خبرگزاری فارس- محمدامین خوشنیت: بالاخره بعد از سالها تلاش و پیگیری مسوولان فرهنگی و اشتیاق هنرمندان سفالگر آذربایجان و شهر تاریخی کوزه کنان به ثمر نشست و گامهای اصلی برای ثبت شهر کوزه کنان به عنوان «شهر ملی صنایعدستی ایران» برداشته شد.
تردیدی نیست که این حرکت فرهنگی میتواند حوزههای گردشگری، اقتصادی و فرهنگی این منطقه از آذربایجان را تحت تاثیر قرار داده و دستاوردهای خوبی برای شاغلین سنتی و هنرمندان این شهر به ارمغان بیاورد.
به بهانه این خبر خوب و آشنایی با این شهر هنرخیز، بار دیگر سفری میکنیم به این شهر و کارگاه های تولید و عرضه سفال این شهر.
اینجا سرزمین هنر کوزهگری است. کوزهگرانی که دست در گِل، آب در خاک، پای در چرخ و چشم در کوره، کوزهها میسازند و اسباب هنرورزی فراهم!
اینجا کارگاه کوزهگری است، جایی که ناخودآگاه یاد آن رباعی عارفانه، پر رمز و راز و معروف خیام نیشابوری میافتی که:
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه، گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
شعری کوتاه که حاوی معانی عمیق و راوی اسرار عظیم آفرینش است. فانی بودن دنیا به عینه به تصویر کشیده میشود و چرخهای دوار آن، قدرت خالق جهان را دیگر بار پیش رخ تماشاگران متذکر میشود.
اینجا «کوزه کنان» است. مهد هنر و خلاقیت و کارآفرینی آذربایجان، جایی که در آن دل در گرو عشق مینهند و بیادعا گلستانی از گل و ریحان و سنبل به عرصه هنر هدیه میکنند. از خاک بیارزش و آب جاری و روان، زلال حقیقت را به منظر چشم هر ناظری میهمان میکنند.
گردش چرخ «کوزهگری» چرخ گردون را به بازی میگیرند تا از میان این چرخ و خاک و آب، نانی به کف آرند و به غفلت نخورند. اینجا سرزمین هنر کوزهگری است، کوزهگرانی که دست در دست، آب در خاک، پای در چرخ و چشم در کوره، کوزهها میسازند و اسباب هنرورزی فراهم!
علاقه و ناگفتههای دل خویش را همچون نقاش بر روی خاک و گِل پیاده میکنند. احساسات پاک و خالصانه خویش را نه با قلم بر روی لوح و دفتر که بر روی «گِل» مینویسند، نوشتهای ماندگار.
و آنگاه نقشها و رنگها میزنند این مصنوعات خاکی و گلی را و چنان ذوق به خرج میدهند که هنرمندان چینیساز کشور چین و ماچین را نیز به تحیر وا میدارند. اگر آنها در کارخانهها و کارگاههای بزرگ و مجهز با دستگاهها و امکانات بسیار و با استفاده از رایانه و تکنولوژی مدرن روز، دل اشرافزادگان را میبرند، اینجا در این «دهکده هنر کوزه گری ایران»دل هر بیننده، از فقیر و شهیر گرفته تا صغیر و کبیر را میربایند و از ضمیر زلال و خمیر تلاش، معاش خویش میچینند.
به راستی که این کوزهگران بیادعا، ان شعر کهن را به فصاحت چنین زمزمه میکنند که: هنر نزد ایرانیان است و بس!
*کوزه کنان، هنرکده سفالین ایران
از تبریز که به مقصد شهر تسوج در شمالغرب ایران حرکت میکنید، ۳۰ کیلومتر مانده به تسوج و در فاصله ۶ کیلومتری شهر شبستر، چشمه جوشان و فرح افزایی وجود دارد که خستگی از چهره مسافران میزداید و به نیکی، به پیشباز مهمانان میرود. از آب زلال چشمه همیشه جاری «قره کهریز» آبی بر صورت میزنی و از آن جرعهای مینوشی.
آنگاه سر را بلند میکنی. در این لحظه سرشار از شادمانی، چشمانت «صنایعدستی» چیده شده در اطراف این چشمه را میزبان میشود که تو را برای لحظاتی به عالم خاطرات و رویاهای شیرین پرواز میدهد. ابتدا تعجب میکنی که این مجسمههای هنرمندانه، نقشهای زیبا و رنگهای دلانگیز چگونه در این حاشیه جاده سر برآوردهاند، اما چون به میان آن نقشها و رنگها میروی، دامن دامن گل و ریحان خوشبوی باغ هنر ایرانی و آذربایجانی را میبینی که به دست کوزهگران هنرمند آذربایجان، چنین زیبا شعر خلاقیت و تصنیف «بودن» سرودهاند. اینجا «هنرکده کوزهگری ایران» است. کوزه کنان!
زادگاه صاحبخانه مشروطیت تبریز
شهر کوچکی که تا دیروز روستائی بود بینام و نشان و اگر نشان داشت به مدد نام «حاج مهدی کوزه کنانی» معروف به ابوالملّه، مالک و صاحب خانه مشروطیت در خیابان راسته کوچه تبریز بود که بعدها خانهاش به ستاد فرماندهی مبارزان و مشروطه طلبان و به ویژه ستارخان (سردار ملی) و باقرخان (سالار ملی) مبدل گشت. همان مبارزی که خانه زیبا و دلباز خویش را در اختیار مبارزان قرار داد. خانه او هم اکنون به یکی از موزههای زیبا و جاودانه تبریز تبدیل شده است.
«کوزه کنان» جمعیت زیادی ندارد. از مظاهر و مزایای شهر و شهرنشینی هم چندان بهرهای نبرده اما در عالم هنر، اسم و رسمی برای خود دست و پا کرده است. البته اگر کپیکاران چینی و برخی از فرصتطلبان و سودجویان داخلی بگذارند!
از قدیمالایام مردمانش با خاک رس و اندکی آب بر روی چرخ کوچک گردون، نمایش عشق بازی راه میاندازند و اپرای مهربانی اجرا میکنند. سمفونی زیبای طبیعت را بر روی سِن «خاک و کوزه» به نوا در میآورند و با قلم ذوق و بر لوح خاک، شعر مهر میسرایند، سِحر «سیر جهان» میکنند و نرد عشق میبازند. آنگاه از سر صدق و صفا، محصولات هنری خویش را به اطراف «قره کهریز» میآورند تا هم خود به نانی برسند و هم هنر سفال گری را مهمان چشمان خسته مسافران کنند.
سالهاست مردمان و ساکنان این شهر کوچک و روستاهای اطراف، نان خویش را به عرق جبین هنرمندانه از اختلاط آب و خاک و از تنور چرخ کوزهگری درمیآورند. سالها پیش شغل و مشغله اصلی مردمانش کوزهگری بود. هر چند که با نفوذ صنایع چینی، مسی و کریستالی، رونق بازار و کسب و کارشان به رکود گرائید و آنها به شغلهای دیگری روی آوردند.
البته کوزهگری تنها عنوان است وگرنه از گلدانهای بزرگ و کوچک گرفته تا قلکهای کودکانه و دلفریب، مجسمههای رنگی ساخته شده از گل و رس (و نه چینی گرانقیمت!) حاصل تلاش هنرمندانه آنهاست. به هر حال، همه این محصولات حول محور نام «کوزه» و کوزه گری میچرخد.
در سالهای دور، آن زمان که محصولات پلاستیکی و فرآوردههای نفتی و شیشهای و پتروشیمی پا به عرصه وجود ننهاده بود، کوزهای پر از آب زلال و خنک، همیشه همراه کشاورزان، دامداران، چوپانان و خانوادهها بود. خاک رس و کوزههای سفالی به خاطر ویژگی خاصی که داشته و دارند، تا مدتها آب را خنک و تمیز نگه میدارند، بنابراین کوزه نماد صافی و صداقت و لطافت است.
اشتغال ۵۰ کوزهگر در ۳۵ کارگاه
کارگاههای کوچک و بزرگ بسیاری در این منطقه از آذربایجانشرقی به وجود آمده و فعالیت میکنند. هر چند که چندسالی است عرضه محصولات سایر شهرها و سفالینههایی که اغلب از هنر ایرانی عاری بوده و جز رنگ و لعابی فریبکارانه بیش نیستند آثار اصیل و ماندگار «کوزه کنان» را تهدید میکنند.
کوزه کنان اکنون نزدیک به ۶ هزار نفر جمعیت دارد. در حال حاضر این شهر کوچک ۳۵ کارگاه سفالگری را که در هر کدام حداقل ۴-۳ نفر مشغول کار هستند در دل خود جای داده است. به عبارت دیگر نزدیک به ۱۰۰ خانوار این شهر از طریق کوزهگری امرار معاش میکنند. این تعداد البته غیر از آمار افرادی است که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در زمینههای مرتبط این هنر از قبیل: حمل و نقل خاک، جابهجایی محصولات تولید شده، ساخت و اداره کورهها، فروش، خدمات و … فعالیت میکنند.
به گفته «امامعلی معتمد کوزه کنان» مدیرعامل تعاونی سفالگران کوزه کنان در حال حاضر دو شرکت تعاونی، شاغلان این رشته را تحت پوشش حمایتی خود دارد.
از او در مورد سابقه و تاریخچه ساخت کوزه و سفال در این منطقه پرسیدیم. به اعتقاد وی ریشه حرفه و هنر سفالگری به دوران پیش از اسلام و حتی زمان حضرت نوح پیامبر برمیگردد چرا که به گواه مورخان آن حضرت نیز، از کوزههای سفالین و لوازم ساخته شده از خاک رس و سفال استفاده میکرد.
ضمن آنکه کشف اشیاء باستانی و تاریخی سفالین در این منطقه و یا سایر نقاط کشور، به خوبی ثابت کرده است که خاستگاه این هنر نزد ایرانیان است. همچنان که «کاریز» یا کهریز (قنات) از ابتکارات و ابداعات ایرانیان در طول تاریخ بوده و تمدنهای اصیل ایرانی نیز در کنار این کاریزها شکل گرفتهاند.
وجود دو نقطه مسکونی در این منطقه به نامهای «آق کهریز» و «قره کهریز» گواه این مدعاست. به هر حال در این نکته که صنعت کوزهگری در ایران و در حاشیه کاریزها شکل گرفته تردیدی نیست. هر چند که رونق صنعت حمل و نقل به همان اندازه که باعث رونق حرفه کوزهگری شده، اصالت آن را نیز تهدید کرده است.
شهردار کوزه کنان نیز ضمن انتقاد از بیتوجهی مسوولان به صنعت سفال میگوید: از سال ۹۶ دهکده توریستی کوزه کنان با رویکرد احیای سفال کوزه کنان مطرح و برخی امور آن توسط شهرداری انجام گرفته ولی بیتوجهی مسوولان استانی تحقق کامل این امر را با مشکل مواجه ساخته است.
سیدباقر موسویان با بیان اینکه شهروندان این شهر معمولا ۶ ماه به امر کشاورزی مشغول میشوند و ۶ ماه دیگر سال را در امر سفال فعالیت میکنند، میگوید: اخیرا ۷۵ خانم دوره میناکاری سفال را گذرانده و آماده کار در صنعت سفال این شهر هستند.
شهردار کوزه کنان به ابداعات و نوآوریهای تعدادی از جوانان این شهر در زمینه طراحی کوره سفالپزی در قالب دانش بنیان اشاره کرده و میگوید: تولید کاپ ورزشی سفالی برای منطقه ما مایه افتخار است.
وی، وجود آب و خاک مرغوب کوزه کنان را عامل شناخته شدن این شهر به عنوان قطب سفالگری استان دانست و گفت: وجود آب انبار قدیمی و تاریخی در کوزه کنان بهترین مکان برای ایجاد موزه سفال است.
سایه شوم سفالینههای رنگین بر سر هنر اصیل کوزهکنان
صنایع خوش آب و رنگ شهرهای دیگر که نه بر پایه خلاقیت و اصالت که بر محور تقلید و کپی برداری و تولید انبوه با استفاده از ماشین آلات مدرن شکل گرفته، اکنون عرصه را بر تولیدات ساکنان این شهر کوچک تنگ کرده است. همین تولید انبوه سبب شده تا محصولات استان های دیگر کشور -از جمله همدان- سر از اینجا در آورند. البته حضور صرف محصولات هنری در نقاط مختلف شهری، به خودی خود اشکالی ندارد اما اگر این حضور غیرمنطقی میهمان ناخوانده، هنر میزبان را مورد تهدید قرار دهد، اوضاع نگران کننده می شود و خود به چشم خویشتن اطمینان خواهید یافت که:
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاری است!
کوزهکنان، شهر ملی سفال ایران
علیرضا بایرامزاده، معاون گردشگری آذربایجانشرقی هم دستاورد سومین جلسه مجمع خیران گردشگری شهرستان شبستر با مسوولان میراث فرهنگی را بسیار مفید ارزیابی کرده و میگوید: مجمع خیران گردشگری شبستر با همکاری میراث فرهنگی اقدامات لازم را برای پیشبرد اهدافی همچون ثبت آثار طبیعی و تاریخی، شناسایی و معرفی جاذبههای شهرستان، بومگردی و بررسی امکان سرمایهگذاری گردشگری و به ویژه پیگیری ثبت شهر کوزه کنان به عنوان شهر ملی سفال ایران را از چند ماه پیش در دستور کار خود قرار داد.
یک گام تا ثبت «کوزهکنان» به عنوان شهر ملی صنایعدستی
سید رامین اسبقی، جانشین معاون صنایعدستی آذربایجانشرقی میگوید: در راستای صیانت از تاریخ باشکوه سفالگری در کوزه کنان، این شهر کوچک خفته در شمال دریاچه ارومیه که در مسیر شبستر به تسوج واقع شده بهزودی به عنوان «شهر ملی سفال ایران» معرفی می شود.
وی در مورد اثرات ثبت ملی و دستاوردهای این حرکت فرهنگی نیز میگوید: تحقق این امر زمینهساز رونق هنر صنعت سفالگری شهر کوزه کنان و برطرف شدن خطر انقطاع نسلی در ادامه حیات این هنر خواهد بود و موفقیت در اجرای این طرح و تداوم برنامههای مرتبط با آن، میتواند نسل جوان و آیندگان را به رجوع به هنر پدران ترغیب کند.
او در مورد الزامات و بسترسازیهای این کار نیز از نقش شهرداری کوزه کنان یاد میکند و میگوید: از شهرداری کوزه کنان انتظار میرود که بعد از تصویب و ابلاغ این شهر به عنوان شهر ملی سفال، میدانی را به نام سفال نامگذاری کرده و لوح ثبت ملی را در این میدان قرار دهد، چراکه کارشناسان وزارت میراثفرهنگی هر چند سال یکبار برای ارزیابی تیمی به شهر موردنظر اعزام می شوند که اگر شاهد اقدامات ابتکاری و نوآورانه نباشند، احتمال اینکه این عنوان را از آن شهر بگیرند، وجود دارد.
اسبقی خاطرنشان میکند: شهرداری کوزه کنان همچنین میتواند با ساخت تندیس کوزهها و سفالها و نصب آن در میادین و معابر در مسیر ثبت آن به عنوان شهر جهانی سفال گام بردارد.
عاقبت خاک گل کوزهگران خواهیم شد!
اکنون با امید به ثبت ملی این شهر به عنوان شهر صنایعدستی ایران میتوان امیدوار بود که این شهر و شهرستان تاریخی شبستر ظرفیتهای بسیار هنری خود را در معرض دید عموم قرار دهند و در کنار حفظ مواریث فرهنگی و هویت تاریخی خود در زمینه جذب گردشگر، رونق توریسم و رشد اقتصادی منطقه نیز در منطقه آذربایجان خوش بدرخشند.
«کوزه کنان» و «قره کهریز» برای همه رهگذران جاده با صفای تبریز تا تسوج و ارومیه، نماد زیبائی صادقانه، خلاقیت جاودانه و دارای محصولاتی منصفانه از نظر قیمت است. اگر نمیتوانید صنایعدستی گرانقیمت ساخته شده از چینی را بخرید اما دل به زیبائی و اصالت سپردهاید، حتماً به «قرهکهریز» و «کوزهکنان» سری بزنید و وقتی از این فضای دلانگیز دور میشوید بار دیگر این شعر معروف مربوط به حیات و ممات و عاقبت کار جهان ، زیر لب زمزمه خواهد شد که:
عاقبت خاک گل کوزهگران خواهی شد!
انتهای پیام/ ق