یادداشت| محمدحسین رئیسی؛ مدیر خبرگزاری فارس در استان فارس
پس از سیل ویرانگر شیراز و در این چند روز تلخ، تمام تمرکز خبرگزاری فارس بر ارائه هشدارهای لازم به مردم و پوشش خبری اتفاقات و روند خدمترسانی بود؛ از حق نگذریم مقامات استان پس از حادثه، از جان و دل در صحنه حاضر شدند و هنوز هم مشغول به خدمت هستند؛ اما همه حرف درباره نحوه عملکرد پیش از سیل ویرانگر شیراز است؛ وگرنه بعد از آن را که مردم هم پای کار بودند و هستند. در ادامه توضیح میدهم.
اکنون که فضا قدری التیام یافته و مقدمات کار همچون درمان مصدومان و تخلیه آب از منازل رو به اتمام است، بسیار ضروری است تا برخی حقایق گفته شده و در 5 بخش نگاهی بر نحوه مدیریت پراشکال شهریِ شیراز داشته باشیم.
یکم؛ در ابتدا مروری کنیم بر اصل ماجرا: ظهر روز دوشنبه پنجم فروردینماه ۹۸ فقط و فقط 17 میلیمتر باران آمد (به اندازه یک بند انگشت!)، اما در عرض ۱۰ دقیقه بیش از ۲۰۰ ماشین را آب برد و ۱۹ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی برجا گذاشت؛ بعلاوهی دهها میلیارد تومان خسارت به زیرساختهای شهری و منازل مردم!
این همه خسارت و تلفات در حالی بود که در جدول میزان بارش در کل کشور، شیراز تا آن ساعت آنقدر بارش کمی داشت که در رتبه هجدم قرار داشت و بارها و بارها در شیراز بارشهای خیلی بیشتری هم آمده که بدون کوچکترین خسارتی بوده است.
دوم؛ اگر بخواهیم به زبان ساده موقعیت مکان حادثه را ترسیم کنیم باید گفت مردم شیراز حتماً دیدهاند کمی بالاتر از دروازه قرآن، کمپ نوروزی و سوپرمارکتها و تعمیرکاران خودرو در سمت راست خیابان صف کشیدهاند. اغلب این مغازهها، آشغالها و لاستیکهای خود را در پشت محوطه مغازه در این مسیل میریزند و حتی شاهد تخلیه بار ناخاله توسط کامیونها نیز در کمی بالاتر بودهایم. آب در این مسیل به راه خود ادامه میدهد و بعد از مغازهها و نرسیده به دروازهقرآن، به یک حوضچه آرامش ریخته میشود. در انتهای این حوضچه کانال بسیار کوچکی تعبیه شده است تا آبِ جمعشده در تنگ اللهاکبر را از زیر خیابان منتقل کند.
هرچند این کانال به خودیخود کوچک و برای انتقال این حجم از آب ناکافی است، اما بدیهیترین کاری که همواره طی سالیان گذشته انجام شده است، لایروبی این مسیل و حداقل پاکسازی این حوضچه است تا آشغال مانع از ورود آب به کانال نشود. اما در روز حادثه این مسیل سرشار از لاستیک و آشغال بود و متاسفانه آب بدلیل عدم امکان ورود به کانال، از حوضچه سرریز کرد و سر از خیابان درآورد تا آن فاجعه رقم خورد.
سوم؛ رئیس ستاد بحران در هر استان کیست؟ استاندار؛ آقای عنایتالله رحیمی که به تازگی به صندلی استانداری فارس تکیه زده است، چه پاسخی برای خونهای ریختهشده مردم دارد؟ چرا هشدارهای هواشناسی پیش از وقوع سیل جدی گرفته نشده و اگر گرفته شده، خروجی جلسه ستاد بحران استانداری چه بوده است؟ حداقل مصوبه ستاد مدیریت بحران میتوانست این باشد که مسیل بالادست دروازهقرآن لایروبی شود تا آشغالهای فراوانی که در این محور جمع شده است، مانع از ورود آب به کانال کوچک تعبیهشده نشود. همان کاری که تمام سالهای پیش و در بارندگیهای خیلی شدیدتر انجام شد و اتفاقاً در روز دوم سیل شیراز هم که بارشها خیلی بیشتر بود رقم خورد و باعث شد هیچ تلفاتی نداشته باشیم.
فرض را بر این میگذاریم که چون برخی مدیران ما تازهکار هستند از ضرورت این اقدام بدیهی بیخبر بودهاند، سوال خیلی سادهتر این است که وقتی دیدید حجم بارندگی شدید است و سیلی که از مسیل بالادست راه افتاده تا دقایقی دیگر به ورودی دروازهقرآن میرسد، آیا این امکان وجود نداشت که ستاد بحران با هماهنگی پلیس راهور همان موقع ورودی خیابان دروازهقرآن را مسدود کند تا هیچ خودرویی نتواند از آن محور تردد کند؟!
چهارم؛ معمولاً معاون عمرانی همهکاره ستاد بحران است، اما آقای امیدوار معاون عمرانی فرماندار شیراز که از قضا خواهرزاده جناب استاندار هم هست و نقش اصلی و کلیدی در ستاد مدیریت بحران شیراز داشته است، علیرغم تمام هشدارهای هواشناسی، به امارات متحده عربی رفتهاند و هنوز هم از ینگهی دنیا بحران را مدیریت میکنند! آقای امیری فرماندار تازهکار شیراز هم در پاسخ به اعتراض دادستان شیراز مبنی بر اینکه «چرا در صحنه نیستید؟»، معتقد بودهاند از پشت میز هم میتوان بحران را مدیریت کرد!
پنجم؛ اما نقش مجموعه شهرداری در این همه تلفات و خسارات چیست؟
علتهای ریشهای و اصلی همچون تبدیل مسیل کنار دروازه قرآن به خیابان که در اواسط دهه هفتاد رقم خورد باید در جای خود و بسیار جدی بررسی شود، اما مروری بر حوادث روز واقعه شاید در این مقطع مهمتر باشد.
چرا هشدارهای جدی هواشناسی قبل از وقوع سیل باعث نشد که مهندس اسکندرپور شهردار شیراز از سفر به تهران صرفنظر کند؟ هرچند او خیلی زود به شیراز بازگشت، اما شهردار شیراز حتی در شرایط عادی هم، بدلیل مدیریت یک شهر توریستپذیر و میزبانی از دهها هزار مسافر در ایام نوروز، نباید شیراز را ترک کند. هیچیک از اعضای ۱۳ نفره شورای شهر شیراز هم تخصص و مدرک مرتبط با مدیریت شهری و عمرانی ندارند و صرفاً حضور در لیست امید و رأی به لیست «تَکرار میکنم»، آنها را به این جایگاه رسانده است. از چنین مجموعهای چه انتظاری میتوان داشت؟!
مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟!
دست آخر اینکه در ظهر تلخ پنجم فروردینماه ۹۸، مسافری در دروازه قرآن شیراز زیر شلاقهای باران زار میزد که همسر و فرزندش جلوی چشمانش کشته شده بودند! «تَکرار میکنم»؛ کشته! کافی است حال زار این مرد را مدیران فارس از نزدیک میدیدند تا حداقل شهامت یک عذرخواهی ساده و استعفاء داشته باشند.
اما حالا که صندلی مدیریت آنقدر شیرین است که هیچکدام از آقایان حاضر به استعفاء نیستند، و حالا که رئیس قوه قضائیه دستور رسیدگی ویژه به پرونده سیل شیراز را داده و رئیس سازمان بازرسی کشور هم برای رسیدگی به ماجرا بلافاصله به شیراز سفر کرده است، مطالبه جدی مردم از دستگاه قضایی آن است که اینبار خیلی محکم با مقصران سیل شیراز در هر جایگاه و منصبی برخورد کنند تا درس عبرتی برای تمام مدیران آینده کشور باشد.
انتهای پیام/