به گزارش فارس از گرگان، حجت الاسلام احمدرضا احمدی در یادداشتی با عنوان «فهمِ درستِ ظرفیتسازی امامین انقلاب اسلامی نیازِ امروزِ کارگزاران» و طرح یک سوال با این مضمون که «مردمسالاری دینی از منظر امامین انقلاب به چه معنایی است؟» نوشت: مردمسالاری در ادبیات سیاسی یعنی مقبولیت یک حاکمیت مبتنی بر مقبولیت یک جامعه، و این مفهوم با دموکراسی گره خورده است.
یک جامعهای که حاکمیت آن از دل مردم بالا آمده است و نیابت عمومی را در اداره آن جامعه عهدهدار است شأنیت خود را با انتخاب عمومی دریافت میکند.
به عبارت دیگر؛ مردمسالاری دینی عالیترین نیابت امت واحده ای است که حکمرانان مشروعیت و مقبولیت ذاتی خود را از مردم و حمایت آنان دریافت می کنند و قدرت و اقتدار آنان بر اراده عمومی استوار است برخلاف حکومتهای جور که حتی اگر از حمایت مردم، در یک انتخابات قانونی برخوردار نباشند هنوز بر اریکه قدرت تکیه زده و جبرا مردم را ملزم به اطاعت میدانند.
در نگاه دینی و مبانی اندیشه اسلام ناب، حاکم مقبولیت و مشروعیت خود را از رائ مردم دریافت میکند اگر چه مشروعیت او فیالواقع از ناحیه شارع مقدس بوده باشد اما در حکمرانی بر مدار قانون و شرع، مقبولیت حاکم با آراء عمومی به تثبیت میرسد. چنانکه امام رحمه الله در همان ابتداء استقرار جمهوری اسلامی این مبنا را به مردم آموخت و بر جایگاه رفیع آراء عمومی تاکید فرمود: ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هر طور رأی داد ما هم از آنها تبعیت میکنیم.
[صحیفه امام ج ۱۱، ص ۳۴.]
جمهوری اسلامی یعنی رژیم به خواست مردم، و احکام اسلام.
میگویند که ما میخواهیم که یک مملکتی باشد دموکراسی باشد. شما حساب بکنید که، ببینید که اسلام ـ ما حساب صدر اسلام را میخواهیم بکنیم که متن اسلام است،... اسلام و متن اسلام است ـ ببینیم که آیا این حکومت اسلام و این رژیم اسلام یک رژیم دموکراسی بوده یا یک رژیم قلدری و استبداد بوده؟[ همان؛ ج ۸، ص ۲۸۱]
تئوری امام خمینی (ره) در خصوص مردمسالاری دینی است مطابق قوانین عمومی بینالمللی؟
چنانکه به عرض رسید؛ در گفتمان امام خمینی(ره) این که مردم محور، ولی نعمت و بلکه صاحب حکومت هستند و اگر حاکم به چنین فلسفهای معتقد نباشد غاصب خواهد بود.
برخلاف کسانی که معتقد به فلسفه سیاسی غرب هستند و در موضوع حاکمیت، تنها مقبولیت را از سوی مردم و آراء عمومی پذیرفتهاند با قید اسلامیت مردمسالاری میانهای ندارند و این عقیده از منظر امام عقیده فاسده است. زیرا امام بر مشروعیت حکمرانی تاکید دارد و اگر حاکم در وضع قوانین و هم در اجرای آن خود را به شریعت و بایستههای رسیده از شارع ملزم نداند، طاغوت است.
چنانکه علاوه بر نظریه ولایت فقیه که در واقع نگرش و خمیرمایه اندیشه سیاسی امام خمینی به تشکیل حکومت اسلامی است بر این معنا موکدا با فراوانی بالا آمده است که در موارد زیادی بر اسلامیت و جمهوریت در حاکمیت تاکید دارند از باب مثال می بینیم؛
در تاریخ 1357/8/22 خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند از امام پرسید:حضرت عالی میفرمایید که بایستی درایران جمهوری اسلامی استقرار یابد و این برای ما فرانسویها چندان مفهوم نیست; زیرا که جمهوری نمی تواند بر پایه مذهب باشد، نظر شما چیست؟ آیا جمهوری شما بر پایه سوسیالیسم است؟ مشروطیت است؟ دموکراتیک است؟ چگونه است؟"
امام خمینی پاسخ می دهد:
«اما جمهوری، به همان معنایی که همه جا جمهوری است. این که ما جمهوری اسلامی میگوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکام که در ایران جاری میشود، اینها بر اسلام متکی است، لیکن انتخاب با ملت است طرز جمهوری همان جمهوری است که در همه جا هست.»
البته واژه مردمسالاری دینی به مفهوم تکاملیافته دمکراسی و یا جمهوری اسلامی است که در برههای بعد از امام و در دهه 70 وارد ادبیات سیاسی در قلمرو حکمرانی شد که در سالهای نیمهدوم هفتاد جریان سیاسی چپ در کشور دمکراسی و مردم سالاری و یا همان «جمهوریت» را در مقابل «اسلامیت» مطرح کردند اما مقام معظم رهبری بسیار هوشمندانه و صریح و سریع این کلید واژه دقیق را وارد ادبیات ساسی کردند که میتوان سهم امام خامنهای از طرح مردمسالاری دینی را ممتاز دانست.
مقام معظم رهبری در تشریح مردمسالاری دینی میگوید: «بنده اصرار دارم که به جای تعبیر "دموکراسی" از «مردم سالاری دینی»استفاده شود. تعبیر دموکراسی، یک تعبیر غربی و وارداتی است؛ تعبیری که به صورت دقیق و همه جانبه، جز با همان فرهنگ غلط و دور از معنویت تطبیق نمیکند وخودشان هم نشان دادهاند که این فرهنگ و این خواسته عملی هم نیست. شما مشکلات دموکراسی را در دنیا میبینید.
اما در مردمسالاری دینی، حاکمیت دین خدا با آراء مردم، با عقیده مردم، با ایمان مردم با خواست مردم و با عواطف مردم پیوند می خورد. یک انسان، همان گونه که خود را بنده خدا می داندوبس، ایاک نعبد وایاک نستعین همان طور هم از خدا می خواهد و آرمان خود قرار می دهدکه راه صالحان را بپیماید، «اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم»
وی از صالحان، پیروی از بندگان بر جسته خدا، بیعت مؤمنین و مؤمنات با پیغمبر و یا هر کسی که زمام جامعه اسلامی را در دست می گیرد، بیعت با ایمان، بیعت با دین، و بیعت با معنویت است. تسلیم در برابر یک شخص نیست، محکوم شدن به اراده فردی یک انسان نیست. ما این را در اسلام نداریم؛ اسلام با این مقابله می کند.»[سخنان مقام معظم رهبری، حدیث شکوفایی،77]
ظرفیت شناسی مردم سالاری دینی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
نهضت و قیام امام خمینی رحمت الله برای استقرار حکومت مبتنی بر شرع مقدس اسلامی بوده است و تحقق این مهم تنها در پرتو حضور، حمایت و مقاومت مردمی است که دل در گرو اسلام ناب دارند؛ ممکن خواهد بود.
از این رو امام رضوان الله بر اصل تکلیفمداری که ریشه در فقه اسلامی دارد از دین در نهضت ظرفیت بزرگی ایجاد کرد تا مردم مسلمان با آموزههای دینی و رسالت و بعثت و عاشورا علیه رژیم پهلوی قیام کند و به پیروزی برسد.
پس از پیروزی هنوز بر حضور مردم در صحنه و مقاومت در برابر سختیها با الگوی تاریخ اسلام تاکید موکدا داشتند و از مردم و بسیج آنان در جای جای انقلاب اسلامی به عظمت یاد میکردند و مسئولان را بدان اشعار و ارجاع میدادند که در واقع همان ظرفیتشناسی است که از الزامات مهارتی در رهبری فرهمند و مدیریت اثربخش است.
امام خمینی: «ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت؛ ملتی که بحمدالله مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند. با فداکاری ملت بحمدالله مراحلی را که بسیار اهمیت داشت پشت سر گذاشتیم و موانع مرتفع شد.»
«کاری بکنید که دل مردم را به دست بیاورید. پایگاه را پیدا کنید در بین مردم. وقتی پایگاه پیدا کردید، خدا از شما خیلی راضی است، ملت از شما راضی است.»
ضرورت ها و نیازهای مردمسالاری دینی در جامعه از دیدگاه امام خمینی (ره)
امام به میزانی که بر دمیدن روح شریعت ناب در قاموس حکومت اصرار داشتند، بر حضور مردم به یکی از سه رکن (رهبری، دیم و مردم) در صحنه پافشاری داشتند و همین امر سبب قوام انقلاب در مقابل مخالفان نظام اسلامی خواهد بود.
چنانکه فرمودند: «همه اطلاع دارید که آن چیزی که برای همه ما لازم است این است که در فکر این باشیم که مردم را در صحنه نگاه دارید و این یک سرش بسته به دولت است و رئیس جمهور و مجلس، یک سرش هم مربوط به خود مردم، اگر این طرف را شما نگه دارید، از ملتمان مطمئن هستیم که به حسب غالب و اکثریت آن طرف را حفظ میکنند...»[صحیفه امام، ج 19، ص 407. 9 / 8 / 64]
این نگرش، نیاز امروز حکمرانان نظام اسلامی است که دشمنان انقلاب اسلامی بهدنبال گسست مردم از حکومت هستند و به همین خاطر است که رهبری معظم انقلاب اسلامی همچون امام خمینی همواره در حال ظرفیت سازی این حضور غیر قابل انکارند.
«حضور مردم، یک حضور قطعی در باب حکومت اسلامی است... در قرآن کریم و در روایاتِ ما دربارهی مسئولیّت مردم نسبت به سرنوشت جامعه مطالب روشن و فراوانی هست: کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعِیَّتِه.»[بیانات رهبر انقلاب، سیودوّمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)].
امام خامنه ای: «یک توصیه به رئیسجمهور محترم این است که در شعارهای ایشان مسئلهی مردمی بودن و از مردم شنیدن و در میان مردم بودن تکرار شده؛ این را از دست ندهند این چیز بسیار مهمّی است. «دولت مردمی» را که شعار ایشان بود، در واقعیّت محقّق کنند و به معنای واقعی کلمه با مردم، در کنار مردم، در میان مردم باشند.»
انتهای پیام/