خبرگزاری فارس مازندران ـ کوثر قیصری|خیل جمعیت عزاداران فقط همان پرسش معروف را در ذهن تداعی میکند: این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست؟ عجیب است که گرانیها و دردهای اجتماعی هر سنتی را اگر کمرنگ کرده باشد اما نتوانسته روی شور و عشق حسینی این ملت حتی خش بیندازد.
صحن و سرای امامزادهها امروز حال و هوای دیگری دارد
ملتی که همانقدر عمیق یا حسین (ع) را فریاد میزنند و همانقدر سینه سوخته به سینه میکوبند. صحن و سرای امامزادهها امروز حال و هوای دیگری دارد.
عشقی که در دریای بیساحل عزاداران موج میزند، موجش به دل کودک یکساله هم میخورد. گوشه ای در آغوش مادر، محو زنجیر زدنهای هم آهنگ هیأتیها شده و ناخواسته دستش را روی قلبش میزند. انگار حتی اویی که قطعا داستان را نمیداند هم نتوانسته عاشق نشود.
سر که میچرخانم میبینم موج این دریا به چشمهای پیرمرد و پیرزنی زده است که سر مزاری نشستهاند و هم اینکه روضه علی اکبر (ع) شروع میشود و شور جوانان هیأتی را میبینند، گریهشان بند نمیآید. نزدیکتر میروم و سر صحبت را باز میکنم.
داغهایی با زمان حل نمیشود
خانم میانسالی هم به ما اضافه میشود. خواهر شهید است. شهیدی که سر مزارش نشستهایم. میگوید: بعضیها میگویند چند نفر ۱۴۰۰ سال قبل شهید شدهاند چرا هنوز هم باید برایشان عزا گرفت، حالا نگاه مادر و پدر من بکن. پسر جوانشان را ۴۰ سال قبل در جنگ از دست دادند و قسم میخورم که داغش ذرهای کم نشده. یک داغهایی با زمان حل نمیشود.
دلشان با حسین (ع) است
داغ حسین و برادر و پسرهایش از این جنس است. نگاهِ جمعیت بکن، این شور را ببین، هزار و چهارصد سال که کم است، این داغ دو هزار سال دیگر هم سرد نمیشود. راستش را بخواهی اینجا کم نیستند دختران جوان و نوجوانی که حجابشان با فضا تناقض داشته باشد، اما همین که آمدند یعنی دلشان با حسین (ع) است.
در مسیر دسته عزادران قدم به قدم موکب راه انداختهاند. انگار هر کسی هر نیازی داشته، حسین (ع) را واسطه کرده است. انگار که این مردم با حسین (ع) صمیمیترند و حالا امروز وقتش رسیده که به جبران اجابت نیازهایشان از میهمانان عزادار او به قدر وسعشان پذیرایی کند.
وسعی که برکت حسینی وسعتش داده
وسعی که برکت حسینی وسعتش داده. نظم صف زنجیرزنها و سینهزنها، مداحی که بعد از ۱۰ روز و شب با حنجره گرفته هم دست از مدح حسین (ع) بر نمیدارد، مادربزرگی که با عصا آمده، جانبازی که با ویلچر، مادری که کالسکه نوزادش را با احتیاط از میان جمعیت حرکت میدهد، فریاد طبلها و سنجها که از صبح خروس خوان یک لحظه متوقف نشدند، همه این جمعیت میگوید؛ این مردم حسین را یک جور دوست دارند.
پایان پیام/م