اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دیگر رسانه ها

پشت پرده سیاست یک بام و دو هوای بایدن در مورد توافق برجام چیست؟

یکی از دلایل اصلی که بایدن با تکیه بر آن به این نکته اشاره می‌کند که نمی‌تواند پایان توافق برجام را اعلام کند این است که اساسا وی به هیچ عنوان مایل نیست که مسؤولیت این ناکامی را بپذیرد.

پشت پرده سیاست یک بام و دو هوای بایدن در مورد توافق برجام چیست؟

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، به تازگی ویدئویی از "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا منتشر شده که وی در آن از مرگ توافق برجام خبر می دهد با این حال به این نکته نیز اشاره می کند که او و دولتش به دلایل فراوانی، مایل به اعلام این مساله نیستند. در این راستا اخیرا "رابرت مالی" نماینده ویژه دولت آمریکا در مساله ایران و مذاکره کننده ارشد این کشور در روند مذاکرات اتمی وین نیز در موضع گیری ادعا کرده که "فرصت برای توافق از دست رفته و ایران پیشتر نیز بارها به توافقی که همه در مورد آن اجماع داشته اند، پشت کرده است". 

"جان کربی" سخنگوی وزارت دفاع آمریکا نیز به این نکته اشاره کرده که توافق برجام و احیای آن در شرایط کنونی در زمره اولویت های دولت آمریکا نیست. این در حالی است که پیشتر "حسین امیرعبداللهیان" وزیر خارجه کشورمان از سیاست های توام با دورویی واشنگتن انتقاد کرده بود و به این نکته اشاره کرده بود که آمریکایی ها جدای از مواضع تندی که در مورد ایران و مسائل این کشور اتخاذ کرده و می کنند، در پس پرده به طور مکرر اقدام به تبادل پیام می کنند و خواستار تعامل با ایران مخصوصا در مورد پرونده اتمی تهران هستند. 

در این فضا، یک سوال اساسی مطرح می شود و آن این است که علت ابهام و سیاست یک بام و دو هوایِ بایدن و دولت وی در مورد توافق برجام چیست؟ به نظر می رسد جهت پاسخ به این پرسش می توان به ۳ محرک اساسی در این رابطه اشاره کرد. 

۱: بایدن و تلاش جهت فرار از مسوولیت های ناشی از شکست مذاکرات اتمی با ایران

یکی از مهمترین دلایلی که به نظر می رسد بایدن با تکیه بر آن اعلام کرده که نمی تواند مرگ توافق برجام را اعلام کند این است که وی دوست ندارد مسوولیت شکست و ناکامی مذاکرات اتمی وین را بپذیرد. فراموش نکنیم که یکی از اصلی ترین وعده های انتخاباتی بایدن در بحبوحه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا، اراده وی جهت احیای توافق برجام بود. 

همان توافقی که سَلف وی یعنی دونالد ترامپ با اقدامی غیرقانونی و کاملا یکجانبه، کشورش را از چهارچوب آن خارج ساخت و در عوض، سیل قابل توجهی از تحریم ها را علیه ایران در قالب "کارزار فشارحداکثری" برقرار ساخت. از این منظر، اینکه بایدن بخواهد شکست مذاکرات برجام و مرگ توافق مذکور را اعلام کند، عملا نوعی جار زدن ناکارآمدی خودِ وی و دولتش محسوب می شود و می تواند آسیب های جدی را به حیثیت سیاسی او و حزب دموکرات وارد کند. 

۲: بایدن و استفاده از تاکتیکِ فرار رو به جلو

یکی دیگر از مسائلی که احتمالا بایدن با توجه به آن به این نکته اشاره کرده که نمی تواند مرگ توافق برجام و شکست مذاکرات احیای آن را اعلام کند این است که اتفاقا وی و دولتش عمیقا به دنبال حصول توافقی جدید با ایران هستند با این حال، با توجه به تحولات چند وقت اخیر کشورمان، آمریکایی ها به صرافت افتاده اند تا به نوعی به سمت امتیازگیری از ایران حرکت کنند و تا جای ممکن به زعم خود ایران را وادار کنند که امتیازات بیشتری را بدهد و برعکس، امتیازات و مزایای کمتری را طلب کند. 

از این رو، موضع گیری اخیر بایدن صرفا یک موضع گیری اعلامی بوده و ارزش اِعمالی ندارد و در راستای منافع کلان آمریکا نیست. این مساله از آن جهت حائز اهمیت است که بدانیم در نبودِ توافق برجام، آمریکا با چالش ها و مشکلات به مراتب گسترده ای چه در مورد مساله اتمی ایران و چه قدرت منطقه ای و توسعه توانمندی های ایران در حوزه هایی نظیر موشکی و پهپادی رو به رو خواهد بود. از این رو، اعلام گزینه شکستِ توافق برجام و مذاکرات برجامی، حامل خسارت هایی جدی به منافع و امنیت ملی آمریکا خواهد بود. 

۳: دولت بایدن و تمسک عامدانه به "خطای بنیادین برچسب زدن"

در نهایت باید گفت که چه بایدن و چه مقام های تیم امنیت ملی و سیاست خارجی دولت وی نظیر رابرت مالی و جان کربی، با طرح ضمنی این موضوع که ایران مقصر عدم حصول توافق در چهارچوب معادله احیای برجام است، به نوعی در حال ارتکاب یک اشتباه بنیادین (البته به صورت عامدانه) در قبال ایران هستند که در عرصه سیاست خارجی از آن با عنوان "خطای بنیادین برچسب زدن" یاد می شود. 

در قالب این خطا، رفتارها و کنش های یک کشور، صرفا به مثابه کنش هایی مستقل در نظر گرفته می شود این در حالی است که بسیاری از اقدامات کشورها و سیاست هایی که در محیط بین المللی اتخاذ می کنند، نَه کنش‌هایی مستقل، بلکه واکنش هایی به اقدامات و کنش های دیگر کشورها و رهبران آن ها هستند. در مورد توافق برجام نیز طرف های غربی و به طور خاص دولت آمریکا باید به یاد داشته باشند که اگر سال ۲۰۱۸ ترامپ از توافق برجام خارج نمی شد و کارزار فشار حداکثری علیه ایران به راه نمی افتاد و اروپایی ها نیز به نحوی غیرقانونی با آن همراهی نمی کردند، اکنون ایران نیز میزان و سطح غنی سازی اورانیوم خود را تا بیش از ۶۰ درصد افزیش نمی داد و بسیاری از چالش ها و تنش های دیگر در چهارچوب روابط ایران و غرب اتفاق نمی افتاد. 

از این رو، امثال رابرت مالی به جای اینکه به طرح این مساله بپردازند که بارها توافقی ارائه شده که ایران به آن پشت کرده، بهتر است به این مساله توجه کنند که نسخه اولیه توافق برجام، مورد خیانت دولت آمریکا قرار گرفته و ایران در واکنش به آن، رویه ها و سیاست های خاصی را در پیش گرفته است و اینکه اکنون تهران نمی تواند به تعهدات ادعایی آمریکایی ها در قالب توافقِ جدید اعتماد کند، به هیچ عنوان نکته عجیبی نیست. 

 از قدیم الایام گفته اند که "آزموده را آزمودن خطاست" و همینکه واشنگتن در بحبوحه مذاکرات اتمی وین به صراحت از ارائه تضمین های لازم به تهران جهت عمل به تعهداتش طفره رفته، گواهی روشن بر این مدعاست که بی اعتمادی به آمریکا و لحاظ کردن احتیاط در مواجهه با آن، عینِ عقلانیت است. 

منبع: الف

پایان پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول