به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه صبح نو در گزارشی به وضعیت اعتدالیون پس از گذشت پنج سال از رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی پرداخته است که بخشهای مهم آن پیش روی شماست.
پس از انتشار خبر درگذشت هاشمیرفسنجانی در ۱۹دیماه سال۱۳۹۵ علاوهبر بهت و حیرت سایه افکنده بر عرصه سیاسی ایران یک سوال بزرگ در اذهان ایجاد شد، اینکه چه کسی و با چه مختصات شخصیتی قرار است خلف هاشمی شود و هدایت نیروهای موسوم به میانهرو را دست بگیرد؟
عدهای معتقد بودند که کسی نمیتواند بهعنوان جانشین او ظاهر شود. برخی دیگر اما بر این باور بودند که چهرههایی نظیر ناطقنوری، سیدحسن خمینی، محمد خاتمی یا حتی حسن روحانی میتوانند در قامت و قاموس ریاست بلوکمیانه درآیند و جلوه هاشمی در زمانه پساهاشمی شوند.
تشتت بر سر پذیرفتن ریاست خاتمی
در این کشوقوس بسیاری از میانهروها بهخصوص از اردوگاه اصلاحات کوشیدند میان خود و اصلاحطلبان مرید خاتمی، مرزبندی کرده و حسابشان را سوا کنند. سران حزب کارگزاران سازندگی و در رأس آنها غلامحسین کرباسچی، دبیرکل پیشین این حزب، در صف اول برائتکنندگان از خاتمی قرار گرفتند و با تاکید بر اینکه خاتمی دیگر شأنیت رهبری اصلاحات را ندارد، خواستار تعیین جانشین برای او شدند.
نه در بالا موجه، نه در پایین با نفوذ
همه کسانی که از آنها بهعنوان جانشین هاشمی طی این سالهای نام برده شده، واجد هیچکدام از دو خصلت نفوذ در حاکمیت و جامعه نبودهاند و بیاعتباری آنها در هر دو ساحت، کار را برای انسجام اعتدالگرایان با مشکل مواجه کرده است.
این نکته نیز قابلذکر و تامل است که مریدان هاشمی طی دو انتخابات مجلس یازدهم (اسفند۱۳۹۸) و ریاستجمهوری سیزدهم (خرداد ۱۴۰۰) بر آن شدند تا از نام او برای رأی گرفتن از جامعه استفاده کنند اما شکست در هر دو انتخابات نشان داد که ظرفیت نام هاشمی برای وحدتآفرینی بدنه اجتماعی اصلاحات، کاهش یافته و دیگر امکان شورآفرینی ندارد.
آتش اختلاف در خرمن کارگزاران
علاوهبر ظهور تکثر بر سر تعیین جانشین هاشمی در میان اصلاحطلبان (که در سطور قبل اشارتی به آن شد)، بروز اختلاف و شبه انشعاب در حزب کارگزاران سازندگی -که نزدیکترین تشکل به اندیشههای هاشمی محسوب میشود- نیز از دیگر نتایج خلأ حضور هاشمیرفسنجانی بوده است. این اختلافات که عمدتا بر سر سیاستهای محافظهکارانه حاکم بر حزب بهخصوص در برهه انتخابات۱۴۰۰ بود، موجب کنارگذاشتن کرباسچی از دبیرکلی و جانشینی او با حسین مرعشی شد.
اختلاف در کارگزاران در شرایطی است که اعضای این حزب طی دو انتخابات اخیر تلاش بسیاری کردند تا از وجهه هاشمیرفسنجانی برای رأیآوری لیست و نامزد مدنظر خود سود بجویند. در انتخابات سال۹۸ حزب کارگزاران، لیست «یاران هاشمی» را به سرلیستی مجید انصاری منعقد کرد اما سیاهه مزبور با توفیقی مواجه نشد. در انتخابات۱۴۰۰ نیز چهرههای نزدیک به هاشمی مدعی شدند که اگر هاشمی زنده بود، به عبدالناصر همتی رأی میداد که این حربه نیز کارگر نیفتاد و همتی پس از رئیسی، آرای باطله و محسن رضایی، به چهارمی اکتفا کرد.
روحانی بر سریر هاشمی؟
پس از پنج سال از درگذشت هاشمیرفسنجانی، بار دیگر این سوال ایجاد شده که چه کسی میتواند جانشین هاشمی بر سریر رهبری بلوک میانه شود؟ این سوال امروز در شرایطی مطرح میشود که میانهروها برخلاف پنج سال پیش، هیچکدام از ارکان قدرت را در اختیار ندارند و طبیعتا پاسخ گفتن به سوال مذکور، برای آنها از جدیت و اهمیت بیشتری میتواند برخوردار باشد.
بسیاری این روزها از حسن روحانی بهعنوان جانشین هاشمی سخن به میان میآورند. دیدار با رهبر انقلاب، صدور پیام برای سالگرد شهادت شهیدسلیمانی، دیدار با علی لاریجانی و سیدحسن خمینی و دیدارهای هفتهای با اعضای کابینههای یازدهم و دوازدهم (بنابر آنچه داماد روحانی در گفتوگو با «شرق» مدعی شد) همگی نشان از این دارند که روحانی برای احیای جایگاه خود و تثبیت بهعنوان راهنمای اعتدالگرایان، جد و جهد بهخصوصی دارد و نمیخواهد راه طیشده اسلاف خود در دوران پساریاستجمهوری را طی کند.
جامعه از اعتدال و مجموعه اصلاحات خیلی فاصله گرفته است
محمدعلی ابطحی، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در پاسخ به این سوال که آیا روحانی قادر خواهد بود با همراهی چهرههای دیگر رهبری بلوک میانه را دست بگیرد؟ تصریح کرد: واقعیت این است که جامعه از مجموعه بدنه اعتدال و حتی از مجموعه آوانگارد اصلاحات، خیلی فاصله گرفته است که میزان مشارکت در انتخابات اخیر، نشانهای از این فاصله گرفتن بود.
ابطحی گفت: آقای روحانی ظرفیت خود را در جامعه از دست داده و آقای ناطقنوری هم خودش آمادگی حضور ندارد و حسن آقای خمینی را هم بیشتر به آقای خاتمی و اصلاحطلبی نزدیک میدانم تا جریان اعتدالگرا.
انتهای پیام/