اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

زندگی  /  آداب زندگی

نتیجه فراخوان در محله ایوان چه شد؟

از چند ماه قبل فراخوان دادند. همه اهالی محل هم به این فراخوان لبیک گفتند. اینطور بود که هفته گذشته در کوچه‌های محله جای سوزن انداختن نبود. هر خانه شده بود یک پایگاه. مردم با پای دل و با همه وجود به میدان آمده بودند. ماجرای این فراخوان شنیدنی است.

نتیجه فراخوان در محله ایوان چه شد؟

گروه زندگی؛ عطیه اکبری: از چند ماه قبل فراخوان دادند. همه اهالی محل هم به این فراخوان لبیک گفتند. اینطور بود که هفته گذشته در کوچه های محله جای سوزن انداختن نبود. هر خانه شده بود یک پایگاه. مردم  با پای دل و با همه وجود به میدان آمده بودند. قصه این فراخوان شنیدنی است.

قصه، قصه عشق است و قدرت و صلابت یک عشق و تو در عجب می مانی. چطور می شود یک محله ده روز تمام بشود زائرسرا . کدام نیرو، کدام قدرت محرکه بهانه‌ای می‌شود تا اهالی یک محله از کودک و پیر جوان تا زن و مرد کار و زندگی شان بشود پذیرایی از زائر. با خواب راحت در چهاردیواری خانه‌هایشان خداحافظی کنند تا مبادا مهمان امام رضا بدون جا و مکان بماند. در خانه‌هایشان چهار طاق باز باشد. سفره هایشان از این سر کوچه تا آن سر کوچه.

پاسخ مشخص است. عشق که باشد کار نشد ندارد و به جایی می رسد که اهالی محله ایوان در شب های منتهی به شهادت امام رضا(ع) بیش از یک هزار و ۵۰۰ زائر را اسکان می دهند و همه محله می شود زائرسرای میهمانان امام رضا(ع).

پیاده روی زائران امام رضا هم قصه امروز و دیروز نیست. قدمتی دارد دیرین. 

*ماجرای یک فراخوان

فراخوان محله ایوان تاریخچه شنیدنی دارد. قصه امروز و دیروز نیست. ماجرا بر می گردد به ۲۳ سال قبل و به همت بلند و دل عاشق شیرزن مشهدی. محله ایوان در ۸کیلومتری مشهد قرار دارد. پیاده روی زائران امام رضا هم قصه امروز و دیروز نیست. قدمتی دارد دیرین. زائران پیاده  پلیس راه را که رد می کنند و رسیدن دل به دلدار که نزدیک می شود، خانه های محله ایوان اولین بافت مسکونی شهر ضامن آهو است که پس از طی کیلومترها مسیر جاده بیابانی به چشمشان می آید.

۲۳ سال قبل «زینب خواجه» از اهالی محله ایوان چشمش خورد به زائرانی که در جاده طی مسیر می‌کردند. خستگی در صورت‌هایشان فریاد می‌زد اما این قدرت عشق بود که توان مضاعف داده بود به پاهایشان. از این جا به بعد ماجرای فراخوان را از زبان بانی زائرسرای محله ایوان می شنویم؛ از زبان «زینب خواجه»؛

« یک گروه زائر دیدم. آمدم خانه. دو سه تا همسایه ها را خبر کردم. سریع شربت درست کردیم. یک گروه شدیم و خودمان را رساندیم لب جاده. پیش پای زائران اسفند دود کردیم. ازشان پذیرایی کردیم. چشم های ما و زائران پای پیاده امام رضا (ع) آن روز بارانی شد.»

 

از سال ۱۳۸۰ خانه هایمحله ایوان در دهه آخر ماه صفر زائرسرای میهمانان امام رضا(ع) شد

* محله زائرسرا با ۱۳۰۰ اقامت در یک شب

حلاوت این میزبانی جوری کام اهالی محله ایوان را شیرین کرد که تصمیم گرفتند هر سال بشوند میزبان زائران ضامن آهو و زینب خواجه تصمیم گرفت بانی این عشق بازی شود؛« از سال بعد یعنی از سال ۱۳۸۰ محله ایوان در دهه آخر ماه صفر شد زائرسرا. من فراخوان زدم. در همه خانه ها را زدم و از هیچ صاحب خانه ای نه نشنیدم. همه آمدند پای کار. هر کسی یک طوری میزبان شد. از وقف خانه برای اسکان زائران تا وقف وسایل خانه. سال به سال به تعداد زائران اضافه شد و این طرح آنقدر گسترده شد که در شب‌های منتهی به شهادت امام رضا(ع) هر شب صدها زائر را در خانه اهالی محله ایوان اسکان دادیم و همین دو شب قبل تعداد زائرانی که مهمان اهالی محله ایوان شدند ۱۳۰۰ نفر بود.»


بانوان محله ایوان در آشپزخانه مسجد محله

* خانمی که نذر کرده شاطر نانوا باشد

از آغاز ماه صفر شمارش معکوس در دل اهالی این محله شروع می شود. هر کسی هر چیزی که دارد نگه می‌دارد برای پذیرایی از زائران امام رضا(ع). بین همسایه‌ها رقابتی به وجود می‌آید و هر که تعداد زائر بیشتری در خانه اش بماند، انگار که بیشتر ارادت داشته به امام رضا . انگار امام رضا(ع) بیشتر هوای خودش و دلش را داشته. بانی زائرسرای محله ایوان خاطره ها دارد برای گفتن؛ « از چند سال قبل اهالی محله، لب جاده موکبی زدند به نام موکب «طرق» که زائران را از همان جا دعوت کنند برای اقامت و رفع خستگی در خانه اهالی محله ایوان. یک موکب مردمی که کام زائران پیاده امام هشتم را سیراب محبت و عشق می‌کند. از صبحانه و نهار و شام تا میوه و نوشیدنی و چای لب سوز روضه که خوردن دارد. تنور موکب، شبانه روزی کار می کند و شاطر نانوایش هم خانمی است از شهر سمنان که نذر کرده در دهه آخر ماه صفر نانوای زائران شود.»

از چند سال قبل، لب جاده موکبی زدند به نام موکب «طرق» که زائران را از همان جا دعوت کنند 

*آماده باش 

«اهالی محله ایوان تقسیم کار کردند. در هر خانه چند نفر مسئول شست و شوی چادر و لباس زائران هستند. قطعا ماشین لباسشویی یک خانه جواب نمی‌دهد. از قبل چند خانه مشخص شده برای شست و شو.» خستگی از صدای زینب خواجه می بارد اما شوق وذوق بیشتر که بالاخره روزهای موعود که یک سال او و همه محله چشم انتظارش بودند، رسیده و می گوید:« انقدر در محله همه کارها با نظم و ترتیب انجام می شود که  فقط باید باشید و ببینید.»

این زن شب هایی که زائر ندارد بالای سر زائرانی که خواب شان رفته می رود و برای آنها که جوراب شان سوراخ  یا پاره شده جوراب نو می‌گذارد. 

*این زن در خوابگاه زائران چه می کند؟

حالا بشنوید از قصه میزبان ها که راوی اش زینب خواجه است؛« یکی از اهالی محله ایوان مستاجر است. هرسال قبل از دهه آخر صفر در خانه مان را می‌زند و یادآوری می‌کند که زینب خانم امسال حواست به من باشه ها!  وقتی تقسیم زائر می‌کنی خانه ما را هم نورانی کن. مسیر پیاده روی زائران امام رضا شلوغ هست اما مثل اربعین حجم خیلی بالایی زائر ندارد. یک وقت می‌بینی سهم میزبانی خانه ای در یک شب پذیرایی از سی چهل زائر است و یک شب چهاردیواری خانه پذیرای قدم های نازنین چهار زائر باشد، اما همان هم غینمت است.»

این همسایه محله ایوان که مستاجر است شب‌هایی که زائر امام رضا(ع) میهمان خانه اش نیست،پاشنه ور می‌کشد و به خانه همسایه‌ها می‌رود. قبل از دهه آخر صفر کلی جوراب نو تهیه می‌کند و شب‌هایی که زائر ندارد بالای سر زائرانی که خواب‌شان رفته می رود و برای آنها که جوراب شان سوراخ شده یا در اثر تاول و ترکیدن تاول خونی و پاره شده و قابل استفاده نیست، جوراب نو می‌گذارد. وقتی زوار امام رضا خوابند جلوی در خانه می نشیند و کفش هاشان را واکس می زند و برق می اندازد.

 زینب خواجه می‌گوید شب‌هایی که سهم خانه استیجاری اش پذیرایی از زائرن امام رضا(ع) می شود حال فاطمه خانم خریدنی است. انگار که همه نعمت های دنیا را ریخته اند در چهاردیواری خانه اش. سنگ تمام می گذارد. مثلا اگر شام زائران قیمه باشد، فاطمه خانم ماست و نوشابه و مخلفات دیگر را هم چاشنی سفره اش می کند و می گوید برای زائر امام رضا باید سنگ تمام بگذاری.

یکی از اهالی محله ایوان با مادرشوهر و خواهرشوها و بچه هاشان یک خانه سه طبقه را که ارثیه خانوادگی شان است در اختیار زائران می گذارند 

*تشکیل گروه ضربت با فامیل شوهر

در کوچه زائرسرا همه خانه ها قصه دارند. همه صاحبخانه ها هم. زینب خواجه از خودش خیلی حرف نمی‌زند و می‌دانیم که او بانی کوچه زائرسرا، بیشتر از همه همسایه‌ها خاطره دارد برای گفتن و حیاط و سه طبقه خانه اش وقف مهمانان امام رضاست. زینب خانم به اندازه ۲۳ سال پذیرایی از زائران پیاده امام رضا خاطره دارد. اما خودش را قلم می‌کشد و این بار از همسایه ای می گوید که در دهه آخر ماه صفر یک گروه ویژه تشکیل می‌دهد؛«یکی از اهالی محله ایوان با مادرشوهر و خواهرشوها و بچه هاشان یک خانه سه طبقه را که ارثیه خانوادگی شان است در اختیار زائران می گذارند. قبل از دهه آخر صفر تمام طبقات خانه را مجهز می‌کنند به وسایل مورد نیاز زائران و اتحاد آنها برای پذیرایی از زائران تماشایی است.»

 

در محله ایوان صفر تا صد هزینه میزبانی زائران امام رضا(ع) توسط مردم و نذورات مردمی تامین می شود. 

*بودجه زائرسرای محله ایوان از کجا می آید؟

اهالی محله ایوان به گروه‌های مختلفی تقسیم شدند. یک گروه هفت هشت نفره از خانم ها مسئول آشپزی هستند. یک دهه کار و خانه و زندگی شان می شود آشپرخانه مسجد محله ایوان. از ۴ صبح شروع می کنند. غذاها باید به نهار برسد. زائران خسته اند. گرسنه اند. می پرسم هزینه های این چندروز از کجا تامین می شود؟ توقع داشتیم بگوید کمک هزینه داریم یا اینکه آستان بودجه می دهد اما حرف های زینب خواجه چیز دیگری است؛«اینجا در محله ایوان صفر تا صد هزینه میزبانی زائران امام رضا(ع) توسط مردم و نذورات مردمی تامین می شود. این زائرسرای محلی کاملا مردمی است. همه چیز زیر سر عشق است و این عشق چنان برکتی به زندگی و کسب و کار اهالی می دهد که باور نمی کنید. برای همین از یک سال قبل شروع می کنند. بعضی خانواده ها قلک دارند مخصوص پس اندار برای دهه آخر ماه صفر. خلاصه که این همه ارادت از چشمه نورانی عشق به امام رضا(ع) سرچشمه می‌گیرد.»

پایان پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول