خبرگزاری فارس-گروه هنر و رسانه: طالبی در بخشی از صحبتهای خود در برنامه هفت گفت: «برخی از زنان سلبریتی، یائسگی خود را به گردن جمهوری اسلامی میاندازند. این بازیگران زن تا از مرز پنجاه سالگی رد میشوند، روسری برمیدارند و منتقد جمهوری اسلامی میشوند».
خوب که به این جملات مینگریم، گذشته از بار عاطفی واژگان و اینکه در چه موقعیتی باید چه حرفی بر زبان جاری شود و تاکید بر این واقعیت که در این شرایط هرچه در جبهه مخالف و اپوزیسیون و بهانهتراشان و معاندین باشد به شکلی قابل ملاحظه، بزرگنمایی و سیاهنمایی میشود، میتوان به درستی استنباط کرد که طالبی در این بخش از صحبتهایش به هیچ عنوان قصد توهین به مقام زن، جایگاه زنان بالای 50 سال و دوران تغییرات فیزیولوژیک و روانی بانوان به معنای عام کلمه نداشته و همانطور که از عبارت «برخی زنان سلبریتی» استفاده کرده میخواسته بی آنکه نام چند زن کشف حجاب کننده و همانها که در حوادث اخیر به نیت تحریک جوانان به اینچنین اقداماتی دست زدند، را از نظر خود به عنوان یک سینماگر انتقاد کند و حتی از جنبه اخلاقی هم با بهره از این عبارات نخواسته نام و نشانی این زنان را بر زبان بیاورد.
در ادامه همین صحبتهایش باز تاکید میکند که «این بازیگران زن» و همین عبارت تاکید مجددی بر عدم تعمیم این مفهوم به جنسیت زن و مساله تغییرات فیزیکی آنان بوده است.
حالا اما همانها که مدام به دنبال تحریک قشر بیشتر جوان و نوجوان جامعه هستند و از پایان یافتن اغتشاشات به شدت دلخورند، همواره در رصد کلمات و جملات به دنبال بهانههای احساسات برانگیز هستند. آنها این مساله را به توهینی همهگیر و متوجه زن به معنای عام، نزد افکار عمومی تکثیر کردهاند که این مطلب و دوری از هرگونه سوء برداشت ضروری مینمود.
چند ماهی است اتفاقات بسیاری در رسانهها میافتد، اتفاقاتی که هرکدام ویژگی و زیر متنی خاص را نمایان گر است.
طالبی نظری داده بود که شاید قبل از این بانوان بسیاری معتقد بودند بیانش بلااشکال است، حتی برخی عدم بیانش را زیر پا گذاشتن حقوق زنانه میدانستند که این اتفاقی طبیعی در زنان است چرا از گفتنش میترسید.
حال افراد همان گروه از جامعه گفتن همان جمله را توهین به زنان مینامند.
*جزم اندیشان زمانه
اپوزسیون سقوط کرده در دام ابتذال طی ماههای اخیر هرچه دلشان خواسته گفتهاند به اندازه یک فرهنگ لغت فحش اختراع کردهاند، دیکتاتور، مستبد و...اما خودشان کوچکترین نقد_ حتی اگر با زبانی طنز و با لحنی شوخ گفته شده باشد_ را برنمیتابند. انتظار دارند صدایشان شنیده شود بدون اینکه حرفی جز فحش داشته باشند، تاکنون نه نقدی را پذیرفتهاند و نه باکسی به گفتوگو نشستهاند، افرادی که از اساس نمایندگان بزرگ جزماندیشی زمانه هستند. بله جزماندیشی همین است که کوچکترین صدایی را که برخلاف نظرت باشد برتابی و با تمام وجود بایکوت و خفهاش کنید.
*شگرد یکی است، «تولید رویداد» و «بمب باران رسانهای»
باکمی تأمل به اتفاقات ماههای گذشته میتوان به فهم این واقعیت رسید که نقشه راه و شگرد تمامی حواشی و قیل و قالهای اتفاق افتاده در رسانهها و بویژه فضای مجازی یکی است، پیدا کردن یک رویداد و اتفاقی که به نظر مردم عادی جامعه میتواند یک فاجعه تلقی شود (صرفنظر از اینکه از اساس فاجعه باشد یا خیر)، بمب باران وسیع رسانهای حول محور آن اتفاق و بزرگ جلوه دادن آن و درنهایت پایان مرحله، شما به هدف رسیدید، جنجالی جدید ساخته شد.
جنجالهایی که به چشم بر هم زدنی، تو خالی بودنشان آشکار میشود و از همین رو یکی یکی دود میشوند و به هوا میروند و در نهایت رو سیاهیاش برای کلاغهای قیل و قال پرست زمانه میماند.
همه آنچه در ماجرای طالبی رخداده بازنمایی همین امر است، میخواهید برایتان ثابت شود؟ کمی اتفاقات رخداده از سوی مدعیان فعلی سخنوری و رعایت اخلاق را مرور کنید.
تمرکز حافظه تاریخیتان را مشخصاً به سمت دانشگاه شریف جلب میکنم، جایی که قشر بهاصطلاح دانشگاهی این جماعت مدعی، در دانشگاه قدم میزدند و رکیکترین کلمات را تبدیل به نقل محافلشان کرده بودند.
اصلاً شاید حافظه تاریخیتان یاری نکند، مشکلی نیست؛ یکی از بسترهای انتشار فضای مجازی را روی تلفن همراهتان بازکنید، یکی از هشتگهای معروف این افراد را جستوجو کنید، چند پستی را بخوانید، قطعاً متوجه ادبیات این افراد خواهید شد.
پایان پیام/