اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  همدان

روایت حضور ۵ گروگان آمریکایی در همدان

طوفان نسخه حمله نظامی آمریکایی‌ها را در هم پیچید، از آن پس تدبیری توسط ایرانیان اندیشیده شد و گروگان‌های تسخیر لانه جاسوسی در چند استان تقسیم شدند تا دسترسی به همه آنها در یک لحظه فراهم نشود، در این میان پنج تن از گروگاون‌های آمریکایی نصیب همدانی‌ها شد.

روایت حضور ۵ گروگان آمریکایی در همدان

خبرگزاری فارس- همدان، سولماز عنایتی؛ انقلاب اسلامی ایران در میان بهت و ناباوری دیگر کشورهای جهان رخ داد، به طوری که برخی از مفسران غربی از آن به عنوان  «ناگهان انقلاب» یا «انقلاب تصورناپذیر» یاد می‌کنند.

 تمام گزارش‌های دستگاه‌های جاسوسی غرب، ایران را کشوری امن و در آرامش تشریح می‌کردند چنان که رئیس جمهوری آمریکا از عبارت "جزیره ثبات" استفاده می‌کرد، کارتر تنها یک سال پیش از بهمن ۵۷ در تهران و در کنار شاه که هر دو گیلاس مشروب در دست داشتند از جزیره ثبات دم زد اما جزیره ثبات آمریکایی‌‌ها در چشم بر هم زدنی به جزیره ثبات ایرانی‌ها بدل شد. 

دخالت آمریکایی‌ها در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و حمایت از طاغوت ایران که ۲۵ سال تاریکی و برزخ را برای ملت ایران به ارمغان آورده بود هیچگاه از اذهان پاک نشد و البته پاک هم نخواهد شد.

 ورود رئیس جمهور آمریکا در شهریور ۱۳۲۰ به تهران با سایر روسای متفقین و نیروهای نظامیشان بدون اینکه دولت و مردم ایران را در نظر بگیرند، از یادها نرفته بود، هنوز بسیاری از افراد که در روزهای جنگ جهانی دوم با بیماری‌ و قحطی که سوغات شوم غربی‌ها بود و با آن دست و پنجه نرم کردند، نفس می‌کشیدند.

انقلاب دوم؛ خروشی انقلابی در جزیره ثبات آمریکایی‌ها

 با ظهور جزیره ثبات ایرانی‌ها، آمریکایی‌‌ها گمان می‌کردند ذهن‌های ایرانی جنایات آنها را فراموش کرده پس با به رسمیت شناختن ظاهری انقلاب ایران به ادامه فعالیت‌های خود پرداختند و گمان کردند هنوز در بر روی همان پاشنه می‌چرخد!.

 شاه مخلوع ایران از پاناما راهی آمریکا شد و ایران خواهان استرداد خودکامه به خاک کشور، اما آمریکا که گمان می‌کرد همچنان ابرقدرت است، تن به چنین کاری نداد؛ بغض فروخفته ایرانی‌ها یک جرقه بیشتر نیاز نداشت تا بالاخره ملاقات مهدی بازرگان، رئیس دولت موقت ایران با برژینسکی مشاور امنیتی جیمی‌کارتر، رئیس جمهوری آمریکا کافی بود که این آتش زیر خاکستر فوران کند.

 بالاخره ساعت ۱۱ صبح روز ۱۳ آبان حدود ۴۰۰ دانشجوی خط امام به سفارت آمریکا رفتند تا لانه جاسوسی را تعطیل و برای همیشه پای آمریکا را از جزیره ثبات ایران کوتاه کنند، در اعلامیه‌ای که دانشجویان در ساعت سه بعدازظهر همان روز صادر کردند گفته شده بود: «ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی به منظور اعتراض به دسیسه‌های امپریالیستی و صهیونیستی، سفارت جاسوسی آمریکا در تهران را به تصرف درآورده‌ایم تا اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانیم.»

در حالی که مسئولان دولت موقت در تلاش بودند تا مسأله را در کمترین زمان ممکن حل و فصل کنند و اعضای سفارت آزاد شوند به نحوی که دولت آمریکا هم از اقدامات دولت ایران قدردانی کرد، اما اقدام دانشجویان خط امام توسط رهبر انقلاب تأیید و از آن به عنوان "انقلاب دوم" یاد شد. 

مردم در برابر سفارت آمریکا که دیگر آن را لانه جاسوسی می‌دانستند که می‌خواهد انقلاب آنها را پایمال  و جزیره ثبات آمریکایی را احیا کند، ازدحام کرده و فریاد مرگ بر آمریکا سر دادند، دولت آمریکا که از این اقدام غافلگیر شده بود و گمان نمی‌کرد که حیات خلوتش در آسیا و منطقه خاورمیانه به پاشنه آشیلش بدل شود و هیمنه او را بریزد، دست به اقدامات مختلفی زد.

 رئیس دولت موقت استعفا داد و شورای انقلاب به فرمان امام خمینی راهبری کشور را به دست گرفت، آمریکایی‌ها  که در این میان از همه راه‌ها ناامید شدند و حیثیتی در داخل کشور و جهان برایشان باقی نمانده بود، حمله نظامی برای آزادسازی اعضای سفارت را انتخاب کردند.

 آنها که همه نقشه‌های ارتباطی ایران را در دست داشتند طبس را برای انجام این عملیات در نظر گرفتند، محاسبات همه درست بود اما آنچه هرگز درک نکردند، ماهیت الهی این انقلاب بود که برگرفته از واقعه بزرگ عاشوراست و از قدرت ایمان مردم به خدای خود نشأت گرفته است.

همین ایمان به یاری مردم ایران آمد و طوفان نسخه حمله نظامی آمریکایی‌ها را در هم پیچید، از آن پس تدبیری توسط ایرانیان اندیشیده شد و اعضای لانه جاسوسی آمریکا در میان کشور پخش شدند تا دسترسی به همه آنها در یک لحظه فراهم نشود.

 در این میان پنج تن از کارکنان سفارت آمریکا نصیب همدانی‌ها شد تا از این گروگان‌ها نگهداری کنند، برای آگاهی از  چند و چون این اتفاق حجت کتابی، یکی از مسئولان حراست گروگان‌ها در همدان برایمان از کم و کیف این واقعه می‌گوید.

تدبیر حفاظت از گروگان‌های سفارت پس از حمله طبس

او آغاز کلامش را به روزهای مأموریت خود پیوند می‌دهد و چنین حکایت می‌کند: پس از آنکه حمله طبس توسط آمریکایی‌ها صورت گرفت و می‌خواستند به خیال خود آنها را نجات دهند، مسئولان کشور تصمیم گرفتند گروگان‌ها را در استان‌ها تقسیم کنند، بر این اساس پنج تن از این افراد در محل ساختمان اماکن فعلی و کمیته سابق واقع در بلوار خواجه رشید مستقر شدند، در آن زمان ما در میدان پیشاهنگی که محل سپاه استان بود، مستقر بودیم.

کتابی در ادامه یادآوری می‌کند: نگهداری گروگان‌ها از منظر رسیدگی و مسائل غذایی بر عهده دانشجویان خط امام بود که در همدان مستقر شده بودند و از نظر امنیتی و حفاظتی، سپاه استان مسئول بود، قبل از من شهید علی رئوفی مسئولیت حراست از این گروگان‌ها را بر عهده داشت و پس از این شهید بزرگوار، مسئول حراست به عهده بنده شد.

مسئول حراست از گروگان‌ها در همدان با ذکر جزییاتی در این حوزه ادامه می‌دهد: برنامه خاصی برای حفاظت از این گروگان‌ها در نظر گرفته شده بود همین طور مسائل امنیتی تا جایی که با تعدادی از نیروهای پاسدار و ذخیره که به صورت پاره‌وقت با ما همکاری می‌کردند، امنیت آنها را تأمین می‌کردیم. 

او از سرکشی مداوم مسئولان کشوری از گروگان‌ها و بررسی وضعیت آنها سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: تا آنجا که به خاطر دارم شهید باهنر، نخست وزیر وقت هم از این محل بازدید و وضعیت گروگان‌ها را مورد بررسی قرار داد و خب این از منش جمهوری اسلامی بود.
 
کتابی تجمع را اصل اصیل آن روزها می‌داند و یادآوری می‌کند: یکی از مسائل مهم آن زمان این بود که برنامه تجمع و اعتراض در منطقه نگهداری گروگان‌ها صورت می‌گرفت و روحیه استکبارستیزی و مقابله با آمریکا نمود خاصی پیدا کرده بود و این شاخصه مهمی در آن دوران به حساب می‌آمد. 

او از مناسبت‌های مختلف و وقایع گوناگون همین طور تجمع بزرگ و کوچک مردم در نزدیکی محل گروگان‌ها یاد می‌کند و ادامه می‌دهد: بیانیه‌های مختلفی علیه استکبار  صادر و سخنرانی‌های گوناگونی انجام می‌شد و این منطقه به محل اصلی برنامه‌ها اختصاص داشت. 

فلسطینی‌ها برای حفاظت از گروگان‌ها آمده‌اند؟!

مسئول حراست از گروگان‌ها در همدان می‌گوید: برخوردها با این گروگان‌ها بر اساس اصول و منش اسلامی صورت می‌گرفت و سیاست‌های مسئولان عالی رتبه کشور بر همین اساس پیش گرفته می‌شد، البته مسئول این برخوردها دانشجویان خط امام بودند و من به عنوان مسئول حراست با آنها ارتباط داشتم.

او در ادامه دلایلی چون نزدیکی به تهران و شرایط همدان به عنوان یک منطقه حزب‌اللهی و مدافع انقلاب را برای میزبانی برمی‌شمرد و می‌گوید: مسئولان این موارد را در نظر داشتند و می‌دانستند مردم همدان پایدار هستند و مشکلی پیش نخواهد آمد و صدالبته که مردم در تجمع ضداستکباری بسیار پرشور و با اعتقادات قوی حضور پیدا می‌کردند و از تسخیر لانه جاسوسی خوشحال بودند.

کتابی در تشریح یک خاطره ادامه می‌دهد: همه ما نیروهای امنیتی به طور کامل صورت‌ خود را با چفیه که نماد فلسطین بود، پوشانده بودیم و این فرضیه برای عده‌ای به وجود آمده بود که نیروهای فلسطینی که در این حوزه ورزیده هستند در این مکان‌ها حفاظت را بر عهده دارند، در صورتی که همه ما نیروهای انقلاب و پاسدار بودیم.

او می‌گوید: یکی از بازاری‌های همدان که از دوستان بود از جلوی من که صورت خود را پوشانده بودم عبور کرد و سلام داد، من بنا بر وظیفه‌ام در آن لحظه پاسخ ندادم تا از روی صدا بنده را نشناسد، این دوست وقتی جوابی نشنید گفت، "برادر! من شما را می‌شناسم"، منظور از این خاطره این بود که ارتباط خیلی خوبی بین ما و مردم وجود داشت.

کتابی عنوان می‌کند: در هر حال همدان در حوزه این وظیفه انقلابی و نگهداری از گروگان‌های آمریکایی نیز خوب ظاهر شد و نامی دیگر از برگ انقلابی‌گری‌اش را برای آیندگان به یادگار گذاشت.

پایان پیام/۸۹۰۳۳/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول