اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  فارس

حادثه‌ای که منجر به توسل به حضرت اباالفضل و قرار گرفتن در مسیر جهاد شد+فیلم

از مصاحبه خودداری می‌کرد و دلش نمی‌خواست فعالیت‌های جهادی‌اش رسانه‌ای شود، حضرت عباس را دلیل قرار گرفتن در مسیر جهاد می‌دانست و می‌گفت امیدوار است قدم‌هایی که در راستای درمان بیماران نیازمند برمی‌دارد مورد قبول مردم و خداوند قرار گیرد.

حادثه‌ای که منجر به توسل به حضرت اباالفضل و قرار گرفتن در مسیر جهاد شد+فیلم

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، سید محمدعلی معلم، پزشک متخصص جراحی‌های چشم و اهل شیراز است.

با اصرار زیاد، این پزشک جراح که سال‌های عمرش را برای درمان بیماران نیازمند هزینه کرده است مجاب به مصاحبه کردم، آخر این روزها فرار مالیاتی پزشکان و برخی تخلفاتی که در حوزه پزشکی رخ می‌دهد آنقدر در جامعه پزشکی عنوان شده است که معرفی پزشکان مردم‌داری که زندگی‌شان را برای درمان مردم آن هم بدون گرفتن هزینه در طبق اخلاص گذاشته‌اند اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند.

از درمان رایگان بیماران نیازمند که سلامتی چشمشان را مرهون زحمات این پزشک خوشنام می‌دانستند زیاد شنیده بودم و همین فعالیت‌های جهادگونه منجر شد باب صحبت را با او باز کنم.

دکتر سید محمدعلی معلم، در گفتگو با خبرگزاری فارس اظهار داشت: متولد آبان ۳۹ و ۶۳ ساله هستم، از بدو تحصیل در شیراز بودم و مقطع ابتدایی و دبیرستان و دانشگاه و تخصص را در شیراز گذراندم.

وی افزود: ورودی سال ۵۷ اخرین سال قبل از انقلاب به دانشگاه هستم که با رتبه دو رقمی کنکور پذیرفته شدم و باتوجه به اینکه آن زمان قادر بودیم ۱۰ رشته را انتخاب کنیم، من تنها رشته پزشکی شیراز را انتخاب کردم چون به قبولی اطمینان داشتم.

او با بیان اینکه در یک خانواده مذهبی و فرهنگی بزرگ شدم، ادامه داد: هم پدر پدر و هم پدر مادرم هر دو روحانی بودند، پدرم معلم بود و مادرم حافظ قرآن، در سال‌های ابتدایی دبستان تحصیل مشترک دروس حوزه و مدرسه عادی را شروع کردم و با ورود به دبیرستان و سنگین شدن دروس درس حوزوی را کنار گذاشتم و مشغول تحصیل اکادمیک شدم.

معلم افزود: پدر پدرم در عین اینکه روحانی بود در کسوت معلمی زندگی کرد و مکتب‌خانه داشت، همین شغل شریف به پدرم رسید و او هم معلم بود و همین ارث به من هم رسید و در کسوت پزشکی استاد دانشگاه هم بودم و به شغل شریف معلمی مشغول شدم.

وی در ادامه با اشاره به جان‌نثاری‌های همسرش گفت: در سال ۶۶ ازدواج کردم، همسرم رشته تحصیلی علوم سیاسی را انتخاب کرده بود و لیسانسش مصادف شد با تولد اولین فرزندمان و من هم به شدت درگیر فعالیت‌های علمی و پزشکی بودم و لذا همسرم با از خودگذشتگی از ادامه تحصیل صرف نظر کرده و تربیت بچه را ترجیح داد که یکی از ارکان موفقیت من این برخورد و تصمیم او بود تا بیشتر به فعالیت اجتماعی‌ام بپردازم.

وی با بیان اینکه دو فرزند پسر و دختر دارد که پسرش در رشته الکترونیک و دخترش در رشته زیست‌شناسی مشغول به تحصیل هستند، ادامه داد: با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه فعالیت‌های اجتماعی برای من بیش از پیش مهیا شد و با تعطیلی دانشگاه بعد از پیروزی انقلاب که دوره انقلاب فرهنگی نام گرفت وقت کافی برای این فعالیت‌ها را پیدا کردیم و به طور خودجوش به عضویت ستاد دانشجویان مسلمان و جهادی دانشگاهی و حتی عضویت کمیته امداد درامدم و با شروع جنگ تحمیلی در سال ۵۹ به عنوان یک بسیجی امدادگر وارد فعالیت‌های نظامی شدم.

دکتر معلم با اشاره به اینکه در نهایت سال ۶۱ رسما به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوستم، گفت: در سال‌های دفاع مقدس دانشگاه شیراز یک ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ تشکیل داده بود و تمام فعالیت‌های امدادی و اعزام پزشکان و پیراپزشکان و تیم‌های امدادی از طریق این ستاد انجام می‌گرفت و طبعا من هم به عنوان یک امدادگر در این تیم‌ها اعزام میشدم و در عین حال درس را با قدرت و قوت ادامه می‌دادم و همیشه جزء نفرات برتر کلاس بودم.

این چشم‌پزشک موفق اظهار داشت: این باعث شد با موفقیت در امتحان دستیاری موفق به اخذ نمره بالا و کسب امتیاز قبولی در یک رشته برجسته ان زمان یعنی چشم‌پزشکی شوم و من این رشته را انتخاب کردم.

حادثه تلخی که منجر به خیر شد!

وی یکی از وقایع موثر در جهت‌گیری‌اش در امور خیریه را یک واقعه تصادف عنوان کرد که در جوانی برایش اتفاق افتاد و توضیح داد: سال‌ها پیش در یکی از سفرها به علت نقص فنی اتومبیل به سمت خارج از جاده منحرف شدم در لحظات ابتدایی نگرانی و بحران ندایی از گلوی من بلند شد و نام حضرت اباالفضل را صدا زدم و این توسل سیر حرکت اتومبیل را تغییر داد و اتومبیلی که می‌رفت به دره پرتاب شود با همان حالت افقی به زمین برخورد کرد و خسارات به حداقل رسید، هرچند چندین شکستگی در دست و پا و ستون فقراتم رخ داد اما آنچه می‌رفت به یک مرگ حتمی منجر شود تقلیل یافت و فرصت یک زندگی مجدد به من داده شد.

معلم تاکید کرد: این اتفاق را پاس داشتم و بعد از ۶ ماه نقاهت نذر کردم که در یکی از مناطق محروم مشغول به کار شوم و یکی از روستاهای محروم اطراف تهران به نام "قلعه حسن خان" را انتخاب کردم سال‌های ۷۴ و ۷۵ مشغول به کار شدم و بعد از ۲ سال ارتباط را قطع نکردم، پروانه فعالیتم در تهران را لغو کردم و در همین زمینه‌ها فعالیت را ادامه دادم و کماکان هم ادامه دارد و امیدوارم خدا این توفیق را از من نگیرد.

با حضرت عباس عهد غلامی بستم

وی در ادامه اظهار داشت: سالها بعد از آن حادثه موفق شدم در جوار پدرم در سال‌های آخر عمرشان به زیارت حضرت امام حسین(ع) و حضرت اباالفضل(ع) مشرف شوم.

در حرم آن بزرگواران عهد غلامی بستم و امیدوارم تا وقتی زنده هستم بر این عهد پایدار بمانم.

فرصت مهاجرت میسر بود اما به خدمت کردن به مردمم افتخار می‌کنم

این جراح چشم شیرازی با اشاره به اینکه فرصت مهاجرت همواره برایش فراهم بوده اما ماندن در ایران و تلاش برای مردمش را ترجیح داده و ان را افتخار می‌داند گفت: ما سه برادر هستیم که دو برادرم سال‌های قبل از انقلاب برای تحصیل به امریکا رفته و همانجا ماندگار شدند، این اتفاق برای من هم میسر بود اما توفیق الهی، نیت شخصی خودم و دعای پدر مادرم سبب شد در کنار مردمم بمانم و به مردم عزیزم خدمت کنم و هیچ تاسفی نمی خورم از بابت اینکه فرصت‌های شغلی را در خارج از کشور پشت سر گذاشتم بلکه افتخار می کنم که به کشورم پایبند ماندم امیدوارم مقبول مردم و بارگاه خدای متعال باشد.

از او درباره فعالیت‌های جهادی‌اش که میلی نداشت راجع‌به آن صحبتی کند، پرسیدم و او در توضیحی کوتاه گفت: محل فعلی کارم در بیمارستان میرحسینی شیراز است که یاد دکتر میرحسینی را هم گرامی میدارم که به ادامه کار من و همکارانم بها داد.

وی افزود: در این بیمارستان که یکی از بیمارستان های قدیمی شیراز است عهدی بستیم که بیماری که وارد می شود یا تمکن و بیمه ای دارد و کارش را انجام می دهد و یا تمکنی ندارد، اگر بیمار تمکن مالی نداشت ما اجازه ندهیم به صرف مشکل مالی از بیمارستان خارج شود و امیدواریم بر این عهد پایبند باشیم.

 

 

بیماری به دلیل مشکل مالی از بیمارستان ما خارج نمی‌شود

او با بیان اینکه بیمارستان را برای همکارانم به شیر یکطرفه تشبیه کردم، گفت: بیمار به دلیل مشکل مالی نباید از بیمارستان خارج شود و باید هر خدمتی می توانیم برایش انجام دهیم لذا امیدوارم این ۸، ۹ سالی که اداره این بیمارستان بر عهده من است بتوانیم این کار را انجام دهیم البته این مهم حاصل نشده جز با کمک مراکز خیریه مستقر در سطح شهر، مراکزی که به کمک ما می‌آیند و بخشی از هزینه درمان را تقبل می‌کنند از جمله مرکز خیریه ناجیان ماندگار، هیئت ابوالفضل العباس و همه کسانی که یار و یاور ما بوده‌اند.

وی اضافه کرد: هر ماه با یکی از گروه‌های جهادی با همکارانی از همه تخصص‌ها به نقاط مختلف محروم در روستاهای اطراف استان سفر می کنیم تا افراد نیازمند را شناسایی کرده و به مرکز استان هدایت کنیم و با همکاری خیرین سلامتی که ما را در این راه یاری می کنند در بیمارستان‌های دولتی و خصوصی مداوا کنیم.

معلم افزود: ما بستر مناسبی را برای انجام امور درمانی و بهداشتی فراهم کرده‌ایم و با همکاری یک گروه جهادی خوشنام و خوش سابقه و فعال با سابقه چند ۱۰ ساله که در این شهر فعال است و می‌تواند پذیرای کمک خیرین سلامت باشد، بستر مناسبی را برای به بار نشستن نیات و اهداف خیرخواهانه خیرین ایجاد کرده‌ایم.

این پزشک جهادی اضافه کرد: از درمانگاه‌ها و مراکز بهداشتی کوچک تا بیمارستان‌ها، از سایر مراکز اداری و اجرایی در استان درخواست داریم که ما را در زمینه اختصاص بودجه و تسهیلات یاری کنند تا بتوانیم این نیات خیر را براورده کنیم.

گزارش: راضیه نجار

پایان پیام/ن

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول