به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، حمیدرضا خادمی عضو هیئت علمی و مسئول کانون بسیج اساتید سمت در یادداشتی با عنوان « جهادِ تبیین در گام دوم انقلاب» تاکید کرد که رویکرد مقام معظم رهبری در این موضوع به گونه ای است که صرفاً بیانِ دستاوردها را مفید به مقصود ندانسته و از تعبیر «جهاد» استفاده می کنند. در این خصوص آنچه که رهبری مورد توجه قرار داده اند، تسخیر قلبها و دلهاست. ایشان همانگونه که در بیانیه گام دوم انقلاب نیز بر آن انگشتِ تأکید نهاده اند، توجهِ ما بر عنصر اخلاق و معنویت است.
متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است:
« بخواهیم یا نخواهیم؛ مناسباتِ جهان تحول یافته است. عصر، عصرِ ارتباطات است. قدرتِ اطلاعات است که برگ برنده را در اختیار دارد. همان که «آلوین تافلر» به نیکی بر آن توجه می داد. او گفته بود که تاکتیک های اطلاعاتی است که مناسبات کشورها با یکدیگر را رقم می زند. گاه، دستکاری در اطلاعات است که یکی را پیروزِ میدان می کند و دیگری را به شکست وا می دارد. این هم از اقتضائاتِ عصر ماست. «خبر»، نقش تعیین کنندهای بر عهده گرفته است. و «خبر» لزوماً گزارشی از واقع نمی دهد. در تعریف آن گفته اند که: «خبر، گزارش یک رویداد است نه خودِ رویداد؛ آنچه یک گزارشگر می نویسد خبر نامیده می شود».[1] یک گزارشگر است که میتواند معادلات را به هم بریزد. می تواند واقعیت را قلب کند یا آن را بپرورد و مقبول نشان دهد. اطلاعات و خبر حتی می تواند در فرهنگ سازی یک جامعه، نقش اصلی را بازی کند.[2]
این میدانِ امروزِ ماست. در این میدان باید به فعالیت پرداخت. کسی که خود را غافل از آن بداند، کسی که مناسباتِ آن را به نیکی فهم نکند، جز به شکست مواجه نمی شود.
با شناختِ همین جولانگاه است که مقام معظم رهبری بارها توجه به این عرصه را خواستار شده اند. سوم بهمن ماه بود که ایشان در سخنانی، به جنبه ای دیگر از این میدان توجه دادند. آن چیزی که ایشان تحت عنوان «جهادِ تبیین» از آن یاد کردند. رهبری در تعابیری اینگونه عنوان می کنند که: «.. اگر شما خدمت اقتصادی و اجتماعی به مردم بکنید، جهاد کردهاید در مقابل دشمن. لکن از همه اینها مهمتر عرصه تبیین و روشنگری است».[3] آیتالله خامنهای بر این مهم توجه میدهد که هرگونه فعالیتی اگر با تبیین همراه نشود، گویی رسالتِ خود را به نهایت نرسانده و عقیم مانده است.
پیشینه «جهادِ تبیین» در اندیشه رهبری
این دغدغه مقام معظم رهبری البته معطوف به سخنانِ اخیر ایشان نیست.[4] در بحبوحه فعالیتهای پیش از انقلاب بود که ایشان به محاجه با یکی از مدعیان مارکسیست می پرداخت. ایشان از آن زمان اینگونه یاد می کنند: «بنده در منزل یکی از دوستانمان در تهران _ آن سالهای قبل از انقلاب_ نشسته بودیم. در این بین یکی از جوانهایی که میشناختم؛ مشهدی بود، با خودش، پدرش آشنا بودیم. جزو چریکهای فدائی خلق بود و جزو کسانی بود که در جنگلهای شمال رفته بودند موضع گرفته بودند و مبارزه می کردند. ناگهان وارد شد. من هم خبر نداشتم... من گفتم خب شماها چه کار می کنید. یک چیزهایی گفت. من گفتم شماها اگر می خواهید موفق بشوید راهش این است که با مردم حرف بزنید. تبیین کنید. مردم بدانند شما چرا در شمال جمع شده اید و مبارزه مسلحانه می کنید و در شهر مثلاً فرض کنید فلان جا فلان حرکت را انجام می دهید. مردم بدانند تبیین کنید. یک مقداری راجع به این تبیین با او صحبت کردیم. یک نگاهی به من کرد و یک سَری تکان داد. ...گفت بله. این تفکر اسلامی شما است. ما تفکرمان این نیست. یعنی تبیین لازم نیست».[5] آیت الله خامنه ای این نگرش را از سالها پیشتر در خاطر داشته و به آن توجه دادهاند. این از آن روست که ایشان، مسأله تبیین را یک رویکرد اسلامی می داند.
تبیین، یک رسالتِ اسلامی است
در تعالیم قرآنی شاهدیم که بر موضوعِ «تبیین»، تأکید و توجه بسیاری شده است. قرآن اگرچه سراسر «نورِ مبین» است و آشکارا سخنِ خود را بیان می کند و همگان را می تواند که روشنی ببخشد؛ با این وجود اما از ضرورتِ تبیین هم سخن به میان میآورَد. پیامبر مأمور میشود که برای تبیین و تشریحِ آیات اقدام کند. «وَ اَنزَلنا اِلَیکَ الذّکر لِتُبَیِّنَ للنّاس ما نُزِّلَ اِلَیهِم».[6] در این آیه به صراحت عنوان می کند که بیان و تبیین آنچه فرستادهایم ضرورت دارد. به صِرفِ اینکه سخنی حق باشد، دلیل بر این نیست که در میانِ همگان بر کرسی قبول هم بنشیند. این مقبولیت، البته نیاز به تبیین دارد و قرآن نیز به آن اشاره کرده است.
رهبری انقلاب نیز بر پایه همین مبنای فکری است که اساساً «تبیین» را یک رسالتِ اسلامی می شمرد. ایشان آیهای دیگر از قرآن را پیش می کشند و بر «فَأِن تَوَلّوا فَأِنَّما عَلیکَ البَلاغ المُبین»[7] توجه داده و عنوان می کنند که: «تفکرِ اسلامی، تبیین است».[8] ایشان با برشمردن برخی وظایف طلاب و دانشجویان، از اقدامات آنها تقدیر می کند. اما این تلاشها را بدونِ عنصرِ «تبیین»، ناکارآمد می شمرد. رهبری سپس در راهِ تبیین، به نکتهای مهم توجه می دهد که نشان از تمایز میان رویکرد اسلامی و غیر اسلامی به ماجرای تبیین است. ایشان عنوان می کنند که: «ما با ذهنها مواجهیم، با دلها مواجهیم، باید دلها قانع بشود. اگر دلها قانع نشد، بدنها به راه نمی افتد، جسمها به کار نمی افتد. این فرق بین تفکر اسلامی و تفکرات غیر اسلامی است».[9]
آیتالله خامنهای پشتوانه ای اسلامی در ماجرای تبیین سراغ میگیرند و آن را عملی دینی در نظر می آورند.
محاصره تبلیغاتی و ضرورتِ تبیین
رهبری انقلاب ماجرای تبیین را یک ضرورت می دانند. تأکید ایشان از آن روست که دشمن، سعی بر آن دارد تا میدان را به دست گرفته و حقیقت را به گونه ای دیگر جلوه دهد. ایشان عنوان می کنند که سیاستهای تبلیغی و رسانهای دشمن برای مأیوس کردنِ مردم و حتی مسئولان است. آنها عیوب کوچک را هم بزرگ جلوه می دهند و محسنات را هیچگاه بیان نمیکنند.[10] آیتالله خامنهای اینگونه محاصره تبلیغاتی را هشدار داده و سپس رسالتِ مقابله با اینگونه محاصره را یادآوری کردهاند. ایشان خطاب به جوانان، با تأکید بر این مهم که از یأس آفرینی می باید فاصله گرفت و به دامِ آن نیفتاد، عنوان میکنند که جوانان باید پیشگام در شکستنِ این محاصره تبلیغاتی باشند. آنها باید در خود و دیگران نهالِ امید به آینده را پرورش دهند و سپس تأکید می کنند که این نخستین و ریشهایترین جهادِ شماست.[11]
ضرورتِ توجه به فضای مجازی
رهبری انقلاب محاصره تبلیغاتی را در فضای مجازی برجسته می بیند. از همین روست که به روشنگری و تبیین در فضای مجازی تأکید و توجه بسیاری دارد. ایشان در همین خصوص خواهانِ نظارت بر این فضا است و تأکید می کنند که فضای مجازی بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریت می شود.[12] ایشان برای رفع این نقیصه بر روی مسأله شبکه ملی اطلاعات تأکید دارد. شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی تشکیل شده است. اگر چه ایشان خواهانِ توجه و دقتِ بیشتر است و گلایه می کنند که در این شورا: «من می بینم که اهتمام لازم به خرج داده نمی شود».[13]
آیت الله خامنهای حتی عدم التفات به فضای مجازی را یک نقص می دانند.[14] از سوی دیگر عدم درک شرایط زمانه را نیز یکی دیگر از نواقص دانسته و خطاب به روحانیون عنوان می کنند که این فضا را باید بشناسد و شبهات زمانه را نیز به نیکوترین وجهی پاسخ دهید[15] حتی تأکید می کنند که پاسخِ به این شبهات، «عینِ فقه است».[16]
با بیانِ ضرورتِ «جهاد تبیین»، اینک می باید مواردی را بر شمرد که شایسته نگاه عمیق و تبیین دقیق است. در ادامه به نحو گذرا به برخی از دستاوردهای انقلاب اسلامی اشاره می شود که رهبری نیز بر آنها تأکید و توجه داشته است.
نگاهی به دستاوردهای انقلاب
یکی از عمدهترین دستاوردهای انقلاب اسلامی را میتوان حضور مردم دانست. اینکه کارها به دست مردم سپرده شود و خود به میدان بیایند و از امورِ کشور گره گشایی کنند، از عمدهترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. رهبری نیز بارها به این امر توجه دادهاند. ایشان در سخنرانیِ مرداد ماه از این دستاورد به عنوان هنرِ اصلیِ انقلاب یاد کردند.[17] به تعبیرِ دیگر، تبدیل نظامِ پادشاهیِ فرد سالار، به یک نظام مردم سالار، از جمله مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. این مهم در بیانیه گام دوم انقلاب نیز تحت عنوان «به اوج رسیدن مشارکت مردمی و مسابقه خدمت رسانی» از آن یاد شده است.
خودباوری علمی از جمله مواردی است که پس از انقلاب اسلامی، به نحو برجستهای ایجاد شد. تا پیش از این، تکیه علم و فناوریِ کشور، به خارج از مرزها بود. تحول در این زمینه را وقتی می توان دریافت که ایرانِ امروز را یکی از قطبهای برجسته علوم هستهای، پزشکی، زیست فناوری، سلولهای بنیادین، فناوری نانو و ... در جهان میشناسند. در همین زمینه می باید دسترسی و امکان آموزش فراگیر را هم افزود. این امکان، از جمله مواردی است که می تواند باعث جهش یک کشور در عرصه علمی شود. در بیانیه گام دوم انقلاب نیز از این مهم سخن گفته شده و تحت عنوان: «موتور پیشران کشور در عرصه علم و فناوری و ایجاد زیرساخت های حیاتی و اقتصادی و عمرانی» از آن سخن به میان آمده است.
تقویت نیروی نظامی و دفاعی کشور، از جمله دستاورد های بزرگ انقلاب اسلامی است. به یاد بیاوریم زمانی را که کشور در جنگ جهانی دوم در مقابل حمله های معدود یکی از کشورهای بیگانه، بیش از چند ساعتی نتوانست مقاومت کند. این در حالی است که پس از پیروزی انقلاب، در نبردی هشت ساله، قدرتهای عظیم جهانی نتوانستند کشور را به زانو در آورند. پس از آن نیز، دستیابی به قدرتِ نظامی بود که اذن و اجازه نداد تا وجبی از خاک ایران جدا شود. این همان نکته مهمی است که در بیانیه گام دوم انقلاب نیز از آن تحت عنوان «ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران» از آن یاد شده است.
گسترش فضای آزاد سیاسی و رسانهای از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی است. این مهم در صورتی فهم میشود که مقایسهای میان زمانِ حال با آنچه پیش از انقلاب وجود داشت برقرار کنیم. کوچکترین انتقادی به مسئولانِ سیاسی کشور، با حبسها و تبعیدهای طویل المدت مواجه بود. اسناد منتشر شده از ساواک، قسمتی از این محدودیتها را نشان میدهد. این در حالی است که فضای امروز کشور، با نقدهای مکرر نسبت به مسئولانِ سیاسی همراه است. اگرچه میتوان این فضای آزاد را هر روز به مرتبه مطلوبتری هم رساند.
حضور زنان در عرصه اجتماع را نمی توان مورد انکار قرار داد. امروز زنان در تمام فعالیتهای اجتماعی، علمی، اقتصادی، پزشکی حضور دارند. خصوصاً در زمینه پزشکی میتوان این مهم را برجسته کرد که بیمارانِ زن دیگر نیازی نیست که برای انجام معاینات خاص زنان، نزد پزشک مرد حضور یابند. پس از پیروزی انقلاب، اگرچه بر محوری بودنِ حضور زنان در کانون خانواده توجه شده است، اما این به منزله عدم حضور در عرصه های اجتماعی نبوده و شاهد گسترش حضور کمی و کیفی بانوان در جامعه هستیم.
از دستاوردهای انکار ناپذیر انقلاب اسلامی، قدرتِ نفوذ در منطقه است. امروز اگر کشورهای بیگانه، چشم طمع به منافع ایران حتی در کشورهای همسایه داشته باشند نیز، با اقتدار ایران مواجه میشوند. اگر عراق و سوریه و یمن هم مورد حمله قرار گیرد، اگر بذر فتنه در این کشورها نیز پراکنده شود، ایران است که پا به میدان می گذارد و از دسیسهها مانع می شود. در نظر بیاورید، بحرانی را که داعش در منطقه ایجاد کرد، اما به اقتدار و نفوذ ایران از پای در آمد. این اقتدار در منطقه به تعبیر رهبری: همان چیزی است که انقلاب میخواست.[18]
یکی از مواردی که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته و بعضاً نادیده گرفته شده است، استقلالِ اقتصادی کشور است. ممکن است گاهی از کمبودهای اقتصادی سخن گفته شود. این امر قابل انکار نیست؛ اما این مهم را میباید در نظر داشت که اقتصادِ کشور، با وجود تحریم های چندین ساله، توانسته است همچنان به حیاتِ خود ادامه دهد. این مهم را می توان در مقایسه با کشورهای همسایه بیشتر فهم کرد. چند روز تحریمِ مقطعیِ یکی از کشورهای همسایه، می رفت که اقتصاد این کشور را به نابودی کشاند. کشور به مرتبه ای از نظر صنعت، تولید، کشاورزی و ... رسیده است که وابستگی به قدرتهای بزرگ نداشته و خود به تنهایی می تواند نیازمندیهایش را تأمین کرده و محصولات خود را به مرتبه صادرات نیز برساند.
معنویت در جامعه را می توان یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی دانست. در نظر بیاورید مناسبتهای مذهبی در کشور را که با استقبال عظیم مردمی مواجه می شود. جامعه ای که زمانی در آن انواع عیاشیها ترویج میشد، امروز به مرتبه ای رسیده است که سیل جمعیتی را در مناسبتهای مذهبی شاهد است. گاه برای مراسمهای اعتکاف، صفهای بلندی شکل می گیرد. حضور در شبهای احیاء چشم گیر است. در ایام محرم، کمتر مکانی است که از عطر حسینی تهی باشد. و این همه را می توان از دستاوردهای انقلاب اسلامی دانست که در بیانیه گام دوم انقلاب نیز تحت عنوان «افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه» از آن یاد شده است.
گسترش اسلام خواهی در جهان را باید از دستاوردهای انقلاب اسلامی دانست. زمانی پیش از انقلابِ اسلامی، موج توجه به مارکسیسم و سوسیالیسم فراگیر شده بود. کمتر کشوری بود که اندیشه مارکس در آن نفوذ نکرده باشد. این موج اما شکسته شد. صدای شکسته شدنِ آن را امام خمینی در نامهای به گورباچف پیش بینی کرده بود. او می دانست که اسلام به اندازهای تدبیر و درایت و جذابیت دارد که بتواند این اندیشهها را کنار زند. امروز ایرانِ اسلامی میتواند صدای اسلام را در جهان بلند کرده و دلها را به سمتِ خود مایل کند. این همان چیزی است که در بیانیه گام دوم انقلاب نیز از آن تحت عنوان «پیروزی انقلاب اسلامی، آغازگر عصر جدید عالم» از آن یاد شده است.
همه این امور و بیش از آن را می باید مقدمهای دانست بر تغییر سبک زندگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی. زندگی ای که سابقاً همراه با امر و نهی های قدرتهای خارجی به انجام میرسید، امروز رنگ باخته است. مردمی که سابقاً دست به تدبیرِ سیاستهای خارجی نشسته بودند تا وکیل و وزیری انتخاب شود، امروز خود قدرت را به دست گرفته اند. جامعه ای که هدف گزاری های زندگی را با تبلیغات بیرونی تعیین می کرد، امروز خود کمر به همت میبندد و زندگی خود را تدبیر میکند. سبکی از زندگی را که با تحمیل ها و تبلیغات و در جهت غربی شدن به انجام می رسید، امروزه ارجی ندارد. به نهایت رسیدنِ این مسیر البته همچنان نیازمند تلاشهایی است که رهبری نیز در بیانیه گام دوم به آن تذکر دادهاند.
سخن پایانی
ما در دورانِ پرشتاب فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی به سر می بریم. در این دوران، مناسبات ارتباطی و اجتماعی دست خوش تحولاتی شده است. غفلت از آن، میتواند جامعه ای را از حرکت باز دارد. این ضرورت وقتی دو چندان می شود که ایرانِ اسلامی با دسیسه های عدیدهای نیز مواجه است. در این میدان، رهبری معظم بر روی مسألهای انگشت می گذارند که شاید مورد غفلت قرار گرفته است. ایشان از «جهادِ تبیین» نام می برند. رویکرد ایشان در این موضوع به گونه ای است که صرفاً بیانِ دستاوردها را مفید به مقصود ندانسته و از تعبیر «جهاد» استفاده می کنند. در این خصوص آنچه که رهبری مورد توجه قرار داده اند، تسخیر قلبها و دلهاست. ایشان همانگونه که در بیانیه گام دوم انقلاب نیز بر آن انگشتِ تأکید نهاده اند، توجهِ ما بر عنصر اخلاق و معنویت است.
با وجود سنگ اندازیهای غیر اخلاقی اما ایشان صراحتاً عنوان می کنند که: «بایستی از شیوههای اخلاقی در این کار پیروی کرد. از این کاری که بعضی ها در فضای مجازی یا در مطبوعات و در مقالهها و اینجا و آنجا انجام می دهند که با دشنام، یا تهمت یا فریب و دروغ با افکار عمومی مواجه می شوند، باید به شدت اجتناب کرد. بایستی حقائق را با منطقِ قوی، سخنِ متین و عقلانیتِ کامل، همراه با زینتِ عاطفه و عواطفِ انسانی، و به کارگیری اخلاق منتشر کرد».[19]
آیت الله خامنهای گلایه از این دارند که امروز به خاطر اینکه فریضه تبیین را ما به درستی انجام ندادیم، یک عدهای دچار گمراهی شده اند. رهایی از این گمراهی، اولاً در گرو جهاد تبیین است و در ثانی این تبیین اگر بر بیان حقائق استوار شود و با اخلاق و معنویت همراه گردد، لاجرم بر قلبها حاکم خواهد شد. همانگونه که رهبری نیز در بیانیه گام دوم انقلاب به آن توجه می دهند، ایرانِ اسلامی اینک در دومین مرحله از خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی قدم گذاشته است. ورود در این دوران، لاجرم نیاز به تبیینِ دستاوردهای گذشته دارد. نیاز است که آنچه تا کنون به آن نائل آمده ایم مورد توجه قرار گیرد و برای همگان تبیین شود. به تعبیری که در بیانیه گام دوم نیز به آن تصریح شده، «برای برداشتن گام های استوار آینده، باید گذشته را درست شناخت». نیاز است تا به نحوی جهاد گونه به این تبیین اقدام ورزید و از زبانِ مقام معظم رهبری اینگونه خواند که: «پروردگارا ما را سربازان جهاد عظیم این روزگار که «جهاد تبیین» است، قرار بده».[20]
پینوشتها
[1] حمید مولانا، جریان بین المللی اطلاعات، 1371
[2] در همین خصوص، ژودیت لازار ادعا کرده است که رسانهها در فرهنگ جامعه، نقش غالب را بازی میکنند و این بازی را نه فقط با بازتاب دادن واقعیت، بلکه با شرکت در فرهنگ سازی نیز به اجرا میگذارند. (رک: لازار، افکار عمومی، ترجمه مرتضی کتبی، 1380)
[3]- بیانات در دیدار با مداحان اهل بیت، 1400/11/03
[4] -ایشان در سخنرانی پنجم مهرماه امسال نیز صراحتاً عنوان کردند که: به مسأله «تبیین» اهمیت بدهید... میتوانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید. همچنین سخنرانی در تاریخ: 95/12/04
[5] بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، 95/04/12
[6]- نحل- 44 (ما هر رسولی را) با معجزات و کتب و آیاتِ وحی فرستادیم و بر تو این ذکر (قرآن) را نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به آنان فرستاده شده بیان کنی و برای آنکه عقل و فکرت کار بندند.
[7]- نحل- 82 (پس اگر باز روی برگردانند (ای رسولِ ما) بر تو تبلیغ روشن رسالت (و اتمام حجت) بیش نیست).
[8]- بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، 95/04/12
[9] بیانات در دیدار با جمعی از دانشجویان، 95/04/12
[10] -بیانات در تاریخ: 97/11/22
[11]- همانجا
[12] - بیانات در ارتباط تصویری با هیئت دولت، 99/06/03
[13]- همانجا
[14] همانجا
[15] همانجا
[16] همانجا
[17] سخنرانی در 1400/05/12
[18] بیانات در دیدار با جمعی از دانشجویان، 96/03/17
[19]- بیانات در تاریخ: 1400/07/05
[20]- بیانات در دیدار با مداحان اهل بیت، 1400/11/03 »
انتهای پیام/