باشگاه خبرنگاران توانا|امالبنین خسروی: ترکهای عمیق، سنگها و شن ریزهها و بوتههای خشک خار، اینجا بیابان نیست، زاینده رود است. قلب تپنده اصفهان که امروز به این حال افتاده است. این بیابان خشک روزی رودی پر آب بوده است. قایقهایی که در گوشه و کنار بستر رودخانه خالی افتادهاند، در رویاهای خود روزهایی را به یاد میآورند که مردم روی پلههای پل خواجو نشسته و درحالیکه پاهایشان داخل آب بود، سرخوشانه عکس یادگاری میگرفتند.
قایقها روی آب رقصکنان میچرخیدند و مرغابیها با موجهای آرام آب، بالا و پایین می رفتند. ولی امروز ...
۲۲ سال از اولین خشکسالی زاینده رود میگذرد اتفاقی که قرار بود تکرار نشود. ولی هر روز اوضاع زاینده رود بدتر شد به حدی که امروز حرف از مرگ این رودخانه میشود.
مرگ تدریجی زنده رود
در همان سال ۱۳۷۹ بود که اولین خط لوله انتقال آب به یزد افتتاح شد و این مسئله توسط برخی مطرح شد که انتقال آب به یزد، عامل خشکی زاینده رود بوده است. در این بین کانون تشکلهای غیر دولتی زیست محیطی استان اصفهان، بیانیهای در سال 1379 منتشر کرد و در بخشی از آن، سیاستهای غلط را عامل این خشکسالی دانست: «در حال حاضر حیات این رودخانه و کل منطقه تحت تاثیر آن به خطر افتاده است... متأسفانه سیاستهای غلط، تاثیرات خشکسالی را مضاعف کرده است، در صورتی که در موارد مذکور اگر چارهاندیشی به عمل نیاید منطقه به زودی درگیر بحرانهای اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی جدی خواهد شد که برون رفت از آن بسیار مشکل خواهد بود».
خشکسالیهای زاینده رود در سالیان متمادی ادامه داشت تا جایی که در سال 1388 بستر خشک زاینده رود شاهد برگزاری یک همایش در بستر خشک خود باشد در این همایش علل خشک شدن زاینده رود بررسی شد.
در همان ایام موضوع پمپاژهای غیرمجاز در بالادست زاینده رود نیز از دیگر مسائلی بود که مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان قرار گرفت موضوعی که همچنان هم ادامه دارد.
ولیالله میرزایی کارشناس آب منطقهای اصفهان درباره دلایل خشک شدن زاینده رود در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران توانا میگوید: تغییر اقلیم و افزایش دمای هوا کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی بارشها، افزایش مصرف آب شرب در کل استان اصفهان از ۵۰ به ۴۰۰ میلی متر مکعب که شامل انتقال آب به یزد و کاشان، تخصیصهای جدید در مصارف کشاورزی که در چهار محال و بختیاری و در اصفهان، حفر چاههای با پروانه و بیپروانه و پمپاژهای بیرویه انتقال آب از مهم ترین عوامل خشک شدن زاینده رود هستند.»
حفر چاه بلای جان رودخانه
کارشناس آب منطقهای اصفهان درباره تعادل آبخوانها و رودخانه به خبرنگار توانا میگوید: آبخوان و رودخانه تعادل هیدرولیکی دارند در برخی موارد رودخانه باعث تغذیه آبخوان میشود مثل پایین دست رودخانه در اصفهان یا در بالا دست برعکس وقتی آبخوان پر باشد مقداری از آب مازاد وارد رودخانه میشود، حفر چاههای با پروانه و بیپروانه باعث شده است که این تعادل هیدرولیکی به هم بخورد در بالادست آبخوان رودخانه را تغذیه نمیکند در پایین دست هم اینقدر آبخوان تشنه است که آب کمی که وارد آن میشود جذب میکند.
میرزایی میگوید: صدور پروانه برداشت آب در دست وزارت نیرو است اما مکان اجرای آن را وزارت جهاد کشاورزی تعیین میکند، صدور مجوزهای بیرویه و تعداد زیاد چاهها بدون آنکه منابع آب آن مشخص شود نه تنها در اصفهان بلکه در سایر نقاط کشور هم باعث شده است که دشتهای آزاد به دشتهای ممنوعه بحرانی تبدیل شوند چون میزان برداشت آبهای زیرزمینی از میزان ورود آب بسیار کمتر است.
او ادامه میدهد: کشاورزان و باغداران در تابستان اگر در ساعات پیک مصرف ۴ ساعت از ۲۴ساعت پمپ را خاموش کنند قبض برق آنها رایگان میشود، تعرفه آب هم به قدری کم است که به حساب نمیآید، آب و انرژی رایگان برای هرکسی وسوسهکننده است که به سمت باغداری و پمپاژ آب برود.
آبی که هرگز منتقل نشد
این کارشناس آب منطقهای اصفهان درباره انتقال آبها در حوزه زاینده رود به باشگاه توانا میگوید: در وزارت نیرو در تابلو منابع و مصارف حوزه زاینده رود آمده است که آورد طبیعی رودخانه به علاوه آب تونل اول کوهرنگ متعلق به حق آبه کشاورزان و محیط زیست رودخانه است که مصوب سال ۱۳۳۲ است که بحث مالکیت آب مطرح میشود، بعد از ملی شدن آب و زدن سد رودخانه سیلابها کنترل شد و در مواقع نیاز رهاسازی میشد که این سد با اهدافی که برای آن تعبیه شده بود خوب کار میکرد تا اینکه با افزایش مصرف مواجه میشود.
وی میگوید: با توجه به افزایش تخصیصهای جدید یزد،کاشان و چهارمحال کشاورزی اصفهان و آب شرب منوط به آورد آب به زایندهرود بوده است که قرار بر این میشود از تونل دوم کوهرنگ و چشمه لنگان آب آورده شود که این کار انجام میشود، دو طرح دیگر هم باید اجرا میشد به اسم بهشت آباد و تونل کوهرنگ ۳ که هیچ کدام به مرحله نهایی نمیرسد و باعث عدم تعادل در مصارف و منابع شده است.
میرزایی ادامه میدهد: تخصیصها به یزد، کاشان، کشاورزی و چهارمحال داده میشود ولی به ازای آن آبی وارد زایندهرود نمیشود و فشار آن به بخش کشاورزی شرق اصفهان و محیط زیست میآید.
قایقها در گوشه این بیابان به انتظار نشستهاند که دوباره روزی بتوانند روی سطح آب حرکت کنند، ماهیها در آب با آنها همراه شوند و با حرکت خود قایقها را نوازش کنند. شاید زایندهرود، این شبها، رویای روزهایی را میبیند که صدای پرندگان با صدای خنده بچهها از آببازی در هم میآمیزد. روزهایی که بازگشت پرندهها به گوشه و کنار مسیرهای این رودخانه، حال مردم را خوب میکند. شاید هم باید با آن رویاهای شیرین، خداحافظی کنند و از یادش ببرند. انگار که هرگز وجود نداشته است.
پایان پیام/