به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، سارا هوشمندی طی یادداشتی نوشت: در شرایطی که مذاکرات برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای به حساسترین مقطع خود رسیده و تهران و ۱+۴ تمام تلاش خود را معطوف به دستیابی به یک توافق جامع و پایدار کرده بودند، ۷۰ روز از توقف مذاکرات از ۲۱ اسفند سال گذشته تاکنون به علت زیادهخواهیهای آمریکا، گذشته. در این بین تمدید تحریم نفتی ایران با امضای ژوزف بایدن رئیسجمهور ایالات متحده، ادعای برخی ناظران مبنی بر تمایل آمریکا به بازگشت به برجام را بیش از گذشته زیر سوال برد. از سوی دیگر بیعملی اتحادیه اروپایی در قبال آمریکا و اعزام مجدد انریکه مورا به تهران، نشان میدهد اروپاییها مانند همیشه تابعی از واشنگتن هستند. گفته میشود اکنون نپذیرفتن لغو تحریمهای وضعشده در دوران ترامپ، عدم رضایت به خروج نام سپاه پاسداران از لیست گروههای به اصطلاح تروریستی وزارت خارجه آمریکا و ضمانت ندادن برای عدم خروج مجدد دولتهای بعدی آمریکا از برجام، عمده اختلافات ۲ طرف است. تمدید مجدد تحریم نفتی ایران در چند روز اخیر به رغم نیاز شدید جهان به انرژی با توجه به جنگ روسیه - اکراین این نگرانی و پرسش را بهوجود میآورد که در صورت تکرار موضوعات اینچنینی، پس از امضای احتمالی توافق برای بازگشت طرف عهدشکن به برجام و نقض توافقات و تعهدات از سوی کاخ سفید، آیا ایران راهکاری خواهد داشت؟ اساسا ضمانت پایبندی طرف خارجشده از برجام به تعهداتش با آن خروج یکجانبه چه خواهد بود؟ وقتی تهران همواره به تعهدات خود بر پایه برجام عمل کرده و تاکنون هیچ سندی مبنی بر تخلف علیه ایران وجود نداشته و آژانس بینالمللی انرژی اتمی با آنکه وابسته به نهادهای مستکبر است، ۱۵ بار گزارش داده ایران هیچ انحرافی از برجام نداشته، اگر بایدن مانند اوباما عمل کرد و برای خوشامد رایدهندگان آمریکایی، به تحریم ادامه داد یا خود وی یا رئیسجمهور بعدی آمریکا برجام را مجدد آتش زدند، تکلیف طرف متعهد(جمهوری اسلامی) چه خواهد بود؟ بنابراین منتقدانی که عجولانه میگویند هر چه آمریکا میگوید را بپذیریم، متوجه این موضوع نیستند که پذیرش بازگشت بیفایده واشنگتن به برجام که منفعت اقتصادی برای ملت در پی نداشته و تحریمها پابرجا بماند، تنها موجب بدتر شدن اوضاع اقتصاد بیمارمان میشود. پس توافق برای بازگشت آمریکا به برجام نباید منجر به عدول از حقوق حقه ایران برای بهره اقتصادی کشور شود.
یک ـ مهمترین تضمین برای پایبند کردن کشور متخاصمِ آمریکا به تعهداتش و عدم خروج مجدد از برجام، این است که تعهدات و امتیازات طرفین این بار برخلاف دوران دولت پیشین ایران، کاملا روشن و دقیق مورد تصریح قرار گیرد و کلمات، عبارات و جملات بکار رفته در توافقنامه بازگشت واشنگتن به برجام، کاملا صریح، شفاف و غیرقابل تفسیر باشد چرا که با توجه به بیتعهدی همیشگی غرب، هیچ بعید نیست مانند برجام سال ۹۴، تفسیر خود را از توافق اعلام و خود را ملزم به رعایت بخشهایی کنند که امتیازی برای ایران ندارد. در زمان انجام توافق، منتقدان در این باره نکات بسیاری را به آقای ظریف گوشزد کردند که اگر رعایت میشد، دست دولت ترامپ برای خروج یکجانبه از توافق تا این حد باز نبود. در واقع ترامپ در قالب و پوشش همین تفاسیر شخصی بدون هیچ هزینهای از برجام خارج شد.
دو ـ امروز هم تیم دیپلماسی دمکراتها و بایدن، با آنکه در رسانهها اقدام ترامپ را تقبیح میکنند ولی دقیقا مانند او عمل میکنند و به جای پذیرش صریح نقض توافقنامه بینالمللی برجام همچنان اعلام میکنند این ایران است که ابتدا باید به تعهداتش بازگردد. به همان نسبت که پایبندی ایران در قبال تعهدات نشاندهنده حسن نیت و اثبات حقانیت جمهوری اسلامی بود، خروج رئیسجمهور سابق و تروریست ایالات متحده و نقض تعهدات از جانب اروپا نیز به منزله اثبات بهانهتراشی بیمبنا و عدم صداقت غرب در طرح اتهامات واهی علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران برای افکار عمومی دنیا بود و اکنون با توقف یکجانبه مذاکرات به خاطر زیادهخواهیهای بیپایان آمریکاییها و صرفا تماشاگر بودن نهادهای بینالمللی مهم نظیر سازمان ملل متحد، کسی که کمترین انصافی داشته باشد هم حق را به تهران میدهد.
سه - این تیم مذاکرهکننده کشورمان است که در برابر زیادهخواهیهای آمریکا و اروپا ایستاده است و حاضر نیست باج بدهد؛ باج به کشورهایی که هر نوع کوتاه آمدن را به معنای ضعف تلقی میکنند. فراموش نکنیم اگر امروز اوضاع اقتصادی کشور وخیم است، به خاطر عقبنشینیهای ممتد پیشین است. شکست احتمالی مذاکرات اگر به خاطر پافشاری بر احقاق حقوق ملت عزیز ایران باشد، خود پیروزی بزرگی محسوب میشود و با تداوم پیشرفتهای برنامه صلحآمیز هستهای ایران، دشمنان ایران، باز هم تقاضای مذاکره خواهند کرد و آن وقت دست جمهوری اسلامی بالاتر از امروز است.
انتهای پیام/