خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری، یکی از مهمترین کارکردهای هیأتهای مذهبی و عزاداری زنده نگه داشتن یاد اهل بیت علیهم السلام در جامعه است.
شاید آنروزی که حضرت زینب (س) در خطبه تاریخی خود در مقابل یزید فرمود "ای یزید! حال هر چه در توان داری و هر فریبی که میتوانی انجام بده، و در این راه کوشش خود را به کار گیر! به خدا سوگند! تو نمیتوانی نام و وحی ما را خاموش سازی، و از این راه به آرزوی دلت برسی" شاید آن روز حضرت سلام الله علیها، میدید که امروز، جوانان پرورش یافته در مکتب حضرت روح الله چقدر زیبا برای زنده نگه داشتن یاد اهل بیت تلاش میکنند.
ویژگیهای یک هیأت همه چیز تمام
شاید اگر اوایل انقلاب میخواستیم یک هیأت همهچیز تمام معرفی کنیم حتما به چنین ویژگیهایی اشاره میکردیم:
باید در دل تمدن اسلامی، جوانانی گرد هم جمع شوند، که با تخصصهای مختلف، با وضعیت مالی و تفاوتهای فکری در موضوعات فرهنگی و سیاسی کنار یکدیگر جمع شوند و در تشکیلاتی برای تحقق ظهور حضرت مهدی در کنار دعا، تلاش کنند.
هیأت ایدهآل و رویایی هیأتی است که سکولار نباشد و با مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روز جامعه همراه باشد و در موضوعات مختلف نقشآفرینی کند؛ هیأتی که اعضای آن هوای یکدیگر را دارند و از تسهیل شرایط ازدواج برای یکدیگر گرفته تا کارآفرینی برای جوانان هیأت، از سنگ صبور هم شدن در شرایط سخت تا سرکشی از فقرای محله، از خرید کردن برای سالمندان تا تلاش برای کمک به دولت و مردم در بحرانهایی مانند سیل و زلزله!
شاید قبلا نمیشد که روزی برسد که جوانانی باشند که علاوه بر برپا کردن بیرق عزای امام حسین(ع) در محرم و صفر، دغدغه میزان مطالعه پایین جامعه را هم داشته باشند؛ علاوه بر دلسوزی برای بیماران گرفتار در دام اعتیاد به فکر جاده دسترسی فلان روستای دورافتاده هم باشند!
شاید اگر سه دهه قبل یا کمی جلوتر از آن میخواستیم یک هیأت تراز انقلاب را متصور شویم باورمان نمیشد که روزی برسد که جوانانی باشند که علاوه بر برپا کردن بیرق عزای امام حسین(ع) در محرم و صفر، دغدغه میزان مطالعه پایین جامعه را هم داشته باشند؛ علاوه بر دلسوزی برای بیماران گرفتار در دام اعتیاد به فکر جاده دسترسی فلان روستای دورافتاده هم باشند!
بله؛ من هم مثل الان شما وقتی برای اولین بار با بچههای این هیأت آشنا شدم تعجب که نه، باید بگویم حیرتزده بودم! برایم قابل هضم نبود؛ همیشه فکر میکردم بچه هیأتیها چند جوان هستند که دهه اول محرم با همکاری هم محفلی برای عزاداری برپا میکنند و شب دهم هم همه چیز تمام میشود و میرود تا سال بعد!
چه نیرویی این جوانان را با این همه تفاوت و گاهی مشغله کنار هم نگه میدارد؟ به قول خودشان رابطهشان با هم رفاقتی نیست، میگویند همه "داداش" هستیم! غم یکی از بچه هیأتیها مال همه است و شادیش هم بین همه تقسیم میشود؛ پیادهروی اربعین با هم هستند و کوهنوردی و اسخرشان هم دسته جمعی است.
اینهایی که در بالا گفتم ویژگیهای یک هیأت رویایی و آرمانی نیست، اینها بخشی از مشاهداتم در مواجهه با بچههای هیأت رهروان ولایت شهرکرد است در زیر شما را بیشتر با این هیأت آشنا میکنم.
این بچههای بوی شهدا میدهند
بچههای این هیأت با اینکه بیشترشان دهه هفتادی هستند ولی عجیب بوی جبهه میدهند و رفتارشان به آنچه در مورد شهدا شنیده و خواندهایم بسیار نزدیک است؛ هیأت، تازه تاسیس و مانند متولیانش بسیار جوان است، با اینکه پنج سال بیشتر نیست که مجوز گرفته اما خوب جای خودش را در دل مردم باز کرده، این را از تصاویر ضبط شده روی دوربین هیأت میتوان فهمید، قریب به چند هزار نفری هر سال مهمان سفره ارباب در هیأت رهروان میشوند.
دلایل زیادی برای موفقیتشان میتوان برشمرد؛ مثلا همین یکی دو ماه که کشور درگیر ویروس کرونا شده، بچههای هیأت رهروان شهدا، پای کار آمدند و با کمک روحانی هیأت در کارگاهی برای تولید ماسک مشغول شدند و ماسک رایگان تولید و بین مردم نیازمند توزیع کردند.
البته یادم رفت اشاره کنم که تولید ماسک را در شیفت دوم پیگیری میکردند و از صبح تا ظهر و برخی تا غروب سر کار و زندگی خودشان هستند؛ بعد از اذان مغرب یکی یکی در کارگاه خود را مشغول میکنند تا پاسی از شب!
برخیشان به همین مورد هم اکتفا نمیکردند و در نیمههای شب تا اذان صبح معابر را ضدعفونی میکردند؛ خلاصه این بچهها نماد کار جهادی هستند و با واژههایی مانند خستگی و استراحت بیگانه!
حضور در زلزله کرمانشاه و سیل خوزستان
بعد از زلزله کرمانشاه و سیل خوزستان بدون فوت وقت و دل و بی دل کردن، دل به جاده زدند و بعد از پیمودن مسافت حدود 500 کیلومتری با وسایل و هزینه شخصی، آرامش خود را فدای رفاه مردم آسیب دیده از خشم طبیعت کردند.
هر کدام بر اساس زمان و شرایطی که داشت مدتی را در منطقه ماندند و پس از آرام شدن اوضاع به بام ایران بازگشتند.
این هیأت خودش یک هیأت دولت است
تنوع رفتاری و فکری در بچههای هیأت خیلی ملموس است، شاید دلیل اینکه به فکر تشکیل کارگروههای مختلف افتادند هم همین تنوع بوده؛ برای خودشان یک هیأت دولت راه انداختند و در کارگروههای مختلف سلیقههای مختلف را سوق دادند تا نشان دهند سکولار و مانند برخی از هیأتها یک ماه مصرفی نیستند؛ برای تابستان نوجوانان، برای مسجد محل، برای نیمه شعبان، برای ماه مبارک رمضان و حتی برای حوادث هم در کمیسیونهای مطالبهگری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... برنامه دارند.
در تمام طول سال جلسات هفتگی دارند و در هر جلسه هم کمیسیونهای تخصصی جلسه میگیرند و هم سخنرانی دعوت میکنند تا از موضوعات مهم جهان اسلام عقب نمانند؛ آخر دست هم روضهای چاشنی جلسه میکنند و به قول خودشان با همین روضههای چند دقیقهای ویروسهای قلبشان را ضدعفونی میکنند.
مثلا در همین موضوع کرونا خیلی فوری یک کارگروه یا کمیسیون سلامت تعریف کردند و فعالیت خود را برای مبارزه با این ویروس منحوس آغاز کردند.
توزیع کتاب و بستههای فرهنگی
در ایام سال و به بهانههای مختلف مسابقات کتابخوانی برگزار میکنند، کتاب هدیه میدهند؛ کمیسیون فرهنگی همه اعضای هیأت را موظف کرده هفتگی کتاب بخوانند، رمان خوراکشان شده، البته کتب مربوط به شهدا و دفاع مقدس مثل «ابراهیم هادی»، «تپهی جاویدی و راز اشلو»، «آن بیست و سه نفر» و ... هم که جای خود دارند.
به مناسبت نیمه شعبان هم تعداد هزار و 200 جلد کتاب «سه دقیقه در قیامت» و «حاج قاسم» را در پاکت گذاشته و با یک اسپری ضدعفونی و دو عدد ماسک به خانوادههای مناطق محروم هدیه میدهند.
لبیک بی امان به فرمان رهبری
وقتی سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری پخش شد و پیشنهاد رزمایش کمک مؤمنانه مطرح شد، سر از پای نمیشناختند، البته از قبل هم کارهایی در خصوص کمک به فقرا انجام داده بودند اما بعد از سخنرانی کمکهایی جمعآوری کردند و حدود 50 کارت هدیه 313 هزار تومانی برای فقرا تهیه کردند و به دست نیازمندان رساندند تا به قول خودشان کرامت فقرا را حفظ کرده باشند.
بچههای هیأت معتقدند محلهشان مرکز جهان اسلام است!
با روحانی هیأت میروند دم درب هم محلهایها احوالپرسی و اعلام آمادگی میکنند که برای نظافت منزل، انجام خرید سالمندان، کمکهای مالی و ... میتوانند روی آنها حساب کنند؛ اینکارشان تداعیگر این جمله مقام معظم رهبری است که "در جمهوری اسلامی، هر جا که قرار گرفتهاید، همانجا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همهی کارها به شما متوجه است."
روحانی هیأت در این خصوص میگوید: وقتی اولین بار تصمیم گرفتیم بریم دم درب منازل، برخی مخالف بودند و میگفتند چه نیازی هست، اما وقتی طرح را اجرا کردیم فهمیدم چقدر برخیها با همین یک احوالپرسی ساده ما، یا همین اعلام آمادگی برای کمک کردن خوشحال میشدند.
متوجه شدیم یکی از اهالی همین محل برای تهیه نان شب هم محتاج است و کمیتش میلنگد ولی از آن فقرایی است که سرخی صورتش به خاطر سیلی آبروست، در حد وسعمان کمکش کردیم.
حجت الاسلام مجتبی محمدی ادامه میدهد: وقتی از همسایهها در خصوص وجود فقیر در محله سؤال کردیم همه با قاطعیت گفتند که وضع همه مردم این محل روبه راه است و مشکل جدی نیست؛ ولی در همین تحقیقاتمان متوجه شدیم یکی از اهالی همین محل برای تهیه نان شب هم محتاج است و کمیتش میلنگد ولی از آن فقرایی است که سرخی صورتش به خاطر سیلی آبروست، در حد وسعمان کمکش کردیم.
به راستی که این بچهها در عمل و واقعیت هم رهرو شهدا هستند و قطعا هیأت رهروان شهدا مسیر شهدا را ادامه خواهد داد.
بدون تردید هیأتهای مختلفی در جای جای ایران عزیزمان فعالیتهای اینچنینی دارند و مختص به دهه محرم یا یکی دو ماه عزاداری نیستند و در موضوعات مختلف در برابر نظام اسلامی احساس تکلیف میکنند و بر اساس توانشان ورود میکنند؛ شاید یکی از دلایل امیدواری رهبری به آینده انقلاب هم همین بچهها هستند.
انتهای پیام/3339/م/ر