به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، پنجم مهرماه ۱۳۶۰ عملیات ثامنالائمه یا همان عملیات شکست حصر آبادان با رمز «نصرمن الله و فتح قریب» آغاز شد تا سرآغازی باشد بر چرخش و تغییر وضعیت جنگ تحمیلی به نفع جمهوری اسلامی ایران و راهگشایی دو عملیات مهم فتح المبین و بیت المقدس.
در این عملیات برای نخستین بار قرارگاههای فرماندهی مشترک ارتش و سپاه برقرار شد و عملیاتهای موفقیتآمیز پس از آن یعنی طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس نیز تحت فرماندهی «قرارگاه مرکزی کربلا» که به صورت مشترک توسط سپاه و ارتش هدایت میشد، اجرا شد.
اهمیت نقش فرماندهانی چون شهید فلاحی و کلاهدوز در این عملیات پیروزمندانه و وحدت فرماندهی ارتش و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی تا جایی بود که باعث شد امام خمینی(ره) شخصا در همان روز یعنی ۵ مهرماه در پیامی خطاب به فرماندهان ارتش و سپاه از آنها تقدیر و تشکر کند.
پس از پیروزی در عملیات ثامنالائمه، تعدادی از فرماندهان قرارگاه مشترک سپاه و ارتش برای ارائه گزارش به امام خمینی(ره) با هواپیمای c-130 ارتش جمهوری اسلامی ایران عازم تهران شدند.
در مسیر موتورهای هواپیما بنا به دلایلی که سردار رحیم صفوی آن را دستکاری هواپیما میداند، دچار سانحه شد و این هواپیما در نزدیکی تهران سقوط کرد تا پنج تن از مهمترین فرماندهان و سرداران دفاع مقدس یعنی شهیدان فلاحی، فکوری، نامجو، کلاهدوز و جهان آرا در این حادثه به شهادت برسند؛ به همین دلیل هفتم مهرماه به عنوان روز «فرماندهان شهید دفاع مقدس» نامگذاری شده است.
فرماندهانی که مردم هم در تک تک لحظات شیرین و تلخ و سخت و آسانشان در ۸ سال جنگ تحمیلی و پس از آن به یادشان بودند و خواندن «ممد نبودی ببینی» در نخستین روزهای آزادسازی خرمشهر از چنگال رژیم متجاوز بعث به یاد سردار شهیدشان، محمد جهانآرا نیز مهر تأییدی بر این سخن است.
اهمیت بالای نقش فرماندهان در دفاع مقدس بر کسی پوشیده نیست و به همین مناسبت در خبرگزاری فارس اصفهان به سراغ یکی از فرماندهان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس رفتیم.
سردار مجتبی شیروانیان از فرماندهان سپاه پاسداران و مدیرکل سابق حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اصفهان است که پدر اولین شهید پاسدار مدافع حرم اصفهان یعنی شهید ابوالفضل شیروانیان هم هست و امروز به گفتوگو با او نشستیم.
فارس: از فرصتی که در اختیار گذاشتید سپاسگزارم، در ارتباط با علل بوجود آمدن جنگ و شرایط حاکم بر جبههها در ابتدای شکلگیری مقاومت مردم بگوئید و توضیح دهید شرایط در جبههها بعد از شکست حصر آبادان و آزادسازی خرمشهر به چه سمتی حرکت کرد؟
سردار شیروانیان: ایام اربعین حسینی را تسلیت عرض میکنم و گرامی میداریم هفته دفاع مقدس و یاد و خاطره شهدا و ایثارگران هشت سال دفاع مقدس، همانطور که در بیانات حضرت آقا آمده و فرمودند، هشت سال دفاع مقدس ما در تاریخ انقلاب اسلامی یک برهه تاریخی و در واقع حساسترین ایام بود و ۴۱ سال که از پیروزی انقلاب و دفاع مقدس میگذرد؛ این ۸ سال از هر جهت واقعا سرنوشت ساز بود؛ لذا برای جنگ شبههافکنی میکنند که یک سری حرکاتی را نظام نوپای اسلامی انجام داده بود که باعث شروع جنگ شد و این یکی از مواردی است که تحریف میشود.
بعث عراق ۳۰ سال قبل از انقلاب، میخواست به ایران حمله کند
چرا که در برنامه رژیم بعث عراق، طبق اسناد و مدارکی که هست، اینها از سال ۱۳۲۹ پیشبینی کرده بودند علیه ایران جنگ داشته باشند، حتی در رژیم گذشته که شرایط برایشان فراهم نبود؛ ولی در شهریورماه سال ۵۹ جنگ را شروع کردند و رسما ۳۱ شهریور جنگ از زمین و هوا و دریا آغاز شد چراکه حداقل از چندین ماه قبل از شروع رسمی جنگ، رژیم بعثی از طریق گلولهباران بعضی پاسگاهها و حتی اشغال بعض از آنها در مناطق مرزی، جنگ را شروع کرده بود.
اما ۳۱ شهریور ۵۹ بعد از این که بعثیها شرایط را فراهم دیدند، از جهت اینکه ارتش ما با شرایط عدم آمادگی که داشت و سپاه درگیر کردستان و بحرانهای داخلی بود و هنوز سازماندهی نداشت و بسیج هنوز شکل نگرفته بود و همچنین آشفتگی که در بعضی از نقاط مرزی به دلیل عدم حضور نیروهای مرزبان بود، رژیم عراق شرایط را فراهم دید و کاری که میخواست سال ۱۳۲۹ یعنی۳۰ سال قبل انجام دهد، ۳۱ شهریور ۵۹ انجام داد.
این در شرایط نابرابری بین ما و دشمنان بود؛ چراکه ما صرفاً با رژیم بعث عراق نمیجنگیدیم، رژیم بعث عراق صدام را از قبل تقویت کرده بودند و صدام ۱۲ لشکر زرهی و مکانیزه را سازماندهی کرده بود و حجم هواپیماها و تجهیزاتی که رژیم بعث عراق در روزی که جنگ را شروع کرد اصلاً با شرایط ما از لحاظ ظاهری قابل قیاس نبود.
لذا در یک شرایط نابرابر، جنگ به ما تحمیل شد و این شرایط هم به صورتی بود که واقعاً با تحریمهایی که علیه ملت ما ایجاد کرده بودند، به قول حضرت آقا، سیم خاردار هم تهیهاش برای ما مشکل بود و به ما نمیدادند و از طرفی مسائل داخلی که داشتیم، واقعاً اگر لطف الهی و همراهی مردم با رهبری و امام راحل نبود، شاید آن برآوردهایی که آنها کرده بودند که ظرف 3 روز خوزستان را بگیرند و یک هفتهای تهران را، اتفاق میافتاد.
صدام رسماً در مصاحبه خود اعلام کرده بود ما در هفته دیگر با شما در میدان آزادی ایران مصاحبه خواهیم کرد و طبق شرایط ظاهری، برآوردشان شاید بیربط هم نبود؛ اما آنچه واقعاً مردم داشتند، ولایتپذیری بود، علیرغم اینکه بنیصدر این ایده را نداشت و رسما اعلام کرده بود ما باید زمین بدهیم و زمان بگیریم و به نیروهای بسیج و مردمی اهمیت نمیداد.
بنیصدر از حضور نیروهای مردمی در جبههها جلوگیری میکرد
علاوه بر سختیهایی که در یک سال اول جنگ به لحاظ مدیریت ناجور آقای بنیصدر که در مقام فرماندهی کل قوا بود، علاوه بر ریاستجمهوری، که بایستی از جبههها پشتیبانی و به عنوان فرمانده کل قوا وحدت را بین نیروهای مسلح ایجاد میکرد، نه تنها این کار را نمیکرد، بلکه خودش عامل تفرقه بین نیروهای مسلح بود و از حضور نیروهای مردمی در جبههها جلوگیری میکرد و حداقل امکانات و سلاحها را برای داوطلبانی که حضور پیدا کرده بودند در جبههها فراهم نمیکرد.
شکست حصر آبادان، نقطه شروع عملیاتهای گسترده با هماهنگی سپاه و ارتش بود
لذا بعد از سال اول که سختیهای خودش را داشت، نیروهای مسلح ما آمادگی نسبی پیدا کردند و علیرغم میل بنیصدر، وحدت فرماندهی، بین نیروهای مسلح ایجاد شد و نتیجه آن شد که عملیات شکست حصر آبادان با نام عملیات ثامنالائمه که ۵ مهر بود، یک عملیات با وحدت فرماندهی بین ارتش و سپاه باعث شکستن حصر آبادان شد و آبادان از محاصره در آمد.
بعد از آن بود که عملیاتهای گسترده با قرارگاههای مشترک بین سپاه و ارتش و حضور چشمگیر در یگانهای رزمی، مخصوصاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در استان اصفهان با لشکر امام حسین(ع) و لشکر نجف اشرف داشتیم و یگانهای تخصصی توپخانه، زرهی، پیاده و مهندسی شکل گرفت و بستری فراهم شد برای عملیاتهای بزرگی مثل فتحالمبین که مناطق زیادی از اراضی سوقالجیشی اشغال شده توسط دشمن آزاد شد.
تعداد زیادی از نیروهای دشمن به اسارت ما درآمدند، با تعداد زیادی تجهیزات و در یک فاصله کمتر از ۲۰ روز، زمینه عملیات بیت المقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد به وجود آمد، خوشبختانه در شرایط نابرابری که داشتیم و از حداقلها محروم بودیم، 8 سال دفاع مقدس را ملت ما با پشتیبانی در ابعاد مختلف پشت سر گذاشت و عملیاتهای بزرگی را یکی پس از دیگری انجام داد که در عملیاتهای سالهای پایانی، مثل والفجر ۸، کربلای۵، کربلای۴ و اینها، همه در تنبیه متجاوزان انجام شد که در عملیات والفجر 8، شهرسوقالجیشی فاو به تصرف رزمندگان در آمد؛ در عملیات کربلای ۳، اسکله الامیه که در دریا بود و از این اسکله کشتیها و نفتکشهای ما رصد، بمباران و موشک باران میشدند تصرف شد و در عملیات کربلای ۴ و ۵، کمر ارتش صدام شکسته شد.
فارس: یکی از بحثهای چالشی پذیرفتن قطعنامه است، تحلیل شما از پذیرش قطعنامه چیست؟
سردار شیروانیان: روزی که قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد، یک سانت از خاک ما در دست دشمن نبود و این در تاریخ ایران بیسابقه بوده است؛ در تاریخ ایران هر جنگی که به ما تحمیل شده بود، یک قسمت از خاک ما تحت تصرف و برای همیشه در اختیار کشور متخاصم قرار گرفته بود؛ در ۸ سال دفاع مقدس علیرغم تمام نابرابریها، زمانی که قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد؛ عمده خواستههای ایران پذیرفته شد و مهمتر از همه این که تکهای از خاک ایران در اختیار دشمن نبود و ملت شریف ایران به برکت خون شهیدان و ایثارگری ایثارگران، جانبازان و رزمندگان با سربلندی از این ۸ سال بیرون آمدند.
هدف اصلی از جنگ با سوریه و عراق، ضربه زدن جمهوری اسلامی بود
امروز هم که جبهههای مقاومت اسلامی در مناطق مختلف رزمندگان ما با همان روحیه دفاع مقدس در این جبههها برای جنگ با داعش حضور پیدا کردند، قبل از این که تجاوزی به مرزها شود و مناطقی اشغال شود هزاران کیلومتر فراتر رفتند و با آنها مقابله کردند تا دستشان به خاک ما و عتبات مقدسه نرسد که اگر رسیده بود اتفاقاتی شدیدتر از آنچه در سوریه افتاد را در کربلا و عتبات عالیات عراق پیشبینی کرده بودند.
هدف اصلی آنها نظام جمهوری اسلامی و مرزهای ما بود، سوریه و عراق را پشت سر میگذاشتند تا از جهت پشتیبانی، عقبهای محکم داشته باشند و به اهدافی که علیه نظام و کشور ما داشتند برسند که به لطف خدا و مدد شهدا نه تنها به اهداف خود نرسیدند بلکه ریشهشان کنده شد و اینها همه به برکت شهدای عزیز بخصوص حاجقاسم سلیمانی که فرماندهی میدان مقاومت را داشت و هم در مباحث سیاسی و منطقه تدابیر ایشان هم برای ملتهای منطقه و هم جمهوری اسلامی سرنوشتساز بود.
فارس: با توجه به این که شما در دفاع مقدس، از نزدیک شاهد مدیریت میدانی و ستادی جنگ بودید و از طرفی، از امکاناتی هم که جبههها در آن زمان برخوردار بودند، با خبر بودید، بفرمائید مباحث مربوط به مدیریت مالی در جنگ چگونه بود؟
سردار شیروانیان: در شرایط نابرابری که داشتیم اگر میخواستیم بر اساس معادلات و آئیننامههای نظامی که در ارتشهای دنیا تدوین شده و بر اساس آن جنگ را انجام میدهند، پیش برویم، واقعا امکانپذیر نبود؛ ما در این دوران بعضی مواقع از یک امکانات اولیه محروم بودیم و رزمندگان با یک تکه نان میجنگیدند و دنبال مسائل مادی نبودند.
تنها یک تکلیف بود، نگاهشان عاشورایی بود؛ در قیام عاشورا شرایط سیدالشهدا با دشمنان مساوی نبود، در جنگ ما نیز همینطور بود، هم از لحاظ تعداد هم سلاح، ولی در سپاه ما اصلا بحث مادی نبود؛ در مدیریت دوران دفاع مقدس خیلی از امکاناتی که ما نیاز داشتیم با ابتکار خود مردم تهیه میشد، کارگاههای تراشکاری گلوله خمپاره میتراشیدند و به جنگ کمک میکردند و خیلی از نیازها با کمکهای مردمی حل میشد، اگر کل بودجه کشورهم به جنگ اختصاص میدادیم کشور خیلی دوام نمیآورد، لذا آنچه مشخص است هم دفاع رزمندگان بود و هم پشتیبانیهای مردمی و هم با حداقلها جنگ اداره میشد.
نیروی هوایی همان ابتدا اعلام کرد که با تجهیزاتی که داریم شاید ۳ ماه را بیشتر پوشش ندهد ولی با کارهای خودکفایی و ابتکارات باعث شد تا به امروز که ۴۱ سال از دفاع مقدس میگذرد هنوز از همان تجهیزات استفاده شود، نه تنها بحرانهای بعد از دفاع مقدس را کنار گذاشتیم؛ علیرغم این که تعدادی از هواپیماهای ما توسط دشمن زده شد، زمانی که عزیزان نیروی هوایی و ارتش به امام راحل خبر دادند که تجهیزات بیشتر از ۳ ماه پاسخگو نیست فرمودند به خدا توکل کنید و همان نگاهی که ایشان داشتند باعث شد تا با تمام شرایط که پشت سر گذاشتیم و امکاناتی که استفاده کردیم هنوز هم نیروی هوایی و دریایی و زمینی در منطقه حرف اول را میزنند.
نیروی دریایی ما امروز، بدون پهلوگرفتن در بندر، ۱۳۳ روز اقیانوس پیمایی میکند
نمونه قدرت دفاعی ما، همین چند هزار کیلومتر اقیانوس پیمایی نیروی دریایی ما است که در این مدت ۱۳۳ روز، بدون پهلو گرفتن در هیچ بندری با استفاده از ناوبندرهایی که توسط جهاد خودکفایی ارتش و وزارت دفاع ساخته شده بود نیازهای خود را تامین میکردند؛ بنابراین جنگ نه تنها هزینهای به ملت ما تحمیل نکرده بلکه ورای از اقتداری که کشور پیدا کرد، جنگ باعث شد بسیاری از نیازمندیهای خود را خودمان تامین کنیم و علاوه بر رسیدن به خودکفایی در برخی تجهیزات و مهمات بتوانیم آنها را به برخی کشورها نیز صادر کنیم.
بنابراین میتوان گفت که جنگ برای ما هم یک دانشگاه بوده و هم بستری را فراهم کرده که صنعتگران و دانشمندان ما بتوانند نیازمندیهای خودمان را تامین و علاوه بر آن به دیگر کشورها صادر کنند؛ صنعت هستهای و موشکی ما حاصل همین روحیه دفاع مقدسی است و سرمایه دفاع مقدس همین پیشکسوتانی هستند که با هر سیل و زلزله و حادثهای خود را به یاری مردم میرسانند و نمونه آخر آن نیز حضور این یادگاران دفاع مقدس در بحث مقابله با کرونا و طرح شهید سلیمانی بود.
هزینه ۸ سال دفاع مقدس، سرمایهگذاری ما برای اقتدار آینده جمهوری اسلامی بود
اگرچه جنگ به ظاهر برای ما هزینه داشته و مهمتر از همه جوانانی است که به شهادت رسیدند و جانبازانی است که چندین سال است روی تخت و ویلچر هستند اما اکنون به جایی رسیدیم که آمریکایی که با حرکت دادن یک ناو خود رژیمی را ساقط میکرد، اکنون خودش دستهایش را مقابل ایران بالا برده و اعتراف میکند که نمیتواند با ما مقابله کند؛ علی رغم تمام جنگهای نیابتی آمریکا علیه ایران، خود آمریکا جرأت نکرده است یک گلوله به طرف ما پرتاب کند و هزینههای انجام شده در دفاع مقدس سرمایهای است که امروز از آن استفاده میشود.
از آنجایی که فرماندهان دفاع مقدس ما مکتبشان مکتب سیدالشهدا و دفاعشان عاشورایی بود هیچ وقت به نیروهای خود نمیگفتند «بروید»، بلکه خودشان در خط مقدم قرار میگرفتند و به رزمندگان میگفتند «بیایید» و این نگاه متفاوت از ارزشها و فرماندهان دیگر کشورها بود؛ در کشورهای دیگر، فرمانده ۱٠٠ یا ۲٠٠ کیلومتر پشت خط مقدم در سنگرهای مستحکم مستقر است و به تیپها و گردانها فرمان حرکت میدهد، اما در اینجا این موضوع برعکس بود.
فارس: منش و روش فرماندهان بزرگ جنگ مثل شهید کاظمی و شهید خرازی در ارتباط با مسائل مالی چگونه بود؟
شیروانیان: مهمترین سرمایه ما در جنگ نیروی انسانی ما بود و فرماندهان ما به این قضیه بسیار توجه داشتند، مثلا گاهی شهید خرازی خودشان به آشپزخانه سر میزدند تا هم اینکه اسرافی صورت نگیرد و هم از اینکه غذای با کیفیتی برای رزمندگان پخته شود مطمئن شوند.
شهید کاظمی در نگهداری از تجهیزات و وسایل، الگوی فرماندهان بود، حتی تجهیزات غنیمت گرفته شده در لشکر نجف نگهداری میشد که هر لحظه آماده استفاده بودند؛ حداکثر امکانات فرماندهان جنگ در حد یک رزمندهی عادی بود و حتی اگر میدیدند به بعضی جاها امکانات کمتری رسیده، همان چیزی را هم که در اختیار خود داشتند به دیگران میبخشیدند و مثلا اگر میدیدند گردانشان به خودرو نیاز دارد خودروی تحت اختیارشان را به آنها میدادند تا کار روی زمین نماند.
شهید خرازی در زمان مرخصی، با وسیله عمومی رفت و آمد میکرد
همین سبک زندگی باعث شد که این شهدا فرماندهی دلها شوند، شهید خرازی با اینکه فرمانده لشکر بود و امکانات زیادی را در اختیار داشت، بارها شده بود که با وسیلهی نقلیهی عمومی به مرخصی بیاید و حتی وقتی به اصفهان به مرخصی میآمد که بیشتر جهت انجام اموری مثل سرکشی به خانواده شهدا بود وسیلهای برای حمل و نقل نداشت و در نهایت خود رزمندگان با کمک هم برای وی ژیانی تهبه کردند؛ این تفاوت فرماندهان ما با فرماندهان دیگر کشورهاست که باعث شد از هشت سال دفاع مقدس با سربلندی بیرون بیاییم.
فارس: شما فرمودید در زمان دفاع مقدس، امکانات کم بود و تحریم هم بودیم و نمیتوانستیم تجهیزات وارد کنیم و به همین دلیل، باید خودمان این تجهیزات را درست میکردیم؛ به چند نمونه از کارهای جهادی رزمندگان که با امکانات محدود توانستند دستاورد زیادی را کسب کنند، اشاره کنید.
شیروانیان: اینکه گفته میشود در جنگ برنامهریزی وجود نداشته صحیح نیست و همین که در یک شب هزار گردان و یا در یک منطقه، ۱٠٠ یا ۱۵٠ گردان با هم عملیاتی را انجام میدادند نشانهی نظم و برنامهریزی فرماندهان ماست؛ بعضیها میگویند بعد از عملیات بیتالمقدس (که در چهار مرحله منجر به آزادسازی خرمشهر شد) چرا جنگ ادامه پیدا کرد و پاسخ این است که اگر آن زمان قطعنامه پذیرفته میشد بسیاری از مناطقی از ایران که هنوز تحت تصرف دشمن بود، مانند بلندیهای جولان که بعد از گذشت بیش از ۵٠ سال هنوز در دست اسرائیل باقی مانده، در دست عراق باقی میماند و این نشان تدبیر فرماندهان ما برای آزادسازی کامل مناطق بود.
با اینکه فرماندهان ما در زمان جنگ شاید تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی نداشتند، اما با آن روحیهی معنوی و سلحشوری زیر دست شهید خرازیها، باباییها، همتها و دیگر فرماندهان بزرگ، فرماندهانی تربیت شدند که بینظیر بودند.
در عملیاتهای مختلف خاکی و آبی، نیاز به امکانات متفاوتی داشتیم که باید خودمان آن را تهیه میکردیم؛ مثلا در عملیات بدر و خیبر، ۱۵ یا ۱۶ کیلومتر پلهای طولانی خیبری زده شد که در همین کارخانجات اصفهان و اراک و جاهای دیگر تولید و به جبههها تزریق شد و تا زمانی که جادهها کشیده نشد از همین پلها استفاده میکردیم.
همچنین پلی که بر روی رودخانه اروند در عملیات والفجر ۸ زده شد و رزمندگان به سلامت از روی آن عبور میکردند بینظیر بود؛ به شکلی که هنوز هم برخی مهندسان کشورها در پی این هستند که بدانند ما چگونه این پلها را ساختیم و یا خودروهای رفع آلودگی که جهاد سازندگی اصفهان برای مقابله با آلودگیهای ناشی از بمباران شیمیایی تولید و در جبههها توزیع کرد با امکاناتی اولیه و با کمترین هزینه ساخته شد.
فارس: در آخر در ارتباط با پذیرش قطعنامه و دستاورد ایران در 8 سال جنگ تحمیلی و ثمرات آن برای جمهوری اسلامی، اگر نکتهای دارید بفرمائید.
شیروانیان: بعد از فتح خرمشهر، در عملیات فاو بود که علیرغم قطعنامههای قبلی، کشور عراق در آخرین قطعنامه متجاوز شناخته و اقتدار جمهوری اسلامی ایران حفظ شد؛ ما در هشت سال دفاع مقدس با کمترین امکانات در مقابل ۶٠ کشور جنگیدیم و اسرایی که گرفته بودیم از چندین کشور از منطقه و حتی خارج از منطقه بود و این کمکهای نیروی انسانی جدای از تجهیزات نظامی مثل میراژها و موشکهای ساحل به دریا بود که در اختیار عراق گذاشته بودند.
تمام دنیا برای نابودی نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت ایران کمر بسته بودند و ما با جهاد ۸ ساله خود نه تنها آرزوی آنها را به گور بردیم بلکه الان در منطقه حرف اول را میزنیم و دنیا هم به این نتیجه رسیده است که نمیتواند با چنین مردمی که پشت سر رهبر و بزرگان دینی خود هستند مقابله کند و این یکی از بزرگترین دستاوردهایی است که ما داریم.
ترور دانشمندان هستهای، تحریمها و حتی تحریم دارو و واکسن توسط دشمنان دولت و ملت ایران، خودکفایی در همه امور که نمونه آن امروز تولید واکسن ایرانی کرونا و نمونهای دیگر از دستاوردهای دفاع مقدس است.
این شبهه که ما جنگ را طولانی کردیم درست نیست، ما که با کسی جنگ نداشتیم، به خاک ما تجاوز شده بود و ما هم برای دفاع از انقلاب و میهن خود تا زمانی که دشمن را تسلیم ارادهی خود میکردیم باید دفاع میکردیم.
همانطور که اعمال دینی باید بر اساس فتوای مرجع باشد، پذیرش قطعنامه هم بر اساس فتوای امام راحل بود و پذیرش آن برای ما یک فریضه شمرده میشد؛ اما اینکه امام فرمودند «من جام زهر نوشیدم» به این دلیل بود که تمام خواستههای مورد نظر ما برآورده نشد با این حال بعد از دفاع مقدس فرصتی پیش آمد که ما بتوانیم ابعاد دفاع مقدس را بهتر تشریح کنیم و کار بزرگی را که انجام شده بود به گوش دنیا برسانیم.
انتهای پیام/۶۳۱۱۹/ا/