به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، فراخوانهای ضدانقلاب برای اغتشاش و آشوب در کشور در شرایطی منتشر شده است که طی فراخوانهای پیشین این جریان، مردم ایران اعتنایی به آنها نکردند و هرچه زمان بیشتر گذشت آتش این فتنه انگیزیها بیشتر فروکش کرد.
با این حال رسانههای ضدانقلاب برای ایجاد یک موج اجتماعی در ایران تلاش زیادی میکنند و در این خصوص با افراد متعددی تحت عنوان تحلیلگر سیاسی و فعال مدنی و امثالهم گفتوگو میکنند. همچنین آنها تلاش دارند تا با تهدید کسبه و بازاریان ایرانی را مجبور کنند دست به اعتصابهای گسترده زده و مغازههای خود را تعطیل کنند، اما با وجود تلاشهای همهجانبه ضدانقلاب و برخی کانالهای معاند و فیک برای همراه نشان دادن کسبه با فراخوان و اعتصاب و انتشار تصاویر غیرواقعی از نقاط مختلف شهر، بیشتر کسبه در استانها مانند روزهای قبل مغازههای خود را باز کرده و مشغول فعالیت روزانه بودند.
رصد رسانههای ضدانقلاب و تحلیل اکثر گفتوگوهای به اصطلاح کارشناسی این رسانهها حول یک مفهوم اساسی میچرخد و آن مفهوم تسری اعتصابات به عنوان حلقه آخر به اصطلاح انقلابشان است.
از طرفی این رسانه سعودی مدعی است در آخرین حلقه تمام انقلابهای جهان اعتصابات سراسری سبب قفل شدن اقتصاد آن کشور شده است و حکومت آن کشور در مقابل اعتصابات سراسری تسلیم شده است. با چنین تحلیلی این رسانه تمام بازاریان و فعالان اقتصادی را دعوت به اعتصاب کرده است.
تناقض اول این تحلیل سُرخوردن تحلیل میان همراهی و عدم همراهی مردم است. از یک سو مدعی میشوند اعتصابات سراسری تاکنون شکل گرفته است و مردم با این اعتصابات همراهی کردهاند و از یک سو مدعی میشوند که هدف اصلی این نوبت از فراخوانها تسری اعتصابات سراسری است.
تناقص دوم کوتاهبینی در بنبست کشاندن اقتصادی کشور است. واقعا چگونه میتوان قفل شدن اقتصادی را در یک اعتصاب ۳ روزه مدعی شد؟
تناقض سوم اینکه در تمام فراخوانهای پیشین هم چنین ادعاهایی را مطرح کردند و اکنون تلاش میکنند ادعاهای پیشین خود را که با بیاعتنایی مردم مواجه شد با روکش جدید دوباره مطرح کنند.
ضدانقلاب در ابتدای شکلگیری موج اعتراضی در مورد فوت مهسا امینی فراخوانهای سراسری با مدت زمانهای نامحدود صادر میکرد و مردم را به طور مکرر به خیابانها فرا میخواند. خبرهای اولیه این اغتشاشات اغلب حاکی از درگیریهای محدود در خیابانهای اصلی و میادین اصلی شهر بود. با این حال هرچه زمان گذشت خیابانها و میادین اصلی خلوت شد و ضدانقلاب از امکان شکلگیری تجمعات گسترده و مداوم ناامید شد.
همین ناامیدی سبب شد تا ضدانقلاب فراخوانها را متمرکز به تجمعات ۳ روزه و محدود به محلات کند تا بتواند بدون آن که تصویر جدی و گسترده از حضور مردم نشان دهد مدعی شود که مردم به فراخوانها پاسخ مثبت دادهاند. پس از شکست اعتصابها در آبانماه، اکنون جریان برانداز دوباره به سروقت این سیاست رفته تا به بهانه روز دانشجو بتواند در کشور، رکود حاکم کند. براندازان همچنین هفتههاست که مشغول تهدید کامیونداران و فعالین حوزه حمل و نقل هستند تا دست از کار بکشند و بدین صورت، حمل و نقل در کشور فلج شود. کامیونداران اما به فراخوانهای اعتصابی براندازان توجهی نشان ندادهاند و به کار خود مشغول هستند.
اما آن کسانی که از فراخوانهای اعتصابی ضدانقلاب متضرر میشوند، صرفا مردم هستند. سرشبکههای براندازان که بابت هر کارزار یا هر مطلب منتشره در فضای مجازی، کمیسیون خود را از سرویسهای اطلاعاتی غرب میگیرند، هیچ تصوری از تنگناهای معیشتی که از دل هر اعتصاب بیرون میآید و دامنگیر مردم میشود، ندارند. البته مردم و به ویژه اصناف با هوشیاری، هیچگاه حاضر به همراهی به فراخوانهای ضدانقلاب نمیشوند.
رسانههای ضدانقلاب تلاش میکنند ترسیدن نظام اسلامی را در افکار عمومی نهادینه کنند تا خرابکاریهای محدود عوامل آشوب توسط مردم جدی تلقی شود. به همین جهت است که ضدانقلاب برخی اقدامات صادقانه نظام اسلامی در تحقق مطالبات درست مردم را باج دهی ناشی از ترس عنوان میکند. یا حتی در مواردی تلاش میکند با تغییر برخی محتواهای سخنرانی مسوولان نظام تلقی امتیاز دادن نظام را در اذهان عمومی ایجاد کنند.
اعتصابات سه روزه برای دوپینگ اعتراضات است
ناصر ایمانی، کارشناس سیاسی در اینباره به صبح نو میگوید: بخش احساسی و هیجانی این اعتراضات در دو سه ماه گذشته تمام شده و دیگر کشش ندارد در نتیجه مجبور هستند دوپینگ کنند برای اینکه بتوانند هیجان را نگه دارند و به اصطلاح چراغ خاموش نشود. در واقع به سمت تحمیل خود به جامعه رو آوردهاند، به این شکل که میگویند به اجبار مغازه ببیندید، اعتصاب کنید و کار نکنید، اگرنه به شما حمله میکنیم و کامیون و مغازهتان را تخریب میکنیم.
او ادامه میدهد: البته آنها نمیدانند که این موضوع به ضرر خودشان است، چون وقتی به مردم تحمیل میکنند، در نهایت مردم نسبت به آن گارد میگیرند و به خودشان حمله میکنند. وارد فاز خطرناکی شدند که خودشان را به زمین میزند. مگر این افراد نمیگویند، اجبار بد است؟ حجاب اجباری و هر چیزی که معتقدند نظام اجبار کرده، پس چرا خودشان مردم را به اعتصاب و انقلاب زوری مجبور میکنند.
این کارشناس سیاسی در پاسخ به این پرسش که حکومت باید چه واکنشی نسبت به این اتفاقات داشته باشد، اظهار میکند: برخوردهای نظامی، قضایی و اطلاعاتی در این دوماه اخیر بسیار خوب انجام شده است، همانطور که دیروز نیز آقای اژهای دوباره بر این رویکرد سختگیرانه تاکید کردند اما بنده معتقدم دیگر باید نظام به سمت اقدامات نرمافزاری برود و در این زمینه کمکاری شده است. در واقع نظام باید آگاهیبخشی کند که این ماجراها از کجا آب میخورد و این اغتشاشات را چه کسانی حمایت و هدایت میکنند؟ البته آگاهیبخشی به صورت غیرمستقیم، نه به صورت تحمیلی که اینروزها برخی رسانهها انجام میدهند. در کنار تمام این موضوعات در اینکه باید اصلاحاتی صورت گیرد، تغییر رویکردها، روشها و قانونها اتفاق بیفتد، شکی نیست.
منبع: روزنامه صبح نو
پایان پیام/