به گزارش خبرگزاري فارس، به نقل از سايت خبري خانه هنرمندان ايران، سعيد فيروزآبادي در ابتداي اين نشست درباره موضوعات آثار شوراتسنباخ گفت: نيچه ميگويد بعضي پس از مرگ متولد ميشوند. تصويري كه شوارتسنباخ ارائه ميكند متفاوت است چرا كه همه سفرنامههايي كه پيش از شوراتسنباخ نوشته شده است مبتني برانگيزههاي سياسي، تجاري، مذهبي (منظور مبلغان مسيحي است)، علمي (شرقشناسي) است. دسته ديگري از سفرنامهها مبتني بر علائق شخصي است و سفرنامه شوارتسنباخ بر اساس علائق شخصياش است. بخشي از سفرنامههاي شوارتسنباخ توصيف وقايع بيروني است و بخش ديگر توصيف وضعيت دروني شوارتسنباخ است. وي چنان دلبستگي به ايران يافت كه چهار بار به ايران سفر كرد.
در آثار شوارتسنباخ به موضوعاتي همچون اروپاي بحران زده در زمان جنگ جهاني دوم، وضعيت ايران در دوران پهلوي اول، آثار تاريخي و فرهنگي ايران، مرگ پرداخته شده است. امروزه دوباره آثار شوارتسنباخ مورد توجه مخاطبان اروپايي قرار گرفته است. در كتابهاي شوارتسنباخ ايران برگرفته از حس دروني نويسنده است.
علي عبداللهي درباره سفر در آثار شوارتسنباخ گفت: سفر در ادبيات جهان پيشينهاي كهن دارد و در خلال سفرنامهها، واقعيتهاي تاريخي – اجتماعي – سياسي و مردمشناختي سرزمينهاي مختلف بر آفتاب ميافتند. نيز ميتوان از دل آنها به راز و رمزهاي نهفته در دل فرهنگها راه يافت زيرا كه مسافر نگرندهاي است غريبه و از نگاه او بسياري از خصلتهاي نهان، آشكار ميشود انگيره اين پيش درآمد، معرفي جهانگرد سوئيسي، آنه ماري شوارتسنباخ است كه دو سفر- نوشته از وي به تازگي در نشر شهاب و صداي معاصر به فارسي درآمده است: مرگ در دور دست، با ترجمه دكتر سعيد فيروزآبادي و همه راهها باز است، با برگردان مهشيد ميرمعزي. اثر نخست به يادداشتهاي سفر خانم شوارتسنباخ طي اقامتش در ايران اختصاص دارد و اثر دوم به سفر ديگري از وي به ايران و افغانستان كه به همراه خانم الامايار انجام گرفته است.
مهشيد ميرمعزي درباره زبان شوارتسنباخ گفت: زبان آنه ماري زبان 60 سال پيش نيست. يك زبان امروزي است. زبان يك زن در قرن بيست و يكم است. براي همين همه به نوعي با او ارتباط برقرار ميكنند. تشبيههايي كه از ايران و اين منطقه ميكند، به مذاق ما خوش ميآيد. ديد ما را دارد و از كلماتي استفاده مي كند كه ما ايراني ها دوست داريم. باران را «شلاقي» در تندي باد را «خشم باد» مي خواند. غروب كوه و آسمان را به بازي آتش قله هاي كوه و درفش آبي آسمان تشبيه مي كند. از تخم مرغ و نان خانگي روستاها با هيجان و علاقه سخن مي گويد. يعني همين كلماتي كه ما از قرن ها پيش با آنها خو گرفته ايم و در ادبيات خود خوانده ايم . مثل اروپا يي ها بر نمي دارد يك سفرنامه خشك و بي احساس بنويسد و مقدار زيادي اطلاعات بريزد در دامن خواننده.
انتهاي پيام/م
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.