به گزارش خبرنگار توانا؛ زهرا میرزایی، پژوهشگر مطالعات زنان در یادداشتی نوشت: اهمیت رسانههای پیشرفته این روزها بر کسی پوشیده نیست. رسانه به هر ابزاری که به واسطهی آن پیامی منتقل شود گفته میشود. اما بین رسانهای مانند هفتهنامه، کتاب، دیوارنویسی و یک سایت با رسانههای نوین و پیشرفته مثل صنعت سینما تفاوت بسیاری وجود دارد.
رسانه به ابزاری مهم برای جامعهسازی تبدیل شده است، زیرا باعث ایجاد نیاز در جامعه شده و برای کالاهای بنگاههای قدرت، بازاریابی میکند؛ به همین واسطه میتواند یک کشور را به سمت رشد یا تباهی ببرد.
از ویژگیهای رسانه این است که مطالب را طوری بیان میکند که دیگر در ذهن مخاطب عجیب نباشد و از این ویژگی رسانه، قدرتهای بزرگ دنیا برای تنظیم مناسبات قدرتشان در دنیا استفاده میکنند.
رهبرمعظم انقلاب نیز نزدیک به دو دهه پیش بر این امر تاکید ویژه داشتهاند و سینماگران را کلیددار پیشرفت کشور دانستهاند.
این مطالب برای بیان مباحث امنیتی، سیاسی یا بررسی نقش رسانه و سینما در تهاجم فرهنگی نیست، هدف از بیان اینها میزان اثربخشی رسانه علیالخصوص سینما در جامعه است.
سینما ابزار مهمی برای فرهنگ سازی یا بیان مسائل و مشکلات جامعه و حل آنهاست. بسیاری از سینماگران با دغدغههای ارزشمند و ضروری به دنبال آسیب شناسی و کشف نقاط تاریک جامعه میروند و به مسوولین کمک میکنند تا آسیبها را بشناسند و برطرف کنند که در بخشهای زیادی هم موفق بودهاند.
اما آنچه که در این مسیر ضربه دیده، بازنمایی از تصویر زنان ایرانی است.
نباید منکر مشکلات زنان در دنیا و کشور ما شد و لازم است در این زمینه فعالیتهای ویژهای صورت بگیرد که رسانه و سینما وظیفه این روشنگری و هدایت را دارند.
اما مشکل در آثار سینمایی این است که مخاطب گاه با قشر آسیب دیده همراه می شود و در جهت اصلاح خودش تلاشی نمیکند، فقط سبک رفتاری فرد آسیب دیده را خصوصا در حوزه بزهکاری تکرار می کند. گویا در آثار سینمایی ما به جای نمایش تقبیح یک امر، آن مساله را عادیسازی میکنند.
به عنوان مثال اگر زنی بخاطر مشکلاتی به مصرف مواد مخدر روی آورد (به عنوان یک راه حل غلط) بانوان دیگر خصوصا قشر نوجوان، از این راهکار غلط تبعیت کرده و به جای درک صحیح از تبعات آن به تکرار روی میآورند.
صنعت سینما از اثرگذارترین صنعتهای امروز دنیا است و به دلیل تاثیرپذیری که جوانان از این رسانه دارند اگر رفتاری مدام در سینما تکرار شود، تبدیل به یک هنجار خواهد شد اما متاسفانه به دلیل نمایش نامتوازن آسیب در سینما و عدم نمایش الگوی صحیح و یا شکل گیری یک پازل واقعی از جامعه، رفتار ناشی از فشار و ظلم، مثل میل به عصیان، هنجارشکنی، مقابله با ساختارها و مبارزه در زنان و دختران جوان رایج میشود. گاهی در زندگی واقعی جوانان این فشار یا دغدغه وجود ندارد ولی او به دلیل تاثیر رسانه و زیست مجازی در فضایی که سینما برای وی رقم زده است مایل به پرخاشگری میشود.
مجدد تاکید میشود که منکر مشکلات در زمینه زنان نیستیم، اما عصیان و ساختارشکنی، پاسخی غلط (مثل مصرف دخانیات) به مشکلات است. فرد باید مهارت حل مساله و تاب آوری را کسب کند تا به اهداف خود دست یابد. که به نظر میرسد این مفهوم در سینما نمایش داده نمیشود و در کنار بازنمایی درد، بیشتر میل به همدردی و مبارزهی بیهدف و مایوس کننده به مخاطب آموخته میشود.
پایان پیام/