجیدی که در سینه داری...» یا چیزی شبیه به این که یکی از رسوم پرطرفدار شب یلداست و سرگرمی خوبی برای خانوادهها در این شب بلند سال است.
جشن یلدا؛ غلبه روشنایی بر تاریکی
ثابت، در فلسفه جشن شب یلدا می گوید: مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر میبرند و روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاهتر نشانهای از غلبهٔ تاریکی و چون از اول زمستان شب ها رو به کوتاهی می رود، پس جشن شب یلدا، در واقع جشن غلبه نور و روشنایی است.
رفیعی نیز از چگونگی جشن شب یلدا می گوید: جشن یلدا در ایران امروز هم با دورهمی و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود و آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادین دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
وی اضافه می کند: در این شب، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است، اما فراموش نکنیم که یلدای امسال را هم مثل پارسال به دلیل همه گیری بیماری کرونا، باید با احتیاط و فقط با حضور افراد خانواده خودمان برگزار کنیم.
دورهمیهای یلدایی فرصتی برای حضور در کنار بزرگان خانواده
سارا علی اکبری، درباره خاطرات خود از شب چله، چنین می گوید: شیرین ترین خاطرات من از شب یلدا، دور همی همه خانواده در خانه پدربزرگ و مادربزرگ است و آش رشته ای که مادربزرگم شب چله می پخت و قصه هایی که پدربزرگم تعریف می کرد و طعم گندم برشته و کنجد و شاهدانه ای که هنوز زیر زبانم هست.
علیرضا گلشن هم از رسم کله پاچه خوردن خانواده در شب یلدا می گوید و اینکه مادرش با کدو حلوایی و چغندر و لبو، غذاهای متنوعی را تدارک می بیند.
با صحبت های همشهری هایمان، با رسم و رسوم شب چله بیشتر آشنا شدیم، اما اینکه از ایام قدیم، مردم این دیار شب یلدا را برای فقط چند ثانیه طولانی تر بودن از شب قبل و بعرگد آن جشن می گرفتند، مایه شگفتی است، چرا که این چند ثانیه بهانه ای بوده است برای دور هم بودن اعضای خانواده و زدودن غبار غم و اندوه از روح و روان یکدیگر و جشن گرفتن غلبه نور بر تاریکی و عشق بر تنفر.
آجیل، میوه، آش رشته و فال حافظ، فقط بهانه ای بوده و هست تا ما آدم ها به یاد هم باشیم و قدر لحظات با هم بودن را بهتر و بیشتر بدانیم. با آرزوی سلامتی و بهروزی برای تمام مردمان سرزمینم، ایران.
انتهای پیام/س