به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه صبح نو نوشت: کاهش بارندگیها، کشور در مرحله تنش آبی قرار گرفته است، اگر کشوری بیشتر از ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال آب داشته باشد از نظر منابع آبی مشکلی ندارد اما ما در سال ۱۳۹۱ از این مرز عبور کردیم و اگر از این میزان کمتر شود یعنی وارد تنش آبی شدهایم که اکنون در یک قدمی آن قرار داریم.
در بهترین حالت باید انتظار داشت که کشور به میانگین بلند مدت بارش ها بازگردد، در واقع طی صدها و هزاران سال میانگین بارش در کشور ۲۵۰ میلیمتر در سال بوده که اکنون به حدود ۲۰۰ میلیمتر در سال کاهش یافته و همچنان نیز در حال کمتر شدن است، پیشبینیها نشان میدهد که بارش ها تا سال ۲۰۵۰ همچنان روبه کاهش خواهد بود. بنابراین شرایط به گونه ای نخواهد بود که اگر مدت کوتاهی بارش داشته باشیم مردم گمان کنند که وضعیت عادی شده است.
پیش بینی های برخی از مجامع بین المللی نشان می دهد که ایران در سال ۲۰۵۰ به سرانه ۵۰۰ متر مکعب آب به ازای هر نفر خواهد رسید که فاجعه بار خواهد بود
مسالهای که امروزه در زمینه میزان بارش ها وجود دارد موضوع تنش و بحران آبی است، بررسیها و شرایط منابع آبی نشان میدهد که اکنون تقریبا تمام کشور در مرز تنش آبی قرار گرفته است، واژه تنش آبی یک شاخص بسیار مهم بوده که بر اساس آن وضعیت بحران و تنش آبی یک کشور ارزیابی و تحلیل میشود، در واقع مبنای این شاخص میزان آب موجود تجدیدپذیر بر اساس متر مکعب به ازای هر نفر در سال است. یعنی اگر کشوری بیشتر از ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال آب داشته باشد این کشور از نظر منابع آبی وضعیتی عادی دارد.
در سال ۱۳۰۰ حدود ۱۷ هزار متر مکعب آب به ازای هر نفر داشتیم یعنی جزو کشورهای بسیار پرآب بودیم البته باید توجه داشته باشیم که آن سال تعداد جمعیت هم در کشور کم بود یعنی اگر همان ۲۵۰ میلیمتر در سال بارندگی داشتیم را بر تعداد تقسیم میکردیم عدد بزرگی میشد، بعد از آن روند افزایش جمعیت و همگام با آن کاهش بارش ها را تجربه کردیم، به طوری که با گذشت چند دهه کاهش بارش ها همراه با افزایش جمعیت، کشور وارد مرحله تنش آبی شده است. به طور مثال جمعیت در کشور در سال ۱۳۰۰ کمتر از ۲۰ میلیون نفر و میزان آب در دسترس به ازای هر نفر در همین سال ۴۵۰۰ متر مکعب بوده است که با مرز ۱۷۰۰ متر مکعب در سال فاصله زیادی داشته ایم. اما این عدد حدفاصل سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ به ۱۷۰۰ متر مکعب در سال نزدیک شد و اگر این میزان از ۱۰۰۰ متر مکعب به ازای هر نفر در سال پایین تر رود از تنش آبی وارد بحران آبی خواهیم شد.
کشور از سال ۱۴۰۱ بین دو مرز تنش آبی و بحران آبی قرار گرفته است. عضو هیات علمی موسسه تحقیقات آب افزود: در سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ و به طور واضح در سال ۱۳۹۳ به مرز ۱۷۰۰ متر مکعب آب به ازای هر نفر در سال رسیدیم که به معنای ورود به تنش آبی بود، در واقع تا این سال هنوز ۱۷۰۰ متر مکعب به ازای هر ایرانی سرانه آب تجدید شونده در دسترس بوده است، اما در حال حاضر و سال ۱۴۰۱ عدد فوق بین دو مرز تنش آبی و بحران آبی قرار گرفته است. البته این به آن معنا نیست که تمام کشور اینگونه باشد، یعنی در حال حاضر مکانهایی از کشور وجود دارد که در شرایط بهتر یا بدتری هستند و این آمار میانگین بوده بنابراین هنوز به لحاظ علمی بحران آبی وجود ندارد بلکه تنش آبی داریم. بنابراین با یک سری اقدامات میتوانیم در آینده انتظار داشته باشیم که وضعیت را بهبود داده و به مرز بحران وارد نشویم اما اگر همین روند مصرف و نحوه مدیریت را ادامه دهیم چندان امیدی وجود نخواهد داشت.
پیشبینیهای برخی از مجامع بینالمللی نشان میدهد که ایران در سال ۲۰۵۰ به سرانه ۵۰۰ متر مکعب آب به ازای هر نفر خواهد رسید که فاجعه بار خواهد بود. اما با فناوریهای نوین میتوان مشکل فوق را مدیریت و حل کرد زیرا برای گذر از این مرحله استراتژیهایی وجود دارد که در صورت اجرایی شدن آنها و استفاده از ایده های نوین و فناورانه می توان از بروز فاجعه پیشگیری کرد.
اما برای مقابله با بحران کم آبی که در کمین ما نشسته چه باید کرد؟ استراتژی هایی برای مقابله با بحران آبی وجود دارد، سوال این است که چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ وظیفه مردم و دولت چیست؟ تمام کارهایی که میتوانیم انجام دهیم در دو دسته اقدام تقسیمبندی می شود. اول اقداماتی که میتوان در حوزه مدیریت مصرف انجام داد و دوم اقداماتی که در حوزه تولید قابل انجام است، یعنی در مرحله اول با کمک مردم مصرف آب در کشور مدیریت شود و در مرحله دوم مسئولانی که وظیفه تولید آب را دارند باید با راهکارهای جدیدی که الزاما روش های متعارف نیست تولید را افزایش دهند. روش های متعارف همان روش های معمول طبیعی است که آب وارد رودخانه و سپس پشت سدها و بعد از آن از طریق شبکه آبرسانی به دست مردم می رسد، حال در اینجا سوالی پیش می آید مبنی بر اینکه آیا می گوییم روش های متعارف باید جمع شود؟ خیر باید همچنان ادامه یابد اما چون ورودی کاهش یافته است، خروجی نیز بالطبع کاهش خواهد یافت. بنابراین در این بخش نوآوری خاص با اثر بخشی بالا را نمی توان انجام داد.
از مهمترین مصادیق در حوزه مدیریت مصرف، رسانه ها هستند که در راستای آگاهی رسانی و فرهنگ سازی در جهت مصرف بهینه می توانند نقش مهمی داشته باشد. مدیر مرکز تحقیقات آب و فاضلاب ادامه داد: بخش بعدی استفاده از منابع نامتعارف آب است مانند نمک زدایی از آب های شور و لب شور، استفاده از پساب تصفیه شده، بازچرخانی آب مصرف شده (آب حاصل از سینک ظرفشویی، حمام و یا ماشین لباسشویی بجز آبی که وارد سرویس های بهداشتی شود آب خاکستری است که با بازچرخانی دوباره قابل مصرف است) البته منابع دیگری مانند آب های ژرف هم وجود دارد که جزو آب های استراتژیک محسوب می شوند و استفاده از آن ها بایستی با رعایت ملاحظات خاصی صورت گیرد به ویژه آبهای فسیلی که فقط در زمانهای بحرانی از آنها استفاده میشود.
پایان پیام/