گروه زندگی: چندوقتی است که بازار شایعه و اخبار کذب داغ تر از همیشه است؛ دقیقا از ۳۶روز پیش که خانم «مهسا امینی» درگذشت، رسانههای فارسی زبان خصوصا رسانههای وابسته به آل سعود سعی کردهاند با توسل به دروغهای کوچک و بزرگ و وارونه نشان دادن شرایط حاکم وافکار عمومی را فریب دهند.
البته این شگرد و دروغ گویی رسانههای معاند حکایت دیروز و امروز نیست. با دروغ، تحریف و شایعه پراکنی سعی در فریب و بر هم زدن آرامش مردم ایران را دارند.
با دکتر «اکبر نصراللهی» رئیس دانشکده علوم اجتماعی ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی، نویسنده کتاب راهنمای پوشش خبری و نویسنده کتاب مدیریت پوشش اخبار بحران در رسانه حرفهای به گفتوگو نشستیم.
ایشان که سابقه ۳۰ساله در عرصههای خبری و دانشگاهی دارد و همچنین مولف کتابهای مختلف از جمله مدیریت پوشش اخبار بحران در رسانههای حرفهای و همچنین راهنمای پوشش خبری است، معتقد است عملکرد نادرست و دیرهنگام مسئولان و رسانههای رسمی در مخاطرات و بحرانها، افکارعمومی را در برابر جنگ رسانهای غرب بیپناه کرده است و پناه افکارعمومی در این شرایط، پناه بردن به «سواد رسانهای» است. مشروح این گفت وگو را در ادامه میخوانید:
دکتر «اکبر نصراللهی» رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی
نباید از اشتباهات رسانههای داخلی هم غافل شد
* رسانههای معاند در اعتراضات و اغتشاشات اخیر بیش از گذشته تلاش کردند با تاکتیکهای مختلف بویژه دروغ، نقشههای غرب را اجرا کند. آیا این موضوع را قبول دارید؟ به طور کل تحلیل شما چیست؟
بله. قبول دارم؛ اینکه اغتشاشات اخیر را بواسطه عملکرد بیسابقه رسانههای غربی بویژه تلویزیونهای فارسی زبان، بیشتر «رسانهای» میدانم که در ادامه بیشتر توضیح خواهم داد، اما نباید از اشتباهات رسانههای داخلی هم غافل شد. واضحتر میگویم ضمن تشکر از مسئولان بخشهای مختلف و رسانههای رسمی، علت بخشی از این اعتراضات و اغتشاشات را از عملکرد غلط و نادرست رسانههای داخلی و مسئولان بخشهای مختلف میدانم.
این به مفهوم این نیست که اگر رسانهها و مسئولان کارشان را درست و به موقع انجام میدانند، اعتراض و اغتشاش اتفاق نمیافتاد، بلکه منظور من این است تاخیر در روایت و ناتوانی در اقناع افکار عمومی و اشتباهات مکرر در برخی از موضوعات، موجب شده است اعتراضات و اغتشاشات تشدید شود و عملا بخشی از اهداف رسانههای دشمن محقق شود.
دشمنیِ دشمن، عجیب نیست، اما تکرار اشتباهات گذشته عجیب است
اینکه دشمن دشمنی میکند، یا افکار عمومی را فریب میدهد و گمراه میکند یا از راهبردهای بحرانزایی و بحران افزایی و تاکتیکهای دروغ، تحریف و شایعه و سایر تاکتیکها استفاده میکند، غیرطبیعی و عجیب نیست، چراکه ذات دشمن، دشمنی کردن و استفاده از هر ابزار و روش برای رسیدن به اهداف خودش است. اما عجیب و غیر طبیعی رسانه های داخلی است تکرار اشتباهات گذشته بویژه در حوزه رسانه و افکار عمومی و پیش بینی نکردن رفتار رسانههای رقیب و غیر مسئول است که ضرورت دارد در فرصت و شرایط مناسب عملکرد رسانهها و مسئولان داخلی که باعث اثرگذاری دروغهای دشمن بر افکار عمومی شده است، بررسی و تحلیل شود.
بازی ناخواسته رسانههای داخلی در زمین دشمن
اگرچه بر اساس اصول مدیریت بحران بویژه در بحرانهای انسانی و بحرانهای ملی انتقاد از افراد حقیقی و حقوقی رسانهی و غیر رسانهای که حین بحران مشغول انجام وظیفه هستند، پسندیده نیست و کم کاریها و سوء مدیریتها را باید بعد از بحران و در شرایط عادی مطرح و مطالبه کرد، اما بیتردید رسانههای داخلی و مسئولان با تاخیر در اطلاعرسانی و پیش بینی نکردن حساسیتهای مردم و عملکرد رسانههای رقیب و دشمن عملا ناخواسته باعث تشدید و شعلهورتر شدن اعتراضات و بروز اغتشاشات و بازی ناخواسته در زمین دشمن شده اند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هم رسانههای داخلی و هم مسئولان با اشکالات مزمن و تاریخی در مخاطرات و بحرانها روبرو هستند و همین اشکالات مزمن، موجب شده است رسانههای دشمن از این وضعیت به نفع خود استفاده کنند.
دکتر «اکبر نصراللهی» نویسنده کتاب راهنمای پوشش خبری
هر زمان رسانههای داخلی به موقع و درست اطلاع رسانی کردند، دست دشمن در دروغ گویی بستهتر بود
*سهم دروغ و شایعه در مخاطرات و بحرانها بویژه در اعتراضات و اغتشاشات اخیر چقدر است؟
در همه مخاطرات و بحرانها حتی در بحرانهای طبیعی مانند سیل و زلزله به دلیل نیاز بالای مردم به اخبار و کثرت و سرعت رویداها، شرایط مناسبتری برای کنشگران مختلف برای شایعهسازی، دروغ، تحریف و قلب واقعیتها فراهم است. به طور کلی هر زمان که مسئولان و رسانههای داخلی اطلاعرسانی درست، به موقع و کافی را انجام میدادند، دست دشمن در دروغ گویی بستهتر بود و شرایط جامعه برای ترویج دروغ و شایعه کاهش پیدا میکرد.
اما هرجایی که مردم نیاز به خبر داشته باشند و نیاز مردم به خبر از سوی رسانههای رسمی و مسئولان تامین نشود، معلوم است که قدرت مانور دشمن در استفاده از تاکتیک دروغ، شایعه، تحریف و سایر تاکتیکهای مشابه بازتر میشود و قدرت مانورشان بیشتر میشود و در این بحران هم بویژه با توجه به غلبه انگیزههای سیاسی استثنا نبود.
دکتر «اکبر نصراللهی» مدیرکل اسبق اطلاعات و اخبار شبکه خبر (صدا و سیما)
در طول تاریخ هیچ رسانهای انقدر غیر اخلاقی و غیر حرفه ای کار نکرد
* به نظر میرسد رسانه های دشمن در این مدت تمام کارشان را تعطیل کردهاند و فقط روی ایران مانور میدهند و جز اعتراضات ایران موضوع دیگری را پوشش نمیدهند. تحلیل شما در این موردچیست؟
بله، دقیقا. ما در این دوره با مجموعهای از «ترین» های بیسابقه مواجه بودیم و هستیم؛ مثلا «طولانی ترین» بخش ویژه تاریخ رسانه را ما در اغتشاشات اخیر شاهد بودیم که تلویزیون سعودی ایران اینترنشنال از زمان وقوع این بحران در ۲۳ شهریور تا همین الان، هیچ خبری را غیر از خبر مربوط به اعتراضات و اغتشاشات پوشش نمیدهد. پس طولانیترین بخش ویژه تاریخ رسانههای رادیو تلویزیونی را شاهد هستیم که یک رسانهای همه کارهای خود را تعطیل میکند و فقط به یک موضوع میپردازد.
علاوه بر این با بدترین و غیر اخلاقیترین عملکرد رسانهای نیز سرکار داشتیم و داریم. یعنی در طول تاریخ حداقل من ندیدم که هیچ رسانهای آنقدر غیر اخلاقی کار کند و از تمام ظرفیت خود برای آموزش خشونت استفاده و مردم به کارهای غیر قانونی و مقابله با ماموران امدادی و انتظامی ترغیب کند و علنا با طرفداری و زیر پا گذاشتن اصل بیطرفی ادعایی، خوشحالی خود را از ناآرامی در ایران ابراز و از آن حمایت کند.
رسانه های معاند بدانند، دنیا فقط محدود به ایران نیست!
همچنین با یک «ترین» دیگری مواجه هم هستیم؛ به نام «رکورد پرداختن فقط به یک موضوع و بایکوت سایر موضوعات مهم جهانی». دنیا همیشه و در هر شرایطی مملو از خبرهای تلخ و شیرین است. دنیا فقط محدود به ایران نیست! همچنین موضوعات خبری و رسانهای هم محدود به اغتشاشات و اعتراضات ایران نیست.
اگرچه این اعتراضات مهم است و اگرچه دل همه مردم ایران بابت این حادثه سوخته و اگرچه احساسات مردم در مرگ یک دختر ایرانی جریحه دار شده است و همه از این موضوع متاسف و متاثر هستند. اما اینکه یک رسانه تلویزیونی همه موضوعات دنیا را تعطیل کند و نیاز مردم را تعطیل کند و حتی بخشهای ورزشی و سرگرمی خود تعطیل کند و فقط به یک موضوع بپردازد، این رکورد پرداختن فقط به یک موضوع و بایکوت سایر موضوعات مهم جهانی در طول تاریخ پیدایش رسانهای است.
رکورد دروغ گویی رسانه های معاند شکست!
نکته عجیب و بیسابقه دیگر؛ کثرت استفاده از تاکتیک دروغ است که شاید بتوان گفت در هیچ بحران، اعتراض و اغتشاشی با این حجم دروغسازی و دروغپراکنی نداشتیم؛ از جمله این دروغها میتوان به اطلاعات غلط و هدفمند در مورد شهرهای مختلف از جمله سقوط اشنویه و سنندج اشاره کرد.
دکتر « اکبر نصراللهی» سردبیر اسبق اخبار شبکههای ۴ سیما، شامگاهی و سحرگاهی رادیو پیام و اخبار و گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما
تاکتیک های دروغ گوییِ رسانه های معاند
*تاثیر دروغ بر افکار عمومی چه قدر است؟ به عنوان مثال دروغ رسانههای معاند چقدر بر ذهن دانشجویانی که تازه وارد دانشگاه شدهاند یا بر قشر تحصیل کرده یا بقیه اقشار جامعه تاثیر میگذارد؟
دروغ تاثیرات مخرب بسیار زیاد و گستردهای بر اجتماع، اقتصاد، فرهنگ، روح و روان همه مردم دارد. هیچ حوزهای از حوزههای اجتماعی، فردی، روحی و روانی و حتی جسمی افراد از آسیبهای دروغ در امان نیستند، اما موضوع شما مربوط به تاثیر دروغ بر افکار عمومی است که این روزها به شکل بیسابقهای در رسانههای مختلف بویژه رسانه سعودی ایران اینترنشنال، بیبی سی و منوتو و سایر رسانهها و ظرفیتهای رسانهای غرب ما شاهد هستیم.
هدف اصلی دروغ فریب و فراهم کردن شرایط درک ناقص و خلاف واقع در مخاطبان است. دروغ یعنی هر رفتار، گفتار و عملی که باعث شود که مخاطبان، فهم و درک نادرست، وارونه، تحریف شده، یک بُعدی و غلط از یک موضوع و رویداد دریافت کنند. اگر این تعریف از دروغ را بپذیریم، دروغ به مفهوم گفتن و نوشتن خلاف واقع رویدادها به صورت مستقیم نیست؛ بلکه هر اقدام، روش، تاکتیک و راهبردی که باعث میشود که مخاطب اطلاعات درست و واقعیتها را متوجه نشود و یا خلاف آن واقعیتها را فهم کند، دروغ و موجب گمراهی است.
با این تعریف «بمباران اطلاعات» را میتوان دروغ تلقی کرد. یعنی با بمباران اطلاعات که یکی از تاکتیکهای مهم پوشش خبری است، واقعیت در دل اطلاعات انبوه و جزئی گم میشود و مخاطبان پس میزنند و نمیتوانند با انبوهی از اطلاعات و اخبار ریز و درشت به خبر واقعی و درست پی ببرند.
دکتر «اکبر نصراللهی» نویسنده کتاب مدیریت پوشش اخبار بحران در رسانه حرفهای
دروغ گویی به شیوه پرداختن به یک بُعد از ماجرا / وقتی شب را روز نشان میدهند!
*رسانه های دشمن چطور میتوانند طوری دروغ بگویند که مردم باور کنند؟ اگر ممکنه برامون مثال بزنید.
بله. یک رسانهای را تصور کنید که فقط بخشی از واقعیت و حقیقت را منعکس میکند، به گونه ای که مخاطب تصور حالت دیگر برایش مقدور نباشد. مثلا در شب یک شرایط محیطی مانند یک اتاق را به گونه فراهم شود که پنجره نداشته باشد یا پردههای ضخیمی داشته باشد. و فرد از ساعت اطلاع نداشته باشد بعد از این بیخبری نورافکن ها، چراغ یا لوسترهای قوی تعبیه شود که فردی که در آن محیط قرار دارد فکر کند شب، روز است.
یا فردی که یک طرف صورت او آسیب دیده و یک طرف صورتش بدون نقص است را تصور کنید. عکسی از یک بُعد یا فیلمی از یک طرف صورت بدون نقص فرد نشان داده شود که ما فکر کنیم این فرد در بینقصی خلاصه میشود و دیگر زشتی برای آن فرد متصور نباشیم. یا فقط زشتی برجسته شود که بیننده با دیدن آن زشتی تصور کند این فرد در این زشتی خلاصه میشود و وجه دیگری ندارد.
یا مثال دیگری بزنم؛ من فردی را میشناسم، که خیلی خوب قرآن میخواند. در صورتی که در شرایط عادی لکنت زبان دارد. اگر فقط قرآن خواندن او منتشر شود به گونهای که شنونده و بیننده، تصور لکنت در مورد آن فرد نداشته باشد، این دروغ است. چراکه اگر آن فرد قصد ازدواج داشته باشد یا در جست و جوی شغلی مانند گویندگی باشد، با انتشار و پخش بخشی از توانمندی و واقعیت آن فرد به طرف مقابل او دروغ گفته شد.
*دروغ چه تعریفی دارد؟ و اگر مردم متوجه دروغ رسانه ها شوند چه اتفاقی می افتد؟
نباید در مورد دروغ تعریف سنتی آن را مد نظر قرار داد. امروزه ممکن است رسانهها خیلی مستقیم نگویند که شب، روز است یا روز، شب است، اما شرایط را به گونهای فراهم میکنند که مخاطب خلاف آن واقعیت را استنباط کند. اگر این تعریف از دروغ را بپذیریم، تاثیراتی که این روزها با تاکتیکهای مختلف واقعیتها به مردم داده نمیشود، باعث گمراهی و وارونگی افکار عمومی میشود. ا
گر مردم متوجه دروغهایی که رسانهها منتشر میکنند، بشوند باعث میشود که آن رسانه را دروغ گو فرض کنند و از این به بعد حتی خبرهای راست آن رسانه را هم باور نکنند و حتی اقدامات خلاف فرستنده پیام انجام دهند.
دروغ باعث گمراهی افکار عمومی، پدیده وارونگی افکار عمومی، بازی در زمین دشمن، مشارکت غیر مسئولانه، انحراف مردم از مسیر درست و تصمیم گیری و انتخاب غلط مردم میشود. مثلا در انتخابات و شرکت در اعتراضات یا اغتشاشات یک خبر دروغ باعث میشود، فرد تصمیم بگیرد که یک جایی را تخریب کند یا در یک اعتراضی شرکت کند. پس این هم میتواند نتیجه دروغی باشد که رسانهها به افکار عمومی میگویند.
مردم احساسی و عاطفی هستند. مردمی هستند که به دور و اطراف خودشان حساسیت دارند، بنابراین یک خبر دروغ در مورد یک فرد و موضوعی ممکن است که افکار عمومی را تهییج کند و آنها را ترغیب کند که تصمیم غلطی بگیرند یا انتخاب نادرستی کنند یا رفتار غلطی را انجام دهند و این ممکن است حتی به قتل منجر شود. در زندگی فردی ممکن است به فرد یک اطلاعات بدهند که انقدر او را عصبانی کند که بواسطه این اطلاعات غلط برود و یک نفر را بکشد. در عرصه ملی هم ممکن است، اطلاعات غلط امنیت ملی را به مخاطره بیندازد.
دروغ منجر به بازیِ مردم در زمین دشمن میشود
همچنین دروغ باعث میشود که مشارکت غیر مسئولانه اتفاق بیفتد. یعنی فرد به جای اینکه مشارکت درست در موضوع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی کشورش داشته باشد در فعالیتهای خشونتآمیز و ضد ملی شرکت کند.
همچنین دروغ باعث میشود که مردم بواسطه تاثیر این دروغ در زمین دشمن بازی کنند و مردم ناخواسته به برنامههای دشمن و مخالفان کمک کنند. همین طور یک دروغ باعث میشود که در اجرای برنامههای رشد و توسعه کشور و تحقق اهداف ملی و اسناد بالا دستی اختلال ایجاد شود.
سواد رسانه ای کلید مقاومت در برابر دروغ
*آیا راهکاری برای مقابله با دروغهای رسانههای مختلف وجود دارد؟
بله. مهمترین و شاید همه راهکارهای مقابله با دروغهای رسانه ای، «ارتقای سواد رسانه ای» است. ارتقای سواد رسانهای هم به مخاطبان، مردم و کاربران محدود نیست، بلکه رسانهها و مسئولان هم باید سواد رسانهای داشته باشند. حتی نیاز مسئولان و رسانهها به سواد رسانهای بیش و پیش از مردم است.
متاسفانه اگر امروز در عرصه کشور شاهد تاثیر دروغهای دشمن بر افکار عمومی و ایجاد مانع بر سر رشد و توسعه کشور هستیم، بخش زیادی از این اثرگذاری رسانههای دشمن به فقدان سواد رسانهای یا سواد رسانهای ناکافی مسئولان و رسانهها برمیگردد.
معجزه رسانهها را در شکل دادن به افکار عمومی را دست کم نگیرید
اگر در همین اعتراضات و اغتشاشات اخیر مسئولان و رسانههای رسمی سواد رسانهای کافی داشتند و به موقع، درست و صادقانه و جامع برای مردم موضوع را تبیین میکردند و شرح میدادند، دروغهای دشمن نمیتواست آنقدر تاثیر بگذارد و بخش زیادی از مردم ناخواسته در زمین دشمن بازی نمیکردند. همچنین بخش زیادی از جوانان از روی احساسات پاک شان، ناخواسته دشمن را همراهی نمیکردند.
بنابراین به این خاطر که مسئولان از ظرفیت رسانهها آگاهی ندارند و از توانمندی رسانهها غافل هستند و معجزه رسانهها را در شکل دادن به افکار عمومی نمیدانند، به جای اینکه در مخاطرات و بحرانهای ملی رسانهها را یار و همکار خودشان بدانند و از آنها استفاده حداکثری کنند و از مشاورههای آنها بهرهمند شوند، بیشتر بر سر رسانههای مسئول مانع ایجاد میکنند و باعث میشود که عملا ناخواسته برنامههای دشمن و دروغهای رسانه دشمن اثر گذار باشد.
پس در حوزه مسئولان استفاده به موقع و حداکثری از ظرفیت رسانه ها، تسریع و تسهیل در خبررسانی، تامین حق مردم در کسب اخبار و بازدارندگی رسانهای میتواند نتیجه ارتقای سواد رسانهای مسئولان باشد که در اعتراضات و اغتشاشات اخیر به دلیل فقدان سواد رسانهای مسئولان یا ناکافی بودن سواد رسانهای باعث شد که این اتفاقات نیفتد و مردم برای تامین نیازهای خبری خود از رسانههای غیر رسمی و رسانههای غربی و بویژه از تلویزیونهای فارسی زبان تاثیر بپذیرند.
اگر رسانهها سواد رسانهای کافی داشته باشند، میتوانند با درک اهمیت موضوع و پیش بینی رفتار مردم و رفتار رسانههای رقیب و دشمن به موقع وظایف خود را در تامین نیازهای خبری مردم ایفا کنند و حتی اگر جایی مسئولان مانع ایجاد میکنند با رایزنیها و درخواستها و مطالبات مکرر و منطقی این موانع را زودتر کنار بزنند تا باعث این نشود که مردم برای تامین نیازهای مورد نیاز کشورشان به رسانههای دشمن مراجعه کنند.
*سوادِ رسانهای چطور از اثرگذاری دروغ جلوگیری میکند و چطور دست دشمن را رو میکند؟
در حقیقت داشتن سوادرسانه ایِ، از رسانههای دشمن اعتبار زُدایی میکند. همچنین باعث خروج کشور از محاصره تبلیغاتی و تحقق راهبرد بازدارنگی رسانهای میشود. راهبرد بازدارندگی رسانهای یعنی اینکه رسانههای داخلی با تولید و انتشار به موقع خبرهای مورد نیاز مردم کاری بکنند که رسانههای دشمن حسکنند که چیزی نمانده است که آنها بگویند و عملا در جای خود متوقف شوند و جلوی پیش رَوی و توسعه رسانهای دشمن گرفته شود.
اما همانطور که در بیانیه گام دوم، رهبر معظم انقلاب اشاره کردند؛ در واقع به دلیل ضعفهایی که در این حوزهها داریم، کشور در محاصره تبلیغاتی است و متاسفانه بازسازی انقلابی در حوزه فرهنگ و رسانه اتفاق نیفتاده است و عملا جریان تحریف، کشور و افکار عمومی را با مشکل مواجه کرده و راهبرد بازدارنگی رسانهای و جهاد تبیین محقق نشده است.
ضرورت به کارگیری راهبردهای آفَندی و کنشگری فعال
البته بازدارندگی رسانهای راهبرد حداقلی و واکنشی است و رسانهها برای رسیدن به هدف مهم ساختن ایران قوی باید علاوه بر اتخاذ و استفاده مقتضی از راهبردهای واکنشی، به راهبرد کنشگری فعال در حوزه رسانهای توجه کند؛ امروزه با آرایش جدید رسانهای و بروز پدیده ارتباط جمعی شخصی و دسترسی مردم به رسانههای مختلف، داشتن راهبردهای واکنشی و حتی واکنش سریع کافی نیست. بلکه در عرصه رسانه، رسانهها باید راهبردهای آفَندی و کنشگری فعال اتخاذ و محقق شود.
*در اغتشاشات و در اعتراضات اخیر دشمن چطور مردم را فریب داد؟
دشمن با استفاده از راهبردهای مختلف مانند بزرگ نمایی اعتراضات و اغتشاشات، انکار شرایط عادی در بسیاری از مناطق کشور، بحران افزایی و بحرانزایی و همچنین استفاده از تاکتیکهای تکرار، بمباران اطلاعات، واکنش زنجیره ای، شایعه، مقایسه، شروع قبل از دیگران، تحریف، هزینه از سرمایه، صدای مردم و کارشناسان و نقل قول توانست مارپیچ سکوت را در افکار عمومی حاکم کند و آن را به حوزه نخبگانی تامین دهد. و این به دلیل فقدان و ناکافی بودن سواد رسانهای مردم، رسانهها و مسئولان بود.
دکتر «اکبر نصرللهی» رئیس دانشکده علوم اجتماعی ،ارتباطات و رسانه
*به نظر شما رسانه های دشمن در روزهای آینده چه راهبردهایی را در نظر دارد و برای مقابله با آن چه باید کرد؟
به نظر میرسد دشمن برای استمرار اغتشاشات و اعتراضات، خسته کردن نیروهای امنیتی، خط دهی و هدایت اغتشاش گران و معترضان، راهبردهای «امید کاذب، تردید و ترغیب» همچنان در دستور خود خواهد داشت.
رسانههای دشمن در روزهای اخیر در اجرای استراتژی امید کاذب تلاش کرده تا به گونهای جا بیاندازد که گویی کار مملکت و نظام تمام است. تا طرفداران غرب با روحیه بیشتر، اعتراضات و اغتشاشات را ادامه دهند. علاوه بر این رسانههای غرب بویژه ایران اینترنشنال با «استراتژی تردید» تلاش میکند افرادی که در «قشر خاکستری» و «مردد» هستند، تردید ایجاد کنند و آنها را به پیوستن به جبهه اغتشاشگران و معترضان ترغیب کنند.
*راهبرد رسانه های داخل و مسئولان در روزهای آینده چه باشد؟ و چطور جلوی اثر دروغ دشمن را بگیریم ؟
رسانههای داخلی، مسئول و مستقل باید درصدد شکستن مارپیچ سکوت، واقع نمایی، جهاد تبیین، امید دهی و اعتمادزدایی از رسانههای غربی و غیر مسئول باشد و این راهبرد میتواند شرایط را تغییر دهد.
در مدیریت بحران یک اصلی وجود دارد؛ و آن این است که راه حل بحران در دل خود بحران نهفته است. اگر مسئولان و رسانهها تدبیر کنند و از بحرانهای گذشته و جاری درس بگیرند و اگر نخواهند یک بار دیگر چرخ را اختراع کنند و اگر محورها و نکات اساسی این بحران استخراج شود و بدون تاثیرپذیری از خط و خطوط سیاسی و منطبق بر منافع ملی بازنگریِ جدی در حوزههای فرهنگی، سیاسی، رسانهای و مدیریتی کشور و حکمرانی اتخاد شود، مطمئنا این بحران با همه تلخیهایی که داشته است، میتواند شروع یک دوره بسیار درخشان، میمون و مبارک برای کشور و مردم باشد و امنیت، آرامش، همکاری و مشارکت همه را دنبال داشته باشد.
اگر رسانههای داخلی بتوانند واقعیت رسانههای غرب و واقعیت اعتراضات، اغتشاشات، انگیزههای معترضان، اغتشاش گران، اشکالات، سوء مدیریتها و بیتدبیری مسئولان را بگویند و بپذیرند و بگویند و همین طور علت سرمایهگذاری و هم افزایی بیسابقه غربیها و دشمنان نظام در ایجاد اغتشاش در ایران را تبیین کنند، تهدید و بحران اخیر به به فرصت تبدیل خواهد شد.
مسئولان این تهدید را به فرصت تبدیل کنند
*چقدر به رسانهها ی داخلی و مسئولان برای اجرای راهبردهای پیشنهادی تان امیدوار هستید؟
ناامید نیستم اگرچه با مرور عملکردهای قبلی رسانهها و مسئولان، کار را آسان نمیبینم. باوجود این قاطعانه میگویم میتوان این تهدید را به فرصت تبدیل کرد.
یکی از مهمترین بحرانهای کشورمان غفلت از بحرانها و غفلت از مخاطرات است. اشتباهاتی که در بحرانهای مختلف با آن سرکار داشتیم در بحران بعدی هم تکرار میشود. یعنی تقریبا ما در تمامی مخاطرات و بحرانها با اشتباهاتی مواجه هستیم که برای اولین بار نیست؛ تاخیر در خبررسانی و نداشتن روایت اول، دست کم گرفتن رقیب و دشمن و هم افزا نبودن رسانههای داخلی تقریبا در همه بحرانهای قبلی هم بوده است.
در این بحران هم ما شاهد بودیم که روایت اول برای ما نبود.بلکه دشمن با دروغهایش و برجستهسازی مشکلات و سوء مدیریتها افکار عمومی را شکل داده است و بعد از حدود ۷۲ ساعت رسانههای رسمی و مسئولان وارد میدان شدند. اما حتی اگر از آنجا به بعد هم رسانه داخلی و مسئولان کارشان را خوب انجام میدادند، دیگر افکار عمومی شکل گرفته بود.
این طبیعی است که رسانههای دشمن دروغ بگویند، اما آنچه که غیر طبیعی است، این است که اشتباهات مختلف در بحرانهای مختلف تکرار میشود. روایت اول را در هیچ کدام از بحرانها نداشتیم و جهاد تبیین در حد حرف، شعار و اعلام آمادگی باقی مانده است. در مجموع به این خاطر بازسازی انقلابی در عرصه فرهنگ و رسانه اتفاق نیفتاد، به همین دلیل رسانههای خودی نتوانستند در مقابل تعرضات تبلیغاتی و شبیخون فرهنگی رسانههای دشمن بازدارنگی ایجاد کنند.
*عملکرد رسانه های داخل و مسئولان را در اثرگذاری خبرهای کذب رسانه های معاند چطور ارزیابی میکنید؟
به جرات میتوان گفت، تمامی عملیات رسانههای داخلی و مسئولان در حوزه فرهنگ و رسانه در ماجرای اغتشاشات و بحرانهای اخیر واکنشی و انفعالی بوده است. در هیچ یک از این حوادثی که در روزها و هفتههای اخیر داشتیم، رسانههای داخلی راهبرد فعال و کنشگری فعال و روایت اول نداشتند. بلکه دروغهایی که رسانه دشمن گفتند را رسانههای داخلی با تاخیر اطلاعاترسانی کردند. در صورتی که افکار عمومی شکل گرفته بود.
اکسیری به نام سواد رسانه
*چقدر ممکن است که با سواد رسانهای مشکلات موجود را حل کرد؟
واضح و مبرهن است که معجون، دارو و اکسیر حل مشکلات مزمن رسانهای موجود در کشورمان و کمک به افکار عمومی بیپناه، پناه بردن به سواد رسانهای در سه حوزه رسانه ها، مسئولان و مردم است.
سواد رسانهای باعث میشود، فهم و درک مسئولان و رسانهها و مردم از پیامهای رسانههای دشمن به موقع، درست و دقیق باشد و بتوانند انگیزههای تولید کنندگان و توزیع کنندگان پیام و خبر را فهم کنند و تاکتیکها و راهبردهای تولیدکنندگان و توزیع کنندگان پیام را بشناسند و انتخاب آگاهانه و هوشمندانه سوژه ها، رسانهها و مجموعه کارهای رسانهای داشته باشند و مشارکت فعالانه در موضوعات مورد نیاز مردم داشته باشند.
همچنین مشارکت فعالانه در شبکههای اجتماعی، تقوای رسانهای و تقوای مجازی داشته باشند؛ به این مفهوم که تولید، توزیع و مصرف خبر و حضور در شبکههای اجتماعی، لایک کردن و وایرال کردن با یک شناخت و همراه با مسئولیت باشد، نه اتومات و غیر ارادی. چراکه هر یک از اینها میتواند به تشویق و ترغیب رسانههای غیر مسئول و دشمن منجر شود.
برعکس اگر ما هوشمندانه، آگاهانه، درست و منطبق با مسئولیت و تقوای مجازی مشارکت داشته باشیم، میتوانیم باعث توانمندسازی افراد و رسانههای مسئول و کمک به جریان صحیح تولید و انتشار اخبار و تامین امنیت کمک کنیم.
پایان پیام/