اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی  /  دولت

چه کسی اولین بار خزانه کشور را خالی خواند؟

سخن از خزانه خالی، توسط دولتی که تازه روی کار آمده، این روزها یک بار دیگر بحث‌برانگیز شده است البته این بار در شرایطی متفاوت؛ اما چه کسی اولین بار خزانه کشور خالی خواند؟

چه کسی اولین بار خزانه کشور را خالی خواند؟

گروه سیاسی خبرگزاری فارس: در پی فتنه ۸۸ دور جدید تحریم‌های آمریکا موسوم به تحریم‌های فلج‌کننده علیه ایران وضع شد. نتیجه این اقدام شوکی بود که به اقتصاد کشور وارد شد، اما طولی نکشید که کشور از این شوک خارج شده و برخی زیرساخت‌های لازم برای کنترل بازار ارز در شورای‌عالی امنیت ملی وقت، تدارک دیده شد. همچنین فروش نفت رونق گرفت به نحوی که به بیش از یک میلیون بشکه در روز رسید.

باراک اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا بعدها در توصیف آن روزها گفت که رژیم تحریم‌های ایران در حال فروپاشی بود و در چنین شرایطی ما به توافق هسته‌ای دست پیدا کردیم.

 

 

اما در دورانی که به اعتراف رئیس جمهور اسبق آمریکا، تیغ تحریم دیگر بُرندگی خود را از دست داده بود، دولتی روی کار آمد که رئیس آن در روزهای نخست و در حالی که دیپلمات‌های خود را به میدان مذاکره فرستاده بود، اعلام کرد «خزانه خالی است».

این موضوع اگرچه در ابتدا حیرت افکار عمومی و کارشناسان و دلسوزان نظام را در پی داشت، اما بعدها که راهبرد «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» از سوی دولت روحانی در پیش گرفته شد، بهتر فهم شد. به اعتقاد برخی ناظران سیاسی برخی اظهارات از قبیل خزانه خالی است به این مقصود مطرح می‌شد که کشور را نیازمند توافق نشان دهد.

 

 

سعید جلیلی که در دوران تحریم‌های فلج کننده، دبیری شورای‌عالی امنیت ملی را برعهده داشت درباره آن روزها می‌گوید: «در سال ۹۲ به پشت خیمه دشمن رسیده بودیم که گفتند خزانه خالی است. کجا خزانه خالی بود؟ ده‌ها میلیارد ذخایر داشتیم».

سخن از خزانه خالی توسط دولتی که تازه روی کار آمده، این روزها یک بار دیگر بحث‌برانگیز شده است، البته این بار در شرایطی که دولت مستقر این سخن را به‌عنوان پالسی برای نیازمند نشان دادن کشور به هر توافقی نشان نمی‌دهد. تفاوت ماجرا دقیقاً در این است که در آن روزها، راهبرد، «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» بود و امروز، راهبرد مذاکره‌کنندگان و رئیس دولت، «توافق خوب» است. راهبرد توافق خوب این پیام را به طرف مقابل می‌دهد که دستان ما به سوی شما دراز نیست، بلکه چنانچه برای حصول توافقی که حقوق ضایع شده کشور ـ تحریم‌ها ـ را جبران کند، آمادگی دارید، ما نیز حاضر هستیم. جدیت دولت برای این مقصود تا آنجاست که تیمی متخصص از کارشناسان تحریم را در حوزه‌های مختلف نفتی، بانکی، تجاری و... راهی مذاکرات می‌کند.

در همین شرایط است که دولت، نه تنها تمام تخم‌مرغ‌هایش را در سبد مذاکره با غرب نمی‌چیند، بلکه با دیپلماسی فعال، ایران را به‌عضویت در پیمان مهم شانگهای در می‌آورد، روابط تیره شده با برخی همسایگان را ترمیم می‌کند و در داخل نیز گام‌های مقدماتی را برای اصلاح ساختارهای اقتصادی برمی‌دارد. همچنین رئیس دولت نه‌تنها کشور را نیازمند توافق با دشمن نشان نمی‌دهد بلکه هر هفته با حضور در استان‌های کشور از نزدیک در جریان مشکلات مردم قرار می‌گیرد و تصمیمات لازم را برای حل این مشکلات اتخاذ می‌کند.

حال، سوال این است که سخن گفتن از خزانه خالی در چنین شرایطی چه کارکردی دارد؟ حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در این باره می‌نویسد: «دولتمردان دولت سیزدهم با اظهارات اخیر خود درباره خزانه خالی و مقروض، درس عبرتی از کوتاه آمدن در برابر حریف و اعتماد بی‌جا و غیر‌قابل توجیه به آمریکا را پیش چشم ملت می‌گذارد تا کمترین تردیدی باقی نماند که ادامه راه دولت قبل، افزودن فاجعه‌ای دیگر به فاجعه برجام است. آیا ضرورت این درس‌آموزی و هشدار درباره خطری که ادامه راه دولت یازدهم و دوازدهم در پی دارد، قابل انکار است؟!»

در چنین شرایطی محمدباقر نوبخت که از اصلی‌ترین چهره‌های دولت تدبیر و امید به‌شمار می‌رود، بدون اینکه هیچ اشاره‌ای به سخن گفتن از خزانه خالی در دولت قبل بکند، سخن گفتن از خزانه خالی در دولت فعلی را مورد شماتت قرار داده است. آن هم در شرایطی که به گواه مراکز معتبر کشور، دولت رئیسی هرماه باید ۱۰ هزار میلیارد از بدهی‌های دولتی که آقای نوبخت در مرکزیت آن قرار داشت را پرداخت کند و این روند تا پایان دولت ادامه خواهد داشت.

 

 

شاید یادآوری برخی مقاطع هشت سال حکمرانی آقای نوبخت و همفکران وی، خالی از لطف نباشد، از جمله زمانی که وزیر امور خارجه کشور اعلام کرد که آمریکا با یک بمب می‌تواند تمام تأسیسات ما را از کار بیاندازد.

البته شاید برای رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی و دبیرکل حزب اعتدال و توسعه یادآوری یک مشی، ضروری تر باشد. مشی‌ مواجه با دولت‌های غیرهمسو که آقای نوبخت اینطور از آن یاد کرده بودند: «دل ما با کسی که سال ۸۴ پیروز شد، اصلاً صاف نشد».

باید دید آیا دل آقای نوبخت و همفکران وی با منتخب سال ۱۴۰۰ صاف می‌شود یا خیر؟
انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول