باشگاه خبری توانا: افزایش دما در سطح کره زمین باعث ذوب شدن یخچالهای قطبی میشود و اختلال در جریانهای زیر سطحی اقیانوسی رخ خواهد داد و به دلیل ارتباط مستقیم جریانهای زیر سطحی در اقیانوسها و شکلگیری سامانههای جوی، بالطبع سامانههای مؤثر در جو نیز متأثر خواهند شد. یکی از تأثیرات گرمایش زمین، خشکسالی در جغرافیای پراکنده است که کاهش بارش، پراکندگی بارش، اخلال در زمان بارش را همراه خواهد داشت. ایران در جغرافیای کمربند بیابانی جهان قرار دارد. یکی از عوامل خشکی هوا در ایران، قرارگیری در عرض جغرافیای جنب حاره است. میزان تبخیر در چنین عرض جغرافیایی نیز بالاتر از میانگین جهانی است.
بر اساس آمار رسمی، میزان تبخیر باران در ایران حدود ۲۷۰۰ میلیمتر و میزان جهانی آن به صورت میانگین حدود ۸۰۰ میلیمتر است و این نشان از تبخیر تا سه برابر در سطح جهانی میدهد؛ به طور مثال در منطقه سیستان و بلوچستان میانگین تبخیر سالانه ۴ متر است که این آمار حکایت از شدت تبخیر آبهای سطحی دارد. رفتار بارشی بر ایران نیز دارای رکوردی دیگر در سطح جهان است. متوسط بارش کشور در گذر زمان رو به کاهش بوده است، بهطوری که میانگین بارش ۵۳ ساله کشور حدود ۲۵۰ میلیمتر بوده، اما میانگین ۱۳ساله اخیر به ۲۳۲ میلیمتر کاهش یافته است؛ این از همین سوی میانگین بارش سالانه در جهان ۷۵۰ میلیمتر بوده است. بر این اساس بارشها در قیاس با میانگین بارش بلند مدت در سطح جهانی نیز به یک سوم میرسد؛ که با در نظر گرفتن تبخیر، میزان خشکیدگی ایران به طور معمول حدود ۹ برابر سطح جهانی است.میانگین نزولات جوی در ایران سالانه ۴۱۸ میلیارد متر مکعب است که حدود ۷۰ درصد تبخیر، ۲۰ درصد رواناب و ۱۰ درصد سفره های زیر زمینی را تغذیه می کنند.
سازگاری ایرانیها با چنین اقلیمی، حاکی از تمدن چند هزاره در این جغرافیا دارد. باید اذعان کرد افزایش مصرف، افزایش تولید به همراه دارد و افزایش بارگذاری محیطی به منابع آبی صدمههایی در طول سالیان دراز وارد کرده است. حکمرانی آب با اقدامهای مؤثر توانسته بخش عمدهای از مدیریت آبهای سرکش را در اختیار قرار دهد. دادهها نشان از تولید ۳ برابری محصولات زراعی از ۱۳۵۷ تا کنون داشته است. نقش وتأثیر صنعت کشاورزی در اقتصاد از اهمیت وافری برخوردار است. محدودیتهایی آبی و مشوقهای دولتی علاقهمندی کشاورزان به تولیدهای گلخانهای را افزوده است.
مدیریت منابع کشور در نظام جمهوری اسلامی ایران برای تفکیک مصارف آب شرب از صنعت و کشاورزی و رفع تشنگی کشور با وجود افزایش مصرف اقدامهای اساسی انجام داد؛ بخشی از این تحولها از جمله: انتقال آب از سواحل جنوبی برای عمده مصرف صنعت و کشاورزی، ایجاد تفاهم نامههایی برا کشتهای فرا سرزمینی که میتواند علاوه بر صادرات خدمات فنی و محصولهای کشاورزی بخشی از مصرف داخل نیز تأمین کند، انتقال بین حوضهای آب که بااندیشه بهره وری بیشتر نقاط با ظرفیت کشت معقولتر از آب را درپی داشته است به این ترتیب که با در نظر گرفتن سطح زیر کشت بیشتر از هدر رفت بخشی از رودخانههای سطحی که به خارج از مرزها ملی و دریا و بالطبع اختلال با آب شور جلوگیری شود، افزایش ظرفیت ذخیرهسازی آب تا ۵۱ میلیارد مترمکعب که از هدر رفت ۶۵ درصدی از ۸۰ میلیارد مترمکعب راون آبها جلوگیری میکند، تشویق به کشتهای کم آب بر مانند افزایش کشتهای دانههای روغنی که بیش از ۵۵۰ هزار تن در سال است، اجرای ۳۰ میلیون هکتار طرح آبخیزداری که در راستای غنیسازی آبخوانها کشور صورت گرفت، توسعه ۵۴ درصدی تصفیه آب مصرفی به میزان ۷۰ هزار کیلومتر خطوط جمعآوری و انتقال است.
این طرحهای حکمرانی آب محدود نمانده و بخش اساسی از طرحها نیز در دست اجرا است که به ذخیره و محدودسازی برداشت از آبخوانها و کنترل فرونشست منجر خواهد شد. آنچه مسلم به نظر میرسد مدیریت منابع آبی تا ۱۰۰ درصد در هیچ جغرافیایی امکانپذیر نخواهد بود، اما حکمرانی مطلوب به معنای همراهی دولت و ذینفعان توامان میتوانند که با اسناد ملی آمایش سرزمینی، امنیت مواد غذایی، سند ملی آب و سند الگوی کشت را هموار خواهید یافت.
پایان پیام/