به گزارش خبرگزاری فارس، یادداشت مهمان: نگار محمودی؛ روز ۱۸ مهرماه ۱۴۰۱ دولت انگلیس در واکنش به آنچه «ارتکاب نقض جدی حقوق بش» توسط بعضی از افراد و نهادهای انتظامی ایران نامیده، تحریمهایی را علیه آنان وضع کرده است. کشورهای اروپایی و به خصوص انگلیس که طی دو دهه گذشته از وضع هیچ تحریمی بر ایران فروگذار نکرده و حریصانه چشم دوخته و منتظرند تا فقر و بدبختی مردم ایران را ببینند و آشوب گرسنگان را در شهرهای ایران به راه بیندازند، باز هم از همان ابزار ناکارآمد همیشگی که تنها دستاویز آنهاست استفاده کردهاند.
اضافه کردن این چند تحریم به فهرست بلند بالای نهادها و افراد تحت تحریم در ایران مسلما هیچ ارزشی واقعی ندارد. ولع و خوش خیالی انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی برای بهره بردن از حوادث اخیر تنها خاطرات تلخ پرتعداد ملت ایران از این کشورها را تازه میکند. کشورهایی که همین اکنون در حال ارتکاب گناه همراهی با ایالات متحده در بزرگترین جنایت جاری علیه بشریت یعنی تحریم ۸۵ میلیون ایرانی هستند به کدام آب زمزم و کوثر تلاش میکنند چهره سیاه خود را بشویند. صداقت بریتانیا و دیگر کشورهای اروپایی در حمایت از حقوق بشر باید در عدم تبعیت از آمریکا پس از خروج یکجانبه و ظالمانه از برجام و گفتگوهای جاری رفع تحریمها دیده میشد نه در همراهی با فشردن پا بر گلوی ملتی که تنها جرمش استقلال خواهی است. کشورهایی که با دستهای آلوده خود زیر تابوت مرحوم امینی را گرفتهاند همانهایی هستند که برخلاف همه قواعد بینالمللی و انسانی داروهای مخصوص بیماری وی را در فهرست تحریمها قرار دادهاند.
عنوان «ارتکاب نقض جدی حقوق بشر» بیشتر برازنده اقدامات کشورهایی است که پس از سالها دروغ پردازی در مورد پرونده هستهای ایران و زمانی که با حسن نیت و همراهی ایران نهایتا موضوع به وسیله برجام فیصله یافت در دهن کجی آشکار به حقوق بین الملل و حقوق ملت ایران، این توافق را نقض کرده و جنگ همه جانبه اقتصادی با ایران ایران را آغاز کردند.
کشورهایی که از دولت ایران چیزی جز تسلیم بی قید شرط و از ملت ایران چیزی جز سکوت و بی تفاوتی در مورد سرنوشت کشورشان نمیخواهند.
دورویی انگلیسیها در برخورد گزینشی با موضوع حقوق بشر در ایران البته بی سابقه نیست. وقتی در ۱۷ شهریور سال ۵۷، صدها ایرانی به دست نیروهای ارتش شاهنشاهی در خیابان سلاخی شدند و مردم و رسانههای مستقل دنیا از ابعاد این وحشیگری در بهت فرورفتند، هم آیا وجدان انگلیسیها آنها را به دادن بیانیه و تحریم کردن حکومت ایران واداشت؟ خیر! فردای جمعه سیاه، کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا در تماس تلفنی با شاه برای او آرزوی موفقیت کرد و «آنتونی پارسونز» سفیر وقت انگلیس در ایران در ملاقات با شاه به او اطمینان داد که دولت انگلیس در کنار آمریکا، حامی و پشتیبان رژیم پهلوی است! همین سکوت کرکننده حقوق بشری و حمایت بیقید شرط از سرکوب مردم توسط رژیم شاه از نقاط عطفی بود که مردم را در براندازی رژیم گذشته مصمم و در مقابله با استعمار و دخالت خارجی به عنوان مقوم استبداد داخلی راسختر کرد. کشتار ایرانیان با سلاح جنگی و هلیکوپتر و تانک توسط ارتش در جمعه سیاه، وجدان انگلیسی را نمیآزارد، اما برخورد قانونی با اغتشاشگرانی که ارتباطشان با گروههای تروریستی روشن است این همه هیاهو و تحریم را در پی دارد.
جالب اینجاست که در بحبوحه حوادث انقلاب اسلامی در سال ۵۷، نخست وزیر وقت انگلیس «جیمز کالاهان» در قراردادی مخفیانه تعهد کرد سیلی از تجهیزات نظامی برای سرکوب انقلاب اسلامی به حکومت شاه تحویل دهد. ۳۶۰ نفربر زرهی، ۱۷۵ هزار کپسول گاز اشک آور، ۱۳ هزار تفنگ ضدشورش و۲۰ هزار نارنجک دودزا تنها بخشی از این تجهیزات بود.
رویه صدور ابزار سرکوب به حکومتهای استبدادی و سرکوبگر توسط بریتانیا هنوز و همچنان پس از دههها ادامه دارد. اسناد منتشر شده دولت انگلیس نشان میدهد این کشور تنها در یک دهه گذشته دهها میلیون پوند تجهیزات سرکوب و کنترل تجمعات به ۵۲ کشور جهان صادر کرده است. در فهرست این کشورها، دوستان منطقهای انگلیس و ناقضان بزرگ حقوق بشر در منطقه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی ساطور به دست نیز وجود دارند.
اینکه ایرانیها خود را بدون حافظه تاریخی میدانند شوخی است که به نظر میرسد بعضی از اجنبیها زیاده از حد آن را جدی گرفتهاند. ملت ایران سیاهه جنایتهای انگلیس در ایران از تحمیل قراردادهای استعماری دوران قاجار، جدا کردن افغانستان و بحرین از ایران، سرکوب قیام تنگستان، تجاوز و اشغال ایران در دو جنگ جهانی، ایجاد قحطی، غارت نفت و دیگر سرمایههای ملی کشور، کودتای ۲۸ مرداد، همراهی در سرکوب انقلاب ایران، کمک به رژیم بعث درحمله به ایران، همراهی همه جانبه با تحریم ملت ایران و هزاران خدعه کوچک و بزرگ دیگر را به روشنی روز در پیش چشم دارند.
وقتی در بیانیه مشتمل بر تحریمها، «جیمز کلورلی» وزیر خارجه انگلیس به شکل مضحکی ادعا میکند بریتانیا در کنار مردم ایران ایستاده است، مرز سیاست و کمدی از میان میرود. کدام ایرانی وطن دوستی این ادعا را بدون پوزخند زدن میشنود. تنها گروههای تروریستی که مامنی جز پایتختهای اروپایی و پناهی جز اسکناسهای غربی ندارند و سودایشان مانند اربابانشان تجزیه ایران است از این دست اقدامات خشنود میشوند.
از اتفاق برای ملت ایران این گونه حرکات چراغ خطری است که هر بار نشان میدهد دشمنان کمر بسته استقلال و آزادی ایران چه کسانی هستند. تردیدی نیست که همانند تمام ۲۵۰ سال گذشته، بریتانیا همچنان «رودرروی ملت ایران» ایستاده است.
منظومه فکری انقلاب ایران و نظام برآمده از آن بر پایه شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» استوار است و در این قاموس، اولین و مهمترین مطالبه تک تک ایرانیان «استقلال» است. اگر چه کشورهایی مانند انگلیس هنوز از خواب دوران امپراتوری بیدار نشده و پس از چند قرن تجاوز و غارت و اشغال و حمله به بیش از ۱۷۰ کشور جهان هنوز درصدد دخالت در امور کشورهای دیگر هستند، اما باید بدانند ملت ایران تن به خفت و خواری دوران قاجار و پهلوی نخواهد داد. دهها هزار شهید فدای استقلال این مملکت شدهاند تا پس از دو قرن، بندهای استعمار و دخالت خارجی از پای این ملت باز شود؛ رویای بازگشت استعمار به ایران تعبیر ناشدنی است.
تا زمانی که رویه دولت انگلیس در قبال ایران بوی خود بزرگبینی غربی و توهمات نواستعماری میدهد، ملت ایران این کشور را در شمار دشمنان درجه یک استقلال و آزادی خود میبیند. ناتوانی انگلیس و دیگر کشورهای غربی در مقابله نظامی با ایران و آشکار شدن ناکامی ابزار تحریم باید هم آنها را دچار روانپریشی کند تا آشوبهای اخیر در ایران را به کمک امپراتوری رسانهای جیره خوارشان به شکل تغییرات انقلابی جا بزنند و به خود و معدودی عناصر خود فرخته و ضد ایرانی در خارج از کشور دلداری بدهند. حتی آن بخش از جامعه ایران که استقلال کشور را تضمین شده دانسته و به دنبال آزادیهای بیشتر هستند، هم از سیاست مزورانه انگلیسیها دل خون هستند.
مردم ایران حق برگزاری تجمعات قانونی و اعلام نقد و نظرشان را که حاصل صدها سال مبارزه ضد استبدادی است و بالاخره در قالب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است بیش از همه در خطر بهرهبرداری گروههای تروریستی و تجزیه طلبی میبینند که عموما در لندن در دامان استعمار پیر ماوا گرفته و از کمکهای اطلاعاتی و رسانهای آن بهره میبرند. عقدهای که انگیس و سایر کشورهای غربی از انقلاب ایران و نظام بر آمده از آن دارند تا آن جاست که حتی گروههای ترویستی که علاوه بر هزاران ایرانی، قتل شهروندان غربی را نیز در کارنامه دارند از فهرستهای تروریستی خارج میکنند و با حمایتهای همه جانبه به نبرد ملت ایران و تمامیت ارضی آن میفرستند. مردم ایران بیش از همه از فرصتطلبی گروههای تروریستی و حامیان غربی آنها که هر اعتراض مدنی کوچک مردم را به آشوب میکشند و مانع استفاده آنها از حقوق خود میشوند، عصبانی هستند.
اینکه دولت ایران و وزارت امور خارجه در برابر این توهین آشکار و مداخله در امور داخلی ایران چه واکنشی نشان میدهند بر عهده آنهاست، اما ملت ایران قطعا در حافظه تاریخی خود ثبت خواهند کرد که دوروییهای این روباه پیر تا چه اندازه است و به خواست خدا در زمان مناسب پاسخ این رفتارها را خواهند داد.
فهرست واقعی تحریمهای ملی نه سیاهههای روی کاغذ و خروجی رسانهها، بلکه فهرستهایی است که در بیناذهنیت یک ملت شکل میگیرد و ثبت میشود. نوشتههای روی کاغذها میآیند و میروند، افراد و نهادها به فهرستها اضافه و کم میشوند اما انگلیس هنوز و همچنان در صدر فهرست تحریم در ذهن تک تک ایرانیان است و با این قبیل اقدامات همچنان در این جایگاه باقی خواهد ماند.
پایان پیام/