اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

اصفهان

روایت آخرین دیدار با سردار سربلند/ در مدتی که از حاج قاسم حرف می‌زد، گریه‌اش بند نمی‌آمد

سپاه پاسداران از همان ابتدای تاسیس تاکنون همواره در مسیر انقلاب و حفظ دستاوردها تلاش کرده است، تربیت فرماندهان بزرگ و مقتدر چون حاج قاسم سلیمانی و شهید حجازی از افتخارات این نهاد مقدس است، فرمانده قرارگاه منطقه‌ای سید الشهداء نیروی زمینی سپاه از آخرین ملاقاتش با شهید حجازی می‌گوید.

روایت آخرین دیدار با سردار سربلند/ در مدتی که از حاج قاسم حرف می‌زد، گریه‌اش بند نمی‌آمد

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، سپاه پاسداران نهاد انقلابی است که از همان ابتدا برای صیانت از انقلاب و دستاورهای آن تأسیس شد؛ تعهد به حفظ ولایت، مردمی بودن، حضور در تمام عرصه‌های دفاع از انقلاب و به‌روز کردن خود نسبت به تهدیدات از ویژگی‌های اصلی سپاه پاسداران است و همین عوامل به اضافه عدم تغییر اهداف آن از ابتدای انقلاب تاکنون، موجب شده است نوک اصلی پیکان تهدیدات و تخریب‌های دشمن واقع شود.

در این میان، درون سپاه پاسداران فرماندهانی رشد کرده‌اند که هم توانسته‌اند در عرصه‌های نظامی و حوزه مأموریت‌های سپاه پیشرفت کنند و هم الگویی برای نسل‌های بعد از خود شوند؛ یکی از فرماندهان برجسته‌ای که در عرصه‌های مختلف مدیریتی و نظامی در طول این ۴۰ سال، رشد کرد، سردار شهید سید محمد حجازی بود.

حضور در جایگاه‌های مختلف از فرماندهی نیروهای کردستان تا ستاد جنگ در جنوب، نیروی مقاومت تا ستاد کل نیروهای مسلح و نیروی قدس، همگی نشان از این دارد فرماندهانی از این دست در سپاه به گونه‌ای رشد کرده‌اند که توانسته‌اند در تمام عرصه‌ها مثمر ثمر واقع شوند و بار بخش‌های مختلف دفاع از انقلاب را به دوش بکشند.

برای آشنایی با شخصیت برجسته شهید حجازی به سراغ سردار سرتیپ جواد استکی فرمانده قرارگاه منطقه‌ای سید الشهداء نیروی زمینی سپاه در استان‌های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و یزد  رفتیم تا از ابعاد مختلف شخصیت این شهید برای ما بگوید؛ مشروح این گفت‌وگو را در ادامه آمده است.

فارس: از چه زمان با سردار حجازی آشنا شدید و آن موقع ایشان مشغول چه فعالیتی بودند؟

استکی: با سردار حجازی از قبل از انقلاب و در دانشگاه آشنا شدم؛ یک مجموعه تکنولوژی بود که من و شهید حجازی ۲ – ۳ سال قبل از انقلاب در رشته مکانیک وارد و با هم همکلاسی شدیم؛ او از همان زمان انسانی متین، متدین و با اخلاق بود؛ حدود سال ۵۶ بود که تازه مبارزات شکل گرفته بود و به مناسبت ۱۶ آذر در دانشگاه درگیری به‌وجود آمد و در طی آن شیشه بعضی از کلاس‌ها هم شکسته شد، در این درگیری سردار حجازی یکی از فعالان اصلی بود.
 


سردار سرتیپ محمد جواد استکی


قبل از انقلاب در مساجد به خصوص در بحث‌های قرآنی فعالیت داشت علاوه بر این، در راهپیمایی‌ها و تحصن هم شرکت می‌کرد؛ اما بیش‌ترین آشنایی ما مربوط به بعد از پیروزی انقلاب و از سقوط رژیم شاهنشاهی بود؛ در آن زمان شهربانی سقوط کرد، ارتش هم که وضعیت بدی داشت، به همین دلیل نیروهای انقلابی گرد هم جمع آمدند و مجموعه‌ای را به اسم دفاع شهری شکل دادند و آشنایی من با سردار حجازی و اخوی بزرگوارش حاج احمد آقا، اینجا شکل گرفت و بیش‌تر شد.

فارس: در دوران دفاع مقدس هم قطعا شما با این شهید همکاری داشتید؛ از آن دوران برای ما بگویید؛ در ابتدای شکل‌گیری درگیری‌ها ایشان کجا فعالیت می‌کردند و پس از آن به کجا رفتند؟

استکی: در آن زمان دفاع شهری به مرور به سپاه پاسداران تبدیل شد و برای جذب نیرو داوطلبان باید مصاحبه می‌دادند و گزینش می‌شدند؛ یکی از افرادی که این مصاحبه‌ها را انجام می‌داد شهید حجازی بود و نیروهای اولیه سپاه بیش‌تر توسط او و دوستانش گزینش و وارد سپاه استان اصفهان می‌شدند.

بعد از اینکه این تشکیلات درست شد، ما باید نیروهای جدید را سازماندهی می‌کردیم و آموزش می‌دادیم و در همین راستا تصمیم گرفته شد که سپاه یک مرکز آموزشی داشته باشد؛ بنابراین شهید صیاد شیرازی پادگان ۱۵ خرداد را که آن روز‌ها در اختیار ارتش بود، به سپاه داد و به بچه‌های سپاه در زمینه آموزش نیروها کمک کرد.

بعد از اینکه این پادگان را به ما دادند، با شهید حجازی و چند نفر دیگر از دوستان مثل آقای شمشیری، ادیب، شهید خلیفه‌ سلطانی، شهید فروغی، شهید آقابابایی، شهید کردآبادی و دیگر در آن‌جا مستقر شدیم و مرکز آموزش سپاه به نام مرکز ۱۵ خرداد، آنجا شکل گرفت و آقای حجازی از مربیان عقیدتی سیاسی بود.
 

 

**اولین تجربه فرماندهی شهید حجازی، در زمان حضور کردستان بود

این ادامه داشت تا اینکه در مرداد ۵۸ ضدانقلاب، تحرکات خود را در کردستان زیاد کرد که هدف آن‌ها هم تجزیه کشور و جدا کردن کردستان از ایران بود؛ در آن زمان قبل از جنگ، یکی از فرماندهان عراقی گفته بود ما با یک ایران چند تکه خیلی بهتر می‌توانیم همجوار باشیم تا یک ایران یکپارچه.

بعد از بیانیه امام در ۲۵ مردادماه ۵۸ مبنی بر آزادسازی پاوه از محاصره، نیروهای اصفهان اعلام آمادگی کردند که آقای حجازی یکی از آن‌ها بود؛ بعد توانستیم از نیروهایی که در آموزشی بودند و کسانی که داوطلب شدند، ۲ گردان نیرو آماده کنیم و با کمک سردار حجازی و بقیه دوستان، با هواپیما به کردستان برویم.

به علت تیراندازی که به هواپیما شد نتوانستیم در فرودگاه سنندج پیاده شویم و در یک فرودگاه کشاورزی در تیپ زنجان فرود آمدیم؛ در زنجان نیروها را سازماندهی کردیم و بعد وارد مناطق کردستان شدیم؛ از آنجا درگیری‌ها و پاکسازی‌ها شروع شد، یکی از مراکزی که آن موقع پاک‌سازی کردیم جایی بین سقز و دیوان‌دره بود به اسم ایران‌شاه که بعد به ایران‌خواه تغییر نام داد.

وقتی در پاسگاه ایران‌خواه مستقر شدیم، سردار حجازی فرمانده آن پایگاه شد و این اولین فرماندهی سردار حجازی بود؛ از آجا به مهاباد رفتیم، ولی سردار حجازی به همراه چند نفر دیگر مثل سردار بیات، سردار شمشیری، سردار مسجدیان و تعدادی دیگر ماندند و روستاها را پاک‌سازی کردند؛ بعد از اینکه پاک‌سازی‌ها را انجام دادیم به اصفهان برگشتیم تا جنگ شروع شد.
 


بار دیگر هم در سال ۵۹ در کردستان مشکل ایجاد شد و ضدانقلاب تحرکات خود را دوباره از سر گرفت و مجدد به آنجا رفتیم؛ تقریباً پاک‌سازی را انجام دادیم و به لب مرزها رسیده بودیم و در همین زمان جنگ هم شروع شد؛ به محض شروع جنگ با عده‌ای از نیروها مثل سردار حجازی، بنی لوحی و صبوری به دارخوین رفتیم که بعد هم شهید خرازی آمد و اولین جبهه از بچه‌های اصفهان در شرق کارون تشکیل شد و جلوی عراقی‌ها را سد کرد.

**سردار حجازی در جنگ، مسؤول سازماندهی همه نیروهای اعزامی بود

سردار صفوی، آقای حجازی را در پایگاه شهدای اهواز مسؤول نیروهای اعزامی که به آنجا می‌آمدند کرد یعنی نیروها را سازماندهی می‌کرد، آموزش می‌داد و زمانی که تجهیز می‌شدند و به یگان‌ها می‌رفتند؛ سردار حجازی آن موقع نقش بسیار مؤثری در نیروی انسانی و سازماندهی و آماده کردن نیروها داشت پس از آن هم در قرارگاه قدس در عملیات‌های مختلف نقش‌های مختلفی را داشت و اکثراً در ستادهای قرارگاه فعالیت می‌کردند.

سردار حجازی جزء فرماندهانی بود که در جایگاه‌های ستادی بسیار موفق عمل می‌کرد؛ گمان اکثر افراد این است که جنگ یعنی عملیات، درصورتی که یک لشکر یا یک قرارگاه موفق، یک ستاد موفق دارد و این ستاد طرح‌ریزی و پشتیبانی می‌کند و استمرار این پشتیبانی مثل رساندن مهمات و تجهیزات و غذا به خط مقدم را برعهده دارد و اگر این محقق نشود یگان، عملیات موفقی نخواهد داشت.

فارس: به گفته بسیاری از صاحب‌نظران نظامی، دوره‌ای که سردار حجازی فرماندهی نیروی مقاومت را برعهده داشتند بهترین و  طلایی‌ترین دوره نیروی مقاومت و بسیج بود؛ در ارتباط با این دوره و ابتکارات و نوآوری‌های ایشان در فرماندهی نیروی مقاومت برایمان بگویید.

استکی: زمانی که سردار حجازی فرمانده نیروی مقاومت شد تحولی را در این نیرو به‌وجود آورد؛ آن زمان خودم فرمانده منطقه مقاومت اصفهان و زیرمجموعه او بودم به همین دلیل این موضوع را تأیید می‌کنم که یکی از درخشان‌ترین دوره‌های نیروی مقاومت و به نوعی نقطه عطف نیروی مقاومت در بسیج، جذب، سازماندهی، آموزش و به کارگیری نیروهای مردمی و منابع در پشتیبانی از انقلاب و حفظ آن، در آن برهه انجام شد.
 


**اولین تجربه موفق واکسیناسیون کشوری، در زمان فرماندهی سردار حجازی در نیروی مقاومت رخ داد

برای مثال یکی از کارهای مهم آن زمان این بود که برای هر پایگاه بسیج یک کد مشخص ایجاد کرد و طبق همین کد، بودجه آن‌ها را مستقیم به حسابشان واریز می‌کرد و همین امر موجب می‌شد بودجه‌ای که برای کار و فعالیت در یک پایگاه بسیج درنظر گرفته شده بود، آسیب نبیند و هدر نرود.

در دوره سردار حجازی در بحث آموزش و دوره‌های آموزشی که برای بسیجیان در نظر گرفته شد، یگان‌هایی که آماده شد مثل یگان‌های عاشورا، کوثر، بیت‌المقدس و ... که بعضی مأموریت فرهنگی و بعضی دیگر در کنار نیروی انتظامی مأموریت امنیتی داشتند کارهای مهمی انجام شد.

یکی دیگر از اقدامات مهم در زمان سردار حجازی، کارهای فرهنگی بود که در سطح پایگاه‌های بسیج و جامعه انجام شد؛ یک نکته بارز دیگر که امروز مغفول مانده، امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است؛ مجموعه بسیج در آن دوره، مراکزی را ایجاد کرد و هر پایگاه بسیج وظیفه داشت امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد؛ گروه‌های امر به معروف و نهی از منکر تشکیل دادیم و این هم یکی از کارهای شاخصی که بود در دوران آقای حجازی انجام شد.

یکی دیگر از کارهای مهم دیگر بسیج در دوره سردار حجازی، حضور در فعالیت‌های مردم‌یاری بود؛ سابقه و ریشه واکسیناسیون به دورانی برمی‌گردد که بسیج در تزریق واکسن فلج اطفال به یاری شبکه‌های بهداشت آمد و ظرف چند هفته این واکسیناسیون انجام شد.
 


تجربه مشارکت بسیج در فعالیت‌های اجتماعی در زمان سردار حجازی زیاد شد و اساساً بسیج نقش خود را در فعالیت‌های اجتماعی نشان داد و ثابت کرد که می‌تواند در جامعه کارهای مردمی انجام دهد؛ یکی دیگر از کارهای مهم نقش و حضور بسیج در ادارات و سازمان‌ها بود که در آن زمان نهادینه شد؛ معمولا ۷۰ تا ۹۰ درصد افراد در ادارات عضو بسیج شدند و به آن‌ها آموزش‌های لازم داده شد.

فارس: جمهوری اسلامی در سال ۷۸ یک تجربه فتنه را پشت سرگذاشت؛ نقش نیروی مقاومت که آن روز سردار حجازی فرماندهی آن را برعهده داشت در دفع این فتنه چه بود؟

استکی: در این فتنه با توجه به کارهایی که قبلاً صورت گرفته بود و گردان‌هایی که سازماندهی و آماده شده بودند، بسیاری از مشکلات حل شد؛ بعضی فکر کردند با یک انقلاب رنگی یا چند تظاهرات خیابانی می‌توانند مثل کشورهای دیگر جمهوری اسلامی را ساقط کنند اما بسیج به استناد قانون و با درخواست نیروی انتظامی وارد عمل شد و این فتنه خاموش شد که این هم حاصل کار فرماندهانی مثل شهید حجازی بود که بسیج را برای حفظ و پاسداری از انقلاب اسلامی آماده کردند.

**در طول دوران همکاری با سردار حجازی، یک بار هم عصبانیت ایشان را ندیدم

فارس: سیر مسؤولیت‌هایی که شهید حجازی در دوران حیات خود، تصدی آن را برعهده داشتند، مثل رئیس ستاد مشترک یا جانشین فرمانده سپاه و بعد از آن معاون آماد و پشتبانی ستاد کل نیروهای مسلح، تقریباً به سپاه قدس ارتباط زیادی ندارد؛ ولی می‌بینیم که حاج قاسم در یکی از سخت‌ترین دوران حضورش در نیروی قدس، مسؤولیت سنگین سپاه لبنان را به ایشان محول می‌کنند؛ به نظر شما چه ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی در سردار حجازی وجود داشت که سردار سلیمانی در آن مقطع حساس این مسؤولیت را به ایشان محول می‌کنند؟

استکی: اگر حاج قاسم، سردار حجازی را انتخاب کرد در ابتدای امر به‌خاطر ایمان و اعتقاد قوی و طهارت روحی و آرامش درونی همیشگی سردار حجازی بود؛ من در دورانی که او را می‌شناسم یک نقطه سیاه در زندگی‌اش ندیدم و به لحاظ صفات اخلاقی هم باید بگویم که سعه صدر و صبر زیادی داشت و حتی یکبار هم عصبانیتش را ندیدم.

همچنین شجاعتی که سردار حجازی داشت زبان‌زد بود؛ شجاعت به داد زدن نیست، بلکه ایمان قوی در فردی است که مواجه با مخاطرات زیاد است؛ در هیچ بحرانی حالت ایشان عوض نمی‌شد و همیشه با حلم و صبر بسیاری کارها را پیش می‌برد علاوه بر این، شهید حجازی انسانی اهل تفکری بود؛ کارهای بدون برنامه و بی‌حساب و کتاب انجام نمی‌داد و اگر پیشنهادی به او داده می‌شد، ابتدا فکر می‌کرد و بعد راهکارهای مناسب را انتخاب می‌کرد.
 


**هیچ کس نمی‌توانست سردار حجازی را فریب دهد

سردار حجازی هوش بسیار بالایی داشت و هیچ چیزی از ذهنش بیرون نمی‌رفت، به همین دلیل هیچ کس در سازمان و تشکیلات نمی‌توانست سر ایشان کلاه بگذارد؛ نکته بعد قدرت تصمیم‌گیری او بود و در مواقع حساس بسیار به موقع و خوب تصمیم‌گیری می‌کرد.

این خصوصیات به اضافه تجربیاتی که در کردستان، جنگ، ستاد سپاه و ستاد کل نیروهای مسلح به دست آورده بود، موجب شد که سردار حجازی در مدیریت خود هیچ شکست و نقطه ضعفی نداشته باشد؛ همین باعث شد شهید سلیمانی، سردار حجازی را برای لبنان انتخاب کند.

**آخرین بار، چند روز قبل از شهادت سردار حجازی، به ملاقات ایشان رفتم

فارس: آخرین باری که سردار حجازی را دیدید چه موقعی بود و خاطره‌ای از ایشان به خاطر دارید؟

استکی: چند روز قبل از اینکه سردار حجازی دچار عارضه و کسالت شود، به بیمارستان برود و به شهادت برسد، در تهران بودم و می‌خواستم به ملاقاتش ببروم؛ به محض اینکه با او تماس گرفتم، گوشی را برداشت و گفت تشریف بیاورید؛ این یک نکته مهم درباره او است که جزء مدیران و فرماندهانی بود که وقتی با او کاری داشتید و تماس می‌گرفتید، فورا گوشی را برمی‌داشت و اصلاً مثل بعضی نبود که باید زمان زیادی صرف کنید تا بتوانید او را پیدا کنید و با وی ارتباط بگیرید.

وقتی به ملاقاتش رفتم، گفتم مصاحبه چند روز پیش شما را در تلویزیون دیدم که درباره حاج قاسم و آخرین باری که به دفترش آمد صحبت کردید و پاسخ داد تنها کاری که از دستم برمی‌آمد همین بود که برای مردم بتوانم شخصیت حاج قاسم را تبیین کنم.

**در مدتی که از حاج قاسم حرف می‌زد، گریه‌اش بند نمی‌آمد

یک نکته دیگر هم درباره این ملاقات بگویم، اینکه پذیرایی این شهید از ما در دفتر کارش در سپاه قدس، چندتا بیسکویت و چای بود و این هم نشان از سادگی او داشت؛ بعد هم درباره حاج قاسم با ما صحبت کرد و در همین حین که برای ما صحبت می‌کرد مدام اشک می‌ریخت و نمی‌توانست جلوی خود را بگیرد؛ بعد از اینکه نماز مغرب و عشا را در خدمت او خواندیم، انگشتری که در دست داشت را به من هدیه داد و من بعد فهمیدم حکمت این انگشتری که به من داد چیست.
 

 

** همسر شهید حجازی گفت وصیت سردار پشتیبانی از رهبری است

بعد از شهادت سردار حجازی و آمدن خانواده او به اصفهان با جمعی از دوستان به استقبال آن‌ها رفتیم؛ به محض اینکه خانواده شهید حجازی از هواپیما پیاده شدند و ما به آن‌ها تسلیت گفتیم، خانم شهید حجازی یک نکته بسیاری مهمی را گفت و آن اینکه خواست شهید حجازی، فقط و فقط پشتیبانی از حضرت آقا بود و اینکه پشت آقا را خالی نکنید.

فارس: در آخرین دیداری که با سردار حجازی داشتید، ایشان در ارتباط با شهید سلیمانی چه گفتند؟

استکی: یکی از ناراحتی‌های من این است که در آخرین دیداری که با ایشان داشتم، چیزی را یادداشت نکردم؛ سردار حجازی حدود یک ساعت در مورد شهید سلیمانی صحبت می‌کرد و یکی از مواردی که می‌گفت این بود که بهترین شکل از زمان استفاده می‌کرد و در ۲۴ ساعت به قدری کار انجام می‌داد که انگار این کارها در ۴۸ ساعت انجام شده است.

یکی دیگر از مواردی که سردار حجازی گفت این بود که شهید سلیمانی از همه چیز خود مایه گذاشته بود؛ اینکه حالا غذای من چه باشد و کجا بخوابم و چه بپوشم و با چه چیزی رفت و آمد کنم، اصلاً برای او مهم نبود؛ یکی دیگر هم اینکه شهید سلیمانی دارای یک تفکر استراتژیک بود و در طرح‌ریزی‌ها از همه سرآمد بود؛ علاوه بر این شهید حجازی گفت شهید سلیمانی به موقع و به جا تصمیم می‌گرفت و در تصمیم‌گیری‌ها عجله یا تأخیر نمی‌کرد.
 


مهمترین نکته‌ای که شهید حجازی در مورد حاج قاسم روی آن تکیه می‌کرد این بود که شهید سلیمانی اعتقادی عجیب و عشق زیادی به حضرت آقا داشت و آنچه که مقام معظم رهبری می‌گفتند را عیناً انجام می‌داد؛ برای همه افراد، همه چیز می‌خواست، ولی برای خود هیچ امتیازی قائل نبود و به فکر همه کس بود غیر از خودش.

انتهای پیام/۶۳۱۲۸/س

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول