فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها - مشرق نوشت: محمدصادق جوادی حصار، از فعالان چپ و سخنگوی حزب اعتماد ملی در مصاحبه با ایلنا و در توجیه "تحریم انتخابات" از سوی خود و برخی اصلاح طلبان گفته است: اینکه حزبی به جمع‌بندی برسد که شرایط اجتماعی، شرایط مناسبی نیست و با توجه به این شرایط نمی‌تواند مردم را ترغیب به شرکت در انتخابات کند و اگر هم کند از طرف مردم پاسخ مثبتی نخواهد گرفت، نمی‌تواند باعث این شود که دستگاه حاکمیتی آنها را تحت فشار بگذارند و بخواهند در پروانه فعالیت آنها تجدید نظر شود!
او همچنین تصریح می‌کند: مردم باید به نتایج بعد از انتخابات و نتایج گزینش‌‌گری خودشان امیدوار باشند. اگر این امید در انتخاب کردن و انتخاب شدن در مردم وجود نداشته باشد، انتخابات آزاد در چارچوب قانون مهیا نباشد تا بتوانند سلایق انتخاباتی خودشان را دستخوش تغییر کنند؛ قطعا انگیزه مشارکت در مردم کم خواهد شد. ابزار احزاب هم مردم هستند. حزب می‌خواهد به مردم بگوید این کار خوب است و شما انجام دهید؛ وقتی خود حزب هم می‌بیند نمی‌تواند این کار را انجام دهد، چطور به مردم بگوید شما باید در انتخابات شرکت کنید؟[۲]
*آقای جوادی حصار اساسا گویا در این سطح از آموزش سیاسی نبوده که بفهمد انتخابات میثاق ملی است و شأنیت احزاب در اصلی ترین وجه خود با انتخابات تعریف می شود. به این معنی که یک حزب سیاسی حتی بدون داشتن نامزد هم باید در انتخابات حضور یابد و مردم را به مشارکت ترغیب کند. (نظیر رفتاری که اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ انجام دادند)
از طرفی آقای جوادی حصار این را هم نمی‌داند که صندوق رأی و انتخابات اساسا هنگامی که قانونی برگزار شود پس موجد امید و امیدواری است زیرا انتخابات قانونی یعنی انتخاباتی که در آن رأی مردم خوانده می‌شود و بنابراین مردم می‌توانند در پاسخ به مشکلاتی که با آنها مواجه هستند؛ کسانی را روی کار بیاورند که از موجودین کارآمدتر باشند.
می‌ماند این بهانه چپ‌های تحریمی که چون نامزدهای ما در انتخابات نیستند پس شرکت نمی‌کنیم!
پاسخ این شبهه هم همانطور که اشاره شد اولا این است که حتی در این حالت هم نفس حضور در انتخابات لغو نمی‌شود و باید از نامزد نزدیک حمایت کرد چون انتخابات میثاق ملی است.
ثانیا "چپ‌های تحریمی" دروغ می‌گویند و همیشه و در همه انتخابات‌ها اصلاح طلبان زیادی هستند که در انتخابات داوطلب و تأیید صلاحیت می‌شوند. اما به این دلیل که برانداز نیستند و یا خود را تابع تصمیمات شریرانه ستاد جبهه اصلاحات نمی‌دانند؛ از طرف آقایان اصلاح طلب بدلی خطاب می‌شوند.
و ثالثا نظام و مردم گناهی ندارند وقتی ستاد جبهه اصلاحات نتوانسته از پس این همه سال کار سیاسی و حزبی؛ چند رجل تراز و فاقد سوء سابقه را به ساحت مردمسالاری معرفی کند. که همانطور که اشاره شد در این شرایط هم بایستی در انتخابات حضور یافت و از نامزد نزدیک حمایت کرد. (مثل رفتاری که اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ انجام دادند)
البته همانطور که محرز است؛ ستاد چپ‌های تحریمی حتی از تربیت یک سخنگوی خردمند و تراز نیز عاجز است و لذا تربیت رجل تراز نمایندگی برای آنان بسی سخت‌تر بوده است!
***
بیانیه سکوت چپ‌های تحریمی درباره پیش‌ثبت‌نام انتخابات
جبهه اصلاحات؛ نهاد مادر و ستادی اصلاح طلبان، سرانجام در قبال انتخابات امسال سکوت خود را شکست و پس از مدتها ایما و اشاره برای تحریم انتخابات؛ رسما بیانیه صادر کرد.
جبهه اصلاحات در بخشی از بیانیه خود نوشته است: ما پیش از این بارها گفته‌ایم که نظارت استصوابی، که هرچه پیش‌تر آمده‌ایم غلیظ‌تر و شدیدتر اعمال شده است، انتخابات رقابتی و معنی دار را کمرنگ و کم‌رنگ‌تر کرده است و در آخرین اقدام، اصلاحیه اخیر قانون انتخابات به همه روندهای غیر اصولی و رقابت‌سوز نظارت استصوابی که قبلا اعمال شده و به قانون تبدیل نشده بود، قبای قانون پوشانده است تا امیدی به تجدید نظر در اِعمال ناصواب آن باقی نماند.
به گزارش انصاف نیوز، این جبهه سپس و در ۲ بند پایانی بیانیه نیز سخنان اصلی و تحریمی خود را بدون اشاره مستقیم اعلام کرده و می‌نویسد:
"اصلاحیه اخیر قانون انتخابات که موجب تشدید اقداماتی نظیر تقویت و گسترش دامنه اختیارات شورای نگهبان، افزایش نقش نهادهای امنیتی، تقلیل جایگاه قانونی وزارت کشور و افزایش زمینه‌های تخلف و تقلب است و نیز اعلام پیش ثبت نام کاندیداها را باید گامی در تکمیل فرایند مهندسی زودهنگام انتخابات پیش رو تحلیل کرد.
جبهه اصلاحات ایران تصویب اصلاحیه اخیر قانون انتخابات را در چارچوب مجموعه اقدامات سازمان یافته و گامی به منظور نادیده گرفتن حق حاکمیت ملی و تبدیل جمهوریت به ناجمهوریت ارزیابی می‌کند و معتقد است این گونه اقدامات به ویژه پس از حوادث خونبار آبان ۱۳۹۸ و پاییز ۱۴۰۱ که اهمیت تلاش برای التیام زخم‌های برجای مانده بر پیکره جامعه و کاهش خشم و نارضایتی و اعتراضات مردمی را صد چندان کرده است، مصداق بارز افزودن نارضایتی‌ها و ناامیدی‌ها و در نتیجه خودتحریمی و خودبراندازی است."[۳]
*همانطور که مشاهده می شود در این بیانیه هیچ اثری از تأکید بر حضور در انتخابات، تشویق مردم به مشارکت و ترغیب فعالان سیاسی اصلاح طلب به ثبت نام در انتخابات نیست.
۳ رفتاری که نبود آنها نشانه ای مصرح بر تحریم انتخابات است.
با این حال به نظر می رسد جبهه اصلاحات پس از ۲ گام ناشیانه در انتخابات ۹۸ و انتخابات ۱۴۰۰ که رسما بر تحریم انتخابات تأکید کرد؛ هم اکنون نخواسته در مرحله پیش ثبت نام انتخابات ۱۴۰۲، اشتباه خود را تکرار کند و بسته به فرصتی که تا ایام انتخابات دارد؛ قصد کرده زمینه بازی گسترده تری برای خود فراهم سازد.
از همین روست که می بینیم در بیانیه خود صراحتا بر "تحریم انتخابات" و حضور نیافتن تأکید نکرده است.
بسته به همین رفتار باید منتظر ماند و دید که چپ های ستادی چه می کنند؟ آیا ممکن است در روز آخر تجدید نظر و از رجال اصلاح طلب ثبت نام کرده و تأیید صلاحیت شده حمایت کنند یا اینکه بر سیاق رفتار شریرانه در دو انتخابات قبلی بیانیه تحریم انتخابات بدهند؟!
در عنایت به این احتمالات که اولی کمرنگ و دومی به شدت پررنگ و جدی است اما نباید به آنها اجازه‌ی گسترده سازی زمین شیطنت را داد و تأکید می شود که باید هرگونه سخن یا ایما و اشاره ای در تأکید بر تحریم انتخابات را با مشت آهنین پاسخ داد زیرا تحریم انتخابات، خیانت به مردم و نظام است.
برخی محافل تحلیلی معتقدند قصد و نیت چپ های تحریمی تا این لحظه بر تحریم انتخابات است اما نمیتوان از نظر دور داشت که آنها در این "بیانیه سکوت" اگرچه تندترین الفاظ را علیه انتخابات به کار برده اند لکن حرفی از تحریم انتخابات هم نزده و سکوت کرده اند.
دقت شود که این سکوت در اثر ایجاد فضای تبیینی در جامعه علیه تحریم انتخابات و آگاهی عمومی است. فضایی که متأسفانه در دو انتخابات قبلی وجود نداشت و افراد چندانی متوجه توطئه تحریم انتخابات نبودند.
پایان پیام/ت
