خبرگزاری فارس اصفهان،فارس پلاس؛ روایت یکی از همراهان فرمانده انتظامی اصفهان از ملاقات سردار محمدرضا میرحیدری، فرمانده انتظامی استان اصفهان با فرزند شهید مدافع حرم را در ادامه بخوانید: بعد از جلسه با پیرغلامان اباعبدالله الحسین(ع) و مسؤولان هیأتهای مذهبی در خیمه گلستان شهدای شهر اصفهان که در آستانه ماه محرم برگزار شده بود، ناگهان رو به همراهان کرد و گفت: «من میخواهم بر سر مزار شهید حاج حسین خرازی و دیگر شهدا بروم اگر شما هم مایل هستید با من همراه شوید.»
بعد از قرائت فاتحه بر سر مزار شهدای والا مقام حاج حسین خرازی، حاج احمد کاظمی و چندتن دیگر از سرداران رشید سپاه اصفهان دوباره با سردار راهی شدیم تا از گلستان شهدای اصفهان خارج شویم. بین راه سردار مدام به مزار مطهر شهدا نگاه میکرد و زیرلب فاتحهای برایشان میخواند تا اینکه ناگهان چشمش به مزار یکی از شهدای مدافع حرم افتاد، تعدادی خانم با یک کودک خردسال برسر مزار این شهید حضور داشتند.
تولد ۲ سالگی در کنار مزار شهید مدافع حرم
یکی از خانمها تعدادی بادکنک را روی سنگ قبر شهید قرار داد. آرام و آهسته به همراه سردار بر سر قبر این شهید حضور یافتیم، سردار بعد از عرض سلام و احوالپرسی پرسید: « ببخشید امروز روز خاصی برای شهید است.» یکی از خانمهای جوان که خودش را همسر شهید معرفی کرد گفت: امروز سالگرد تولد فرزند خردسال شهید مدافع حرم حمیدرضا بابالخانی است و بعد توضیح داد که محمد حسین بعد از به شهادت رسیدن پدرش در سال ۹۸ به دنیا آمده و شهید نتوانست فرزندش را ببیند و حالا آنها آمدهاند تا تولد ۲ سالگیش را در کنار مزار پدرش جشن بگیرند.
حرفهای همسر شهید دلمان را به درد آورد، سردار با بغضی که در گلویش بود از همسر شهید اجازه گرفت و محمد حسین را در آغوش گرفت، معمولاً کودکان در این سن به آغوش هر کسی نمیروند و اگر بروند غریبی میکنند اما محمد حسین خودش را به سینه سردار چسباند، شاید آغوش فرمانده شیرینترین لحظه برای روز تولد محمد حسین کوچولو بود. دقایق بسیار دیدنی و وصفناپذیری را در کنار فرزند شهید مدافع حرم سپری کردیم.
شاید این جمله که شهیدان زندهاند و در کنار ما هستند را بارها شنیده باشیم اما من یقین کردم که امروز همه برنامهها را خود شهید طوری چیده بود که سردار بر سر مزارش حضور پیدا کند و فرزندش را به آغوش بگیرد تا در روز تولدش احساس غریبی و بیپدری نکند و هدیهای هم که سردار به فرزندش داد هم شاید هدیهای از طرف خود شهید باشد که با پدرانه دست سردار میرحیدری به او داده شد و این هدیه آسمانی بود. انگار همان زمان که سردار از جلسه بیرون آمد یک نیروی غیبی او را به این سمت کشید تا خاطرهای شیرین را برای این فرزند شهید ثبت کند.
وقتی به مزار شهدای دفاع مقدس، مدافعان حرم و شهدای عرصه نظم و امنیت نگاه میکردم با خودم گفتم واقعاً ما برای این شهدایی که از همه زندگیشان حتی از زن و فرزندشان گذشتند تا ما در آرامش و امنیت باشیم چه کار کردیم، چقدر به توصیهها و سفارشهای آنها عمل کردیم. بیاییم کمی منصفانه قضاوت کنیم درست است که شاید کشور ما با مشکلات اقتصادی همراه است اما همین که امروز از امنیت خوبی در منطقه برخورداریم، همین که روی پای خودمان ایستادهایم و استقلال داریم و همین که سرسپرده نظامهای استکباری نیستیم و کشوری اسلامی و دوستدار ولایت و اهل بیت پیامبر داریم همه اینها را مدیون شهدا هستیم و باید برای حفظ میراث این عزیزان از هیچ تلاشی کوتاهی نکنیم.
انتهای پیام/۶۳۱۰۱/آ/